سُورَةُ هُودٍ
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الٓرۚ كِتَٰبٌ أُحۡكِمَتۡ ءَايَٰتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتۡ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ خَبِيرٍ ١ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۚ إِنَّنِي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ وَبَشِيرٞ ٢ وَأَنِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُمَتِّعۡكُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَيُؤۡتِ كُلَّ ذِي فَضۡلٖ فَضۡلَهُۥۖ وَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٖ كَبِيرٍ ٣ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٤ أَلَآ إِنَّهُمۡ يَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ لِيَسۡتَخۡفُواْ مِنۡهُۚ أَلَا حِينَ يَسۡتَغۡشُونَ ثِيَابَهُمۡ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٥﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
الر، این کتابى است که استوار کرده شد آیاتِ او را، باز واضح کرده شد، آمده از نزدی خداى درستکارِ خبردار. ﴿1﴾[به این مضمون که پیغامبر گوید] که عبادت مکنید مگر خداى را، هرآیینه من شما را از جانب او بیم کننده و بشارت دهندهام. ﴿2﴾و آنکه آمرزش طلب کنید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى وى تا بهرهمند سازد شما را به بهرۀ نیک تا میعاد معلوم و تا بدهد هر صاحب بزرگى را جزاى بزرگىِ او. و اگر روىگردان شوید، پس هرآیینه مىترسم بر شما از عذاب روز بزرگ. ﴿3﴾به سوى خدا است بازگشت شما و او بر همه چیز توانا است. ﴿4﴾آگاه باش این کافران مىپیچند سینههاى خود را [642]میخواهند که تا پنهان شوند از خدا. آگاه باش چون بر سر میکنند جامههاى خود را، میداند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکارا میکنند، هرآیینه او داناست به سرّی که مالک سینهها است [643]. ﴿5﴾
﴿۞وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَاۚ كُلّٞ فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٦ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ وَكَانَ عَرۡشُهُۥ عَلَى ٱلۡمَآءِ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۗ وَلَئِن قُلۡتَ إِنَّكُم مَّبۡعُوثُونَ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡمَوۡتِ لَيَقُولَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ ٧ وَلَئِنۡ أَخَّرۡنَا عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابَ إِلَىٰٓ أُمَّةٖ مَّعۡدُودَةٖ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحۡبِسُهُۥٓۗ أَلَا يَوۡمَ يَأۡتِيهِمۡ لَيۡسَ مَصۡرُوفًا عَنۡهُمۡ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٨ وَلَئِنۡ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ ثُمَّ نَزَعۡنَٰهَا مِنۡهُ إِنَّهُۥ لَئَُوسٞ كَفُورٞ ٩ وَلَئِنۡ أَذَقۡنَٰهُ نَعۡمَآءَ بَعۡدَ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ ٱلسَّئَِّاتُ عَنِّيٓۚ إِنَّهُۥ لَفَرِحٞ فَخُورٌ ١٠ إِلَّا ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٞ ١١ فَلَعَلَّكَ تَارِكُۢ بَعۡضَ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ وَضَآئِقُۢ بِهِۦ صَدۡرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ كَنزٌ أَوۡ جَآءَ مَعَهُۥ مَلَكٌۚ إِنَّمَآ أَنتَ نَذِيرٞۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٌ ١٢﴾
و نیست هیچ جنبنده در زمین، مگر بر خداست روزى او و میداند جاى ماندن او را و جاى نگاه داشتن او را، هر یک در کتاب روشن است [644]. ﴿6﴾و اوست آنکه آفرید آسمانها و زمین را در شش روز و بود عرش او بر آب [آخر کار آفریدن شما آنکه] تا بیازماید شما را که کدام کس از شما نیکوتر است از جهت عمل و اگر گویى که هرآیینه شما برانگیخته شوید بعدِ موت، گویند کافران: نیست این سخن مگر جادوى ظاهر. ﴿7﴾و اگر باز داریم از ایشان عقوبت را تا مدتى شمرده شده، گویند: چه چیز باز میدارد آن را؟ آگاه باش! روزی که بیاید به ایشان، نباشد بازداشته شده از ایشان و فراگیرد ایشان را آنچه استهزا میکردند به آن. ﴿8﴾و اگر بچشانیم آدمى را نعمتى از نزد خود باز برگیریم آن را از وى، هرآیینه وى ناامید و ناسپاس است. ﴿9﴾و اگر بچشانیم آدمى را رفاهتى بعدِ سختىای که رسیده باشد به وى، گوید: برفتند سختیها از من، هرآیینه وى شادمانِ خود ستاینده است. ﴿10﴾مگر آنانکه شکیبایى نمودند و کارهاى شایسته کردند، آن جماعت، ایشان راست آمرزش و مزد بزرگ. ﴿11﴾پس شاید تو ترک کنى بعضِ آنچه وحى فرستاده میشود به سوى تو و تنگ میشود به آن سینۀ تو [645]از جهت آنکه میگویند: چرا نفرود آورده شد بر وی گنجى؟ یا چرا نیامد همراه او فرشتهای؟ جز این نیست که تو بیم کنندهای و خدا بر هر چیز نگاهبان است. ﴿12﴾
﴿أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِعَشۡرِ سُوَرٖ مِّثۡلِهِۦ مُفۡتَرَيَٰتٖ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٣ فَإِلَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أُنزِلَ بِعِلۡمِ ٱللَّهِ وَأَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٤ مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِيهَا وَهُمۡ فِيهَا لَا يُبۡخَسُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيۡسَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٦ أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًۚ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۚ وَمَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ مِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ فَٱلنَّارُ مَوۡعِدُهُۥۚ فَلَا تَكُ فِي مِرۡيَةٖ مِّنۡهُۚ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٧ وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ يُعۡرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمۡ وَيَقُولُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ أَلَا لَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ ١٨ ٱلَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَيَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ كَٰفِرُونَ ١٩﴾
آیا میگویند: بر بسته است قرآن را؟ بگو: پس بیارید ده سوره را مانند این بر بافته و بخوانید هر که را توانید بجز خدا، اگر راستگو هستید [646]. ﴿13﴾پس اگر قبول نکنند آن کافران سخنِ شما را، پس بدانید که قرآن نازل کرده شده است به علم خدا و بدانید که هیچ معبود نیست مگر وى. پس آیا شما مسلمان هستید؟ [647]. ﴿14﴾هر که خواسته باشد زندگانى دنیا و تجمل آن، به تمام رسانیم به سوى این جماعت جزای اعمالِ ایشان را در دنیا و ایشان در اینجا نقصان داده نشوند [648]. ﴿15﴾این جماعت، آنانند که نیست ایشان را در آخرت مگر آتش، و باطل شد [در آخرت] آنچه کرده بودند در دنیا. و نابود است آنچه به عمل مىآوردند. ﴿16﴾آیا کسی که باشد بر حجّتى از جانب پروردگار خود [649]و متصل وى، مىآید گواهى از جانب پروردگار او [650]، و پیش از قرآن [گواهِ وى بود] کتاب موسى و بخشایشى، [مثل دیگران باشد]؟ این جماعت ایمان مىآرند به قرآن و هرکه کافر شد به آن از گروهها، پس آتش وعدهگاه وی است. پس مباش در شبهه از نزول قرآن، هرآیینه آن درست است، آمده از پروردگار تو و لیکن بیشتر مردمان ایمان نمىآرند. ﴿17﴾و کیست ستمکارتر از کسی که بربست بر خدا دروغى را. این جماعت آورده شوند پیش پروردگار خویش و گویند گواهان: [651]ایشانند آنانکه دروغ بستند بر پروردگار خویش، آگاه باش! لعنت خدا است بر ستمکاران. ﴿18﴾بر آنانکه باز میدارند مردمان را از راه خدا و میخواهند براى آن راه کجى را و ایشان به آخرت، کافرانند. ﴿19﴾
﴿ أُوْلَٰٓئِكَ لَمۡ يَكُونُواْ مُعۡجِزِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِيَآءَۘ يُضَٰعَفُ لَهُمُ ٱلۡعَذَابُۚ مَا كَانُواْ يَسۡتَطِيعُونَ ٱلسَّمۡعَ وَمَا كَانُواْ يُبۡصِرُونَ ٢٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٢١ لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ ٢٢ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَخۡبَتُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٣ ۞مَثَلُ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ كَٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡأَصَمِّ وَٱلۡبَصِيرِ وَٱلسَّمِيعِۚ هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًاۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٢٤ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦٓ إِنِّي لَكُمۡ نَذِيرٞ مُّبِينٌ ٢٥ أَن لَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَۖ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ أَلِيمٖ ٢٦ فَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ مَا نَرَىٰكَ إِلَّا بَشَرٗا مِّثۡلَنَا وَمَا نَرَىٰكَ ٱتَّبَعَكَ إِلَّا ٱلَّذِينَ هُمۡ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ ٱلرَّأۡيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمۡ عَلَيۡنَا مِن فَضۡلِۢ بَلۡ نَظُنُّكُمۡ كَٰذِبِينَ ٢٧ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَءَاتَىٰنِي رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِهِۦ فَعُمِّيَتۡ عَلَيۡكُمۡ أَنُلۡزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمۡ لَهَا كَٰرِهُونَ ٢٨﴾
این جماعت نباشند عاجز کننده در زمین و نباشند ایشان را بجز خدا از دوستان، دو چند کرده شود ایشان را عذاب. نمىتوانستند شنودن (یعنى به سبب شدّت ناخوشى) و نمىدیدند [652]. ﴿20﴾این جماعت آنانند که زیان کردند در حقّ خویش و گم شد از ایشان آنچه برمىبافتند. ﴿21﴾بیشک این جماعت، در آخرت ایشانند زیانکاران. ﴿22﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و عملهاى شایسته کردند و فروتنى کردند متوجه شده به سوى پروردگار خویش، ایشان اهل بهشتند، ایشان آنجا جاویدانند. ﴿23﴾صفت این دو فریق، مانند کور و کر و بینا و شنوا است، آیا هر دو برابرند در صفت؟ آیا پند نمیگیرید؟. ﴿24﴾و هرآیینه فرستادیم نوح را به سوى قوم او، گفت: هرآیینه من براى شما بیم کنندۀ آشکارام. ﴿25﴾[به این مضمون] که مپرستید مگر خدا را، هرآیینه من میترسم بر شما از عذاب روز درد دهنده. ﴿26﴾پس گفتند جماعتى که کافر بودند از قوم او: نمىبینیم تو را مگر آدمى مانند خویش و نمىبینیم تو راکه پیروىِ تو کرده باشند [به تأمّل سرسرى] مگر آنانکه ایشان کمینههاى مایند، و نمىبینیم شما را هیچ بزرگىای بر خود، بلکه مىپنداریم شما را دروغگویان. ﴿27﴾گفت: اى قوم من! آیا خبر دهید بدانکه اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و داده باشد به من بخشایشى از نزدیک خود، پس پوشانیده شد حقیقت آن بر شما، آیا جبر کنیم شما را بر آن و شما ناخواهان باشید؟. ﴿28﴾
﴿وَيَٰقَوۡمِ لَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مَالًاۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۚ وَمَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۚ إِنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمۡ وَلَٰكِنِّيٓ أَرَىٰكُمۡ قَوۡمٗا تَجۡهَلُونَ ٢٩ وَيَٰقَوۡمِ مَن يَنصُرُنِي مِنَ ٱللَّهِ إِن طَرَدتُّهُمۡۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ٣٠ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٞ وَلَآ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزۡدَرِيٓ أَعۡيُنُكُمۡ لَن يُؤۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ خَيۡرًاۖ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا فِيٓ أَنفُسِهِمۡ إِنِّيٓ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٣١ قَالُواْ يَٰنُوحُ قَدۡ جَٰدَلۡتَنَا فَأَكۡثَرۡتَ جِدَٰلَنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٣٢ قَالَ إِنَّمَا يَأۡتِيكُم بِهِ ٱللَّهُ إِن شَآءَ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ ٣٣ وَلَا يَنفَعُكُمۡ نُصۡحِيٓ إِنۡ أَرَدتُّ أَنۡ أَنصَحَ لَكُمۡ إِن كَانَ ٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغۡوِيَكُمۡۚ هُوَ رَبُّكُمۡ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٣٤ أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ إِنِ ٱفۡتَرَيۡتُهُۥ فَعَلَيَّ إِجۡرَامِي وَأَنَا۠ بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُجۡرِمُونَ ٣٥ وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُۥ لَن يُؤۡمِنَ مِن قَوۡمِكَ إِلَّا مَن قَدۡ ءَامَنَ فَلَا تَبۡتَئِسۡ بِمَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ٣٦ وَٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡكَ بِأَعۡيُنِنَا وَوَحۡيِنَا وَلَا تُخَٰطِبۡنِي فِي ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِنَّهُم مُّغۡرَقُونَ ٣٧ ﴾
و اى قوم من! طلب نمیکنم از شما بر این پیغام، رسانیدن مال را، نیست مزد من مگر بر خدا و نیستم من یکسو کنندۀ مسلمانان (یعنى از صحبت خود)، هرآیینه ایشان ملاقات کنندگانند با پروردگار خویش و لیکن میبینم شما را قومی که جهالت میکنید. ﴿29﴾و اى قوم من! که نصرت دهد مرا از عقوبت خدا اگر برانم ایشان را؟ آیا پند نمیگیرید. ﴿30﴾و نمىگویم به شما که نزدیک من خزینههاى خدا است و نه آنکه میدانم غیب را و نمىگویم که فرشتهام و نمىگویم آنان را که به خوارى مىنگرد بدیشان چشم شما، که نخواهد داد خدا به ایشان هیچ نعمتى و خدا داناتر است به آنچه در ضمیر ایشان است، هرآیینه من آنگاه از ستمکاران باشم. ﴿31﴾گفتند: اى نوح! مکابره کردى با ما، پس بسیارى کردى مکابرۀ ما را، پس بیار آنچه وعده میکنى، اگر هستى از راستگویان. ﴿32﴾گفت: جز این نیست که بیارد آن را به شما خدا اگر خواهد و شما عاجز کننده نیستید. ﴿33﴾و سود نمیکند شما را نصیحت من، اگر خواهم که نصیحت کنم شما را، اگر خدا خواسته باشد که گمراه کند شما را. اوست پروردگار شما و به سوى او بازگردانیده شوید. ﴿34﴾[یا محمد] آیا میگویند بر بسته است قرآن را؟ بگو: اگر بربستهام، پس بر من است گناه من و من بىتعلّق هستم از گناه کردن شما [653]. ﴿35﴾و وحى فرستاده شد به سوى نوح که ایمان نخواهد آورد از قوم تو، الاّ آن که مؤمن شده است، پس اندوه مخور به سبب آنچه میکردند. ﴿36﴾و بساز کشتى را به حضور ما و به فرمان ما و سخن مگو با من در باب آنانکه ستم کردند. هرآیینه ایشان غرق کردگانند. ﴿37﴾
﴿وَيَصۡنَعُ ٱلۡفُلۡكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيۡهِ مَلَأٞ مِّن قَوۡمِهِۦ سَخِرُواْ مِنۡهُۚ قَالَ إِن تَسۡخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسۡخَرُ مِنكُمۡ كَمَا تَسۡخَرُونَ ٣٨ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن يَأۡتِيهِ عَذَابٞ يُخۡزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيۡهِ عَذَابٞ مُّقِيمٌ ٣٩ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ قُلۡنَا ٱحۡمِلۡ فِيهَا مِن كُلّٖ زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَأَهۡلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَۚ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٞ ٤٠ ۞وَقَالَ ٱرۡكَبُواْ فِيهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ٤١ وَهِيَ تَجۡرِي بِهِمۡ فِي مَوۡجٖ كَٱلۡجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُۥ وَكَانَ فِي مَعۡزِلٖ يَٰبُنَيَّ ٱرۡكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٤٢ قَالَ سََٔاوِيٓ إِلَىٰ جَبَلٖ يَعۡصِمُنِي مِنَ ٱلۡمَآءِۚ قَالَ لَا عَاصِمَ ٱلۡيَوۡمَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَۚ وَحَالَ بَيۡنَهُمَا ٱلۡمَوۡجُ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُغۡرَقِينَ ٤٣ وَقِيلَ يَٰٓأَرۡضُ ٱبۡلَعِي مَآءَكِ وَيَٰسَمَآءُ أَقۡلِعِي وَغِيضَ ٱلۡمَآءُ وَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِيِّۖ وَقِيلَ بُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٤ وَنَادَىٰ نُوحٞ رَّبَّهُۥ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ٱبۡنِي مِنۡ أَهۡلِي وَإِنَّ وَعۡدَكَ ٱلۡحَقُّ وَأَنتَ أَحۡكَمُ ٱلۡحَٰكِمِينَ ٤٥ ﴾
و میساخت نوح کشتى را و هرگاه که گذشتى بر وی جماعت از قوم او، تمسخر میکردند با وى. گفت: اگر تمسخر میکنید با ما پس هرآیینه ما تمسخر خواهیم کرد با شما چنانچه شما تمسخر میکنید. ﴿38﴾پس خواهید دانست آن راکه بیایدش عذابى که رسوا کندش و فرود آید بر وى عقوبتى دایم. ﴿39﴾[در همین معامله بود] تا وقتى که آمد فرمان ما و بجوشید تنور، گفتیم: بردار در کشتى از هر جنسى دو تن نر و ماده را و [بردار] کسانِ خود را مگر آنکه سبقت کرده است بر وى قضا [654]و [بردار] مسلمانان را و ایمان نیاوردند با وى مگر اندکى. ﴿40﴾و گفت [نوح]: سوار شوید در کشتى، به نام خدا است روان شدن آن و ایستاده کردن آن، هرآیینه پروردگار من آمرزندۀ مهربان است. ﴿41﴾و آن کشتى میبرد ایشان را در موجى مانند کوهها و آواز داد نوح پسر خود را و او بود در کرانهاى: ای پسر! سوار شو با ما و مباش با کافران. ﴿42﴾گفت: پناه خواهم گرفت به سوى کوهى که نگاه دارد مرا از آب. گفت نوح: هیچ نگاهدارنده نیست امروز از عذاب خدا، لیکن معصوم کسى باشد که خدا رحم کرده است بر وى و حائل شد موج میان ایشان، پس شد از غرق کردگان. ﴿43﴾و گفته شد: اى زمین! فرو بر آب خود را و اى آسمان! با زمان [655]، و کم کرده شد آب و سر انجام نموده شد کار و قرار گرفت کشتى بر کوه جودىّ و گفته شد: هلاک باد قوم ستمکاران را. ﴿44﴾و آواز داد نوح پروردگار خود را، پس گفت: اى پروردگار من! هرآیینه پسر من از اهل من است و هرآیینه وعدۀ تو راست است و تو بهترین حکم کنندگانى. ﴿45﴾
﴿ قَالَ يَٰنُوحُ إِنَّهُۥ لَيۡسَ مِنۡ أَهۡلِكَۖ إِنَّهُۥ عَمَلٌ غَيۡرُ صَٰلِحٖۖ فَلَا تَسَۡٔلۡنِ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۖ إِنِّيٓ أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ ٤٦ قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِكَ أَنۡ أَسَۡٔلَكَ مَا لَيۡسَ لِي بِهِۦ عِلۡمٞۖ وَإِلَّا تَغۡفِرۡ لِي وَتَرۡحَمۡنِيٓ أَكُن مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٤٧ قِيلَ يَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ مِّنَّا وَبَرَكَٰتٍ عَلَيۡكَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَكَۚ وَأُمَمٞ سَنُمَتِّعُهُمۡ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٞ ٤٨ تِلۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَيۡبِ نُوحِيهَآ إِلَيۡكَۖ مَا كُنتَ تَعۡلَمُهَآ أَنتَ وَلَا قَوۡمُكَ مِن قَبۡلِ هَٰذَاۖ فَٱصۡبِرۡۖ إِنَّ ٱلۡعَٰقِبَةَ لِلۡمُتَّقِينَ ٤٩ وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمۡ هُودٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓۖ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُفۡتَرُونَ ٥٠ يَٰقَوۡمِ لَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًاۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱلَّذِي فَطَرَنِيٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٥١ وَيَٰقَوۡمِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا وَيَزِدۡكُمۡ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمۡ وَلَا تَتَوَلَّوۡاْ مُجۡرِمِينَ ٥٢ قَالُواْ يَٰهُودُ مَا جِئۡتَنَا بِبَيِّنَةٖ وَمَا نَحۡنُ بِتَارِكِيٓ ءَالِهَتِنَا عَن قَوۡلِكَ وَمَا نَحۡنُ لَكَ بِمُؤۡمِنِينَ ٥٣ ﴾
گفت: اى نوح! هرآیینه وى نیست از کسانِ تو، هرآیینه وى [خداوندِ] کار ناشایسته است. پس سؤال مکن تو مرا از چیزى که نیست تو را دانش آن، هرآیینه من پند میدهم تو را [براى احتراز] از آنکه باشى از جاهلان. ﴿46﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه من پناه خواهم به تو از آنکه بپرسم از تو آنچه نیست مرا دانش آن و اگر نیامرزى مرا و رحمت نکنى بر من، باشم از زیانکاران. ﴿47﴾گفته شد: اى نوح! فرودآی همراه سلامتى از جانب ما و همراه برکتهای فرود آمده بر تو و بر امتهایى که پیدا شوند از همراهان تو، و امتهاى دیگرند که بهرهمند میکنیم ایشان را در دنیا، باز برسد به ایشان از جانب ما عذاب درد دهنده. ﴿48﴾این قصه از اخبار غیب است، وحى میفرستیم آن را به سوى تو، نمىدانستى آن را تو و نه قوم تو پیش از این. پس صبر کن، هرآیینه عاقبت، متّقیان راست. ﴿49﴾و فرستادیم به سوى عاد برادر ایشان، هود را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را، نیست شما را هیچ معبودى بجز وى، نیستید شما مگر افترا کننده. ﴿50﴾اى قوم من! نمىطلبم از شما بر این پیغام، مزدى را، نیست مزد من مگر بر کسی که آفریده است مرا، آیا در نمىیابید؟!. ﴿51﴾و اى قوم من! آمرزش طلبید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى او تا بفرستد ابر را بر شما ریزان گشته و بیفزاید شما را قوّتى همراه قوّت شما و روگردان مشوید گناهکار شده. ﴿52﴾گفتند: اى هود! نیاوردى به ما دلیلى و نیستیم ما ترک کننده، معبودان خود را بگفتۀ تو و نیستیم ما تو را باور دارنده. ﴿53﴾
﴿ إِن نَّقُولُ إِلَّا ٱعۡتَرَىٰكَ بَعۡضُ ءَالِهَتِنَا بِسُوٓءٖۗ قَالَ إِنِّيٓ أُشۡهِدُ ٱللَّهَ وَٱشۡهَدُوٓاْ أَنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ ٥٤ مِن دُونِهِۦۖ فَكِيدُونِي جَمِيعٗا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ٥٥ إِنِّي تَوَكَّلۡتُ عَلَى ٱللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمۚ مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذُۢ بِنَاصِيَتِهَآۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٦ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقَدۡ أَبۡلَغۡتُكُم مَّآ أُرۡسِلۡتُ بِهِۦٓ إِلَيۡكُمۡۚ وَيَسۡتَخۡلِفُ رَبِّي قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ وَلَا تَضُرُّونَهُۥ شَيًۡٔاۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٍ حَفِيظٞ ٥٧ وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّيۡنَا هُودٗا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَنَجَّيۡنَٰهُم مِّنۡ عَذَابٍ غَلِيظٖ ٥٨ وَتِلۡكَ عَادٞۖ جَحَدُواْ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ وَعَصَوۡاْ رُسُلَهُۥ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ ٥٩ وَأُتۡبِعُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ عَادٗا كَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّعَادٖ قَوۡمِ هُودٖ ٦٠ ۞وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱسۡتَعۡمَرَكُمۡ فِيهَا فَٱسۡتَغۡفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٞ مُّجِيبٞ ٦١ قَالُواْ يَٰصَٰلِحُ قَدۡ كُنتَ فِينَا مَرۡجُوّٗا قَبۡلَ هَٰذَآۖ أَتَنۡهَىٰنَآ أَن نَّعۡبُدَ مَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَيۡهِ مُرِيبٖ ٦٢ ﴾
نمى گوییم الاّ آنکه رسانیدهاند به تو بعض معبودان ما ضررى. گفت: هرآیینه من گواه میسازم خدا را و شما گواه باشید که من بىتعلّقم از آنچه شما شریک میگیرید. ﴿54﴾بجز وى. پس بدسگالى کنید در حق من همه یکجا، باز مهلت مدهید مرا. ﴿55﴾هرآیینه من توکل کردم بر خدا، پروردگار من و پروردگار شما، نیست هیچ جنبندهای مگر خدا گیرنده است موى پیشانى او را [656]، هرآیینه پروردگار من بر راه راست است [657]. ﴿56﴾پس اگر روگردان شوید، ضررى به من عاید نیست هرآیینه رسانیدم به شما پیغامى را که فرستاده شدم همراه آن به سوى شما و جانشین سازد پروردگار من قومى را بجز شما و هیچ زیان نتوانید رسانیدن خداى را. هرآیینه پروردگار من بر همه چیز نگاهبان است. ﴿57﴾و چون آمد عذاب ما، خلاص ساختیم هود را و آنان را که که ایمان آوردند با وى به رحمتى از جانب خود و برهانیدیم ایشان را از عقوبت سخت. ﴿58﴾و این است سرگذشت عاد، انکار کردند آیات پروردگار خود را و نافرمانى نمودند پیغامبرانِ او را و پیروى کردند فرمان هر سرکش ستیزنده را. ﴿59﴾و از پى ایشان فرستاده شد در این دنیا لعنتى و روز قیامت نیز، آگاه باش! هرآیینه عاد کافر شدند به پروردگار خود، آگاه باش! نفرین باد عاد را که قوم هود بودند! . ﴿60﴾و فرستادیم به سوى ثمود برادر ایشان، صالح را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را، نیست شما را هیچ معبودى بجز وى، او پیدا کرد شما را از زمین [658]و گردانید شما را باشنده در زمین، پس طلب آمرزش کنید از او، باز رجوع کنید به سوى او، هرآیینه پروردگار من نزدیک است، پذیرندۀ دعاست. ﴿61﴾گفتند: اى صالح! بودى تو در میان ما امید داشته شده پیش از این. آیا منع میکنى ما را از آنکه عبادت کنیم معبودانى را که عبادت میکردند پدران ما؟ و هرآیینه ما در شُبهه[ای] قوىایم از آنچه میخوانى ما را به سوى آن. ﴿62﴾
﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَءَاتَىٰنِي مِنۡهُ رَحۡمَةٗ فَمَن يَنصُرُنِي مِنَ ٱللَّهِ إِنۡ عَصَيۡتُهُۥۖ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيۡرَ تَخۡسِيرٖ ٦٣ وَيَٰقَوۡمِ هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَكُمۡ ءَايَةٗۖ فَذَرُوهَا تَأۡكُلۡ فِيٓ أَرۡضِ ٱللَّهِۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابٞ قَرِيبٞ ٦٤ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمۡ ثَلَٰثَةَ أَيَّامٖۖ ذَٰلِكَ وَعۡدٌ غَيۡرُ مَكۡذُوبٖ ٦٥ فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّيۡنَا صَٰلِحٗا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَمِنۡ خِزۡيِ يَوۡمِئِذٍۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡعَزِيزُ ٦٦ وَأَخَذَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلصَّيۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دِيَٰرِهِمۡ جَٰثِمِينَ ٦٧كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَآۗ أَلَآ إِنَّ ثَمُودَاْ كَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّثَمُودَ ٦٨ وَلَقَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُنَآ إِبۡرَٰهِيمَ بِٱلۡبُشۡرَىٰ قَالُواْ سَلَٰمٗاۖ قَالَ سَلَٰمٞۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَآءَ بِعِجۡلٍ حَنِيذٖ ٦٩ فَلَمَّا رَءَآ أَيۡدِيَهُمۡ لَا تَصِلُ إِلَيۡهِ نَكِرَهُمۡ وَأَوۡجَسَ مِنۡهُمۡ خِيفَةٗۚ قَالُواْ لَا تَخَفۡ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمِ لُوطٖ ٧٠ وَٱمۡرَأَتُهُۥ قَآئِمَةٞ فَضَحِكَتۡ فَبَشَّرۡنَٰهَا بِإِسۡحَٰقَ وَمِن وَرَآءِ إِسۡحَٰقَ يَعۡقُوبَ ٧١﴾
گفت: اى قوم من! آیا ندیدید اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و عطا کرده باشد به من از جانب خود بخشایشى، پس که نصرت دهد مرا از عقوبت خدا اگر نافرمانىِ او کنم؟ پس زیاده نمیکنید در حق من، مگر زیانکارى را. ﴿63﴾و اى قوم من! این است ماده شترى که خدا فرستاده است براى شما نشانه، پس بگذاریدش تا بخورد در زمینِ خدا و مرسانید به وى هیچ ضررى را که آنگاه بگیرد شما را عقوبتى نزدیک. ﴿64﴾پس پى زدند آن را، پس گفت صالح: بهرهمند باشید در سراى خود سه روز، این وعده است غیر دروغ. ﴿65﴾پس وقتى که آمد فرمانِ ما، خلاص ساختیم صالح را و آنان را که ایمان آوردند همراه وى به بخشایشى از جانب خود و رهانیدیم از رسوایى آن روز، هرآیینه پروردگار تو همونست توانای غالب. ﴿66﴾و در گرفت ستمکاران را آواز سخت، پس صبح کردند در سراى خود مرده شده. ﴿67﴾گویا هرگز نبودند آنجا. آگاه باش! هرآیینه ثمود انکار کردند پروردگار خود را، هرآیینه دورى باد ثمود را! . ﴿68﴾و هرآیینه آمدند فرستادگان ما پیش ابراهیم به بشارت، سلام گفتند. ابراهیم جواب سلام داد، پس توقف نکرد در آنکه آورد گوسالهای بریان. ﴿69﴾پس چون دید که دستهای ایشان نمیرسد بهآن، بد بُرد از ایشان و به خاطر آورد از ایشان ترسى. گفتند: مترس! هرآیینه ما فرستاده شدهایم به سوى قوم لوط. ﴿70﴾و زن ابراهیم ایستاده بود، پس بخندید [659]، پس مژده دادیمش به تولد اسحق و بعدِ اسحق به وجود یعقوب. ﴿71﴾
﴿ قَالَتۡ يَٰوَيۡلَتَىٰٓ ءَأَلِدُ وَأَنَا۠ عَجُوزٞ وَهَٰذَا بَعۡلِي شَيۡخًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عَجِيبٞ ٧٢ قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِيدٞ مَّجِيدٞ ٧٣ فَلَمَّا ذَهَبَ عَنۡ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلرَّوۡعُ وَجَآءَتۡهُ ٱلۡبُشۡرَىٰ يُجَٰدِلُنَا فِي قَوۡمِ لُوطٍ ٧٤ إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّٰهٞ مُّنِيبٞ ٧٥ يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ أَعۡرِضۡ عَنۡ هَٰذَآۖ إِنَّهُۥ قَدۡ جَآءَ أَمۡرُ رَبِّكَۖ وَإِنَّهُمۡ ءَاتِيهِمۡ عَذَابٌ غَيۡرُ مَرۡدُودٖ ٧٦ وَلَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِيٓءَ بِهِمۡ وَضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا وَقَالَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَصِيبٞ ٧٧ وَجَآءَهُۥ قَوۡمُهُۥ يُهۡرَعُونَ إِلَيۡهِ وَمِن قَبۡلُ كَانُواْيَعۡمَلُونَ ٱلسَّئَِّاتِۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطۡهَرُ لَكُمۡۖ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُخۡزُونِ فِي ضَيۡفِيٓۖ أَلَيۡسَ مِنكُمۡ رَجُلٞ رَّشِيدٞ ٧٨ قَالُواْ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنۡ حَقّٖ وَإِنَّكَ لَتَعۡلَمُ مَا نُرِيدُ ٧٩ قَالَ لَوۡ أَنَّ لِي بِكُمۡ قُوَّةً أَوۡ ءَاوِيٓ إِلَىٰ رُكۡنٖ شَدِيدٖ ٨٠ قَالُواْ يَٰلُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُوٓاْ إِلَيۡكَۖ فَأَسۡرِ بِأَهۡلِكَ بِقِطۡعٖ مِّنَ ٱلَّيۡلِ وَلَا يَلۡتَفِتۡ مِنكُمۡ أَحَدٌ إِلَّا ٱمۡرَأَتَكَۖ إِنَّهُۥ مُصِيبُهَا مَآ أَصَابَهُمۡۚ إِنَّ مَوۡعِدَهُمُ ٱلصُّبۡحُۚ أَلَيۡسَ ٱلصُّبۡحُ بِقَرِيبٖ ٨١﴾
گفت: اى واى من! آیا خواهم زاد و من پیرم و این شوهر من است کلانسال شده! هرآیینه این چیزى عجیب است! . ﴿72﴾[فرشتگان] گفتند: آیا تعجب میکنى از قدرت خدا؟ بخشایش خدا و برکات او بر شما است اى اهل این خانه! هرآیینه خدا ستوده کار بزرگوار است. ﴿73﴾پس چون رفت از ابراهیم خوف و آمدش بشارت، شروع نمود جدال کردن با ما در باب قوم لوط. ﴿74﴾هرآیینه ابراهیم، بردبارِ ترسکارِ رجوع کننده به خدا بود. ﴿75﴾[گفتیم] اى ابراهیم! بگذر از این جدال. هرآیینه حال این است، آمد عقوبت پروردگار تو و هرآیینه این جماعت، آینده است به ایشان عقوبتى که با گردانیده نشود. ﴿76﴾و چون آمدند فرستادگان ما پیش لوط، اندوهگین شد به سبب ایشان و تنگدل شد به سبب ایشان و گفت: این روزى است سخت [660]. ﴿77﴾و آمدند پیش لوط قوم او شتابان به سوى او و پیش از این میکردند کارهایى زشت. لوط گفت: اى قوم من! این دختران منند (یعنى نکاح کنید)، اینها پاکیزهترند براى شما، پس بترسید از خدا و رسوا مکنید مرا در باب مهمانان من، آیا نیست از شما هیچ مرد شایستهای؟!. ﴿78﴾گفتند: هرآیینه تو دانستهای که نیست ما را در دخترانِ تو حاجتى و هرآیینه تو میدانى آنچه میخواهیم. ﴿79﴾گفت: اگر مرا به مقابلۀ شما قوتى بودى، یا من پناه گرفتمى به قوم زور آور [میکردم آنچه میکردم] . ﴿80﴾[فرشتگان] گفتند: اى لوط! هرآیینه ما فرستادگان پروردگار توییم، نخواهند رسید به تو، پس بِبَر کسانِ خود را به پارهای از شب و باید که واپس نه نگرد هیچ کس از شما، الاّ زن تو که رسیدنى است او را آنچه رسد به این قوم. هرآیینه میعاد ایشان وقت صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟. ﴿81﴾
﴿ فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٖ مَّنضُودٖ ٨٢ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَۖ وَمَا هِيَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ بِبَعِيدٖ ٨٣ ۞وَإِلَىٰ مَدۡيَنَ أَخَاهُمۡ شُعَيۡبٗاۚ قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥۖ وَلَا تَنقُصُواْ ٱلۡمِكۡيَالَ وَٱلۡمِيزَانَۖ إِنِّيٓ أَرَىٰكُم بِخَيۡرٖ وَإِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٖ مُّحِيطٖ ٨٤ وَيَٰقَوۡمِ أَوۡفُواْ ٱلۡمِكۡيَالَ وَٱلۡمِيزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَلَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ ٨٥ بَقِيَّتُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَۚ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِحَفِيظٖ ٨٦ قَالُواْ يَٰشُعَيۡبُ أَصَلَوٰتُكَ تَأۡمُرُكَ أَن نَّتۡرُكَ مَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَآ أَوۡ أَن نَّفۡعَلَ فِيٓ أَمۡوَٰلِنَا مَا نَشَٰٓؤُاْۖ إِنَّكَ لَأَنتَ ٱلۡحَلِيمُ ٱلرَّشِيدُ ٨٧ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنۡهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أُخَالِفَكُمۡ إِلَىٰ مَآ أَنۡهَىٰكُمۡ عَنۡهُۚ إِنۡ أُرِيدُ إِلَّا ٱلۡإِصۡلَٰحَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُۚ وَمَا تَوۡفِيقِيٓ إِلَّا بِٱللَّهِۚ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ أُنِيبُ ٨٨﴾
پس چون آمد فرمانِ ما ساختیم زَبَر آن [دیهها] را زیر آن و بارانیدیم بر آنجا سنگها از قسم سنگ گل تَه به تَه. ﴿82﴾نشانمند ساخته شده نزد پروردگار تو و این سنگها نیستند دور از ستمکاران. ﴿83﴾و فرستادیم به سوى قوم مدین برادر ایشان، شعیب را. گفت: اى قوم من! عبادت کنید خدا را. نیست شما را هیچ معبودى مگر وى و کم مکنید پیمانه و ترازو را. هرآیینه من مىبینم شما را به آسودگى و هرآیینه میترسم بر شما از عذاب روز درگیرنده [661]. ﴿84﴾و اى قوم من! تمام کنید پیمانه و ترازو را به انصاف و کم مرسانید به مردان چیزهای ایشان را و تباهکارى مکنید در زمین، فسادکنان. ﴿85﴾نفعى که خدای تعالی حلال ساخته است، بهتر است شما را اگر هستید باوردارندگان و نیستم بر شما نگاهبان. ﴿86﴾گفتند: اى شعیب! آیا نماز تو میفرماید تو را که بگذاریم آنچه مىپرستیدند پدرانِ ما یا بگذاریم آنکه کنیم در مال خود هرچه خواهیم؟! هرآیینه تو مرد بردبار شایستهای هستى (معامله و مقصود ایشان استهزا بود) . ﴿87﴾گفت: اى قوم من! آیا دیدید اگر باشم بر حجتى از پروردگار خود و داده باشد به من از جانب خود روزى نیک [662]و نمیخواهم که خلاف کنم با شما مایل شده به سوى آنچه منع میکنم شما را از آن [663]، نمىخواهم مگر صلاحکارى تا بتوانم و نیست توفیق من مگر به فضل خدا، بر وى توکل کردم و به سوى او رجوع میکنم. ﴿88﴾
﴿ وَيَٰقَوۡمِ لَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شِقَاقِيٓ أَن يُصِيبَكُم مِّثۡلُ مَآ أَصَابَ قَوۡمَ نُوحٍ أَوۡ قَوۡمَ هُودٍ أَوۡ قَوۡمَ صَٰلِحٖۚ وَمَا قَوۡمُ لُوطٖ مِّنكُم بِبَعِيدٖ ٨٩ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٞ وَدُودٞ ٩٠ قَالُواْ يَٰشُعَيۡبُ مَا نَفۡقَهُ كَثِيرٗا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَىٰكَ فِينَا ضَعِيفٗاۖ وَلَوۡلَا رَهۡطُكَ لَرَجَمۡنَٰكَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡنَا بِعَزِيزٖ ٩١ قَالَ يَٰقَوۡمِ أَرَهۡطِيٓ أَعَزُّ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱللَّهِ وَٱتَّخَذۡتُمُوهُ وَرَآءَكُمۡ ظِهۡرِيًّاۖ إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ ٩٢ وَيَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنِّي عَٰمِلٞۖ سَوۡفَ تَعۡلَمُونَ مَن يَأۡتِيهِ عَذَابٞ يُخۡزِيهِ وَمَنۡ هُوَ كَٰذِبٞۖ وَٱرۡتَقِبُوٓاْ إِنِّي مَعَكُمۡ رَقِيبٞ ٩٣ وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّيۡنَا شُعَيۡبٗا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا وَأَخَذَتِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلصَّيۡحَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دِيَٰرِهِمۡ جَٰثِمِينَ ٩٤ كَأَن لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَآۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّمَدۡيَنَ كَمَا بَعِدَتۡ ثَمُودُ ٩٥ وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَا وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ ٩٦ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ فِرۡعَوۡنَۖ وَمَآ أَمۡرُ فِرۡعَوۡنَ بِرَشِيدٖ ٩٧ ﴾
و اى قوم من! پیدا نکند در حقِّ شما دشمنى من این خصلت که برسد به شما مانند آنچه رسید به قوم نوح یا به قوم هود یا به قوم صالح و نیست قوم لوط دور از شما. ﴿89﴾و طلب آمرزش کنید از پروردگار خود، باز رجوع کنید به سوى او، هرآیینه پروردگار من، مهربانِ دوستدار است. ﴿90﴾گفتند: اى شعیب! نمىفهمیم بسیارى از آنچه میگویى و هرآیینه ما مىبینیم تو را در میان خود ناتوان و اگر نبودى قبیلۀ تو، سنگسار مىکردیم تو را و نیستى تو پیش ما گرامى قدر. ﴿91﴾گفت: اى قوم من! آیا قبیلۀ من گرامىتر است پیش شما از خدا؟ و گرفتید خدا را انداخته پسِ پشت خویش، هرآیینه پروردگار من به آنچه میکنید در برگیرنده است. ﴿92﴾و اى قوم من! عمل کنید بر طور خود، هرآیینه من نیز عمل کنندهام. زود خواهید دانست آن راکه بیایدش عذابى که رسوا کندش و آن راکه وى دروغگوی است و انتظار برید، هرآیینه من با شما منتظرم. ﴿93﴾و وقتى که آمد عذاب ما، خلاص ساختیم شعیب را و آنان راکه ایمان آوردند با وى به بخشایشى از خود و در گرفت ظالمان را آواز سخت، پس گشتند در سراهای خویش مرده افتاده. ﴿94﴾گویا هرگز نبودند آنجا! آگاه باش! دورى باد مدین را! چنانکه دور افتادند ثمود. ﴿95﴾و هرآیینه فرستادیم موسى را به نشانههاى خود و به دلیل روشن. ﴿96﴾به سوى فرعون و جماعت او، پس پیروى کردند فرمان فرعون را و نبود فرمان فرعون به راه راست. ﴿97﴾
﴿يَقۡدُمُ قَوۡمَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡوِرۡدُ ٱلۡمَوۡرُودُ ٩٨ وَأُتۡبِعُواْ فِي هَٰذِهِۦ لَعۡنَةٗ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ بِئۡسَ ٱلرِّفۡدُ ٱلۡمَرۡفُودُ ٩٩ ذَٰلِكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡقُرَىٰ نَقُصُّهُۥ عَلَيۡكَۖ مِنۡهَا قَآئِمٞ وَحَصِيدٞ ١٠٠ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡۖ فَمَآ أَغۡنَتۡ عَنۡهُمۡ ءَالِهَتُهُمُ ٱلَّتِي يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖ لَّمَّا جَآءَ أَمۡرُ رَبِّكَۖ وَمَا زَادُوهُمۡ غَيۡرَ تَتۡبِيبٖ ١٠١ وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ ١٠٢ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّمَنۡ خَافَ عَذَابَ ٱلۡأٓخِرَةِۚ ذَٰلِكَ يَوۡمٞ مَّجۡمُوعٞ لَّهُ ٱلنَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوۡمٞ مَّشۡهُودٞ ١٠٣ وَمَا نُؤَخِّرُهُۥٓ إِلَّا لِأَجَلٖ مَّعۡدُودٖ ١٠٤ يَوۡمَ يَأۡتِ لَا تَكَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِيّٞ وَسَعِيدٞ ١٠٥ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ شَقُواْ فَفِي ٱلنَّارِ لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَشَهِيقٌ ١٠٦ خَٰلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّكَۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ ١٠٧ ۞وَأَمَّا ٱلَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي ٱلۡجَنَّةِ خَٰلِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّكَۖ عَطَآءً غَيۡرَ مَجۡذُوذٖ ١٠٨ ﴾
پیشوا شود [فرعون] قوم خود را روز قیامت، پس بیارد ایشان را به آتش و بد جایى است که وارد آن شدند. [دوزخ] . ﴿98﴾و از پى ایشان آورده شد لعنت در این دنیا و روز قیامت نیز، بد عطایی است که داده شد [آن لعنت] . ﴿99﴾این از اخبار دیههاست که میخوانیم آن را بر تو، بعضى از آن باقی است و بعضی از بیخ بریده. ﴿100﴾و ستم نکردیم ایشان را و لیکن ایشان ستم کردند بر خویشتن، پس هیچ دفع نکردند از ایشان و معبودانِ ایشان که میخواندند بجز خدا، وقتى که آمد فرمانِ پروردگار تو و نیفزودند ایشان را بجز هلاکى. ﴿101﴾و همچنین است گرفتار کردن پروردگار تو، چون درگرفت کند دیهها را و آنها ستمکار باشند، هرآیینه در گرفت وی، درد دهندۀ سخت است. ﴿102﴾هرآیینه در این سخن نشانهای است کسى راکه ترسیده است از عذاب آخرت، آن روز روزى است که جمع کرده شوند در آن مردمان و آن روز روزی است که همه حاضر شوند در وى. ﴿103﴾و موقوف نمیداریم آن را مگر تا مدّت معین. ﴿104﴾روزی که بیاید، سخن نگوید هیچ کس مگر به دستورى حق. پس بعض ایشان بدبخت باشند و بعض نیکبخت. ﴿105﴾امّا آنانکه بدبخت شدند، پس در آتش باشند، ایشان را آنجا مانند زیر و بم خر باشد. ﴿106﴾جاویدان آنجا، مدّت بقاى آسمانها و زمین، غیر وقتى که خواسته است پروردگار تو، هرآیینه پروردگار تو میکند آنچه میخواهد. ﴿107﴾و اما آنانکه نیکبخت کرده شدند، پس در بهشت باشند جاویدان آنجا تا مدت بقاى آسمانها و زمین، غیر وقتى که خواسته است پروردگار تو، بخششى غیر منقطع [664]. ﴿108﴾
﴿فَلَا تَكُ فِي مِرۡيَةٖ مِّمَّا يَعۡبُدُ هَٰٓؤُلَآءِۚ مَا يَعۡبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعۡبُدُ ءَابَآؤُهُم مِّن قَبۡلُۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمۡ نَصِيبَهُمۡ غَيۡرَ مَنقُوصٖ ١٠٩ وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ فَٱخۡتُلِفَ فِيهِۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡۚ وَإِنَّهُمۡ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُ مُرِيبٖ ١١٠ وَإِنَّ كُلّٗا لَّمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمۡ رَبُّكَ أَعۡمَٰلَهُمۡۚ إِنَّهُۥ بِمَا يَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ١١١ فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ ١١٢وَلَا تَرۡكَنُوٓاْ إِلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ ٱلنَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ١١٣ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَيِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّئَِّاتِۚ ذَٰلِكَ ذِكۡرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ ١١٤ وَٱصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١١٥ فَلَوۡلَا كَانَ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِن قَبۡلِكُمۡ أُوْلُواْ بَقِيَّةٖ يَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡفَسَادِ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّنۡ أَنجَيۡنَا مِنۡهُمۡۗ وَٱتَّبَعَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَآ أُتۡرِفُواْ فِيهِ وَكَانُواْ مُجۡرِمِينَ ١١٦ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا مُصۡلِحُونَ ١١٧﴾
پس مباش در شبهه از آنچه مىپرستند این گروه. نمىپرستند مگر چنانکه میپرستیدند پدران ایشان پیش از این و ما البته تمام رسانیدهایم به ایشان، حصۀ ایشان را ناکاهیده [665]. ﴿109﴾و هرآیینه دادیم موسى را کتاب، پس اختلاف افتاد در آن و اگر نبودى سخنى که سابقاً صادر شده از پروردگار تو، هرآیینه فیصل کرده میشد میان ایشان و هرآیینه ایشان در شبهه قویاند از آن. ﴿110﴾و هرآیینه هر کسى وقتى که برانگیخته شوند، البته تمام خواهد داد ایشان را پروردگار تو جزاى کردار ایشان، هرآیینه وى به آنچه میکنند داناست. ﴿111﴾پس استوار باش چنانچه فرموده شدهای تو و آنانکه توبه کردهاند همراه تو، و از حدّ مگذرید، هرآیینه وى به آنچه میکنید بیناست. ﴿112﴾و میل مکنید به سوى آنانکه ستم کردند که آنگاه برسد به شما آتش و نیست شما را بجز خدا دوستان، باز نصرت داده نشوید. ﴿113﴾و برپا کن نماز را دو طرف روز و ساعتى چند از شب، هرآیینه طاعات دور میکنند گناهان را، این پندى هست پند پذیران را. ﴿114﴾و شکیبایى کن، هرآیینه خدا ضایع نمىسازد مزد نیکوکاران را. ﴿115﴾پس چرا نشدند از آن قرنهاکه پیش از شما بودند اهل خرد، که منع کنند از فساد در زمین، الاّ اندکى از آن جماعت که خلاص ساختیم از میان ایشان و پیروى کردند ستمکاران چیزی راکه آسودگى داده شدند به آن [666]و بودند گناهکاران. ﴿116﴾و هرگز نیست پروردگار تو که هلاک کند دیه را به ستم و اهل آن نیکوکار باشند. ﴿117﴾
[642] یعنی اعراض میکنند. [643] مترجم گوید: میتوان گفت: پیچیدن سینه عبارت از آن است که فکرهای ناصواب کند و به شبهات واهیه دل خود را اطمینان دهد و عقائد حقه را فراموش سازد، زیرا که صدر اینجا به معنای علومِ صدر آمده است. [644] یعنی در لوح محفوظ نوشته شده. مترجم گوید: مستودع جایی است که به غیر اختیار او آنجا نگاهداشته بودند، مانند صُلب و رَحِم و مستقر جایی است که به اختیار خود میماند، مثل خانه. [645] یعنی ترک مکن، دلتنگ مشو. [646] مترجم گوید: نخست به دَه سوره تحدّی واقع شد و چون از آن عاجز شدند، به یکه سوره تحدّی فرمود. [647] یعنی بر اسلام ثابت باشید. [648] یعنی ثواب صدقه و صلۀ رحم که از کفار به وجود میآید در دنیا میدهند به توسیع رزق و صحت بدن. [649] یعنی دلیل عقلی. [650] یعنی قرآن. [651] یعنی کراماً کاتبین. [652] مترجم گوید: ومیتوان گفت که همزۀ استفهام انکاری محذوف است، یعنی، آیا نمیتوانستند شنیدن و آیا نمیدیدند؟ [653] مترجم گوید: این جمله زیاده کرده شد در وسط قصۀ قوم نوح تا تنبیه باشد بر تطبیق حال مشرکین مکه با حال قوم حضرت نوح، والله اعلم. [654] یعنی زن نوح و کنعان، پسر نوح. [655] یعنی از باران. [656] یعنی مالک اوست. [657] یعنی حکیم است. [658] یعنی آفریده پدر و مادر شما، آدم و حوا را از خاک که شما از نسل آنهایید. [659] مترجم گوید: یعنی به سبب خوش وقتی از هلاک قوم لوط. [660] مترجم گوید: یعنی ایشان نوجوان خوش روی بودند و عادت قوم معلوم بود، پس خوف فتنه پیدا شد، والله اعلم. [661] یعنی هلاک کننده. [662] یعنی حلال چگونه سخن شما را شنوم. [663] مترجم گوید: یعنی نمیخواهم که به کار نیک بفرمایم و خود نکنم، والله اعلم. [664] مترجم گوید: یعنی مدت ماندن در بهشت و دوزخ مانند مدت دوام آسمانها وزمین است در دنیا، اگر زیادتی را که در مشیت خداست و در فهم کسی نمیگنجد اعتبار نکند، حاصل بیان دوام است بِاَبلغ وجوه، والله اعلم. [665] یعنی حصه ایشان از عذاب. [666] یعنی به لذات دنیا مشغول شدند. ﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمۡۗ وَتَمَّتۡ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ ١١٩ وَكُلّٗا نَّقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَكَۚ وَجَآءَكَ فِي هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَةٞ وَذِكۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ١٢٠ وَقُل لِّلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنَّا عَٰمِلُونَ ١٢١ وَٱنتَظِرُوٓاْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ ١٢٢ وَلِلَّهِ غَيۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَإِلَيۡهِ يُرۡجَعُ ٱلۡأَمۡرُ كُلُّهُۥ فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَكَّلۡ عَلَيۡهِۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ ١٢٣﴾
و اگر خواستى پروردگار تو، البته گردانیدى مردمان را یک ملّت و همیشه باشند مختلف. ﴿118﴾الاّ آنکه بر وى رحم کرده است پروردگار تو و براى این اختلاف آفریده است ایشان را و تمام شد سخن پروردگار تو که البته پر کنم دوزخ را از جن و مردمان همه یکجا [667]. ﴿119﴾و هر چیزى را میخوانیم بر تو از اخبار پیغامبران آن چیزى را که ثابت میگردانیم به آن دل تو را و آمده است به تو در این سوره سخن درست و پندى و یادکردنى براى مسلمانان. ﴿120﴾و بگو آنان را که ایمان نمىآرند: کار کنید بر طور خود، هرآیینه ما نیز کار میکنم. ﴿121﴾و انتظار کشید، هرآیینه ما نیز منتظرانیم. ﴿122﴾و خدای راست علم غیب آسمانها و زمین و به سوى او بازگردانیده میشود کار همۀ آن، پس عبادت کن او را و توکل کن بر او، و نیست پروردگار تو بىخبر از آنچه میکنید. ﴿123﴾