سُورَةُ البَقَرَةِ
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓمٓ ١ ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَيۡبِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣ وَٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ وَبِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ ٤ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥ ﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الم. ﴿1﴾این کتاب هیچ شبه [4]نیست در آن، رهنما است پرهیزگاران را. ﴿2﴾آنان که ایمان مىآرند به نادیده و برپا میدارند نماز را و از آنچه ایشان را روزى دادهایم، خرج مىکنند. ﴿3﴾و آنان که ایمان مىآرند به آنچه فرود آورده شده به سوى تو و آنچه فرود آورده شده پیش از تو و به آخرت، ایشان یقین دارند. ﴿4﴾ایشانند بر هدایت از جانب پروردگار خویش و ایشانند رستگان. ﴿5﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ ءَأَنذَرۡتَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تُنذِرۡهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٦ خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَعَلَىٰ سَمۡعِهِمۡۖ وَعَلَىٰٓ أَبۡصَٰرِهِمۡ غِشَٰوَةٞۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَمَا هُم بِمُؤۡمِنِينَ ٨ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَمَا يَخۡدَعُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا يَشۡعُرُونَ ٩ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَهُمُ ٱللَّهُ مَرَضٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡذِبُونَ ١٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحۡنُ مُصۡلِحُونَ ١١ أَلَآ إِنَّهُمۡ هُمُ ٱلۡمُفۡسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشۡعُرُونَ ١٢ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ كَمَآ ءَامَنَ ٱلنَّاسُ قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ كَمَآ ءَامَنَ ٱلسُّفَهَآءُۗ أَلَآ إِنَّهُمۡ هُمُ ٱلسُّفَهَآءُ وَلَٰكِن لَّا يَعۡلَمُونَ ١٣ وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ ١٤ ٱللَّهُ يَسۡتَهۡزِئُ بِهِمۡ وَيَمُدُّهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَةَ بِٱلۡهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَٰرَتُهُمۡ وَمَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ ١٦﴾
هرآیینه آنان که کافر شدند، برابر است بر ایشان، که ترسانى ایشان را یا نه ترسانى ایشان را، ایمان نیارند. ﴿6﴾مُهر نهاد خدا بر دلهاى ایشان و بر شنوایى ایشان، و بر چشمهاى ایشان پردهای است و ایشان راست، عذاب بزرگ. ﴿7﴾و از مردمان کسى هست که مىگوید: ایمان آوردیم به خدا و به روز بازپسین و نیستند اینان مومنان. ﴿8﴾فریب مىدهند خدا را و مومنان را و به حقیقت نمىفریبند مگر خود را و آگاه نمىشوند. ﴿9﴾در دل ایشان بیمارى است؛ پس افزون داد به ایشان خدا بیمارى را و ایشان راست، عذاب درد دهنده؛ به سبب آنکه دروغ مىگفتند. ﴿10﴾و چون گفته شود ایشان را تباهکارى مکنید در زمین، گویند: جز این نیست که ما اصلاح کاریم. ﴿11﴾آگاه شو، به تحقیق ایشانند تباهکاران و لیکن آگاه نمىشوند. ﴿12﴾و چون گفته شود ایشان را که ایمان آرید، چنانکه ایمان آوردند مردمان، گویند: آیا ایمان آریم چنانچه [5]ایمان آوردند، بیخردان؟ آگاه شو به تحقیق ایشانند بیخردان، و لیکن نمیدانند. ﴿13﴾و وقتى که ملاقات مىکنند با اهل ایمان، گویند: ایمان آوردهایم و چون تنها شوند با شیاطینِ خود [6]، گویند: هر آیینه ما با شماییم، جز این نیست که ما تمسخر مىکنیم. ﴿14﴾خدا تمسخر مىکند به ایشان و مهلت مىدهد ایشان را در گمراهى خویش سرگشته شده. ﴿15﴾ایشان آن کسانند که خریدند گمراهى را عوض هدایت، پس سود نیافت تجارتِ ایشان و راهیاب نشدند. ﴿16﴾
﴿ مَثَلُهُمۡ كَمَثَلِ ٱلَّذِي ٱسۡتَوۡقَدَ نَارٗا فَلَمَّآ أَضَآءَتۡ مَا حَوۡلَهُۥ ذَهَبَ ٱللَّهُ بِنُورِهِمۡ وَتَرَكَهُمۡ فِي ظُلُمَٰتٖ لَّا يُبۡصِرُونَ ١٧ صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ ١٨ أَوۡ كَصَيِّبٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فِيهِ ظُلُمَٰتٞ وَرَعۡدٞ وَبَرۡقٞ يَجۡعَلُونَ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِم مِّنَ ٱلصَّوَٰعِقِ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِۚ وَٱللَّهُ مُحِيطُۢ بِٱلۡكَٰفِرِينَ ١٩ يَكَادُ ٱلۡبَرۡقُ يَخۡطَفُ أَبۡصَٰرَهُمۡۖ كُلَّمَآ أَضَآءَ لَهُم مَّشَوۡاْ فِيهِ وَإِذَآ أَظۡلَمَ عَلَيۡهِمۡ قَامُواْۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمۡعِهِمۡ وَأَبۡصَٰرِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٠ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ٢١ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٢ وَإِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّمَّا نَزَّلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ شُهَدَآءَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٢٣ فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ وَلَن تَفۡعَلُواْ فَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِي وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُۖ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ ٢٤﴾
داستان ایشان مانند داستان کسى است که افروخت آتش را، پس چون روشن کرد آتش، حوالىِ او را دور ساخت خدا نور، این گروه را و بگذاشت ایشان را در تاریکیها، هیچ نبینندز ﴿17﴾کرانند، گنگانند، کورانند، پس ایشان باز نمىگردند [7]. ﴿18﴾یا داستان ایشان، مانند باران بزرگ است آمده از آسمان، که باشد در وى تاریکىها و رعد و برق. درمىآرند انگشتان خود در گوشهای خود، به سبب آوازهاى پر هول به ترس مرگ، و خدا احاطه کننده است کافران را. ﴿19﴾نزدیک است که برق برباید چشمهاى ایشان را، هرگاه روشنى دهد برق ایشان را، روند در آن روشنى، و چون تاریکى دهد بر ایشان، بایستند و اگر خواستى خدا، هرآیینه بردى شنوایى ایشان را و دیدههاى ایشان را. هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست [8]. ﴿20﴾اى مردمان! بپرستید پروردگار خویش را، آن که آفرید شما را و کسانى را که پیش از شما بودهاند، تا در پناه شوید [9]. ﴿21﴾آن که ساخت براى شما زمین را بساطى و آسمان را سقفى و فرود آورد از آسمان آب، پس بیرون آورد به سبب آن انواع میوهها روزى براى شما، پس مقرر مکنید همتایان براى خدا دانسته. ﴿22﴾و اگر هستید در شبه از آنچه فرود آوردیم بر بندۀ خود (یعنى از قرآن)، پس بیارید یک سوره مانند آن و بخوانید مددگاران خود را بجز خدا، اگر هستید راستگو. ﴿23﴾پس اگر نکردید و البته نتوانید کردن، پس حذر کنید از آن آتش که آتش انگیز آن [10]مردمان و سنگها باشند. آماده کرده است براى کافران. ﴿24﴾
﴿ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنۡهَا مِن ثَمَرَةٖ رِّزۡقٗا قَالُواْ هَٰذَا ٱلَّذِي رُزِقۡنَا مِن قَبۡلُۖ وَأُتُواْ بِهِۦ مُتَشَٰبِهٗاۖ وَلَهُمۡ فِيهَآ أَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞۖ وَهُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٥ ۞إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَسۡتَحۡيِۦٓ أَن يَضۡرِبَ مَثَلٗا مَّا بَعُوضَةٗ فَمَا فَوۡقَهَاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَيَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡۖ وَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلٗاۘ يُضِلُّ بِهِۦ كَثِيرٗا وَيَهۡدِي بِهِۦ كَثِيرٗاۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِۦٓ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٦ ٱلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِيثَٰقِهِۦ وَيَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ٢٧ كَيۡفَ تَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَكُنتُمۡ أَمۡوَٰتٗا فَأَحۡيَٰكُمۡۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢٨ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَسَوَّىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٢٩ ﴾
و بشارت ده آن کسان را که ایمان آوردهاند و کردند کارهاى شایسته، به آن که ایشان راست بوستانها، میرود زیر آن جوىها. هرگاه داده شوند از آنجا روزى از قسم میوه، گویند: این همان است که داده شده بودیم پیش ازین و آورده شود به ایشان آن روزى، مانند یکدیگر، [11]و ایشان راست در آنجا زنان پاک کرده شده و ایشان در آنجا جاویدند. ﴿25﴾هرآیینه خدا شرم ندارد از آن که بزند داستانِ پشه و بالاتر از آن؛ امّا آنان که ایمان آوردهاند، میدانند که این داستان، راست است از پروردگار ایشان. و امّا آنان که کافرند، مىگویند: چه چیز خواسته است خدا به این داستان! خدا گمراه مىکند بسبب آن بسیارى را و هدایت میکند به سبب وى بسیارى را و گمراه نمیکند به وى، مگر بدکاران را. ﴿26﴾آن فاسقان [12]را که مىشکنند پیمان خدا بعدِ بستن آن، و مىبُرَّند آنچه خدا فرموده است پیوستن آن و تباهى مىکنند به زمین، ایشانند زیان کاران. ﴿27﴾چگونه کافر شوید به خدا حال آن که بودید بى جان، پس زنده گردانید شما را، بعد از آن بمیرانَد شما را، باز زنده گرداند شما را، باز به سوى وى گردانیده شوید. ﴿28﴾وى آن ست که بیافرید براى شما هر چه در زمین است، یکجا. باز متوجه شد به سوى آسمان؛ پس راست کرد آن هفت آسمان را و او به همه چیز داناست. ﴿29﴾
﴿ وَإِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَجۡعَلُ فِيهَا مَن يُفۡسِدُ فِيهَا وَيَسۡفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَۖ قَالَ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٣٠ وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلۡأَسۡمَآءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمۡ عَلَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ فَقَالَ أَنۢبُِٔونِي بِأَسۡمَآءِ هَٰٓؤُلَآءِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٣١ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ لَا عِلۡمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمۡتَنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ ٣٢ قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ أَنۢبِئۡهُم بِأَسۡمَآئِهِمۡۖ فَلَمَّآ أَنۢبَأَهُم بِأَسۡمَآئِهِمۡ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ غَيۡبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَأَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ ٣٣ وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰ وَٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٣٤ وَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ وَكُلَا مِنۡهَا رَغَدًا حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٣٥ فَأَزَلَّهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ عَنۡهَا فَأَخۡرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِۖ وَقُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ ٣٦ فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَيۡهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ٣٧ ﴾
و یاد کن، چون گفت پروردگار تو به فرشتگان که: من آفرینندهام در زمین جانشینى را، گفتند: آیا مىآفرینى در زمین کسى را که تباهى کند در وى و خونریزى کند، و ما تسبیح مىکنیم به حمد تو و به پاکى اقرار مىکنیم براى تو! فرمود: هرآیینه من مىدانم آنچه شما نمیدانید. ﴿30﴾و بیاموخت خدا آدم را نامهاى مخلوقات، تمامِ آن. بازپیش آورد آن چیزها را بر فرشتگان؛ پس گفت: خبر دهید مرا به نامهاى این چیزها اگر راستگو هستید!. ﴿31﴾گفتند: به پاکى یاد مىکنیم تو را، هیچ دانش نیست ما را مگر آنچه تو آموختى به ما، هرآیینه تویى دانای با حکمت. ﴿32﴾فرمود: اى آدم! خبر ده فرشتگان را به نامهاى اینها، پس چون خبر داد ایشان را به نامهاى آنها، فرمود: آیا نگفته بودم شما راکه هرآیینه من مىدانم پنهان آسمانها و زمین را و میدانم آنچه آشکارا مىکنید و آنچه پوشیدهمىداشتید؟. ﴿33﴾و چون گفتیم به فرشتگان: سجده کنید آدم را، پس سجده کردند مگر ابلیس، قبول نکرد و سرکشى نمود و گشت از کافران. ﴿34﴾و گفتیم: اى آدم! بمان تو و زوجه تو در بهشت و بخورید از بهشت، خوردن بسیار، هرجاکه خواهید و نزدیک مشوید به این درخت که خواهید شد از گناهکاران. ﴿35﴾پس بلغزانید هر دو را شیطان از آنجا، پس بر آورد ایشان را از آن نعمتها که بودند در آن، و فرمودیم: فرو روید، بعض شما دشمن باشد بعضى را و شما را هست در زمین آرامگاه و بهرهمندى تا مدّتى. ﴿36﴾پس فراگرفت آدم از پروردگار خود، سخنى چند، پس بازگشت خدا به مهربانى بر وى، هرآیینه اوست بازگردندۀ مهربان [13]. ﴿37﴾
﴿ قُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ مِنۡهَا جَمِيعٗاۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٣٨ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٣٩ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِيٓ أُوفِ بِعَهۡدِكُمۡ وَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ ٤٠ وَءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلۡتُ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُمۡ وَلَا تَكُونُوٓاْ أَوَّلَ كَافِرِۢ بِهِۦۖ وَلَا تَشۡتَرُواْ بَِٔايَٰتِي ثَمَنٗا قَلِيلٗا وَإِيَّٰيَ فَٱتَّقُونِ ٤١ وَلَا تَلۡبِسُواْ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَتَكۡتُمُواْ ٱلۡحَقَّ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤٢ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱرۡكَعُواْ مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ ٤٣ ۞أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَتَنسَوۡنَ أَنفُسَكُمۡ وَأَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٤٤ وَٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ٱلۡخَٰشِعِينَ ٤٥ ٱلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمۡ وَأَنَّهُمۡ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ٤٦ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَأَنِّي فَضَّلۡتُكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ٤٧ وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا لَّا تَجۡزِي نَفۡسٌ عَن نَّفۡسٖ شَيۡٔٗا وَلَا يُقۡبَلُ مِنۡهَا شَفَٰعَةٞ وَلَا يُؤۡخَذُ مِنۡهَا عَدۡلٞ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٤٨﴾
فرمودیم: فرو روید از آنجا همۀ شما؛ اگر بیاید به شما از من هدایتى، پس هر که پیروى کرد هدایت مرا، هیچ ترس نیست بر آن جماعت و نه ایشان اندوه خورند. ﴿38﴾و کسانی که نگرویدند و دروغ داشتند آیتهاى ما را، ایشانند باشندگان دوزخ؛ ایشان در آنجا جاویدند. ﴿39﴾اى [14]فرزندان یعقوب! یاد کنید آن نعمت مرا که ارزانى داشتم بر شما و وفاکنید پیمان مرا تا وفاکنم پیمان شما را و از من بترسید. ﴿40﴾و ایمان آرید به آنچه فرود آوردهام، باور کننده آنچه با شما است. و مباشید نخستین منکر او و مستانید عوض آیتهاى من بهایى اندک را و از من حذر کنید. ﴿41﴾و خلط مکنید راست را با ناراست و پنهان مکنید راست را دانسته. ﴿42﴾و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و نماز گزارید با نماز گزارندگان. ﴿43﴾آیا مىفرمایید مردمان را به نیکوکارى و فراموش مىکنید خویشتن را و شما مىخوانید کتاب (یعنى تورات). آیا نمیفهمید؟. ﴿44﴾و مدد طلبید [15]به شکیبایى و نماز و هرآیینه نماز دشوار است مگر بر فروتنى کنندگان. ﴿45﴾آنانکه میدانند که ایشان ملاقات خواهند کرد با پروردگار خویش و آنکه ایشان به سوى وى باز خواهند گشت. ﴿46﴾اى فرزندان یعقوب! یادکنید آن نعمت مرا که ارزانى داشتم بر شما و آنکه فضل دادم شما را بر همۀ عالمها [16]. ﴿47﴾و حذر کنید از آن روز که کفایت نکند هیچکس از کسی چیزى را، و پذیرفته نشود از هیچکس شفاعت و گرفته نشود از هیچکس عوض و نه ایشان یارى داده شوند. ﴿48﴾
﴿ وَإِذۡ نَجَّيۡنَٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَيَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ ٤٩ وَإِذۡ فَرَقۡنَا بِكُمُ ٱلۡبَحۡرَ فَأَنجَيۡنَٰكُمۡ وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ ٥٠ وَإِذۡ وَٰعَدۡنَا مُوسَىٰٓ أَرۡبَعِينَ لَيۡلَةٗ ثُمَّ ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَنتُمۡ ظَٰلِمُونَ ٥١ ثُمَّ عَفَوۡنَا عَنكُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٥٢ وَإِذۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡفُرۡقَانَ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ٥٣ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ إِنَّكُمۡ ظَلَمۡتُمۡ أَنفُسَكُم بِٱتِّخَاذِكُمُ ٱلۡعِجۡلَ فَتُوبُوٓاْ إِلَىٰ بَارِئِكُمۡ فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ عِندَ بَارِئِكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ٥٤ وَإِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡكُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ ٥٥ ثُمَّ بَعَثۡنَٰكُم مِّنۢ بَعۡدِ مَوۡتِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٥٦ وَظَلَّلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡغَمَامَ وَأَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَنَّ وَٱلسَّلۡوَىٰۖ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡۚ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ ٥٧ ﴾
و یاد کنید نعمت من، آن وقت که رهانیدیم شما را از کسان فرعون؛ میرسانیدند به شما سختترین عذاب را، ذبح مىکردند پسران شما را و زنده مىگذاشتند دختران شما را و در این کار، آزمایشى بزرگ بود از پروردگار شما [17]. ﴿49﴾و آن وقت که شکافتیم براى شما دریا را، پس خلاص کردیم شما را و غرق ساختیم کسان فرعون را و شما میدیدید. ﴿50﴾و آن [18]وقت که میعادْ مقرر کردیم با موسى چهل شب، پس گرفتید گوساله [19]را پس از رفتن موسى، شما ستمکار بودید. ﴿51﴾پس درگذرانیدیم از شما بعد از این تا بُوَد که سپاسدارى کنید. ﴿52﴾و آن وقت که دادیم موسى را کتاب و حجّت، تا بُوَد که راه یابید. ﴿53﴾و آن وقت که گفت موسى قوم خود را: اى قوم من! هرآیینه شما ستم کردید بر خویشتن به فراگرفتن گوساله، پس باز آیید به سوى آفریدگار خود، پس بکشید خویشتن را، این بهتر است شما را نزدیک آفریدگار شما. پس خدا بازگشت به مهربانى بر شما، هرآیینه اوست بازگردندۀ مهربان. ﴿54﴾و [20]آن وقت که گفتید اى موسى! هرگز باور نداریم تو را تا آنکه ببینیم خدا را آشکارا، پس گرفت شما را صاعقه و شما مىدیدید. ﴿55﴾باز زنده گردانیدیم شما را پس از مردن شما تا شما شکرگزارى کنید [21]. ﴿56﴾و سایهبان ساختیم بر شما ابر را و فرود آوردیم بر شما «منّ» و «سلوى» را. گفتیم: بخورید از پاکیزههاى آنچه دادیم شما را، و ایشان ستم نکردند بر ما و لیکن بر خویشتن ستم مىکردند. ﴿57﴾
﴿وَإِذۡ قُلۡنَا ٱدۡخُلُواْ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةَ فَكُلُواْ مِنۡهَا حَيۡثُ شِئۡتُمۡ رَغَدٗا وَٱدۡخُلُواْ ٱلۡبَابَ سُجَّدٗا وَقُولُواْ حِطَّةٞ نَّغۡفِرۡ لَكُمۡ خَطَٰيَٰكُمۡۚ وَسَنَزِيدُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٨ فَبَدَّلَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوۡلًا غَيۡرَ ٱلَّذِي قِيلَ لَهُمۡ فَأَنزَلۡنَا عَلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ ٥٩ ۞وَإِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ فَقُلۡنَا ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنفَجَرَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗاۖ قَدۡ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٖ مَّشۡرَبَهُمۡۖ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ مِن رِّزۡقِ ٱللَّهِ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ٦٠ وَإِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نَّصۡبِرَ عَلَىٰ طَعَامٖ وَٰحِدٖ فَٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُخۡرِجۡ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۢ بَقۡلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَاۖ قَالَ أَتَسۡتَبۡدِلُونَ ٱلَّذِي هُوَ أَدۡنَىٰ بِٱلَّذِي هُوَ خَيۡرٌۚ ٱهۡبِطُواْ مِصۡرٗا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلۡتُمۡۗ وَضُرِبَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلۡمَسۡكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانُواْ يَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَيَقۡتُلُونَ ٱلنَّبِيِّۧنَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ ٦١ ﴾
و آن وقت که گفتیم: درآیید در این دیه [22]، پس بخورید از آنجا بافزونى هرجا که خواهید، خوردنى گوارنده. و درآیید به دروازه، سجدهکنان و بگویید: سؤال ما آمرزش است؛ تا بیامرزیم شما را گناهان شما و زیاده خواهیم داد، نکوکاران را. ﴿58﴾پس بَدَل کردند کسانی که ستمکار بودند سخنى بجز آنچه فرموده شد ایشان را [23]، پس فرود آوردیم بر آن ستمکاران، عذابى از آسمان به سبب بدکار بودن ایشان. ﴿59﴾و آن وقت که آب خواست موسى براى قوم خود، پس گفتیم: بزن به عصاى خود سنگ را! پس روان شد از سنگ، دوازده چشمه، بدانست هر قوم آبْ خوردِ خود را [24]. گفتیم: بخورید و بنوشید از روزى خدا و فساد مکنید در زمین، تباهى کنان. ﴿60﴾و آن وقت که گفتید اى موسى! هرگز شکیبایى نکنیم بر یک طعام، پس بطلب براى ما از پروردگار خود تا بیرون آرد براى ما از آن جنس که میرویاندش زمین از ترۀ وى و با درنگ وى و گندم وى و عدس وى و پیاز وى. گفت موسى: آیا بدل مىکنید آنچه وى فروتر است به آنچه آن بهتر است؟! فرو روید به شهرى؛ پس هرآیینه باشد شما را آنچه خواستید و زده شد [25]بر ایشان خوارى و بىنوایى و بازگشتند به خشمى از خدا. این به سبب آن است که باور نمىداشتند آیتهاى خدا را و مىکشتند پیغمبران را ناحق. این به سبب گناه کردن ایشاناست و آنکه از حد درمىگذشتند. ﴿61﴾
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّٰبِِٔينَ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢ وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَكُمُ ٱلطُّورَ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَٱذۡكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ٦٣ ثُمَّ تَوَلَّيۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۖ فَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَكُنتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٤ وَلَقَدۡ عَلِمۡتُمُ ٱلَّذِينَ ٱعۡتَدَوۡاْ مِنكُمۡ فِي ٱلسَّبۡتِ فَقُلۡنَا لَهُمۡ كُونُواْ قِرَدَةً خَٰسِِٔينَ ٦٥ فَجَعَلۡنَٰهَا نَكَٰلٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهَا وَمَا خَلۡفَهَا وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ ٦٦ وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تَذۡبَحُواْ بَقَرَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوٗاۖ قَالَ أَعُوذُ بِٱللَّهِ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ ٦٧ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَۚ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا فَارِضٞ وَلَا بِكۡرٌ عَوَانُۢ بَيۡنَ ذَٰلِكَۖ فَٱفۡعَلُواْ مَا تُؤۡمَرُونَ ٦٨ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوۡنُهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ صَفۡرَآءُ فَاقِعٞ لَّوۡنُهَا تَسُرُّ ٱلنَّٰظِرِينَ ٦٩﴾
و هرآیینه آنانکه مسلمان شدند و آنانکه یهود شدند و ترسایان و بىدینان، هر که از ایشان ایمان آورد به خدا و به روز بازپسین و کرد کار شایسته، پس ایشان راست مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان، و نه ترس بود بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند [26]. ﴿62﴾و آن وقت که گرفتیم پیمان شما را و برداشتیم بالاى شما طور را، گفتیم: بگیرید، آنچه دادهایم شما را به استوارى [27]و یاد دارید آنچه در آن است تا بُوَد که در پناه شوید. ﴿63﴾باز روگردانیدید، بعد از این؛ پس اگر نبودى بخشایش خدا بر شما و مهربانى او، هرآیینه مىشدید از زیانکاران. ﴿64﴾و هرآیینه دانستهاید آنکسان را که از حد در گذشتند از شما در شنبه [28]، پس گفتیم ایشان را: بوزینه شوید، خوار شده. ﴿65﴾پس ساختیم این قصّه را عبرتى براى آن قوم که [29]پیش آن دیه بودند و آن قوم که پس از ایشان آیند، و پندى پرهیزگاران را. ﴿66﴾و [30]آن وقت که گفت موسى به قوم خود: هرآیینه خدا میفرماید شما را بکشتن گاوى، گفتند آیا ما را مسخره مىگیرى؟! گفت: پناه مىگیرم به خدا از آن که باشم از نادانان. ﴿67﴾گفتند: سؤال کن براى ما از پروردگار خود تا بیان کند براى ما چیست آن گاو! گفت: هرآیینه خدا مىفرماید که هرآیینه آنگاوی است نه پیر و نه نازا، میانه است در میان این و آن، پس بکنید آنچه فرموده شدید. ﴿68﴾گفتند: سؤال کن براى ما از پروردگار خود تا بیان کند براى ما چیست رنگ آن گاو؟ گفت: هرآیینه خدا مىفرماید که وى گاوی است زرد، نیک زرد است رنگ آن، خوش مىکند بینندگان را. ﴿69﴾
﴿ قَالُواْ ٱدۡعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ ٱلۡبَقَرَ تَشَٰبَهَ عَلَيۡنَا وَإِنَّآ إِن شَآءَ ٱللَّهُ لَمُهۡتَدُونَ ٧٠ قَالَ إِنَّهُۥ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٞ لَّا ذَلُولٞ تُثِيرُ ٱلۡأَرۡضَ وَلَا تَسۡقِي ٱلۡحَرۡثَ مُسَلَّمَةٞ لَّا شِيَةَ فِيهَاۚ قَالُواْ ٱلۡـَٰٔنَ جِئۡتَ بِٱلۡحَقِّۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفۡعَلُونَ ٧١ وَإِذۡ قَتَلۡتُمۡ نَفۡسٗا فَٱدَّٰرَٰٔتُمۡ فِيهَاۖ وَٱللَّهُ مُخۡرِجٞ مَّا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ ٧٢ فَقُلۡنَا ٱضۡرِبُوهُ بِبَعۡضِهَاۚ كَذَٰلِكَ يُحۡيِ ٱللَّهُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٧٣ ثُمَّ قَسَتۡ قُلُوبُكُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَٱلۡحِجَارَةِ أَوۡ أَشَدُّ قَسۡوَةٗۚ وَإِنَّ مِنَ ٱلۡحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنۡهُ ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ وَإِنَّ مِنۡهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخۡرُجُ مِنۡهُ ٱلۡمَآءُۚ وَإِنَّ مِنۡهَا لَمَا يَهۡبِطُ مِنۡ خَشۡيَةِ ٱللَّهِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٧٤ ۞أَفَتَطۡمَعُونَ أَن يُؤۡمِنُواْ لَكُمۡ وَقَدۡ كَانَ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ يَسۡمَعُونَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُۥ مِنۢ بَعۡدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٧٥ وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ قَالُوٓاْ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ لِيُحَآجُّوكُم بِهِۦ عِندَ رَبِّكُمۡۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٧٦﴾
گفتند: سؤال کن براى ما از پروردگار خود تا بیان کند براى ما چه کاره است آن گاو؟ هرآیینه گاوان مشتبه شدند بر ما، و هرآیینه اگر درخواسته است خدا، راه یافتگانیم. ﴿70﴾گفت: هرآیینه خدا مىفرماید که وى گاوی است نه محنتکشنده که شوراند زمین را، و نه آب مىدهد زراعت را، سلامت است؛ هیچ خال نیست در وى. گفتند: الحال آوردى سخن درست31؛ پس ذبح کردند و نزدیک نبودند از آن که کنند. ﴿71﴾و آن وقت که کشتید شخصى را پس نزاع کردید در وى. و خدا بیرون آرنده است چیزى را که پنهان مىکردید. ﴿72﴾پس فرمودیم: بزنید این شخص را بعض وى از گاو این طور زنده مىکند خدا مردگان را و مىنماید شما را نشانههاى خود تا بُوَد که دریابید. ﴿73﴾باز سخت شد دلهاى شما بعد از این؛ پس آنها مانند سنگند، بلکه زیادهتر در سختى، و هرآیینه از سنگها آن است که روان مىشود از وى جوىها و هرآیینه از سنگها آن است که مىشکافد، پس بیرون مىآید از وى آب و هرآیینه از سنگها آن است که فرومىافتد از ترس خدا و نیست خدا بىخبر از آن چه مىکنید. ﴿74﴾اى مؤمنان! آیا امید میدارید که یهود، منقاد شوند شما را؟! و هرآیینه گروهى از ایشان مىشنیدند کلام خدا را (یعنی تورات را) پس بدل مىکردندش دانسته، بعد از آن که فهمیده بودند او را. ﴿75﴾و چون ملاقات کنند با مؤمنان، گویند: ایمان آوردیم، و چون تنها شوند بعضى از ایشان با بعضى [32]گویند: آیا خبر میدهید ایشان را به آنچه گشاده است خدا بر شما [33]، تا مناظره کنند با شما به آن دلیل نزد پروردگار شما، آیا در نمىیابید؟. ﴿76﴾
﴿أَوَ لَا يَعۡلَمُونَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَ ٧٧ وَمِنۡهُمۡ أُمِّيُّونَ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّآ أَمَانِيَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ ٧٨ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ يَكۡتُبُونَ ٱلۡكِتَٰبَ بِأَيۡدِيهِمۡ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ لِيَشۡتَرُواْ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلٗاۖ فَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا يَكۡسِبُونَ ٧٩ وَقَالُواْ لَن تَمَسَّنَا ٱلنَّارُ إِلَّآ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَةٗۚ قُلۡ أَتَّخَذۡتُمۡ عِندَ ٱللَّهِ عَهۡدٗا فَلَن يُخۡلِفَ ٱللَّهُ عَهۡدَهُۥٓۖ أَمۡ تَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٨٠ بَلَىٰۚ مَن كَسَبَ سَيِّئَةٗ وَأَحَٰطَتۡ بِهِۦ خَطِيَٓٔتُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٨١ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٨٢ وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ لَا تَعۡبُدُونَ إِلَّا ٱللَّهَ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَانٗا وَذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسۡنٗا وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ ثُمَّ تَوَلَّيۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنكُمۡ وَأَنتُم مُّعۡرِضُونَ ٨٣ ﴾
[این جهولان] آیا نمیدانند که خدا میداند آنچه پنهان مىکنند و آنچه آشکارا مىنمایند؟. ﴿77﴾و بعضى از ایشان ناخوانندگانند، نمیدانند کتاب را؛ لیکن میدانند آرزوهاى باطل را و نیستند مگر گمان کننده. ﴿78﴾پس واى آن کسان را که مىنویسند نوشته به دستهاى خود، باز مىگویند: این از نزدیک خدا است تا بستانند عوض وى بهایى اندک را، پس واى ایشان را به سبب نوشتن دستهاى ایشان و واى ایشان را به سبب پیشه گرفتن ایشان!. ﴿79﴾و گفتند: نرسد به ما آتش دوزخ مگر چند روز شمرده شده. بگو: آیا گرفتید از پیش خدا پیمانى تا هرگز خلاف نکند پیمان خود را؟! آیا میگویید بر خدا آنچه نمیدانید؟! [34]. ﴿80﴾آرى! هر که کرد کار بد و به گرد آمده او را گناه او، پس ایشانند باشندگان دوزخ؛ ایشان در آنجا جاویداند. ﴿81﴾و کسانى که ایمان آوردند و کردند کارهاى شایسته، ایشانند باشندگان بهشت؛ ایشان در آنجا جاویداند. ﴿82﴾و آنگاه که گرفتیم پیمان بنى اسراییل را، که نپرستید مگر خدا را، و به والدین نیکویى کنید و به اهل قرابت و یتیمان و بینوایان. و بگویید به مردمان، سخن نیک و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را، پس برگشتید روگردان شده؛ مگر اندکى از شما. ﴿83﴾
﴿وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ لَا تَسۡفِكُونَ دِمَآءَكُمۡ وَلَا تُخۡرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ ثُمَّ أَقۡرَرۡتُمۡ وَأَنتُمۡ تَشۡهَدُونَ ٨٤ ثُمَّ أَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ تَقۡتُلُونَ أَنفُسَكُمۡ وَتُخۡرِجُونَ فَرِيقٗا مِّنكُم مِّن دِيَٰرِهِمۡ تَظَٰهَرُونَ عَلَيۡهِم بِٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ وَإِن يَأۡتُوكُمۡ أُسَٰرَىٰ تُفَٰدُوهُمۡ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيۡكُمۡ إِخۡرَاجُهُمۡۚ أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡكِتَٰبِ وَتَكۡفُرُونَ بِبَعۡضٖۚ فَمَا جَزَآءُ مَن يَفۡعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ إِلَّا خِزۡيٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ٨٥أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا بِٱلۡأٓخِرَةِۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٨٦ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَقَفَّيۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ بِٱلرُّسُلِۖ وَءَاتَيۡنَا عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِۗ أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمۡ رَسُولُۢ بِمَا لَا تَهۡوَىٰٓ أَنفُسُكُمُ ٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ فَفَرِيقٗا كَذَّبۡتُمۡ وَفَرِيقٗا تَقۡتُلُونَ ٨٧ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ بَل لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِكُفۡرِهِمۡ فَقَلِيلٗا مَّا يُؤۡمِنُونَ ٨٨﴾
و آنگاه که گرفتیم پیمان شما را که مریزید خون یکدیگر و بیرون مکنید قوم خویش را از خانههاى خویش، پس قبول کردید حاضر آمده. ﴿84﴾باز شما آن گروهید که مىکشید قوم خویش را و بیرون مىکنید گروهى را از قوم خود از خانههاى ایشان، یکى مددکار دیگری مىشوید بر ستم کردن در حقّ ایشان به گناه و تعدّى، و اگر اسیر شده به شما مىآیند، فدا مىدهید عوض ایشان و حال آنکه حرام است بر شما بیرون کردن ایشان. آیا ایمان مىآرید به پاره [ای] از کتاب و کافر مىشوید به پاره [ای]؟! پس چیست جزا[ى] آن که چنین کند از شما، مگر خوارى در زندگانى دنیا و روز قیامت گردانیده شوند به سوى سختترین عذاب، و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنید [35]. ﴿85﴾ایشان آن کسانند که خریدند زندگانى دنیا را عوض آخرت، پس سبک کرده نشود از ایشان عذاب، و نه ایشان یارى داده شوند. ﴿86﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب و از پى در آوردیم بعد از وى پیغمبران را و دادیم عیسى پسر مریم را نشانههاى روشن و قوت دادیم او را به روح القدس (یعنى جبرئیل) آیا هرگاه آورد پیغامبرى نزد شما آنچه دوست ندارد نفسهاى شما، سرکشى کردید؟!. پس گروهى را دروغگو داشتید و گروهى را کشتید ﴿87﴾و گفتند [36]: دلهاى ما در پرده است، بلکه نفرین کرده است ایشان را خدا به سبب کفر ایشان، پس اندکى ایمان آرند. ﴿88﴾
﴿وَلَمَّا جَآءَهُمۡ كِتَٰبٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ وَكَانُواْ مِن قَبۡلُ يَسۡتَفۡتِحُونَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِۦۚ فَلَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٨٩ بِئۡسَمَا ٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡ أَن يَكۡفُرُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بَغۡيًا أَن يُنَزِّلَ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٖۚ وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٩٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ نُؤۡمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا وَيَكۡفُرُونَ بِمَا وَرَآءَهُۥ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَهُمۡۗ قُلۡ فَلِمَ تَقۡتُلُونَ أَنۢبِيَآءَ ٱللَّهِ مِن قَبۡلُ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٩١ ۞وَلَقَدۡ جَآءَكُم مُّوسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ ثُمَّ ٱتَّخَذۡتُمُ ٱلۡعِجۡلَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَنتُمۡ ظَٰلِمُونَ ٩٢ وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِيثَٰقَكُمۡ وَرَفَعۡنَا فَوۡقَكُمُ ٱلطُّورَ خُذُواْ مَآ ءَاتَيۡنَٰكُم بِقُوَّةٖ وَٱسۡمَعُواْۖ قَالُواْ سَمِعۡنَا وَعَصَيۡنَا وَأُشۡرِبُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡعِجۡلَ بِكُفۡرِهِمۡۚ قُلۡ بِئۡسَمَا يَأۡمُرُكُم بِهِۦٓ إِيمَٰنُكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٩٣﴾
و آنگاه که آمد به ایشان کتاب از نزدیک [37]خدا، باور کننده آنچه با ایشان است و پیش از این طلب فتح مىکردند بر مشرکان، پس هرگاه آمد به ایشان آنچه میدانستند، منکر شدند وی را؛ پس لعنت خدا است بر آن کافران [38]. ﴿89﴾بد چیز است آنچه فروختند عوض وى خویشتن را که کافر شوند به آنچه فرود آورده است خدا، به سبب حسد بر آن که فرود آورد خدا به رحمت خود بر هر که خواهد از بندگان خود؛ پس بازگشتند به خشمى بالاى خشمى و کافران را است عذاب خوار کننده. ﴿90﴾و چون گفته شود ایشان را ایمان آرید به آنچه فرود آورده است خدا، گویند: ایمان مىآریم به آنچه فرود آورده شد بر ما و ایشان کافر مىشوند به آنچه بجز وى است، حال آن که او راست است، باور کننده آنچه با ایشان است. بگو: پس چرا مىکشتید پیغمبران خدا را پیش از این، اگر مؤمن بودید؟. ﴿91﴾و هرآیینه آمد به شما موسى با نشانههاى روشن؛ پس گرفتید گوساله را پس از آن، و شما ستمکار بودید. ﴿92﴾و آنگاه که گرفتیم پیمان شما و برداشتیم بالاى شما طور را، گفتیم: بگیرید آنچه دادیم شما را به قوّت و بشنوید. گفتند [39]: شنیدیم و نافرمانى کردیم و در خور کرده شد در دلهاى ایشان دوستى گوساله را به سبب کافر بودن ایشان. بگو [40]: بد چیز است آنچه مىفرماید شما را ایمان شما، اگر هستید از اهل ایمان. ﴿93﴾
﴿ قُلۡ إِن كَانَتۡ لَكُمُ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ عِندَ ٱللَّهِ خَالِصَةٗ مِّن دُونِ ٱلنَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ ٱلۡمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٩٤ وَلَن يَتَمَنَّوۡهُ أَبَدَۢا بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٩٥ وَلَتَجِدَنَّهُمۡ أَحۡرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٖ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْۚ يَوَدُّ أَحَدُهُمۡ لَوۡ يُعَمَّرُ أَلۡفَ سَنَةٖ وَمَا هُوَ بِمُزَحۡزِحِهِۦ مِنَ ٱلۡعَذَابِ أَن يُعَمَّرَۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ ٩٦ قُلۡ مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّـجِبۡرِيلَ فَإِنَّهُۥ نَزَّلَهُۥ عَلَىٰ قَلۡبِكَ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ٩٧ مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبۡرِيلَ وَمِيكَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡكَٰفِرِينَ ٩٨ وَلَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖۖ وَمَا يَكۡفُرُ بِهَآ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقُونَ ٩٩ أَوَ كُلَّمَا عَٰهَدُواْ عَهۡدٗا نَّبَذَهُۥ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٠٠ وَلَمَّا جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ نَبَذَ فَرِيقٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَرَآءَ ظُهُورِهِمۡ كَأَنَّهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٠١ ﴾
بگو: اگر هست شما را سراى بازپسین نزد خدا به تخصیص، بجز از مردمان دیگر، پس آرزو کنید مرگ را اگر هستید راستگو. ﴿94﴾و هرگز آرزو نکنند او را هیچگاه به سبب آنچه پیش فرستاده است دستهاى ایشان، و خدا داناست به ستمکاران. ﴿95﴾و هرآیینه بیابى ایشان را حریصترین مردم بر زندگانى و حریصتر از آنانکه مُشرکاند. دوست مىدارد یکى از ایشان کاش عمر داده شود هزار سال و نیست رهانندۀ وى از عذاب، آنکه عمر داده شود و خدا بیناست به آنچه مىکنند [41]. ﴿96﴾بگو [42]: هر که باشد دشمن جبرئیل را [چه زیان میکند]؛ پس به تحقیق جبرئیل فرود آورده است قرآن به حکم خدا، باور دارندۀ آنچه پیش [از] وى است و رهنما و مژده دهنده اهل ایمان را. ﴿97﴾هر که باشد دشمن، خدا را و فرشتگان وى را و پیغامبران وی را و جبرئیل و میکائیل را، پس هرآیینه خدا دشمن است آن کافران را. ﴿98﴾هرآیینه فرود آوردیم ما به سوى تو نشانههایى روشن و کافر نمىشوند به آنها مگر بدکاران. ﴿99﴾آیا هرگاه بستند پیمانی را، بر انداخت آن را گروهى از ایشان؟ بلکه اکثر ایشان باور نمیدارند. ﴿100﴾و هرگاه که آمد به ایشان پیغامبرى از نزد خدا، باور دارندۀ آنچه با ایشان است، افکند گروهى از آن قوم که داده شدهاند کتاب، آن کتاب خدا را پس پشت خویش، گویا نمىدانند. ﴿101﴾
﴿ وَٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّيَٰطِينُ عَلَىٰ مُلۡكِ سُلَيۡمَٰنَۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيۡمَٰنُ وَلَٰكِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَكَيۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡۚ وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ١٠٢ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَمَثُوبَةٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ خَيۡرٞۚ لَّوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ ١٠٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقُولُواْ رَٰعِنَا وَقُولُواْ ٱنظُرۡنَا وَٱسۡمَعُواْۗ وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٠٤ مَّا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَلَا ٱلۡمُشۡرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ خَيۡرٖ مِّن رَّبِّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَخۡتَصُّ بِرَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ١٠٥ ﴾
و پیروى [43]کردند آنچه میخوانند شیطانان در سلطنت سلیمان، و کافر نشد سلیمان و لیکن شیطانان کافر شدند. مىآموختند مردمان را جادو و پیروى کردند به آنچه فرود آورده شد بر دو فرشته در بابل، هاروت و ماروت. و نمىآموزند هیچ کس را تا آنکه گویند: جز این نیست که ما بلاییم، پس تو کافر مشو. پس یاد مىگیرند از ایشان افسونى که جدایى مىافگنند به سبب وى در میان مرد و زَنِ او، و نیستند ایشان زیان رساننده به سحر، هیچ کس را مگر به ارادۀ خدا، و ایشان میکرند آنچه زیان میرساند ایشان را و سود ندهد ایشان را. و هرآیینه دانستهاند هر که بستاند جادو، نیست او را در آخرت هیچ بهره و هرآیینه بد چیز است آنچه فروختند عوض آن خویشتن را، کاش مىدانستند. ﴿102﴾و اگر ایشان ایمان مىآوردند و تقوى میکردند، هرآیینه ثواب از نزدیک خدا بهتر بودى، کاش مىدانستند. ﴿103﴾اى مؤمنان! مگویید: «راعنا» و بگویید: «انظرنا» و نیک بشنوید و کافران راستْ عذاب درد دهنده [44]. ﴿104﴾دوست نمیدارند آنانکه کافر شدند از اهل کتاب ونه مشرکان، که فرود آورده شود بر شما هیچ نیکى از پروردگار شما و خدا مخصوص میکند بخشایش خود هر که را خواهد و خدا، خداوند فضل بزرگست. ﴿105﴾
﴿ ۞مَا نَنسَخۡ مِنۡ ءَايَةٍ أَوۡ نُنسِهَا نَأۡتِ بِخَيۡرٖ مِّنۡهَآ أَوۡ مِثۡلِهَآۗ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ١٠٦ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ ١٠٧ أَمۡ تُرِيدُونَ أَن تَسَۡٔلُواْ رَسُولَكُمۡ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۗ وَمَن يَتَبَدَّلِ ٱلۡكُفۡرَ بِٱلۡإِيمَٰنِ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ١٠٨ وَدَّ كَثِيرٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يَرُدُّونَكُم مِّنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِكُمۡ كُفَّارًا حَسَدٗا مِّنۡ عِندِ أَنفُسِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَٱعۡفُواْ وَٱصۡفَحُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٠٩ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنۡ خَيۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ١١٠ وَقَالُواْ لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰۗ تِلۡكَ أَمَانِيُّهُمۡۗ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١١١ بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ١١٢ ﴾
هرچه نسخ مىکنیم از آیتى یا فراموش میگردانیم آن را، مىآریم بهتر از وى یا مانند وى. آیا ندانستهای که خدا بر همه چیز تواناست؟ [45]. ﴿106﴾آیا ندانستهای که خدا راست پادشاهى آسمانها و زمین و نیست شما را بجز وی هیچ دوست و نه یارى دهنده؟. ﴿107﴾آیا میخواهید که سؤال کنید پیغامبر خود را چنانکه سؤال کرده شد موسى پیش از این؟ و هر که بستاند کفر را عوض ایمان، پس هرآیینه گم کرد راه میانه را. ﴿108﴾دوست داشتند بسیارى از اهل کتاب که کافر گردانند شما را بعد از ایمان شما به سبب حسد از نزد نفوس خود، پس از آن که واضح شد بر ایشان حق؛ پس درگذرانید و روبگردانید تا آن که آرد خدا فرمان خود را [46]، هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست. ﴿109﴾و برپا دارید نماز را و بدهید زکات را و آنچه پیش مىفرستید براى خویشتن از نیکوکارى، خواهید یافت آن را نزد خدا؛ هرآیینه خدا به آنچه مىکنید بینا است. ﴿110﴾و گفتند: هرگز به بهشت درنیاید مگر آن که یهود باشد یا ترسا باشد. این آرزوهاى باطلۀ ایشان است. بگو: آرید دلیلِ خود را، اگر هستید راستگو. ﴿111﴾بلى! هر که منقاد کرد روى خود را براى خدا و وى نیکوکار باشد، پس او راستْ مزد او نزد پروردگار خویش و نیست ترس برایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿112﴾
﴿ وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ لَيۡسَتِ ٱلنَّصَٰرَىٰ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَقَالَتِ ٱلنَّصَٰرَىٰ لَيۡسَتِ ٱلۡيَهُودُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَهُمۡ يَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَۗ كَذَٰلِكَ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ مِثۡلَ قَوۡلِهِمۡۚ فَٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ١١٣ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ أَن يُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ مَا كَانَ لَهُمۡ أَن يَدۡخُلُوهَآ إِلَّا خَآئِفِينَۚ لَهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١١٤ وَلِلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَٱلۡمَغۡرِبُۚ فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ١١٥ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۖ بَل لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ كُلّٞ لَّهُۥ قَٰنِتُونَ ١١٦ بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ١١٧ وَقَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ لَوۡلَا يُكَلِّمُنَا ٱللَّهُ أَوۡ تَأۡتِينَآ َايَةٞۗ كَذَٰلِكَ قَالَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّثۡلَ قَوۡلِهِمۡۘ َشَٰبَهَتۡ قُلُوبُهُمۡۗ قَدۡ بَيَّنَّا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ١١٨ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗاۖ وَلَا تُسَۡٔلُ عَنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَحِيمِ ١١٩﴾
و گفتند [47]یهود: نیستند ترسایان بر هیچ چیز و گفتند ترسایان: نیستند یهود بر هیچ چیز، و ایشان همه مىخوانند کتاب را. همچنین گفتند آنانکه نمیدانند [48]قول ایشان. پس خدا حکم کند میان ایشان روز قیامت در آنچه اختلاف مىکنند در آن. ﴿113﴾و کیست ستمکارتر از آن که منع کرد مسجدهاى خدا را از آن که یاد کرده شود نام خدا در آن، و کوشش کرد در ویرانى آنها. این گروه نمىسزد ایشان را که در آیند به مسجدها مگر هراسان؛ ایشان راست در دنیا، خوارى و ایشان راست در آخرت، عذاب بزرگ [49]. ﴿114﴾و خدا راست، مشرق و مغرب؛ هر سو که روآرید، همان سو روى خدا، هرآیینه خدا فراخْ نعمتِ دانا است [50]. ﴿115﴾و گفتند: بگرفت خدا فرزند را، پاکى او را است، بلکه او راست آنچه در آسمانها و زمین است، هر کسى براى وى فرمانبر دارند [51]. ﴿116﴾آفرینندۀ آسمانها و زمین است و چون میکند کارى، پس جز این نیست که مىگوید او را: بشو، پس مىشود. ﴿117﴾و گفتند: آنانکه هیچ نمىدانند (یعنى مشرکان) چرا با ما سخن نمیگوید خدا؟ یا نمىآید به ما نشانهای؟ همچنین گفتند کسانی که پیش از ایشان بودند، مانند قول ایشان به یکدیگر مشابهت دارند دلهاى ایشان، هرآیینه بیان کردیم نشانهها را براى گروهى که یقین میکنند. ﴿118﴾هرآیینه ما فرستادیم تو را به راستى، مژده دهنده و بیم کننده، و پرسیده نخواهد شد تو را از اهل دوزخ. ﴿119﴾
﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِي جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ ١٢٠ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَتۡلُونَهُۥ حَقَّ تِلَاوَتِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۗ وَمَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ ١٢١ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَأَنِّي فَضَّلۡتُكُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٢٢ وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا لَّا تَجۡزِي نَفۡسٌ عَن نَّفۡسٖ شَيۡٔٗا وَلَا يُقۡبَلُ مِنۡهَا عَدۡلٞ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَٰعَةٞ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ١٢٣ ۞وَإِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ رَبُّهُۥ بِكَلِمَٰتٖ فَأَتَمَّهُنَّۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامٗاۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِيۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهۡدِي ٱلظَّٰلِمِينَ ١٢٤ وَإِذۡ جَعَلۡنَا ٱلۡبَيۡتَ مَثَابَةٗ لِّلنَّاسِ وَأَمۡنٗا وَٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِۧمَ مُصَلّٗىۖ وَعَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡعَٰكِفِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ ١٢٥ وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا بَلَدًا ءَامِنٗا وَٱرۡزُقۡ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ مَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُم بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُۥ قَلِيلٗا ثُمَّ أَضۡطَرُّهُۥٓ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلنَّارِۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٢٦﴾
و هرگز خوشنود نشوند از تو یهودان و نه ترسایان، تا آن که پیروى کنى کیش ایشان را. بگو: هرآیینه هدایت خدا، همان است هدایت. اگر پیروى کردى آرزوهاى باطلۀ ایشان را پس آنچه آمده است به تو از دانش، نباشد تو را براى خلاص از عذاب خدا هیچ دوستى و نه یارى دهندهای. ﴿120﴾آنانکه دادیم ایشان را کتاب (یعنى تورات) آنانکه میخوانند آن را حقِّ خواندن آن، ایشان باور مىدارند هدایت خدا را. و هر که منکر وى باشد، پس ایشانند زیانکاران [52]. ﴿121﴾اى بنى اسراییل! یاد کنید آن نعمت مرا که انعام کردهام بر شما و آنکه فضل دادم شما را بر همۀ عالمها. ﴿122﴾و حذر کنید از آن روز که کفایت نکند کسى از کسى چیزى را و پذیرفته نشود از کسى بدل و سود ندهد او را شفاعت و نه ایشان یارى داده شوند [53]. ﴿123﴾و یاد کن، چون بیازمود ابراهیم را پروردگار او بسخنى چند، پس ابراهیم به انجام رسانید آنها را گفت خدا: هرآیینه من مىگردانم تو را پیشواى مردمان. گفت ابراهیم: و از اولاد من نیز پیشوایان پیدا کن. فرمود: نرسد وحى من به ظالمان. ﴿124﴾و آنگاه که ساختیم کعبه را مرجع مردمان و محل امن، و بگیرید نمازگاه از جاى قدم ابراهیم. و وحى فرستادیم به سوى ابراهیم و اسمعیل که پاک سازید خانۀ مرا براى طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع سجده کنندگان. ﴿125﴾و آنگاه که گفت ابراهیم: اى پروردگار من! بساز این مکان را شهر با امن و روزى ده ساکنان آن را از میوهها وروزی ده آن را که ایمان آورد از ایشان به خدا و روز بازپسین. فرمود خدا: و کسی که کافر شود، بهرهمند گردانمش اندکى؛ پس به بیچارگى برانم او را به سوى عذاب آتش و آن بدجایى است. ﴿126﴾
﴿ وَإِذۡ يَرۡفَعُ إِبۡرَٰهِۧمُ ٱلۡقَوَاعِدَ مِنَ ٱلۡبَيۡتِ وَإِسۡمَٰعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٢٧ رَبَّنَا وَٱجۡعَلۡنَا مُسۡلِمَيۡنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةٗ مُّسۡلِمَةٗ لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٢٨ رَبَّنَا وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُزَكِّيهِمۡۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١٢٩ وَمَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِۧمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥۚ وَلَقَدِ ٱصۡطَفَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ١٣٠ إِذۡ قَالَ لَهُۥ رَبُّهُۥٓ أَسۡلِمۡۖ قَالَ أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٣١ وَوَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِۧمُ بَنِيهِ وَيَعۡقُوبُ يَٰبَنِيَّ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰ لَكُمُ ٱلدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٣٢ أَمۡ كُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ حَضَرَ يَعۡقُوبَ ٱلۡمَوۡتُ إِذۡ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعۡبُدُونَ مِنۢ بَعۡدِيۖ قَالُواْ نَعۡبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ ءَابَآئِكَ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ١٣٣ تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٣٤ ﴾
و آنگاه که بلند مىکردند ابراهیم و اسمعیل بنیادهاى خانه را گفتند: اى پروردگار ما! قبول کن از ما، هرآیینه تویى شنوا[ی] دانا. ﴿127﴾اى پروردگار ما! و بکن ما را فرمانبردار خودت و از اولاد ما بکن گروهى منقاد خودت و بنما ما را طریق عبادتهاى ما و به مهربانى بازآ بر ما، هرآیینه تویى باز آیندۀ مهربان. ﴿128﴾اى پروردگار ما! بفرست در میان ایشان پیغامبرى از ایشان، بخواند بر ایشان آیتهاى تو و بیاموزد ایشان را کتاب و علم و پاک کند ایشان را؛ هرآیینه تویى توانا[ی] دانا. ﴿129﴾و کیست که روبگرداند از کیش ابراهیم مگر آنکه در احمقی افگند نفس خود را و هرآیینه برگزیدیم او را در این سراى و هرآیینه او در سراى دیگر از شایستگان است. ﴿130﴾آنگاه که گفت او را پروردگار او که: منقاد شو، گفت: منقاد شدم مر پروردگار عالمها را. ﴿131﴾و وصیت کرد به این کلمه ابراهیم، پسران خود را و یعقوب نیز فرزندانش را: اى فرزندان من! هرآیینه خدا برگزیده است براى شما این دین را، پس از این جهان نمیرید، مگر مسلمان شده. ﴿132﴾آیا حاضر بودید آنگاه که پیش آمد یعقوب را موت، آنگاه که گفت فرزندان خود را: چه چیز را عبادت خواهید کرد بعد از من؟ گفتند: عبادت کنیم معبود تو را و معبود پدران تو را که ابراهیم و اسمعیل و اسحاقند، عبادت کنیم آن معبود یگانه را و ما او را منقادیم. ﴿133﴾این گروهی است که درگذشت، وى راست آنچه کردند و شما راست آنچه کردید و شما پرسیده نخواهید شد از آنچه آن گروه مىکردند. ﴿134﴾
﴿وَقَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ تَهۡتَدُواْۗ قُلۡ بَلۡ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِۧمَ حَنِيفٗاۖ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٣٥ قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ١٣٦ فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ وَّإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا هُمۡ فِي شِقَاقٖۖ فَسَيَكۡفِيكَهُمُ ٱللَّهُۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٣٧ صِبۡغَةَ ٱللَّهِ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ صِبۡغَةٗۖ وَنَحۡنُ لَهُۥ عَٰبِدُونَ ١٣٨ قُلۡ أَتُحَآجُّونَنَا فِي ٱللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمۡ وَلَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُخۡلِصُونَ ١٣٩ أَمۡ تَقُولُونَ إِنَّ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطَ كَانُواْ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰۗ قُلۡ ءَأَنتُمۡ أَعۡلَمُ أَمِ ٱللَّهُۗ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَٰدَةً عِندَهُۥ مِنَ ٱللَّهِۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ١٤٠ تِلۡكَ أُمَّةٞ قَدۡ خَلَتۡۖ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَلَكُم مَّا كَسَبۡتُمۡۖ وَلَا تُسَۡٔلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٤١ ﴾
و گفتند: شوید جهود یا ترسا تا راه بیابید، بگو: بلکه به ملّت ابراهیم هستیم که حنیف بود و نبود از اهل شرک. ﴿135﴾بگویید: ایمان آوردیم به خدا و به آنچه فرود آورده شد به سوى ما و به آنچه فرود آورده شد به سوى ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و ذرّیتِ یعقوب و به آنچه داده شد موسى و عیسى را و آنچه داده شدند پیغامبران از پروردگار خویش، تفریق نمىکنیم در میان هیچکس از ایشان و ما برای حق، عزّوجل، منقادیم. ﴿136﴾پس اگر باور دارند آنچه باور داشتید شما، پس راه یافتند و اگر برگشتند، پس جز این نیست که ایشان در مخالفتند. پس زود باشد که کفایت کند خدا به انتقام تو ایشان را و اوست شنوا[ی] دانا. ﴿137﴾قبول کردیم رنگ خدا را [54]و کیست بهتر از خدا به اعتبار رنگ و ما او را پرستندگانیم. ﴿138﴾بگو: آیا مکابره مىکنید با ما در باب خدا و او پروردگار ما و شما است؟ و ما راست، کردارهاى ما و شما راست، کردارهاى شما و ما او را به اخلاص پرستندگانیم. ﴿139﴾آیا مىگویید که: هرآیینه ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و نبیرگان او یهود بودند یا ترسا بودند؟ بگو: شما داناترید یا خدا! و کیست ستمکارتر از آن که بپوشد آن گواهى را که اوست از جانب خدا، و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنید. ﴿140﴾این گروهى است که درگذشت، وی راست آنچه کردند و شما راست آنچه شما کردید و پرسیده نخواهید شد از آنچه ایشان مىکردند. ﴿141﴾
﴿۞سَيَقُولُ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَ ٱلنَّاسِ مَا وَلَّىٰهُمۡ عَن قِبۡلَتِهِمُ ٱلَّتِي كَانُواْ عَلَيۡهَاۚ قُل لِّلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَٱلۡمَغۡرِبُۚ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٤٢ وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗاۗ وَمَا جَعَلۡنَا ٱلۡقِبۡلَةَ ٱلَّتِي كُنتَ عَلَيۡهَآ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يَتَّبِعُ ٱلرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِۚ وَإِن كَانَتۡ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُۗ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَٰنَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٤٣ قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَاۚ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥۗ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ لَيَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعۡمَلُونَ ١٤٤ وَلَئِنۡ أَتَيۡتَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ بِكُلِّ ءَايَةٖ مَّا تَبِعُواْ قِبۡلَتَكَۚ وَمَآ أَنتَ بِتَابِعٖ قِبۡلَتَهُمۡۚ وَمَا بَعۡضُهُم بِتَابِعٖ قِبۡلَةَ بَعۡضٖۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ إِنَّكَ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٤٥ ﴾
[55]خواهند گفت بیخردان از مردم: چه چیز برگردانید ایشان را از آن قبله که ایشان که بودند بر آن(یعنى بیت المقدس). بگو خدا راست، مشرق و مغرب؛ راه مىنماید هر که خواهد به سوى راه راست. ﴿142﴾و همچنین ساختیم شما را گروهى مختار تا گواه باشید بر مردمان و تا باشد رسول گواه بر شما، و مقرر نکردیم آن قبله راکه بودى بر آن (یعنى بیت المقدس را) مگر براى آنکه بدانیم کسى را که پیروى پیغامبر کند، جدا از آن کس که باز گردد بر هر دو پاشنه، و هرآیینه هست این خصلت، دشوار مگر بر آنانکه ایشان را راه نموده است خدا، و خدا ضایع نمىسازد گرویدن شما را، هرآیینه خدا به مردمان بخشایندۀ مهربان است. ﴿143﴾به تحقیق مىبینیم گشتن روى تو در جانب آسمان [56]، پس البته متوجّه گردانیم تو را به آن قبله که خوشنود می شوى به آن؛ پس متوجّه گردان روى خود را به طرف مسجد حرام و هرجاکه باشید متوجّه گردانید روىهاى خویش را به طرف آن، و هرآیینه اهل کتاب میدانند که این راست از پروردگار ایشان و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنند. ﴿144﴾و هرآیینه اگر بیارى پیش اهل کتاب هر نشانهای، هرگز پیروى نکنند قبلۀ تو را و نیستى تو پیروى کننده؛ قبلۀ ایشان را؛ و نیستند بعضی ایشان، پیروى کننده قبلۀ بعض دیگر را و اگر تو پیروى کنى خواهشهاى نفسانى ایشان را بعدِ آنچه آمده است به تو از دانش، هرآیینه تو باشى آن گاه از ستمکاران. ﴿145﴾
﴿ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡرِفُونَهُۥ كَمَا يَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمۡۖ وَإِنَّ فَرِيقٗا مِّنۡهُمۡ لَيَكۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ١٤٦ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ ١٤٧ وَلِكُلّٖ وِجۡهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَاۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ أَيۡنَ مَا تَكُونُواْ يَأۡتِ بِكُمُ ٱللَّهُ جَمِيعًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٤٨ وَمِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۖ وَإِنَّهُۥ لَلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ١٤٩ وَمِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيۡكُمۡ حُجَّةٌ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِي وَلِأُتِمَّ نِعۡمَتِي عَلَيۡكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥٠ كَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَيُزَكِّيكُمۡ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ ١٥١ فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِي وَلَا تَكۡفُرُونِ ١٥٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٥٣﴾
کسانى که دادهایم ایشان را کتاب، میشناسند وی را چنانکه میشناسند [57]فرزندان خویش را و هرآیینه گروهى از ایشان، مىپوشند حق را دانسته [58]. ﴿146﴾این درست است از پروردگار تو، پس مباش از شک آرندگان. ﴿147﴾و هر کسى را جانبى هست که آن متوجّۀ آن است، پس شتاب کنید به سوى نیکىها، هرجاکه باشید بیارد شما را خدا جمع ساخته، هرآیینه خدا بر همه چیز تواناست. ﴿148﴾و هرجا که رَوى پس متوجّه کن رُوى خود را جانب مسجد الحرام و هرآیینه وی راست است از پروردگار تو و نیست خدا بىخبر از آنچه مىکنید. ﴿149﴾و هرجاکه رَوى پس متوجّه کن روىِ خود را جانب مسجد الحرام و هرجاکه باشید، پس متوجّه کنید روهاى خویش را جانب وى، تا نباشد مردمان را الزام بر شما، مگر آنانکه ستم کردهاند از این جماعت، پس مترسید از ایشان و بترسید از من و تا تمام کنم نعمت خود را بر شما و تا بُوَد که راه یابید. ﴿150﴾چنانکه فرستادیم پیغامبرى در میان شما از قوم شما، میخواند بر شما آیتهاى ما و پاک میسازد شما را و مىآموزد شما را کتاب و علم و مىآموزد شما را آنچه نمىدانستید. ﴿151﴾پس یاد کنید مرا یاد کنم شما را و سپاس گویید مرا و ناسپاسى من مکنید. ﴿152﴾اى مسلمانان! مدد جویید در تحصیل ثواب آخرت به صبر و نَماز و هرآیینه خدا با صابران است. ﴿153﴾
﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَن يُقۡتَلُ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتُۢۚ بَلۡ أَحۡيَآءٞ وَلَٰكِن لَّا تَشۡعُرُونَ ١٥٤ وَلَنَبۡلُوَنَّكُم بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ لصَّٰبِرِينَ ١٥٥ ٱلَّذِينَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ ١٥٧ ۞إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلۡمَرۡوَةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِۖ فَمَنۡ حَجَّ ٱلۡبَيۡتَ أَوِ ٱعۡتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَاۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيۡرٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ١٥٨ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ ١٥٩ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَأَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٦٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٌ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ لَعۡنَةُ ٱللَّهِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١٦١ خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ١٦٢ وَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ ١٦٣ ﴾
و مگویید کسى را کشته شود در راهِ خدا که ایشان مردگانند، بلکه ایشان زندهاند و لیکن شما آگاه نمىشوید. ﴿154﴾و هرآیینه بیازماییم شما را به چیزى از ترس و گرسنگى و نقصان مالها و جانها و میوهها و بشارت ده صابران را. ﴿155﴾آنانکه چون برسد بدیشان سختى، گویند: هرآیینه ما از آنِ خداییم و هرآیینه ما به سوى وى باز خواهیم گردید. ﴿156﴾این گروه، بر ایشان است درودها از پروردگار ایشان و بخشایش، و ایشانند راهیافتگان. ﴿157﴾هرآیینه صفا و مروه از نشانههاى خدا است؛ پس هر که حجِّ خانه کند یا عمره بجا آورد، پس بزه نیست بروى در آنکه طواف کند در میان این هر دو [59]و هر که نیکى بجا آرد، پس خدا قبول کننده داناست. ﴿158﴾هرآیینه آنانکه مىپوشند آنچه فرود آوردهایم از سخنان روشن و هدایت، بعد از آن که بیان کردیم آن را براى مردمان در کتاب، آن گروه لعنت مىکند ایشان را خدا و لعنت مىکنند ایشان را لعنت کنندگان. ﴿159﴾مگر کسانی که توبه کردند و نیکوکارى پیش گرفتند و بیان کردند؛ پس این گروه، به مهربانى باز مىگردم برایشان و منم باز گردندۀ مهربان. ﴿160﴾هرآیینه آنانکه کافر شدند و کافر مردند، آن گروه، برایشان است لعنت خدا و فرشتگان و مردمان، همه یکجا. ﴿161﴾همیشه باشند در آن لعنت، سبک کرده نشود از ایشان عذاب و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿162﴾و معبود شما خداى یگانه است، نیست هیچ معبود بجز وى، بخشایندۀ مهربان است. ﴿163﴾
﴿ إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖ وَتَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلۡمُسَخَّرِ بَيۡنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ ١٦٤ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِۗ وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَأَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ ١٦٥ إِذۡ تَبَرَّأَ ٱلَّذِينَ ٱتُّبِعُواْ مِنَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ وَتَقَطَّعَتۡ بِهِمُ ٱلۡأَسۡبَابُ ١٦٦ وَقَالَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُواْ لَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَتَبَرَّأَ مِنۡهُمۡ كَمَا تَبَرَّءُواْ مِنَّاۗ كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ ٱللَّهُ أَعۡمَٰلَهُمۡ حَسَرَٰتٍ عَلَيۡهِمۡۖ وَمَا هُم بِخَٰرِجِينَ مِنَ ٱلنَّارِ ١٦٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَيِّبٗا وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٌ ١٦٨ إِنَّمَا يَأۡمُرُكُم بِٱلسُّوٓءِ وَٱلۡفَحۡشَآءِ وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ١٦٩ ﴾
هرآیینه در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شدِ شب و روز و آن کشتى که میرود در دریا به آنچه سود میدهد مردم را (یعنى به تجارت) و در آنکه فرود آورد خدا از آسمان آب، پس زنده ساخت به سبب آن زمین را پس از مردن آن و پراکنده ساخت در زمین، هر نوع جنبنده، و در گردانیدن بادها و در ابر رام کرده شدۀ میان آسمان و زمین، هرآیینه نشانههاست آن گروه راکه در مىیابند. ﴿164﴾و از مردمان کسى هست که مىگیرد بجز خدا همتایان را، دوست میدارند ایشان را مانند دوستى خدا، و کسانی که ایمان آوردند، قوىترند در دوستىِ خدا و عجب کند بیننده اگر ببیند کسانى را که ستم کردند در آن حالت که معاینه کنند عذاب را به سبب آنکه توانایى خدا راست تمام آن و به سبب آن که خدا سختْ عقوبت است. ﴿165﴾در آن حالت که بیزار شوند پیشوایان کفر از تابعان و بینند عذاب را و بریده شود به نسبت ایشان همۀ اسباب (یعنى وسیلهها). ﴿166﴾و گویند پیروى کنندگان: کاش ما را بازگشتى باشد تا بیزارى کنیم از آن پیشوایان، چنانکه بیزار شدند ایشان از ما. همچنین بنماید خدا در نظر ایشان کردارهاى ایشان را پشیمانیها بر ایشان و نیستند ایشان بیرون آیندگان از دوزخ. ﴿167﴾اى مردمان! بخورید حلال و پاکیزه را از آنچه در زمین است و پیروى مکنید گامهاى شیطان را، هرآیینه او شما را دشمن آشکار است [60]. ﴿168﴾جز این نیست که مىفرماید شما را به بدکارى و بىحیایى و به آن که افترا کنید بر خدا آنچه نمىشناسید. ﴿169﴾
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡٔٗا وَلَايَهۡتَدُونَ ١٧٠ وَمَثَلُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ ٱلَّذِي يَنۡعِقُ بِمَا لَا يَسۡمَعُ إِلَّا دُعَآءٗ وَنِدَآءٗۚ صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ ١٧١ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِلَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ ١٧٢ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ١٧٣ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَشۡتَرُونَ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ مَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ١٧٤ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَةَ بِٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡعَذَابَ بِٱلۡمَغۡفِرَةِۚ فَمَآ أَصۡبَرَهُمۡ عَلَى ٱلنَّارِ ١٧٥ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّۗ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ ١٧٦ ﴾
و چون گفته شود ایشان را: پیروى کنید آن را که فرود آورده است خدا، گویند: بلکه پیروى مىکنیم چیزی را که یافتهایم بر وى پدران خویش را. آیا تقلید مىکنند اگرچه پدران ایشان نمى فهمیدند چیزی را و راه نمىیافتند؟. ﴿170﴾و داستان پند دادن کافران، مانند حال کسى هست که بانگ مىزند آن چیز را که نمىشنود مگر فى الجمله خواندن و آواز بلند کردن. کافران کرانند، گنگانند، کورانند، پس ایشان هیچ نمىفهمند. ﴿171﴾اى مسلمانان! بخورید از پاکیزهها آنچه روزى دادیم شما را و سپاس گویید خدا را، اگر او را مىپرستید. ﴿172﴾جز این نیست که حرام کرده است بر شما مردار را و خون را و گوشت خوک را و آنچه آواز بلند کرده شود در ذبح آن به غیرِ خدا. پس هر که بیچاره شود نه تعدى کننده و نه از حدّ در گذرنده، پس گناه نیست بر وى [61]. هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است [62]. ﴿173﴾هرآیینه کسانی که مىپوشند آنچه فرود آورده است خدا از کتاب و مىستانند عوض آن بهایى اندک، آن جماعت نمیخورند در شکمهاى خود مگر آتش را و سخن نگوید با ایشان خدا روز قیامت و نه پاک کند ایشان را و ایشان راستْ عذاب درد دهنده. ﴿174﴾ایشانند آنانکه خرید کردند گمراهى را عوض هدایت و عذاب را عوض آمرزش، پس چه شکیبایند ایشان بر دوزخ!. ﴿175﴾این همۀ به سبب آن است که خدا فرود آورد کتاب را به راستى، و هرآیینه آنانکه اختلاف کردند در کتاب، هرآیینه در مخالفت، دورند از صواب. ﴿176﴾
﴿۞لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْۖ وَٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَحِينَ ٱلۡبَأۡسِۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ١٧٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِي ٱلۡقَتۡلَىۖ ٱلۡحُرُّ بِٱلۡحُرِّ وَٱلۡعَبۡدُ بِٱلۡعَبۡدِ وَٱلۡأُنثَىٰ بِٱلۡأُنثَىٰۚ فَمَنۡ عُفِيَ لَهُۥ مِنۡ أَخِيهِ شَيۡءٞ فَٱتِّبَاعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَأَدَآءٌ إِلَيۡهِ بِإِحۡسَٰنٖۗ ذَٰلِكَ تَخۡفِيفٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَرَحۡمَةٞۗ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ ١٧٨ وَلَكُمۡ فِي ٱلۡقِصَاصِ حَيَوٰةٞ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٧٩ كُتِبَ عَلَيۡكُمۡ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ إِن تَرَكَ خَيۡرًا ٱلۡوَصِيَّةُ لِلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَ بِٱلۡمَعۡرُوفِۖ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُتَّقِينَ ١٨٠ فَمَنۢ بَدَّلَهُۥ بَعۡدَ مَا سَمِعَهُۥ فَإِنَّمَآ إِثۡمُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ١٨١ ﴾
نیست نیکوکارى آنکه متوجّه کنید روهاى خود را به طرف مشرق و مغرب [63]و لیکن صاحب نیکوکارى آن است [64]که باور دارد خدا را و روز قیامت را و فرشتگان را و کتاب و پیغامبران را و بدهد مال را با وجود دوست داشتن آن مال، خداوندان خویشى را و یتیمان را و فقیران را و مسافران را و سؤال کنندگان را و خرج کند در باب بردهها [65]و برپا دارد نماز را و بدهد زکات را، و وفا کنندگان بر عهد خویش چون عهد کنند و صبر کنندگان را در تنگدستى و سختى و به وقت کارزار، ایشانند راستگو و ایشانند پرهیزگاران. ﴿177﴾اى مسلمانان! لازم کرده شد بر شما قصاص در کشتگان [66]، آزاد در مقابلۀ آزاد است [67]و بنده در مقابلۀ بنده و زن در مقابلۀ زن پس کسی که در گذشته شد او را چیزى از خون برادرش [68]، پس حکم آن پیروى کردن است به نیکویى [69]و رسانیدن خون بهاست به وى به خوش خویى [70]. این حکم سبک کردن است از سوی پروردگار شما و مهربانى است، پس هر که از حد گذرد بعد از این، وی راستْ عذاب درد دهنده. ﴿178﴾و شما را به سبب قصاص، زندگانى است اى خداوندان خرد، تا باشد که پرهیزگارى کنید [71]. ﴿179﴾لازم کرده شد بر شما وقتى که پیش آید کسى را از شما موت، اگر مال بگذارد، وصیت کردن براى پدر و مادر و نزدیکان به نیکویى؛ لازم شد این کار بر متّقیان. ﴿180﴾پس هر که بدل کند وصیت را بعد از آن که شنیدش، پس جز این نیست که گناهِ تبدیل بر آن کسان است که بَدَل مىکنند آن وصیت را، هرآیینه خدا شنوای داناست. ﴿181﴾
﴿فَمَنۡ خَافَ مِن مُّوصٖ جَنَفًا أَوۡ إِثۡمٗا فَأَصۡلَحَ بَيۡنَهُمۡ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٨٢ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣ أَيَّامٗا مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۚ وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيۡرٗا فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥۚ وَأَن تَصُومُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٨٤ شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۗ يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ وَلِتُكۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ١٨٥ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ ١٨٦ ﴾
پس هر که دریابد از وصیت کننده، ظلمى یا گناهى، پس صلاح آرد در میان ایشان، پس هیچ گناه نیست بر وى، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است [72]. ﴿182﴾اى کسانی که ایمان آوردند، لازم کرده شد بر شما روزه داشتن، چنانکه لازم کرده شد بر کسانی که پیش از شما بودند؛ تا باشد که پرهیزگارى کنید. ﴿183﴾[روزه داشتنِ] چند روز شمرده شده پس هر که باشد از شما بیمار یا مسافر، پس لازم است شمار آن از روزهاى دیگر و لازم است بر آنان که مىتوانند روزه داشتن [و روزه نمىدارند] فدیهای [73]که عبارت از خوراک یک درویش است. پس هر که بجا آرد نیکى این بهتر است او را و آن که روزه دارید بهتر است شما را اگر مىدانید [74]. ﴿184﴾ماه رمضان آن است که فرود آورده شد در وى قرآن؛ راهنمایی براى مردمان و سخنان روشن از هدایت و از جدا کردن حق و باطل. پس هر که دریابد از شما آن ماه را، پس البته روزهدارد آن را و هر که بیمار باشد یا مسافر، پس بر وى لازم است شمار آنچه فوت شد از روزهاى دیگر. میخواهد خدا به شما آسانى و نمىخواهد به شما دشوارى و مىخواهد که تمام کنید شمار را و به بزرگى یاد کنید خدا را به شکر آن که راه نمود شما را و تا باشد که شما شاکر شوید. ﴿185﴾و چون استفسار کنند تو را بندگان من از حال من، پس هرآیینه من نزدیکم، قبول مىکنم دعاى دعا کننده، وقتى که دعا کند مرا. پس باید که فرمانبردارى کنند براى من و باید که بگروند به من تا باشد که راه یابند. ﴿186﴾
﴿أُحِلَّ لَكُمۡ لَيۡلَةَ ٱلصِّيَامِ ٱلرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَآئِكُمۡۚ هُنَّ لِبَاسٞ لَّكُمۡ وَأَنتُمۡ لِبَاسٞ لَّهُنَّۗ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَخۡتَانُونَ أَنفُسَكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡ وَعَفَا عَنكُمۡۖ فَٱلۡـَٰٔنَ بَٰشِرُوهُنَّ وَٱبۡتَغُواْ مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ ٱلۡخَيۡطُ ٱلۡأَبۡيَضُ مِنَ ٱلۡخَيۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِۖ ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِۚ وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَقۡرَبُوهَاۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ ١٨٧ وَلَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم بَيۡنَكُم بِٱلۡبَٰطِلِ وَتُدۡلُواْ بِهَآ إِلَى ٱلۡحُكَّامِ لِتَأۡكُلُواْ فَرِيقٗا مِّنۡ أَمۡوَٰلِ ٱلنَّاسِ بِٱلۡإِثۡمِ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ١٨٨ ۞يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَهِلَّةِۖ قُلۡ هِيَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلۡحَجِّۗ وَلَيۡسَ ٱلۡبِرُّ بِأَن تَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَاۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٨٩ وَقَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ وَلَا تَعۡتَدُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ١٩٠﴾
حلال کرده شد براى شما در شبِ روزه، مخالطت کردن با زنان خود، ایشان بمنزلۀ پوششند شما را و شما به جاى پوششید ایشان را، دانست خدا که شما خیانت مىکردید در حقّ خویشتن، پس به مهربانى بازگشت بر شما و درگذشت از شما. پس الحال مخالطت کنید با زنان خود و طلب کنید آنچه مقدّر کرده است خدا براى شما (یعنى اولاد) و بخورید و بنوشید تا آنکه روشن شود براى شما رشتۀ سفید از رشتۀ سیاه؛ مراد از رشتۀ سفید فجر است، پس از آن تمام کنید روزه را تا شب و مساس مکنید زنان را در حالی که معتکف باشید در مسجدها. اینها منهیات خدا است، پس نزدیک مشوید به آنها. همچنین بیان مىکند خدا آیتهاى خود را براى مردمان تا پرهیزگارى کنند. ﴿187﴾و مخورید اموال خویش را به ناحق و مرسانید اموال خود را به حاکمان (یعنى به رشوت) تا بخورید پارهای از اموال مردمان به ستم، دانسته. ﴿188﴾مىپرسند تو را [75]از ماههایی (یعنى از شهر حج)، بگو اینها میعادند براى مردمان و براى حج [76]و نیست نیکوکارى آن که درآیید در خانهها را، [در حالت احرام] از پَسِ پشتِ آنها و لیکن صاحب نیکوکارى آن است که پرهیزگارى کند، و درآیید در خانهها از راه دروازهها و حذر کنید از خدا تا باشد که رستگار شوید. ﴿189﴾و جنگ کنید در راه خدا با آنان که جنگ مىکنند با شما و از حد مگذرید، هرآیینه خدا دوست نمیدارد از حد گذرندگان را. ﴿190﴾
﴿ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡ وَأَخۡرِجُوهُم مِّنۡ حَيۡثُ أَخۡرَجُوكُمۡۚ وَٱلۡفِتۡنَةُ أَشَدُّ مِنَ ٱلۡقَتۡلِۚ وَلَا تُقَٰتِلُوهُمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِيهِۖ فَإِن قَٰتَلُوكُمۡ فَٱقۡتُلُوهُمۡۗ كَذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ ١٩١ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٩٢ وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ لِلَّهِۖ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَلَا عُدۡوَٰنَ إِلَّا عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ ٩٣ ٱلشَّهۡرُ ٱلۡحَرَامُ بِٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ وَٱلۡحُرُمَٰتُ قِصَاصٞۚ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱعۡتَدُواْ عَلَيۡهِ بِمِثۡلِ مَا ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ ١٩٤ وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٩٥ وَأَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّهِۚ فَإِنۡ أُحۡصِرۡتُمۡ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِۖ وَلَا تَحۡلِقُواْ رُءُوسَكُمۡ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡهَدۡيُ مَحِلَّهُۥۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ بِهِۦٓ أَذٗى مِّن رَّأۡسِهِۦ فَفِدۡيَةٞ مِّن صِيَامٍ أَوۡ صَدَقَةٍ أَوۡ نُسُكٖۚ فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلۡعُمۡرَةِ إِلَى ٱلۡحَجِّ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِۚ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖ فِي ٱلۡحَجِّ وَسَبۡعَةٍ إِذَا رَجَعۡتُمۡۗ تِلۡكَ عَشَرَةٞ كَامِلَةٞۗ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمۡ يَكُنۡ أَهۡلُهُۥ حَاضِرِي ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ١٩٦ ﴾
و بکشید مشرکان را، هرجاکه بیابید ایشان را و بیرون کنید ایشان را از آنجا که بیرون کردند شما را (یعنى از مکه) و غلبۀ شرک سختتر است از قتل [77]و کارزار مکنید با ایشان نزدیک مسجد حرام تا آنکه کارزار کنند با شما در آنجا، پس اگر بجنگند با شما، پس بکشید ایشان را همچنین است سزاى کافران. ﴿191﴾پس اگر بازماندند، پس هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿192﴾و بجنگید با ایشان تا آن که نابود شود شرک و شود دین محض، براى خدا. پس اگر بازماندند [78]، پس نیست دستدرازى مگر بر ستمکاران. ﴿193﴾ماه حرام، عوض ماه حرام است و بزرگیها با یکدیگر عوض مىشود؛ پس هر که تعدّى کند بر شما، پس دستدرازى کنید بر وى مانند دستدرازىِ وى بر شما و حذر کنید از خدا و بدانید که خدا با پرهیزگاران است [79]. ﴿194﴾و خرج کنید در راه خدا و مَیفکنید خویشتن را به سوى هلاک و نیکوکارى کنید، هرآیینه خدا دوست مىدارد نیکوکاران را. ﴿195﴾و تمام کنید حج و عمره را براى خدا؛ پس اگر بازداشته شوید، لازم است آنچه سهل باشد از قربانى و متراشید سرهاى خود را تا آن که برسد قربانى به جایش [80]، پس هر که باشد از شما بیمار یا او را رنجى باشد در سر او [81]، پس لازم است عوض آن روزه یا صدقه یا قربانى؛ پس چون ایمن شد، پس هر که بهرهور شد به سبب اداى عمره تا وقت حج، پس لازم است آنچه سهل باشد از قربانى؛ پس لازم است روزه داشتنِ سه روز در وقت حج و هفت روز وقتى که بازگردید از سفر، این یک دهۀ تمام است؛ این حکم، آن راست که نباشد قبیلۀ وى، باشندۀ مسجد حرام و حذر کنید از خدا و بدانید که خدا سختْ عقوبت است [82]. ﴿196﴾
﴿ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰۖ وَٱتَّقُونِ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٧ لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكُمۡۚ فَإِذَآ أَفَضۡتُم مِّنۡ عَرَفَٰتٖ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ عِندَ ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِۖ وَٱذۡكُرُوهُ كَمَا هَدَىٰكُمۡ وَإِن كُنتُم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلضَّآلِّينَ ١٩٨ ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنۡ حَيۡثُ أَفَاضَ ٱلنَّاسُ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٩٩ فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗاۗ فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ ٢٠٠ وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّمَّا كَسَبُواْۚ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٢٠٢ ﴾
حج، موقّت است به ماه دانسته شده [83]، پس هر که لازم کرد بر خود در این ماهها حج را (یعنى احرام بست)، پس مخالطت زنان جایز نیست و نه بدکارى و نه باهم مناقشه کردن در حج. و هرچه مىکنید از نیکى، میداند آن را خدا، و توشه همراه گیرید؛ هرآیینه بهترین فواید توشه، پرهیزگارى است (یعنی از سؤال و دزدی) و از من بترسید اى خداوندان خرد. ﴿197﴾نیست شما را گناهى در آنکه طلب کنید در موسم حج، روزى از پروردگار خویش. پس آنگاه که بازگردید از عرفات، پس یاد کنید خدا را نزد مشعر حرام و یاد کنید خدا را به شکر آن که راه نموده است شما را، و هرآیینه بودید پیش از این، از گمراهان. ﴿198﴾پس بازگردید از آنجا که باز مىگردند عامه مردمان [84]و آمرزش طلب کنید از خدا، هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿199﴾پس چون ادا کردید ارکان حج خویش را، پس یاد کنید خداى را (یعنى در منى) مانند یاد کردن شما پدران خویش را، بلکه زیادهتر یاد کردن. پس از مردمان کسى هست که میگوید: اى پروردگار ما! بده ما را در دنیا و نیست او را در آخرت، هیچ نصیب. ﴿200﴾و از مردمان کسى هست که مىگوید: اى پروردگار ما! بده ما را در دنیا نعمت و در آخرت نعمت و محفوظ دار ما را از عذاب دوزخ. ﴿201﴾این گروه، ایشان راست بهرهای از ثواب آنچه به عمل آوردند (یعنى از ثواب آخرت) و خدا زودکننده حساب است. ﴿202﴾
﴿ ۞وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوۡمَيۡنِ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۖ لِمَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ ٢٠٣ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيُشۡهِدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلۡبِهِۦ وَهُوَ أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ ٢٠٤ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُفۡسِدَ فِيهَا وَيُهۡلِكَ ٱلۡحَرۡثَ وَٱلنَّسۡلَۚ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَسَادَ ٢٠٥ وَإِذَا قِيلَ لَهُ ٱتَّقِ ٱللَّهَ أَخَذَتۡهُ ٱلۡعِزَّةُ بِٱلۡإِثۡمِۚ فَحَسۡبُهُۥ جَهَنَّمُۖ وَلَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ ٢٠٦ وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡرِي نَفۡسَهُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ ٢٠٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱدۡخُلُواْ فِي ٱلسِّلۡمِ كَآفَّةٗ وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ ٢٠٨ فَإِن زَلَلۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡكُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ٢٠٩ هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن يَأۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ فِي ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٢١٠ ﴾
و یاد کنید خدا را در چند روز شمرده شده (یعنى ایام منى)، پس کسی که به شتاب کوچ کند در دو روز (یعنى از مِنى) پس گناه نیست بر وى و آنکه دیر ماند، پس گناه نیست بر وى، مر آن را که پرهیزگارى کند و بترسید از خدا و بدانید که شما به سوى وى برانگیخته خواهید شد [85]. ﴿203﴾و از مردمان کسى هست که به شگفت مىآرد تو را سخن او در باب زندگانى دنیا و گواه مىآرد خدا را بر آنچه در دل وى است؛ حال آن که او سختترین ستیزندگان است. ﴿204﴾و چون ریاست پیدا کند، بشتابد در زمین تا تباهى کند در آنجا و نابود سازد زراعت و مواشى را و خدا دوست ندارد تباهکارى را. ﴿205﴾و چون گفته شود او را: حذر کن از خدا، حمل کندش تکبر بر گناه، پس کفایت کننده وى دوزخ است و هرآیینه آن بدجایی است. ﴿206﴾و از مردمان کسى هست که مىفروشد خویش را براى طلب رضامندى خدا و خدا مهربان است بر بندگان. ﴿207﴾اى کسانى که ایمان آوردید! در آیید به اسلام، همه یکجا. و پیروى مکنید گامهاى شیطان را، هرآیینه او شما را دشمن آشکار هست. ﴿208﴾پس اگر به لغزیدید، بعد از آن که آمد به شما سخنان روشن، پس بدانید که خدا غالبِ داناست. ﴿209﴾آیا انتظار نمىکنند اهل عصیان مگر آن را که بیاید به ایشان خدا (یعنى بیاید عذاب او) در سایبانهایی از ابر و بیایند فرشتگان و به انجام رسانیده شود کار. و به سوى خدا بازگردانیده میشوند کارها. ﴿210﴾
﴿سَلۡ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ كَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُم مِّنۡ ءَايَةِۢ بَيِّنَةٖۗ وَمَن يُبَدِّلۡ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٢١١ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَيَسۡخَرُونَ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۘ وَٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ وَٱللَّهُ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٢١٢ كَانَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِيِّۧنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ فِيمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِۚ وَمَا ٱخۡتَلَفَ فِيهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ أُوتُوهُ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۖ فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ ٱلۡحَقِّ بِإِذۡنِهِۦۗ وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ ٢١٣ أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا يَأۡتِكُم مَّثَلُ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۖ مَّسَّتۡهُمُ ٱلۡبَأۡسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ وَزُلۡزِلُواْ حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِۗ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ ٢١٤ يَسَۡٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَۖ قُلۡ مَآ أَنفَقۡتُم مِّنۡ خَيۡرٖ فَلِلۡوَٰلِدَيۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِينَ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِۗ وَمَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ ٢١٥ ﴾
بپرس از بنى اسراییل: چقدر دادیم ایشان را از نشانههای روشن؟ و هر که بدل کند نعمت خدا را پس از آن که بیاید به وى (یعنى کفر پیش گیرد تا نعمت مفقود گردد)، پس هرآیینه خدا سختْ عقوبت است. ﴿211﴾آراسته کرده شده است کافران را زندگانى این جهان و سخریه مىکنند با اهل ایمان، و کسانی که تقوى دارند، بالاتر از ایشان باشند روز قیامت و خدا روزى میدهد هر که را میخواهد بیشمار (یعنى بسیار). ﴿212﴾بودند مردمان، یک گروه [86]، پس فرستاد خداىِ تعالى پیغامبران را بشارت دهنده و بیم کننده و فرود آورد به ایشان کتاب به راستى؛ تا حکم کند آن کتاب میان مردمان در آنچه اختلاف کردند در آن [87]و اختلاف نکردند در آن مگر کسانی که داده شده به ایشان کتاب (یعنى امّتِ [موردِ] دعوت) بعد از آن که آمد به ایشان نشانهها از جهت حسد در میان خویش؛ پس راه نمود خدا مؤمنان را به آن حق که اختلاف کردند در آن به ارادۀ خود، و خدا راه مىنماید کسى را که خواهد به سوى راه راست [88]. ﴿213﴾آیا پنداشتید اى مردمان، که درآیید به بهشت حال آن که هنوز پیش نیامده است شما را حالت آنانکه گذشتهاند پیش از شما؟ رسید به ایشان سختى و محنت و جنبانیده شدند، تا آن که میگفت پیغامبر و کسانی که ایمان آوردند با وى: کى باشد یارى دادن خدا؟ آگاه شوید که هرآیینه یارى دادن خدا نزدیک است. ﴿214﴾سؤال میکنند تو را که کدام نوع خرج کردن، خرج کنند، بگو: آنچه خرج کردید از مال، پس مادر و پدر را باید و خویشاوندان و یتیمان و درویشان و مسافران را و آنچه کنید از نیکى، پس هرآیینه خدا به آن داناست. ﴿215﴾
﴿كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ وَهُوَ كُرۡهٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٢١٦ يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ قِتَالٖ فِيهِۖ قُلۡ قِتَالٞ فِيهِ كَبِيرٞۚ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَكُفۡرُۢ بِهِۦ وَٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَإِخۡرَاجُ أَهۡلِهِۦ مِنۡهُ أَكۡبَرُ عِندَ ٱللَّهِۚ وَٱلۡفِتۡنَةُ أَكۡبَرُ مِنَ ٱلۡقَتۡلِۗ وَلَا يَزَالُونَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمۡ عَن دِينِكُمۡ إِنِ ٱسۡتَطَٰعُواْۚ وَمَن يَرۡتَدِدۡ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتۡ وَهُوَ كَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢١٧ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ يَرۡجُونَ رَحۡمَتَ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢١٨ ۞يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَيۡسِرِۖ قُلۡ فِيهِمَآ إِثۡمٞ كَبِيرٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثۡمُهُمَآ أَكۡبَرُ مِن نَّفۡعِهِمَاۗ وَيَسَۡٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَۖ قُلِ ٱلۡعَفۡوَۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَتَفَكَّرُونَ ٢١٩﴾
لازم کرده شد بر شما جنگ و آن دشوار است شما را و شاید که شما ناخوش دارید چیزى را، حال آن که آن بهتر باشد شما را و شاید که دوست دارید چیزى را، حال آن که آن بد باشد شما را و خدا میداند و شما نمیدانید. ﴿216﴾سؤال میکنند تو را از ماه حرام، از جنگ کردن در آن [89]بگو: جنگ کردن در وى سختْ کاری است و بازداشتن از راه خدا و ناگرویدن به خدا و بازداشتن از مسجد حرام و بیرون کردن اهل این مسجد از وى سختتر است نزد خدا و فتنهانگیختن [90]سختتر است از کشتن [91]و همیشه باشند که جنگ مىکنند با شما تا اینکه بازگردانند شما را از دین شما (یعنى از اسلام) اگر توانند و هر که برگردد از شما از دین خود پس کافر بمیرد، آن گروه نابود شد کارهاى ایشان در دنیا و آخرت و ایشانند باشندگانِ دوزخ؛ ایشان در آنجا جاویدند. ﴿217﴾هرآیینه آنان که ایمان آوردند و آنان که هجرت کردند و جهاد نمودند در راه خداوند، آن گروه امیدوارند بخشایش خدا را و خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿218﴾سؤال مىکنند تو را از شراب و قمار، بگو: در این هر دو گناهِ سخت است و نفعهاست مردمان را (یعنى در دنیا) و گناه این هر دو سختتر است از نفع آنها [92]. و سؤال میکنند تو را چه چیز خرج میکنند، بگو: خرج کنید زیاده را. همچنین [93]بیان مىکند خدا براى شما آیتها، تا باشد که تأمّل کنید. ﴿219﴾
﴿ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۗ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ قُلۡ إِصۡلَاحٞ لَّهُمۡ خَيۡرٞۖ وَإِن تُخَالِطُوهُمۡ فَإِخۡوَٰنُكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ ٱلۡمُفۡسِدَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَأَعۡنَتَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٢٠ وَلَا تَنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكَٰتِ حَتَّىٰ يُؤۡمِنَّۚ وَلَأَمَةٞ مُّؤۡمِنَةٌ خَيۡرٞ مِّن مُّشۡرِكَةٖ وَلَوۡ أَعۡجَبَتۡكُمۡۗ وَلَا تُنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤۡمِنُواْۚ وَلَعَبۡدٞ مُّؤۡمِنٌ خَيۡرٞ مِّن مُّشۡرِكٖ وَلَوۡ أَعۡجَبَكُمۡۗ أُوْلَٰٓئِكَ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ وَٱلۡمَغۡفِرَةِ بِإِذۡنِهِۦۖ وَيُبَيِّنُ ءَايَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٢٢١ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِۖ قُلۡ هُوَ أَذٗى فَٱعۡتَزِلُواْ ٱلنِّسَآءَ فِي ٱلۡمَحِيضِ وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطۡهُرۡنَۖ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ ٢٢٢ نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡۖ وَقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُمۡۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُم مُّلَٰقُوهُۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢٢٣ وَلَا تَجۡعَلُواْ ٱللَّهَ عُرۡضَةٗ لِّأَيۡمَٰنِكُمۡ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصۡلِحُواْ بَيۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢٢٤ ﴾
در مصلحت دنیا و آخرت. و سؤال مىکنند تو را از یتیمان، بگو: به صلاح آوردن کار ایشان بهتر است [94]و اگر مشارکت کنید با ایشان، پس ایشان برادران شمایند و خدا مىداند تباهکار را از صلاحکار و اگر خدا خواستى، سخت گرفتى شما را، هرآیینه خدا غالبِ استوارکار است. ﴿220﴾و به زنى مگیرید زنان شرک آرنده را تا آنکه ایمان آرند و هرآیینه کنیزکِ مسلمان بهتر است از زن شرک آرنده، اگرچه شگفتآورده باشد شما را. و به زنى مدهید به مشرکان تا آنکه ایمان آرند (یعنی زنان مؤمنه را) و هرآیینه بندۀ مسلمان بهتر است از مشرک و اگرچه به شگفتآورده باشد شما را [95]. گروه مشرکان میخوانند به سوى دوزخ و خدا مىخواند به سوى بهشت و به سوى آمرزش به قدرت خود و بیان مىکند آیتهاى خود را براى مردمان، تا باشد که پند پذیر شوند. ﴿221﴾و سؤال مىکنند تو را از حیض، بگو که: وى نجاست است، پس یکسو شوید از زنان در حال حیض و نزدیکى مکنید با ایشان تا آنکه پاک شوند [96]. پس چون نیک پاک شوند، پس نزدیکى کنید با ایشان از آن راه که مباح کرده است شما را خدا (یعنى از جانبِ قُبُل)، هرآیینه خدا دوست میدارد توبه کنندگان را و دوست میدارد پاک شوندگان را. ﴿222﴾زنان شما کشتزار شمایند، پس بیایید به کشتزار خویش [به] هر روش که خواهید [97]و پیش فرستید (یعنى اعمال صالحه را) براى خویشتن و بترسید از خدا و بدانید که شما با وى ملاقات خواهید کرد و بشارت ده مسلمانان را. ﴿223﴾و مکنید نام خدا را دستمایه براى سوگندانِ خویش، براى اجتناب از آن که نیکوکارى کنید و پرهیزگارى نمایید و صلاح آرید در میان مردمان. و خدا شنوای داناست [98]. ﴿224﴾
﴿لَّا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتۡ قُلُوبُكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ ٢٢٥ لِّلَّذِينَ يُؤۡلُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ تَرَبُّصُ أَرۡبَعَةِ أَشۡهُرٖۖ فَإِن فَآءُو فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٢٦ وَإِنۡ عَزَمُواْ ٱلطَّلَٰقَ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢٢٧ وَٱلۡمُطَلَّقَٰتُ يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَٰثَةَ قُرُوٓءٖۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكۡتُمۡنَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِيٓ أَرۡحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤۡمِنَّ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنۡ أَرَادُوٓاْ إِصۡلَٰحٗاۚ وَلَهُنَّ مِثۡلُ ٱلَّذِي عَلَيۡهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيۡهِنَّ دَرَجَةٞۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ٢٢٨ ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِۖ فَإِمۡسَاكُۢ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ تَسۡرِيحُۢ بِإِحۡسَٰنٖۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَأۡخُذُواْ مِمَّآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ شَيًۡٔا إِلَّآ أَن يَخَافَآ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَا فِيمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَاۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٢٩ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوۡجًا غَيۡرَهُۥۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يَتَرَاجَعَآ إِن ظَنَّآ أَن يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِۗ وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ٢٣٠ ﴾
مؤاخذه نمىکند شما را خدا به بیهودهگویى در سوگندهاى شما [99]و لیکن مؤاخذه مىکند به آنچه قصد کرده است دلهاى شما و خدا آمرزندۀ بردبار است. ﴿225﴾مرآن کسان راکه ایلا مىکنند از زنان خویش [100]، انتظار کردن چهار ماه است، پس اگر بازگشتند (یعنی از این سوگند) پس هرآیینه خدا آمرزندۀ مهربان است. ﴿226﴾و اگر قصد کردند جدایى را، پس هرآیینه خدا شنوای داناست. ﴿227﴾و آن زنان که طلاق داده شد ایشان را انتظار سه حیض یا سه طهر کنانند خویشتن را و جایز نیست ایشان را پوشیدن آنچه خدا آفریده است در رحمهاى ایشان (یعنى ولد و حیض) اگر ایمان مىآرند به خدا و روز بازپسین و شوهران ایشان سزاوارترند به باز آوردن ایشان در حبالۀ خود در این مدت اگر خواهند نیکوکارى؛ و زنان را هست مانند آنچه بر زنان است به وجه پسندیده [101]و مردان را هست برایشان بلندى (یعنى فرمانروایى) و خدا غالبِ استوارکار است. ﴿228﴾طلاق رجعى دوبار است، پس از آن یا نگاه داشتن است به خوش خویى یا رهاکردن به نیکویى، و حلال نیست شما را که بگیرید چیزی را از آنچه دادهاید زنان را [102]، مگر آنگاه که بترسند مرد و زن که برپا نتوانند داشت احکام خدا را، پس اگر بترسید اى مسلمانان، از آن که برپا ندارند این هر دو، احکام خدا را [103]، پس گناه نیست بر ایشان در آنچه عوض خود داد زن. این حدّهای مقرر کردۀ خداست؛ پس بیرون مروید از آنها و هر که بیرون رود از حدودِ خدا پس آن گروه، ایشانند ستمکاران. ﴿229﴾پس اگر طلاق داد (یعنى سوم بار) پس هرگز حلال نمىشود این زن آن مرد را تا آنکه درآید به نکاح شوهرى دیگر(یعنی او دخول کند). پس اگر طلاق دادش این شوهر دیگر، پس گناه نیست بر آن هر دو، در آنکه بازگردند به نکاح باهم، اگر بدانند که برپا مىتوانند داشت احکام خدا را و این حدود خداست، بیان مىکند آن حدود را براى قومى که میدانند. ﴿230﴾
﴿وَإِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمۡسِكُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٖۚ وَلَا تُمۡسِكُوهُنَّ ضِرَارٗا لِّتَعۡتَدُواْۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَقَدۡ ظَلَمَ نَفۡسَهُۥۚ وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗاۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَمَآ أَنزَلَ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَٱلۡحِكۡمَةِ يَعِظُكُم بِهِۦۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٢٣1 وَإِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحۡنَ أَزۡوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوۡاْ بَيۡنَهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ مِنكُمۡ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۗ ذَٰلِكُمۡ أَزۡكَىٰ لَكُمۡ وَأَطۡهَرُۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٢٣٢ ۞وَٱلۡوَٰلِدَٰتُ يُرۡضِعۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ حَوۡلَيۡنِ كَامِلَيۡنِۖ لِمَنۡ أَرَادَ أَن يُتِمَّ ٱلرَّضَاعَةَۚ وَعَلَى ٱلۡمَوۡلُودِ لَهُۥ رِزۡقُهُنَّ وَكِسۡوَتُهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ لَا تُكَلَّفُ نَفۡسٌ إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَا تُضَآرَّ وَٰلِدَةُۢ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوۡلُودٞ لَّهُۥ بِوَلَدِهِۦۚ وَعَلَى ٱلۡوَارِثِ مِثۡلُ ذَٰلِكَۗ فَإِنۡ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٖ مِّنۡهُمَا وَتَشَاوُرٖ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَاۗ وَإِنۡ أَرَدتُّمۡ أَن تَسۡتَرۡضِعُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُمۡ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِذَا سَلَّمۡتُم مَّآ ءَاتَيۡتُم بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ٢٣٣ ﴾
و چون طلاق دادید زنان را پس رسیدند به میعاد خود [104]، پس نگاه دارید ایشان را به نیکویى، یا رهاکنید ایشان را به نیکویى و نگاه مدارید ایشان را براى ضرر رسانیدن تا ستم کنید، و هر که این کند، پس هرآیینه ستم کرد بر خود و مگیرید آیتهاى خدا را تمسخر، و یاد کنید نعمت خدا را بر خویش و آنچه فرود آورد بر شما از کتاب و علم که پند مىدهد شما را به آن و بترسید از خدا و بدانید که خدا به هر چیز داناست. ﴿231﴾و چون طلاق دادید زنان را پس رسیدند به میعاد خود [105]، پس منع مکنید ایشان را از آن که نکاح کنند با شوهران خویش [106]، وقتى که با یکدیگر راضى شدند در میان خویش به روش پسندیده. این حکم پند داده مىشود به آن هر کسى را که مؤمن باشد از شما به خدا و روز قیامت این کار، خوشتر است و پاکیزهتر و خدا میداند و شما نمىدانید. ﴿232﴾و مادران باید که شیر دهند فرزندان خویش را دو سال تمام؛ این حکم آن راست که خواهد تمام کردن مدّت شیر، و بر پدر نفقه و پوشاک این زنان شیرده است به وجه پسندیده؛ واجب کرده نمىشود بر هیچ کس الاّ قدرِ توانایى او، رنج نباید داد مادر را به سبب فرزند وى و نه پدر را به سبب فرزند وى و لازم است بر وصى مانند این. پس اگر خواهند مادر و پدر از شیر باز کردن (یعنى پیش از دو سال) بعدِ رضامندى میان یکدیگر و مشورت کردن با یکدیگر، پس هیچ گناه نیست بر ایشان، و اگر خواهید که دایه گیرید براى فرزندان خویش، پس هیچ گناه نیست بر شما تمام تسلیم نمودید آنچه دادنَش مقرر کردید به خوش خویى، و بترسید از خدا و بدانید که خدا به آنچه میکنید بیناست. ﴿233﴾
﴿وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَيَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗاۖ فَإِذَا بَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا فَعَلۡنَ فِيٓ أَنفُسِهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٢٣٤ وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا عَرَّضۡتُم بِهِۦ مِنۡ خِطۡبَةِ ٱلنِّسَآءِ أَوۡ أَكۡنَنتُمۡ فِيٓ أَنفُسِكُمۡۚ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ سَتَذۡكُرُونَهُنَّ وَلَٰكِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّآ أَن تَقُولُواْ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗاۚ وَلَا تَعۡزِمُواْ عُقۡدَةَ ٱلنِّكَاحِ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡكِتَٰبُ أَجَلَهُۥۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ ٢٣٥ لَّا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ مَا لَمۡ تَمَسُّوهُنَّ أَوۡ تَفۡرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةٗۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى ٱلۡمُوسِعِ قَدَرُهُۥ وَعَلَى ٱلۡمُقۡتِرِ قَدَرُهُۥ مَتَٰعَۢا بِٱلۡمَعۡرُوفِۖ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٢٣٦ وَإِن طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدۡ فَرَضۡتُمۡ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ فَنِصۡفُ مَا فَرَضۡتُمۡ إِلَّآ أَن يَعۡفُونَ أَوۡ يَعۡفُوَاْ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ عُقۡدَةُ ٱلنِّكَاحِۚ وَأَن تَعۡفُوٓاْ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۚ وَلَا تَنسَوُاْ ٱلۡفَضۡلَ بَيۡنَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ ٢٣٧ ﴾
و کسانی که بمیرند از شما و بگذارند زنان را، باید که انتظار کنانند این زنان، خویشتن را چهار ماه و ده روز؛ پس چون رسیدند به میعاد [107]خویش، پس گناه نیست بر شما در آنچه کردند در حقّ خویشتن به وجه پسندیده (یعنى نکاح به طور شرعی)، و خدا به آنچه میکنید آگاه است. ﴿234﴾و نیست گناه بر شما در سخنى که کنایت کردید به آن از خواستگارى زنان (یعنى در میان عدّت) یا پنهان داشتید در دلهاى خود. دانست خدا که شما یاد خواهید کرد این زنان را (یعنى به تصریح بعد عدّت) و لیکن وعده ندهید به ایشان نکاح را مگر آن که گویید سخنى پسندیده را (یعنى به کنایت)، و قصد مکنید عقد نکاح را تا آنکه رسد میعاد مقرر به نهایت خود و بدانید که خدا مىداند آنچه در دلهاى شما است؛ پس بترسید از او، بدانید که خدا آمرزندۀ بردبار است. ﴿235﴾هیچ گناه نیست بر شما اگر طلاق دادید زنان را در آن وقت که هنوز دست نرسانیدهاید به ایشان یا مُعین نکردهاید براى ایشان مقدارى [108]و بهره دهید این چنین مطلقات را، لازم است [109]بر توانگر، مقدار حال او بهره و بر تنگدست، مقدار حال او بهره دادن به خوش خویى؛ لازم شده بر نیکوکاران. ﴿236﴾و اگر طلاق دادهاید زنان را پیش از آن که دست رسانید به ایشان و مُعین کرده باشید براى ایشان مقدارى، پس لازم است نیمۀ آنچه مُعین کردید، مگر آن که بخشند زنان یا در گذارد کسی که به دست اوست عقد نکاح (یعنى زوج حقّ خود گذاشته تمام دهد) و آن که درگذارید، نزدیکتر است به پرهیزگارى و فراموش مکنید احسان کردن در میان خویش، هرآیینه خدا به آنچه مىکنید، بیناست. ﴿237﴾
﴿ حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ ٢٣٨ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانٗاۖ فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ ٢٣٩ وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَيَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا وَصِيَّةٗ لِّأَزۡوَٰجِهِم مَّتَٰعًا إِلَى ٱلۡحَوۡلِ غَيۡرَ إِخۡرَاجٖۚ فَإِنۡ خَرَجۡنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِي مَا فَعَلۡنَ فِيٓ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعۡرُوفٖۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٤٠ وَلِلۡمُطَلَّقَٰتِ مَتَٰعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِۖ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُتَّقِينَ ٢٤١ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٢٤٢ ۞أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَهُمۡ أُلُوفٌ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِ فَقَالَ لَهُمُ ٱللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحۡيَٰهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ ٢٤٣ وَقَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢٤٤ مَّن ذَا ٱلَّذِي يُقۡرِضُ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا فَيُضَٰعِفَهُۥ لَهُۥٓ أَضۡعَافٗا كَثِيرَةٗۚ وَٱللَّهُ يَقۡبِضُ وَيَبۡصُۜطُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٢٤٥ ﴾
تقید کنید بر همۀ نمازها و بر نماز میانه (یعنى خصوصاً بر نماز عصر) و بایستید براى خدا فرمانبردار شده. ﴿238﴾پس اگر ترسیدید (یعنی از عَدُوّ و مانند آن) پس روان بر پاهاى خود نماز گزارید یا سواره. پس چون ایمن شوید، پس یاد کنید خدا را چنانکه آموخته است شما را آنچه نمىدانستید. ﴿239﴾و آنانکه قبض روح ایشان کرده شود از شما و بگذارند زنان را، لازم کرده شد بر ایشان وصیت کردن براى زنان خویش به آن که بهره دهند ایشان را تا یک سال غیر برآوردن (یعنی بی غیر بر آوردن). پس اگر بیرون روند، پس گناه نیست بر شما در آنچه کردند در حق خویشتن از کار پسندیده (یعنى نکاح به طور شرعی) و خدا غالب و استوارکار است [110]. ﴿240﴾و طلاق داده شدگان را لازم است بهرهمند ساختن به خوش خویی (یعنى نفقه و سکنى). لازم کرده شد بر پرهیزگاران. ﴿241﴾همچنین بیان مىکند خدا براى شما احکام خود را تا باشد که شما بفهمید. ﴿242﴾آیا ندیدى اى بیننده! به سوى کسانی که بیرون آمدند از خانههاى خویش و ایشان هزاران بودند به بیم مرگ، پس گفت ایشان را خدا: بمیرید. باز زنده گردانید ایشان را. هرآیینه خدا صاحب بخشایش است بر مردمان و لیکن اکثر ایشان سپاس نمىکنند. ﴿243﴾و جنگ کنید در راه خدا و بدانید که خدا شنوای داناست. ﴿244﴾کیست آنکه وام دهد خدا را، وام دادن نیک، پس دو چند سازد خدا آن مال را براى او به مراتب بسیار و خدا تنگ مىسازد و گشاده مىکند روزى را و به سوى او باز گردانیده شوید. ﴿245﴾
﴿ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰٓ إِذۡ قَالُواْ لِنَبِيّٖ لَّهُمُ ٱبۡعَثۡ لَنَا مَلِكٗا نُّقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۖ قَالَ هَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ أَلَّا تُقَٰتِلُواْۖ قَالُواْ وَمَا لَنَآ أَلَّا نُقَٰتِلَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَقَدۡ أُخۡرِجۡنَا مِن دِيَٰرِنَا وَأَبۡنَآئِنَاۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ تَوَلَّوۡاْ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنۡهُمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٢٤٦ وَقَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ بَعَثَ لَكُمۡ طَالُوتَ مَلِكٗاۚ قَالُوٓاْ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ عَلَيۡنَا وَنَحۡنُ أَحَقُّ بِٱلۡمُلۡكِ مِنۡهُ وَلَمۡ يُؤۡتَ سَعَةٗ مِّنَ ٱلۡمَالِۚ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰهُ عَلَيۡكُمۡ وَزَادَهُۥ بَسۡطَةٗ فِي ٱلۡعِلۡمِ وَٱلۡجِسۡمِۖ وَٱللَّهُ يُؤۡتِي مُلۡكَهُۥ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٢٤٧ وَقَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ءَايَةَ مُلۡكِهِۦٓ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلتَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَبَقِيَّةٞ مِّمَّا تَرَكَ ءَالُ مُوسَىٰ وَءَالُ هَٰرُونَ تَحۡمِلُهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٤٨ ﴾
آیا ندیدى به سوى جماعتی از بنى اسراییل بعد از موسى، چون گفتند مر پیغامبر خویش را که: برپا کن براى ما پادشاهى تا جنگ کنیم در راه خدا، گفت پیغامبر: آیا نزدیک هستید اگر واجب کرده شود بر شما جنگ، اینکه جنگ نکنید؟ گفتند: و چه شده است ما را که جنگ نکنیم در راه خدا و به تحقیق که بیرون کرده شدیم از خانههاى خویش و جدا کرده شدیم از فرزندان خویش. پس آنگاه که واجب کرده شد بر ایشان جنگ، روگردانیدند مگر اندکى از ایشان، و خدا داناست به ستمکاران. ﴿246﴾و گفت مر ایشان را پیغامبر ایشان: هرآیینه خدا، پادشاه مقرّر کرده است براى شما طالوت را. گفتند: چگونه باشد او را پادشاهى بر ما و ما سزاوارتریم به پادشاهى از وى! و داده نشده است وی را فراخى از مال. گفت: هرآیینه خدا برگزیده است او را بر شما و داده است او را فراخى در دانش و افزونى در بدن، و خدا مىبخشد پادشاهى خود را به هر که خواهد و خدا جوادِ داناست. ﴿247﴾و گفت ایشان را پیغامبر ایشان: هرآیینه نشان پادشاهى او آن است که بیاید به شما صندوقى که در آن، آرام دل است از پروردگار شما و بقیه از تبرکاتى که گذاشتندش آل موسى و آل هارون، بر میدارند او را فرشتگان، هرآیینه در این صورت نشانه [ای] است شما را اگر باور دارندهاید. ﴿248﴾
﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِٱلۡجُنُودِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ مُبۡتَلِيكُم بِنَهَرٖ فَمَن شَرِبَ مِنۡهُ فَلَيۡسَ مِنِّي وَمَن لَّمۡ يَطۡعَمۡهُ فَإِنَّهُۥ مِنِّيٓ إِلَّا مَنِ ٱغۡتَرَفَ غُرۡفَةَۢ بِيَدِهِۦۚ فَشَرِبُواْ مِنۡهُ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنۡهُمۡۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُۥ هُوَ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ قَالُواْ لَا طَاقَةَ لَنَا ٱلۡيَوۡمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِۦۚ قَالَ ٱلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ ٱللَّهِ كَم مِّن فِئَةٖ قَلِيلَةٍ غَلَبَتۡ فِئَةٗ كَثِيرَةَۢ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ ٢٤٩ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِۦ قَالُواْ رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٥٠ فَهَزَمُوهُم بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُۥدُ جَالُوتَ وَءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَعَلَّمَهُۥ مِمَّا يَشَآءُۗ وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّفَسَدَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٥١ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَيۡكَ بِٱلۡحَقِّۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٢٥٢ ﴾
پس چون جدا شد (یعنى از وطن) طالوت با لشکرها، گفت: هرآیینه خدا آزمایش کننده است شما را به جویی، پس هر که بنوشد از آن جوى، پس نیست از آن من و هر که نچشد آن را، پس او از آنِ من است؛ الاّ آن که بردارد یک کف آب به دست خود، پس آشامیدند از آن جوى، مگر اندکى از ایشان، پس آنگاه که گذشتند از جوى طالوت و مؤمنانِ همراه، گفتند نوشندگان: نیست توانایى ما را امروز به مقابلۀ جالوت و لشکرهاى او. گفتند آنان که میدانستند که ایشان ملاقات خواهند کرد با خدا: بسا گروهِ اندک که غالب شد بر گروه بسیار به ارادۀ خدا و خدا با شکیبایان است. ﴿249﴾و آنگاه که به میدان آمدند براى جنگ جالوت و لشکرهاى وى، این صالحان گفتند: اى پروردگار ما! بریز بر ما شکیبایى و محکم کن قدمهاى ما را و غلبه دِه ما را بر گروه ناگرویدگان. ﴿250﴾پس شکست دادند آن کفّار را بتوفیق خدا و کشت داود جالوت را و داد خداى تعالى داود را پادشاهى و علم و بیاموخت او را از آنچه مىخواست. و اگر نبودى دور کردن خدا مردمان را گروهى را به دست گروهى، هرآیینه تباه شدى زمین و لیکن خدا صاحب بخشایش است بر عالمها. ﴿251﴾اینها آیات خداست، میخوانیم آن را بر تو [اى محمّد]، به راستى و هرآیینه تو از پیغامبرانى. ﴿252﴾
﴿۞تِلۡكَ ٱلرُّسُلُ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۘ مِّنۡهُم مَّن كَلَّمَ ٱللَّهُۖ وَرَفَعَ بَعۡضَهُمۡ دَرَجَٰتٖۚ وَءَاتَيۡنَا عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِۗ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلَ ٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ وَلَٰكِنِ ٱخۡتَلَفُواْ فَمِنۡهُم مَّنۡ ءَامَنَ وَمِنۡهُم مَّن كَفَرَۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلُواْ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ ٢٥٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَلَا خُلَّةٞ وَلَا شَفَٰعَةٞۗ وَٱلۡكَٰفِرُونَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٢٥٤ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا ئَُودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٢٥٥لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَيِّۚ فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَاۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ٢٥٦﴾
این پیغامبران، فضل دادیم بعضى را از ایشان بر بعضى از ایشان کسى هست که با او سخن گفت خدا و بلند کرد بعضى را در مرتبهها. و دادیم عیسى پسر مریم را معجزهها و قوّت دادیم او را به روح القدس و اگر خواستى خدا، با یکدیگر نمىجنگیدند کسانی که بعد از پیغامبران بودند، پس از آن که آمد به ایشان حجّتها، و لیکن اختلاف کردند. پس از ایشان کسى هست که ایمان آورد و از ایشان کسى هست که کافر شده و اگر خواستى خدا با. یکدیگر نمىجنگیدند و لیکن خدا میکند آنچه مىخواهد ﴿253﴾اى مسلمانان! خرج کنید از آنچه روزى دادیم شما را پیش از آن که بیاید روزی که خرید و فروخت نیست در آن روز و نه دوستى و نه سفارش، و کافران، ایشانند ظالمان. ﴿254﴾خدا، هیچ معبود نیست بجز وى، زندۀ تدبیر کننده عالم، نمىگیرد او را پینکى و نه خواب، او راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمین است، کیست آن که شفاعت کند نزدیک او اِلاّ به حکم او، میداند آنچه پیشِ دستهای ایشان است و آنچه پسِ پشتِ ایشان است و در برنمىگیرند مردمان از معلومات حق، چیزى را مگر به آنچه وى خواسته است، فرا گرفته است پادشاهى او آسمانها و زمین را و گران نمىشود بر وى نگهبانى این هر دو، او بلند مرتبۀ بزرگ قدر است. ﴿255﴾نیست جبر کردن براى دین [111]. هرآیینه ظاهر شده است راهیابى از گمراهى، پس هر که منکر بت شود و ایمان آرد به خدا پس هرآیینه چنگ زده است به دستاویزى محکم که نیست گسستن آن را، و خدا شنوای داناست ﴿256﴾
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِۗ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٥٧ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِي حَآجَّ إِبۡرَٰهِۧمَ فِي رَبِّهِۦٓ أَنۡ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّيَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا۠ أُحۡيِۦ وَأُمِيتُۖ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَأۡتِي بِٱلشَّمۡسِ مِنَ ٱلۡمَشۡرِقِ فَأۡتِ بِهَا مِنَ ٱلۡمَغۡرِبِ فَبُهِتَ ٱلَّذِي كَفَرَۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٥٨ أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحۡيِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٖ ثُمَّ بَعَثَهُۥۖ قَالَ كَمۡ لَبِثۡتَۖ قَالَ لَبِثۡتُ يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖۖ قَالَ بَل لَّبِثۡتَ مِاْئَةَ عَامٖ فَٱنظُرۡ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمۡ يَتَسَنَّهۡۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجۡعَلَكَ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِۖ وَٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡعِظَامِ كَيۡفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكۡسُوهَا لَحۡمٗاۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ قَالَ أَعۡلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٥٩ ﴾
خدا کارسازِ مؤمنان است، بیرون مىآرد ایشان را از تاریکیها به سوى روشنى و آنان که کافرند، کارسازان ایشان بتانند، بیرون مىآرند ایشان را از روشنى به سوى تاریکىها؛ این جماعت باشندگان دوزخند، ایشان در آنجا جاویدند. ﴿257﴾آیا ندیدى به سوى کسى که مکابره کرد با ابراهیم در باب پروردگار او در مقابلۀ آن که داد او را خدا پادشاهى (یعنى نمرود) چون گفت ابراهیم: پروردگار من آن است که زنده مىکند و مىمیراند [112]، گفت آن کافر: من زنده مىکنم و مىمیرانم. گفت ابراهیم: پس هرآیینه خدا مىآرد آفتاب را از مشرق، پس تو بیار آن را از طرف مغرب؛ پس مغلوب شد کافر و خدا راه نمىنماید گروه ستمکاران را. ﴿258﴾یا ندیدى این شخص را که گذشت بر دِهى و وى افتاده بود بر سقفهاى خود [113]، گفت: چگونه زنده کند این را خدا بعدِ مردن این؟! پس مرده کرد او را خداىْ تعالى صد سال، بعد از آن برانگیختش، گفت: چقدر درنگ کردى؟ گفت: درنگ کردم یک روز یا پارهای از روز. گفت: بلکه درنگ کردی صد سال، پس ببین به سوى طعام خود و آشامیدنى خود که متغیر نشده و ببین به سوى درازگوش خود و مىخواهیم که گردانیم تو را نشانهای براى مردمان. و ببین به سوى استخوانها، چگونه جنبش مىدهیم آن را، بعد از آن مىپوشانیم بر آن گوشت را؛ پس چون واضح شدش این حال، گفت: به یقین مىدانم خدا بر همه چیز تواناست. ﴿259﴾
﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ أَرِنِي كَيۡفَ تُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِيۖ قَالَ فَخُذۡ أَرۡبَعَةٗ مِّنَ ٱلطَّيۡرِ فَصُرۡهُنَّ إِلَيۡكَ ثُمَّ ٱجۡعَلۡ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٖ مِّنۡهُنَّ جُزۡءٗا ثُمَّ ٱدۡعُهُنَّ يَأۡتِينَكَ سَعۡيٗاۚ وَٱعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٦٠ مَّثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ يُضَٰعِفُ لِمَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ ٢٦١ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ لَا يُتۡبِعُونَ مَآ أَنفَقُواْ مَنّٗا وَلَآ أَذٗى لَّهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٢٦٢ ۞قَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞ وَمَغۡفِرَةٌ خَيۡرٞ مِّن صَدَقَةٖ يَتۡبَعُهَآ أَذٗىۗ وَٱللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٞ ٢٦٣ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَٱلۡأَذَىٰ كَٱلَّذِي يُنفِقُ مَالَهُۥ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ صَفۡوَانٍ عَلَيۡهِ تُرَابٞ فَأَصَابَهُۥ وَابِلٞ فَتَرَكَهُۥ صَلۡدٗاۖ لَّا يَقۡدِرُونَ عَلَىٰ شَيۡءٖ مِّمَّا كَسَبُواْۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٦٤ ﴾
و آنگاه که گفت ابراهیم: اى پروردگار من! بنما مرا چگونه زنده مىکنی مردگان را؟ گفت خدا: آیا باور نداشتهای؟ گفت: آرى باور داشتهام، لیکن مىخواهم که آرام گیرد دل من [114]. گفت خدا: پس بگیر چهار تن از پرندگان، پس به هم آور همه را نزدیک خود. بعد از آن بگذار بر هر کوهى پارهای از ایشان، بعد از آن ندا کن ایشان را، البته بیایند پیش تو شتابان، و بدان که خدا غالب استوارکار است. ﴿260﴾صفت آنان که خرج مىکنند اموال خود را در راه خدا، مانند صفت یک دانه است که برویاند هفت خوشه را، در هر خوشه صد دانه است و خدا دو چند مىدهد هر که را خواهد و خدا، جوادِ داناست. ﴿261﴾آنان که خرج مىکنند اموال خود را در راه خدا، باز از پىِ آن انفاق، نمىآرند منّت نهادن را و نه ایذا رسانیدن را، ایشان راست مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان و نیست ترس بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿262﴾سخن ملایم گفتن و درگذشتن [115]بهتر است از آن خیرات که از پى آن آزرده کردن باشد و خدا بىنیازست بردبار است. ﴿263﴾اى مؤمنان! تباه مکنید خیرات خود را به منّت نهادن و آزرده کردن، همچون کسی که خرج میکند مال خود را براى نمودنِ مردمان و ایمان ندارد به خدا و روز قیامت؛ پس صفت او مانند صفت سنگ صاف است که بر وى باشد اندک خاکى، پس رسید به آن بارانى عظیم، پس گذاشت او را سخت و صاف مانده. توانایى ندارند اهل ریا بر چیزى از آنچه عمل کردند و خدا راه نمىنماید گروه کافران را [116]. ﴿264﴾
﴿ وَمَثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ وَتَثۡبِيتٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ كَمَثَلِ جَنَّةِۢ بِرَبۡوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٞ فََٔاتَتۡ أُكُلَهَا ضِعۡفَيۡنِ فَإِن لَّمۡ يُصِبۡهَا وَابِلٞ فَطَلّٞۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ ٢٦٥ أَيَوَدُّ أَحَدُكُمۡ أَن تَكُونَ لَهُۥ جَنَّةٞ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَابٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ لَهُۥ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ وَأَصَابَهُ ٱلۡكِبَرُ وَلَهُۥ ذُرِّيَّةٞ ضُعَفَآءُ فَأَصَابَهَآ إِعۡصَارٞ فِيهِ نَارٞ فَٱحۡتَرَقَتۡۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَتَفَكَّرُونَ ٢٦٦ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا كَسَبۡتُمۡ وَمِمَّآ أَخۡرَجۡنَا لَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِۖ وَلَا تَيَمَّمُواْ ٱلۡخَبِيثَ مِنۡهُ تُنفِقُونَ وَلَسۡتُم بَِٔاخِذِيهِ إِلَّآ أَن تُغۡمِضُواْ فِيهِۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ٢٦٧ ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٢٦٨ يُؤۡتِي ٱلۡحِكۡمَةَ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُؤۡتَ ٱلۡحِكۡمَةَ فَقَدۡ أُوتِيَ خَيۡرٗا كَثِيرٗاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٢٦٩ ﴾
و صفت آنانکه خرج میکنند مالهاى خویش را از جهت طلبِ رضامندىِ خدا و به سبب اعتقاد ناشى از دلهای خویش، مانند صفت باغى است به مکان بلند که رسید به وى بارانى عظیم، پس آورد میوههاى خود را دو چندان و اگر نمىرسید او را باران عظیم، پس شبنم کفایت مىکرد، و خدا به آنچه میکنید بیناست [117]. ﴿265﴾آیا دوست میدارد یکى از شما که باشد او را باغى از درختان خرما و انگور، میرود زیر آن جویها، مر او را هست در آن باغ، هر جنس از میوهها و رسیده باشد او را کلانسالى و باشد او را اولاد ناتوان، پس در این حالت رسید آن باغ را گردبادى که در آن آتش است، پس پاک بسوخت؛ همچنین واضح میسازد خدا براى شما آیتها، تا باشد که تأمُّل کنید [118]. ﴿266﴾اى مؤمنان! خرج کنید از پاکیزهها آنچه شما پیدا کردید و از پاکیزها آنچه بیرون آوردیم براى شما از زمین و قصد مکنید رَدِىّ را از آن، خرج میکنید آن را و نیستید گیرندۀ آن، مگر وقتى که چشمپوشى کنید در گرفتن آن و بدانید که خدا بىنیازِ ستوده است. ﴿267﴾شیطان وعده مىدهد به شما تنگدستى را و مىفرماید به بىحیایى، و خدا وعده میکند به شما آمرزش را از جانب خود و نعمت دادن را، و خدا جوادِ داناست. ﴿268﴾مىدهد دانش، هر که را خواهد و هر که داده شد او را دانش، پس هرآیینه داده شد نیکویىِ بسیار و پندپذیر نمىشوند مگر خداوندانِ خرد. ﴿269﴾
﴿ وَمَآ أَنفَقۡتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوۡ نَذَرۡتُم مِّن نَّذۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُهُۥۗ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ أَنصَارٍ ٢٧٠ إِن تُبۡدُواْ ٱلصَّدَقَٰتِ فَنِعِمَّا هِيَۖ وَإِن تُخۡفُوهَا وَتُؤۡتُوهَا ٱلۡفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۚ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَئَِّاتِكُمۡۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ٢٧١ ۞لَّيۡسَ عَلَيۡكَ هُدَىٰهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُۗ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَلِأَنفُسِكُمۡۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ ٱللَّهِۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ ٢٧٢ لِلۡفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحۡصِرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ لَا يَسۡتَطِيعُونَ ضَرۡبٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ يَحۡسَبُهُمُ ٱلۡجَاهِلُ أَغۡنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعۡرِفُهُم بِسِيمَٰهُمۡ لَا يَسَۡٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلۡحَافٗاۗ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ ٢٧٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٢٧٤ ﴾
و آنچه خرج کردید از خیرات و یا لازم کردید بر خود از نذرى، پس هرآیینه خدا میداند آن را، و نیست ستمکاران را هیچ یارى دهنده. ﴿270﴾اگر آشکارا کنید خیرات را پس نیکو چیز است آن، و اگر پنهان کنید آن را و بدهید آن را به فقیران، پس این بهتر است شما را و دور سازد از شما بعض گناهان شما را، و خدا به آنچه میکنید آگاه است. ﴿271﴾لازم نیست بر تو [اى محمد] هدایت ایشان [119]، لیکن خدا هدایت میکند هر که را مىخواهد و آنچه خرج کردید از مال، پس نفع براى ذات شما است و لایق نیست که خرج کنید مگر براى طلب رضای خدا، و آنچه خرج کردید از مال، به تمام رسانیده شود به سوى شما (یعنى ثواب او) و شما ستم کرده نخواهید شد. ﴿272﴾خیرات براى آن فقیران است که بند کرده شدند در راه خدا [120]، نمىتوانند سفر کردن در زمین، توانگر میپندارد ایشان را نادان، به سبب طمع نکردن. تو مىشناسى ایشان را به قیافه ایشان، سؤال نمىکنند از مردمان به الحاح. و آنچه خرج کنید از مال، پس هرآیینه خدا به آن داناست. ﴿273﴾کسانی که خرج میکنند اموال خویش شب و روز، پنهان و آشکارا، پس ایشان راست مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان و نیست ترس بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿274﴾
﴿ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ ٱلرِّبَوٰاْ لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ ٱلَّذِي يَتَخَبَّطُهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مِنَ ٱلۡمَسِّۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡبَيۡعُ مِثۡلُ ٱلرِّبَوٰاْۗ وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ وَحَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْۚ فَمَن جَآءَهُۥ مَوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ فَٱنتَهَىٰ فَلَهُۥ مَا سَلَفَ وَأَمۡرُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَنۡ عَادَ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٧٥ يَمۡحَقُ ٱللَّهُ ٱلرِّبَوٰاْ وَيُرۡبِي ٱلصَّدَقَٰتِۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ٢٧٦ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٢٧٧ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ ٱلرِّبَوٰٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٧٨ فَإِن لَّمۡ تَفۡعَلُواْ فَأۡذَنُواْ بِحَرۡبٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۖ وَإِن تُبۡتُمۡ فَلَكُمۡ رُءُوسُ أَمۡوَٰلِكُمۡ لَا تَظۡلِمُونَ وَلَا تُظۡلَمُونَ ٢٧٩وَإِن كَانَ ذُو عُسۡرَةٖ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيۡسَرَةٖۚ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٨٠ وَٱتَّقُواْ يَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِيهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ٢٨١﴾
کسانی که مىخورند سود را بر نخیزند (یعنى از گور) مگر چنانکه بر مىخیزد کسی که دیوانه ساخت او را شیطان به سبب آسیب رسانیدن، که این به سبب آن است که سودخوران گفتند: جز این نیست که سوداگرى مانند سود است و حال آن که حلال کرده است خدا سوداگرى را و حرام ساخته سود را. پس کسی که آمد به وى پند از جانب پروردگار او، پس بازماند از این کار، پس او راست آنچه گذشت و کار او مفوّض است به خدا [121]و هر که بازگشت به سودخوارى [122]، پس آن گروه باشندگان دوزخند، ایشان در آنجا جاویدند. ﴿275﴾نابود مىسازد خدا برکت سود را و افزون مىسازد برکت خیرات را و خدا دوست ندارد هر ناسپاس گناهکار را. ﴿276﴾هرآیینه کسانی که ایمان آوردهاند و کردند کارهاى شایسته و برپا داشتند نماز را و دادند زکات را، مرایشان راست، مزد ایشان نزدیک پروردگار ایشان و نیست ترس بر ایشان و نه ایشان اندوهگین شوند. ﴿277﴾اى کسانی که ایمان آوردید! حذر کنید از خدا و ترک کنید آنچه مانده است از سود، اگر هستید از اهل ایمان. ﴿278﴾پس اگر نه کردید، پس خبردار باشید به جنگى از طرف خدا و رسول او و اگر توبه کردید، پس شما راست اصل مالهاى شما، نه شما ستم کنید و نه بر شما ستم کرده شود. ﴿279﴾و اگر باشد مفلسى، پس لازم است مهلت دادن تا توانگرى، و آنکه خیرات کنید بهتر است شما را، اگر هستید داننده. ﴿280﴾و حذر کنید از آن روز که بازگردانیده شوید در آن به سوى خدا، پس تمام داده شود هر شخصى را آنچه عمل کرده است و ایشان ستم کرده نشوند. ﴿281﴾
﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيۡنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى فَٱكۡتُبُوهُۚ وَلۡيَكۡتُب بَّيۡنَكُمۡ كَاتِبُۢ بِٱلۡعَدۡلِۚ وَلَا يَأۡبَ كَاتِبٌ أَن يَكۡتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ ٱللَّهُۚ فَلۡيَكۡتُبۡ وَلۡيُمۡلِلِ ٱلَّذِي عَلَيۡهِ ٱلۡحَقُّ وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥ وَلَا يَبۡخَسۡ مِنۡهُ شَيۡٔٗاۚ فَإِن كَانَ ٱلَّذِي عَلَيۡهِ ٱلۡحَقُّ سَفِيهًا أَوۡ ضَعِيفًا أَوۡ لَا يَسۡتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلۡيُمۡلِلۡ وَلِيُّهُۥ بِٱلۡعَدۡلِۚ وَٱسۡتَشۡهِدُواْ شَهِيدَيۡنِ مِن رِّجَالِكُمۡۖ فَإِن لَّمۡ يَكُونَا رَجُلَيۡنِ فَرَجُلٞ وَٱمۡرَأَتَانِ مِمَّن تَرۡضَوۡنَ مِنَ ٱلشُّهَدَآءِ أَن تَضِلَّ إِحۡدَىٰهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحۡدَىٰهُمَا ٱلۡأُخۡرَىٰۚ وَلَا يَأۡبَ ٱلشُّهَدَآءُ إِذَا مَا دُعُواْۚ وَلَا تَسَۡٔمُوٓاْ أَن تَكۡتُبُوهُ صَغِيرًا أَوۡ كَبِيرًا إِلَىٰٓ أَجَلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ أَقۡسَطُ عِندَ ٱللَّهِ وَأَقۡوَمُ لِلشَّهَٰدَةِ وَأَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَرۡتَابُوٓاْ إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً حَاضِرَةٗ تُدِيرُونَهَا بَيۡنَكُمۡ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَلَّا تَكۡتُبُوهَاۗ وَأَشۡهِدُوٓاْ إِذَا تَبَايَعۡتُمۡۚ وَلَا يُضَآرَّ كَاتِبٞ وَلَا شَهِيدٞۚ وَإِن تَفۡعَلُواْ فَإِنَّهُۥ فُسُوقُۢ بِكُمۡۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱللَّهُۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٢٨٢ ﴾
اى مؤمنان! اگر معامله کنید با یکدیگر به وام دادن تا میعاد مقرّر، پس بنویسید آن را و باید که بنویسد میان شما نویسندهای به انصاف و سرباز نزند نویسنده، از آن که نویسد چنانکه آموخته است او را خدا، پس باید که وى بنویسد و انشا کند آنکه وام به ذمۀ وی است و باید که بترسد از خدا، پروردگار خود، و نقصان نکند از آن وام چیزی را. پس اگر باشد کسی که وام بر ذمۀ وی است، بىخرد یا ناتوان یا نمى تواند انشا کردن، پس باید که انشا کند کارگذار او با انصاف و گواه گیرید دو شاهد را از مردان خویش [123]، پس اگر نباشند دو مرد، پس یک مرد و دو زن کفایت است از کسانی که رضامند باشید از گواهان [124]، تا اگر فراموش کند یک زن، یاد دهاند یکى دیگر را. و باید که سر باز نزنند گواهان، آنگاه که طلبیده شوند و مانده مشوید از آن که نویسید حق را، اندک باشد یا بسیار، تا میعاد وى. این با انصافتر است نزدیک خدا و درستتر براى گواهى و قریبتر از آن که در شک نشوید مگر وقتى که باشد آن معامله، سوداگرى دست به دست که دست گردان مىکنید آن را میان خویش، پس نیست بر شما گناه در آنکه نه نویسید آن را و گواه گیرید هرگاه که خرید و فروخت کنید و باید که رنج داده نشود نویسنده و نه گواه، و اگر بکنید این کار، پس هرآیینه این گناه است شما را، و بترسید از خدا و مىآموزد شما را و خدا به هر چیز داناست. ﴿282﴾
﴿ ۞وَإِن كُنتُمۡ عَلَىٰ سَفَرٖ وَلَمۡ تَجِدُواْ كَاتِبٗا فَرِهَٰنٞ مَّقۡبُوضَةٞۖ فَإِنۡ أَمِنَ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا فَلۡيُؤَدِّ ٱلَّذِي ٱؤۡتُمِنَ أَمَٰنَتَهُۥ وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥۗ وَلَا تَكۡتُمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَۚ وَمَن يَكۡتُمۡهَا فَإِنَّهُۥٓ ءَاثِمٞ قَلۡبُهُۥۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ ٢٨٣ لِّلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَإِن تُبۡدُواْ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ أَوۡ تُخۡفُوهُ يُحَاسِبۡكُم بِهِ ٱللَّهُۖ فَيَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٢٨٤ ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ ٢٨٥ لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٨٦﴾
و اگر مسافر باشید و نیابید نویسنده را، پس لازم است گِرو به دست آورده شده. پس اگر امین داند گروهى از شما گروهى را، پس باید که ادا کند آن کس که امین دانسته شد، امانت خود را و باید که بترسد از خدا، پروردگار خود. و پنهان مکنید گواهى را و هر که پنهان کند آن را پس هرآیینه گناهکار است دلِ او و خدا به آنچه مىکنید آگاه است. ﴿283﴾خدا راست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و اگر آشکارا کنید آنچه در دلهای شما است [125]، یا پنهان دارید آن را، البته حساب آن بگیرد از شما خدا، پس بیامرزد کسى را که خواهد و عذاب کند کسى را که خواهد و خدا بر همه چیز تواناست. ﴿284﴾باور داشت پیغامبر آنچه فرود آورده شد به سوى او از پروردگار او و مؤمنان نیز همه ایمان آوردند به خدا و فرشتگان او و کتابهاى او و پیغامبران او [126]. گفتند: فرق نمىکنیم میان هیچ کسى از پیغامبران و گفتند: شنودیم و فرمانبردارى کردیم، میخواهیم آمرزش تو اى پروردگار ما، و به سوى است بازگشت. ﴿285﴾خدا واجب نمىکند بر هیچ کس الا مقدار طاقت او؛ مر او راست آنچه عمل کرد و بر وى باشد آنچه گناه کرد. و گفتند: اى پروردگار ما! به عقوبت مگیر ما را، اگر فراموش کنیم یا خطا کنیم. اى پروردگار ما! و منه بر سر ما بار گران؛ چنانکه نهادی آن را بر کسانی که پیش از ما بودند. ای پروردگار ما! و منه بر سر ما آنچه برداشتِ آن نیست ما را و درگذر از ما و بیامرز ما را و ببخشاى بر ما؛ تویى خداوند ما، پس غلبه دِه ما را بر گروه کافران. ﴿286﴾
[4] در اصل متن، شبه آمده است و این تغییر در تمام این ترجمه اعمال شده است. [5] چنانکه [مصحح]. [6] یعنی رئیسانِ خود. [7] مترجم گوید: که حاصل مثل، آن است که اعمال منافقان همه نابود شود، چنانکه روشنی آن جماعت دور شد. [8] مترجم گوید: که حاصل مثل، آن است که منافقان در ظلمات نفسانی افتادهاند و چون مواعظ بلیغه شنوند فیالجمله ایشان را تنبیهی میشود و آن فائده نکند مانند مسافران که در شبِ تاریک و ابر حیران باشند و در برق دو سه قدم بروند و بازایستند، والله اعلم. [9] تا پرهیزگار شوید. [10] یعنی هیزمهای آن. [11] یعنی غبارِ فقدان مرغوب، هیچ ساعت به خاطر ایشان ننشیند؛ والله اعلم. [12] کافران چون ذکر پشّه و عنکبوت در قرآن شنیدند، طعن کردند و گفتند که: خدای تعالی به ذکر این چیزهای خسیس چه اراده کرده است؟! این آیت نازل شدـ والله اعلم. [13] و آن کلمات این است: ﴿رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾[الأعراف: 23] والله اعلم. [14] مترجم گوید: خدایْ تعالی بنی اسرائیل را نعمتهای خود یادآوری و معجزههایی که در این قوم ظاهر شده بود، ذکر فرمود. آنگاه شبهات و هفوات ایشان را رد کرد به دلائل و این قصه ممتد است تا قوله تعالی: ﴿وَإِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ رَبُّهُۥ﴾[البقرة: 124]. [15] یعنی در جمیع حاجات و مصائب، والله اعلم. [16] یعنی عالمیان آن زمان. [17] مترجم گوید: سبب کشتن پسران آن بود که کاهنان، فرعون را خبر داده بودند که در بنی اسرائیل پسری پیدا شود که باعث برافتادن پادشاهی او گردد. [18] مترجم گوید: که خدا موسی÷، را وعده داد که چهل شب در طور معتکف شود تا تورات عطا فرماییم. درین مدت بنی اسرائیل به اغوای سامری، گوسالهپرستی اختیار کردند. خدای تعالی بعد عودِ موسی حکم فرمود که بعض ایشان بعض را بکشند و این توبه ایشان است. [19] یعنی معبود ساختید. [20] مترجم گوید: موسی÷، هفتاد کس را از بنی اسرائیل با خود بُرد تا با وی کلام الهی استماع نمایند؛ ایشان بعد از شنیدن، خواهان رؤیت شدند و در طلب آن پا از حدِ ادب بیرون نهادند. خدای تعالی آن همه را به صاعقه بسوخت و باز به دعای موسی زنده ساخت. اشارت به این قصه است این آیت. [21] بنی اسرائیل مأمورشدند به جهاد عمالقه و ایشان در آن باب تغافل کردند، پس معاقب شدند به افتادن در بیابان چهل سال و آنجا چون آب و طعام و خیمهها مفقود شد، خدایْ تعالی به دعای موسی÷ مَنّ وسلوی نازل ساخت و از سنگی دوازده چشمه روان کرد و ابر را سایبان گردانید. قدر این نعمتها نشناختند وکفرانِ نعمت کردند. اشارت بدین قصه است این ایت. [22] یعنی دیه که در زمان حضرت موسی فتح شده بود. [23] یعنی به جای حِطه. حنطة گفتند. [24] یعنی بنی اسرائیل دوازده قبیله بودند برای هر قبیله یک چشمه معین شد؛ والله اعلم. [25] یعنی فرود آورده شد. [26] حاصل معنی آیت آن که آدمی دراصل از هر فرقه که باشد، چون ایمان آورد از اهل نجات بود؛ خصوصیتِ فرقه معتبر نیست. [27] یعنی احکام تورات. [28] یعنی شکار کردند وشکار کردن در روز شنبه در دین بنی اسرائیل حرام بود. [29] یعنی در آن زمانه حاضر بودند. [30] مترجم گویند: شخصی را از بنی اسرائیل کشته یافتند و کشنده آن معلوم نبود. خدایْ تعالی حکم فرمود که گاوی را ذبح کنند و بعض وی را بر آن مقتول بزنند تا زنده شود و از قاتلان خود خبر دهد. القصه گاو را به مبلغ خطیر خرید کردند وبزدند، مقتول زنده شد و پسران عم خود را نام برد که ایشان کشتند، پس قاتلان را به قصاص رسانیدند، از آن باز قاتل را از میراث محروم ساختند، والله اعلم. [31. - توضیح: وی گاوی است که پرورده نگشته تا زمین را شخم کند ونه کشت را آبیاری کند و از هر عیبی پاک و نباشد در وی رنگ دیگری. [32] یعنی با رئیسان خویش. [33] یعنی نعمت پیغمبر آخر الزمان. [34] مترجم گوید: یکی از عقائد باطله یهود آن بود که میکفتند یهود نباشند در دوزخ مگر روزی چند و این خطا است، زیرا که دخول جنت، موقوف بر ایمان به خدا و روز قیامت و پیغامبر آخر زمان است، جنس یهود و غیر آن اعتبار ندارد و اشارت به همین معنی است درین آیت، والله اعلم. [35] یعنی: منع کرده شدند از کشتن و جلا وطن کردن ودر ظلم، مددکاری نمودن و فرموده شدند به فدای اسیران و ایشان ازین همه احکام به فدای اسیران عمل کردند و بس؛ زیراکه موافق نفس ایشان افتاد و این طاعت نفس است، طاعت خدا نیست. [36] مترجم گوید: و دیگر از قبائح یهود آن بود که میگفتند: «قلوبنا غلف» یعنی: در دین خود آن قدر استحکام داریم که هیچ شبهه بدان راه نمییابد و این خطا است که سبب قبول نکردن دین اسلام حسد و جهل بود نه تقوی، زیرا که آثارِ تقوی هیجگاه از ایشان ظاهر نمیشد و اشارت به همین معنی است درین آیات. [37] یعنی قرآن. [38] تعریض است به آن قصه که: یهود خیبر با غطفان جنگ میکردند و هزیمت مییافتند، آخر دعا کردند که به طفیل محمد، نبی امی، که خروج او در آخر زمان موعود است؛ ما را نصرت ده؛ بعد از آن فتح یافتند. [39] یعنی به زبان حال. [40] دیگر از تحریفات یهود آن بود که میگفتند که داخل نخواهد شد در بهشت هیچ کس مگر یهود و این خطا است؛ زیرا که علامت بهشتیان مشتاق شدن به ملاقاتِ خداست و ایشان از مرگ هراسان بودند. و اشارت به مهمین معنی است در این آیت. [41] دیگر از جمع هفوه، کلام بیهوده را گویند، هرچه از دهن برآید. [42] دیگر از هفوات یهود آن که جبرئیل را دشمن میداشتند که عذاب بر امم سابقه فرود آورده؛ این خطا است که جبرئیل مأمور است از بارگاه حق عزوجل وی را چه اختیار!. [43] دیگر از هفوات یهود آن بود که سحر میکردند و سلیمان÷، را ساحر میدانستند. این افترا بود بر سلیمان÷، و اشارت به همین معنی است درین آیت. [44] دیگر از هفوات یهود آن بود که مجلس پیغامبر، آمده لفظ «راعنا» میگفتند و این لفظ را دو معنی است: یکی آنکه رعایت کن ما را و شفقت کن بر ما، دیگر رعونت دارنده یعنی ابله وقصد ایشان سبّ بود. حقْ سبحانه، مسلمانان را ازین کلمه نهی کرد برای سدّ باب فساد و اشارت به همین معنی است درین آیت. [45] مترجم گوید: درین آیت تعریض است به جواب یهود که انکار نسخ میکردند، والله اعلم. [46] یعنی امر کند به جهادایشان، الله اعلم. [47] دیگر از هفوات اهل کتاب آن بود که هر فرقه از یهود و نصاری دیگر را انکار میکرد و اشارت به همین معنی است درین آیت. [48] یعنی مشرکان گفتند. [49] درین آیت، تعریض است به کفار مکه و بشارت است به مغلوب شدن ایشان، والله اعلم. [50] دیگر از هفوات یهود آن بود که چون استقبال بیتالمقدس منسوخ شد، استهزا میکردند. اشارت به همین معنی است درین آیت. [51] دیگر از هفوات اهل کتاب آن بود که یهود، عزیز را و نصاری عیسی را پسر خدا میگفتند. در ردّ ایشان خدای تعالی این آیت نازل کرد. [52] یعنی آنانکه تورات را میفهمند تصدیق شریعت محمدیّه میکنند و آنانکه تصدیق نمیکنند، تورات را نمیفهمند. [53] مترجم گوید: ازین جا تا «سیقول السفهاء» خدای تعالی اثبات میفرماید نبوت پیغمبر ما راجاز قصۀ دعای حضرت ابراهیم که در تورات مذکور است و ترجیح میدهد ملت حنیفیه را که حضرت پیغمبر برای آن مبعوثاند و رد میکند قول یهود را که حضرت یعقوب ما را به یهودیت وصیت کرده است و از تفریق در انبیا نهی میفرماید؛ یعنی معتقد بعضی باشد و منکر بعضی. [54] یعنی دین او را. [55] مترجم گوید: چون آن حضرتج، به مدینه هجرت فرمود، شانزده ماه یا هفده ماه به طرف بیت المقدس نماز میگزارد، آرزو میکرد که خدایْ تعالی کعبه را قبلۀ وی سازد. خدای تعالی نازل کرد «قد نری تقلب» الی آخره، بعد از آن جواب شبهه سفها درین مسأله نازل کرد «سیقول السفهاء» و بعد از آن امر فرمود به صبر بر مشاق جهاد و در بسیاری از احکام توحید و قصاص و حج و صوم و صدقه و نکاح و طلاق که اهل جاهلیت تحریف کرده بودند یا رعایت انصاف نمیکردند، بیان حقیقت حال فرمود و ردّ و ابطال شبهات مخالفین کرد و سؤالهای ایشان را جواب داد و این سیاق ممتد است تا آخر؛ والله اعلم. [56] یعنی آنچه در سابق، علم الهی مقرر شد، آن است که قبلة امت محمد مصطفیج، کعبه باشد و توجه به بیت المقدس یک چند مدت بنابر حکمت، امتحان است. [57] بعضی از عالمان، از ضمیر «یَعرفُونُهَ» پیغمبر را مراد گرفتهاند، والله اعلم [مصحح]. [58] یعنی حقیقت استقبال کعبه را. [59] بعض اهل اسلام، صفا ومروه را از شعائر طوافیت گمان کرده از آن دست بازداشتند پس نازل شد این آیه. [60] مترجم گوید: اهل جاهلیّت چیزها را نزد خویش حرام ساخته بودند به حائر و سوائب، خدای تعالی در ردّ ایشان نازل کرد [فتح الرحمن]. [61] یعنی در خوردن آن چیزها. [62] مترجم گوید: که اگر گویی که درین آیت حصر کرده شد تحریم را در اشیای مذکوره، حال آنکه در حدیث، سباع وحمار و مانند آن را نیز حرام شمرده است، پس وجه تطبیق چه باشد؟ گویم: حصر اضافی است به نسبت به حائر و سوائب که حرام میدانست. پس در بهیمة الانعام هیچ چیز حرام نیست غیر اشیای مذکوره و در خبائث و سباع و مانند آن سخن نداشتند، والله اعلم. [63] یعنی توجه جهت مشرق و مغرب چنانکه یهود و نصاری زعم میکنند، نیکوکاری نیست، بلکه منسوخ شده است. [64] یعنی صاحب آن نکوکاری که ملتها در آن اختلاف ندارند (فتح). [65] یعنی در آزادی یا خلاصی بندگان مکاتب. [66] یعنی اعتبار مماثلت در کشتگان. [67] یعنی مثل اوست در حکم. [68] یعنی چیزی از خون مسلمان مقتول. [69] یعنی وی دم به حسن معامله مطالبه کند نه به درشتی. [70] یعنی قاتل به خوش خویی ادا نماید نه به صعوبت. [71] اهل جاهلیت، شریف را در مقابله وضیع نمیکشتند و در مقابله شریف چند کس از وضیع میکشتند. خدایْ تعالی نازل فرمود که حکم الهی به اعتبار مماثلت است در اجناس کشتگان؛ به این معنی که احرار را حکم جداست که هر حرّ مثل حرّ دیگرست در آن حکم. و عبید را حکم جداست که هر عبد مثل عبد دیگرست در آن حکم و زنان را حکم جداست که هر زن مثل زن دیگرست در آن حکم و امتیاز زنان است حکم در باب دیات نه در باب قود یعنی قصاص. پس هر فردی ازین اجناس، مساوی است با فرد دیگر؛ هر چند بعضی شریف باشد و بعضی وضیع و بعضی جمیل و بعضی دمیم، بعضی مالدار و بعضی فقیر و سنت، زیاده کرده است دوو جنس دیگر. مسلمان در مقابله مسلمان است و کافر در مقابلۀ کافر پس اگر بعض ورثه عفو کنند یا از کشتن گذشته خونبها قبول نمایند، ولی دوم را باید که به حسن معامله مطالبه کند نه به درشتی و قاتل را باید که به خوشخوئی ادا کند نه به بدخویی. [72] حکم وصیت، منسوخ است به آیت مواریث. [73] مضمون این آیت تخییر است در صوم و فدیه این معنی منسوخ شد به آیتی که متصل میآید. مترجم گوید: شاید که معنای آیت چنین باشد که واجب است بر آنان که میتوانند داد فدیه را، دادن فدیه که عبارت از طعام یک درویش است. مراد صدقه الفطر است و سنت آن را مقدر کرد به یک صاع خرما یا صاع از طعام، پس آیت، محکم باشد نه منسوخ و شاید که معنای آیت چنین باشد: واجب است بر آنان که میتوانند قضا کردن یعنی و قضا نکردند تا آنکه رمضان دیگر درآمد، والله اعلم. [74] فدیه دادن که عبارت از طعام یک مسکین است و آن مقدر است به یک مد و این حکم، منقول است از قاسم و سعید بن جبیر وهمین است مذهب شافعی و درین صورت نیز محکم است غیر منسوخ. [75] مترجم گوید: ظاهر، نزدیک این بنده آن است که سؤال کردند از اشهر حج که شوال و ذیقعده و نه روز از ذیالحجه باشد که آیا حج موقت است به آنها یا نه و یکی از تحریفات جاهلیت آن بود که در حالت احرام از بالای دیوار جسته و یا از سوراخ دیوارگذشته به خانه میآمدند و از راه دروازه نمیآمدند، پس نازل شد این آیت. [76] یعنی تا مردمان، احرام حج بندند در آنها [فتح الرحمن]. [77] یعنی در مقابله او قتل جائز است. [78] یعنی از شرک. [79] حاصل این آیات آن است که در مسجد حرام و در شهر حرام ابتدا به قتل نباید کرد و چون کافران ابتدا کنند در مقابله ایشان باید جنگ کردن که این معنی با حرمت مسجد و شهر نزاع ندارد، چنانکه ابتدا از کشتن مسلمان درست نیست و اگر خون ناحق رسخته باشد، به قصاص میتوان کشت و فقها به آن سبب تصریح نکردهاند که اقامت حربیان به مکه بعد فتح مکه بودنی نیست، والله اعلم. [80] یعنی در حج، رمی جمرة العقبه کنند به منی ودر عمره از سعی بین الصفا و المروه فارغ شوند به مکه، والله اعلم. [81] یعنی شپش بسیار داشته باشد و به این سبب حلق کند پیش از محل، والله اعلم. [82] درین آیت، چند حکم، مذکور شده است و جواب امام حج و عمره بعد از شروع و حکم احصار و کفارت ارتکاب امور ممنوعه احرام به عذر مرض و ماهیت تمتع و وجوب قربانی بر متمتع، والله اعلم. [83] یعنی شوال و ذیقعده و عشره ذالحجه. [84] مترجم گوید: یعنی از عرفات نه از مزدلفه، چنانکه قریش تحریف کرده بودند، والله اعلم. [85] مترجم گوید: بعد ازین خدای تعالی تصویر میفرماید حال کافران و مؤمنان را، والله اعلم. [86] یعنی پیش از آمدن هر پیغامبر متفق بودند با یک دیگر در دینِ او اختلاف نداشتند. [87] یعنی در اصول مختلف میشوند. [88] حاصل آن است که سنه الله جاری شده است به آنکه بعد بعثت هر پیغامبر، در امت دعوت اخلاف واقع میشود، از آن تنگدل نباید شد؛ والله اعلم. [89] یعنی رجب، ذیالقعده و ذیالحجه و محرم که در شریعت حضرت ابراهیم جنگ کردن درین ماهها حرام بود. پس سؤال کردند که در شریعت محمدیه حکم تحریم باقی مانده یا نه؟ الله اعلم. [90] یعنی ترویج شرک. [91] حاصل جواب آن است که قتال کفار جائز است و تحریم قتالِ مسلمین مغلظه میشود؛ والله اعلم. [92] یعنی حراماند و به منافع، التفات نباید کرد؛ والله اعلم. [93] یعنی از حاجت ضروری. [94] یعنی به غیر شرکت. [95]یعنی هر بنده از بندگان خدا که مؤمن باشد و هر کنیز از کنیزهای خدا که مؤمنه باشد بهتر است از مشرک و مشرکه، والله اعلم. [96] یعنی غسل به جا آرند. [97] یعنی به هرگونه که بخواهید میتوانید جماع کردن (نزدیکی با همسران خود) یعنی غلطانده و از پس پشت و غیر آن، به شرط آنکه در قُبُل باشد. [98] یعنی سوگند برای موقوف کردن کار نیک جائز نیست. [99] یعنی: «لا والله» و «بلى والله» به غیر قصد گوید غلط دانسته سوگند خورد علی اختلاف المذهبین؛ والله اعلم. [100] یعنی قسم میخورند که جماع نکنند. [101] یعنی زنان را بر مردان حق است، چنانچه مردان را بر زنان حق است. [102] یعنی حلال نیست که بدل طلاق از مهر بگیرد. [103] یعنی در معاشرت. [104] یعنی نزدیک رسیدن به انقضای عدّت. [105] یعنی عدّت منقطع شد. [106] یعنی با شوهران سابق خود یا شوهران دیگر که به ایشان رغبت پیدا کردند. [107] یعنی به انقضای عدّت. [108] یعنی مهر را. [109] یعنی پوشاک بدهید. [110] مترجم گوید: این آیت، نزدیک جمهور منسوخ است به آیت: ﴿أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗا﴾[البقرة: 134]. والله اعلم. [111] یعنی حجتِ اسلام ظاهر شد. پس گویا جبر کردن نیست، اگرچه فی الجمله به صبر باشد، والله اعلم. [112] یعنی به ستم، مستحق کشتن را میگذارم و کسی راکه مستحق کشتن نیست، میکشم؛ والله اعلم. [113] مترجم گوید: آن شخص عزیر بود. [114] یعنی عین الیقین میخواهم، والله اعلم. [115] از بیادبی سائل. [116] مترجم گوید: حاصل این مثل، آن است که عمل منان و مرائی در دنیا مینماید که عمل است و در آخرت نابود میشود و هیچ فائده نمیدهد، چنانکه بر سنگی خاک افتاده باشد و به ظاهر چنان مینماید که قابل زراعت است و چون باران بارد محو شود؛ والله اعلم. [117] مترجم گوید: حاصل این مثل، آن است که عمل اهل اخلاص فائدهها میدهد، از سابقین باش یا از اصحاب یمین. [118] حاصل این مثل، آن است که عمل منان و مرائی در وقت شدت احتیاج، نابود شود؛ چنانکه بوستان این شخص در وقت شدت احتیاج بسوخت. [119] یعنی: ایصال مطلوب الی الله. [120] یعنی: به سبب اشغال به جهاد، کسب کردن نمیتوانند، والله اعلم. [121] یعنی سودی که قبل آیت تحریم گرفته بازگردانیدنش لازم نیست، والله اعلم. [122] یعنی بعد از تحریم. [123] یعنی از مسلمانان. [124] یعنی از مسلمانان امینِ متّقی. [125] یعنی از قسم نفاق و اخلاق و حسد و نصیحت و مثل آن، نه از قسم حدیث نفس، والله اعلم. [126] یعنی بعض را معتقد و بعض را منکر نمیباشیم.