اعتراض سی و نهم: ضرر حلال دانستن صیغه
بر خلاف ادعای شیعه که معتقد است صیغه جلوی فحشا را میگیرد، در عمل ميبینیم که قضیه دقیقاً برعکس است. از روزي كه اين پديده شوم در بین شیعیان، به ویژه در ایران، رونق گرفته است، سقط جنين و آمار دختران فراري افزايش مييابد. تمام کسانی هم كه اين كارها را ميكنند شيطان نيستند؛ انسانهايي مثل من و شما هستند كه باور كردهاند كه صيغه حلال است و الان دارند تاوانش را پس ميدهند.
داستان دیگری از کتاب شهید رادمهر بخوانیم:
داستان دربارۀ دختری است که با پسری آشنا شده، یا -بهتر بگویم- دوست شده است. پسر به او پیشنهاد میکند صیغه شود و به او کتابهایی میدهد که در اول و آخرش حدیث و تفسیر آیات نوشته آمده، اما در لفافه صیغه را بهترین کار دانسته است. فشار جنسی زیادی بر دختر وارد شده و او حرف علمای شیعه را کاملاً قبول میکند؛ اما غافل است که تا پدرش که قبول نکند و رضایت ندهد، مشکل حل نمیشود؛ و کدام پدر است که بپذیرد دختر باکرهاش صیغه شود. دختر و پسر پیش یک آخوند میروند و او آنها را به عقد یکدیگر در میآورد؛ اما چون دختر باکره است و پدرش خبر ندارد، آخوند به آن دو نفر میگوید: تماس جنسی نباید داشته باشید. کمی بیندیشید: آتش را به جان پنبه میاندازد و میگوید: آتش نگیر. دخترک بیچاره هم خدا را میخواهد هم خرما را؛ دل راضی، دین راضی، محبوب هم راضی. اما سفارش ملای دجال مؤثر نمیافتد و آنچه نباید بشود، میشود. پسر خیلی ضرر نمیبیند، پی کارش میرود و دختر از وحشت آگاهی پدر از باکره نبودنش، از خانه فرار میکند. سپس در مصاحبهای با رادمهر میگوید: صیغه یعنی بدبختی، یعنی فاحشگی.