سُورَةُ الأَنبيَاءِ
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱقۡتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمۡ وَهُمۡ فِي غَفۡلَةٖ مُّعۡرِضُونَ ١ مَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّن رَّبِّهِم مُّحۡدَثٍ إِلَّا ٱسۡتَمَعُوهُ وَهُمۡ يَلۡعَبُونَ ٢ لَاهِيَةٗ قُلُوبُهُمۡۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلۡ هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡۖ أَفَتَأۡتُونَ ٱلسِّحۡرَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ ٣ قَالَ رَبِّي يَعۡلَمُ ٱلۡقَوۡلَ فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٤ بَلۡ قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمِۢ بَلِ ٱفۡتَرَىٰهُ بَلۡ هُوَ شَاعِرٞ فَلۡيَأۡتِنَا بَِٔايَةٖ كَمَآ أُرۡسِلَ ٱلۡأَوَّلُونَ ٥ مَآ ءَامَنَتۡ قَبۡلَهُم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآۖ أَفَهُمۡ يُؤۡمِنُونَ ٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧ وَمَا جَعَلۡنَٰهُمۡ جَسَدٗا لَّا يَأۡكُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَمَا كَانُواْ خَٰلِدِينَ ٨ ثُمَّ صَدَقۡنَٰهُمُ ٱلۡوَعۡدَ فَأَنجَيۡنَٰهُمۡ وَمَن نَّشَآءُ وَأَهۡلَكۡنَا ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٩ لَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ كِتَٰبٗا فِيهِ ذِكۡرُكُمۡۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٠
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
نزدیک شد به مردمان حساب ایشان و ایشان در غفلت رو گردانند. ﴿1﴾نمىآید به ایشان هیچ پند از جانب پروردگار ایشان نوپدید آورده، مگر بشنوند آن را بازىکنان. ﴿2﴾غافل شده دلهاى ایشان و پنهان راز گفتند ایشان، این ظالمان که: نیست این شخص مگر آدمى مانند شما؟ آیا اقبال میکنید به سحر و شما مىبینید؟. ﴿3﴾گفت پیغمبر: پروردگار من میداند هر سخن راکه در آسمان و زمین باشد و او شنوای داناست. ﴿4﴾بلکه گفتند: این قرآن خوابهاى پریشان است، بلکه [میگویند]: بربسته است آن را بلکه[میگویند]: او شاعر است، پس باید که بیارد پیش ما نشانه، چنانکه فرستاده شدند به آن نخستینیان [800]. ﴿5﴾ایمان نیاورده بود پیش از این هیچ دیهى که هلاک کردیم آن را. آیا ایشان ایمان خواهند آورد. ﴿6﴾و نفرستادیم پیش از تو مگر مردمان راکه وحى میفرستادیم به ایشان، پس بپرسید از اهل کتاب اگر شما نمیدانید. ﴿7﴾و نساختیم پیغمبران را کالبدى که نخورند طعام و نبودند جاوید باشندگان. ﴿8﴾باز راست کردیم در حقِّ ایشان وعده را، پس برهانیدیم ایشان را و هر که را خواستیم و هلاک کردیم از حدگذرندگان را. ﴿9﴾هرآیینه فروفرستادیم به سوى شما کتابى که در او هست پند شما، آیا نمىفهمید؟. ﴿10﴾
﴿ وَكَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡيَةٖ كَانَتۡ ظَالِمَةٗ وَأَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ ١١ فَلَمَّآ أَحَسُّواْ بَأۡسَنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا يَرۡكُضُونَ ١٢ لَا تَرۡكُضُواْ وَٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِيهِ وَمَسَٰكِنِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسَۡٔلُونَ ١٣ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ١٤ فَمَا زَالَت تِّلۡكَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِيدًا خَٰمِدِينَ ١٥ وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ ١٦ لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن كُنَّا فَٰعِلِينَ ١٧ بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞۚ وَلَكُمُ ٱلۡوَيۡلُ مِمَّا تَصِفُونَ ١٨ وَلَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَنۡ عِندَهُۥ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا يَسۡتَحۡسِرُونَ ١٩ يُسَبِّحُونَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا يَفۡتُرُونَ ٢٠ أَمِ ٱتَّخَذُوٓاْ ءَالِهَةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ هُمۡ ُنشِرُونَ ٢١ لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَاۚ فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ ٢٢ لَا يُسَۡٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ وَهُمۡ يُسَۡٔلُونَ ٢٣ أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡۖ هَٰذَا ذِكۡرُ مَن مَّعِيَ وَذِكۡرُ مَن قَبۡلِيۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّۖ فَهُم مُّعۡرِضُونَ 2٤﴾
و بسیار شکستیم از قِسمِ دیهى که ستمکار بودند و نوپیدا ساختیم بعدِ آن گروهِ دیگر را. ﴿11﴾پس چون دیدند عذاب ما، ناگهان ایشان از آنجا میدویدند. ﴿12﴾گفتیم مگر یزید و باز روید به سوى مکانی که آسودگى داده شد شما را در آن و سوی به خانههاى خویش تا بود که پرسیده شوید [801]. ﴿13﴾گفتند: اى واى ما را! هرآیینه ما بودیم ستمکار. ﴿14﴾پس همیشه این بود گفتار ایشان تا وقتى که گردانیدیم ایشان را مثل زراعتِ دروده شده، مانند آتش فرومرده. ﴿15﴾و نیافریدیم آسمان و زمین را و آنچه در میان آنها است، بازىکنان. ﴿16﴾اگر میخواستیم که بسازیم بازى [802]هرآیینه میساختیم آن را از نزدیک خویش اگر کننده مىبودیم [803]. ﴿17﴾بلکه مىافکنیم حق را بر باطل پس سرش میشکند، پس ناگهان باطل نابود شود. و واى شما راست از آنچه بیان مىکنید. ﴿18﴾و او راست آنکه در آسمانها و زمین است و آنانکه نزد اویند [804]، سرکشى نمىکنند از عبادت او و مانده نمىشوند. ﴿19﴾تسبیح میگویند شب و روز، سستى نمىنمایند. ﴿20﴾آیا اینچنین خدایان گرفتهاند خدایان از امتعۀ زمین [805]که ایشان را (بعدِ موت) بازبرانگیزانند؟ [806]. ﴿21﴾اگر بودى در آسمان و زمین خدایانِ چند غیر خدا، هر دو تباه گشتندى. پاکى خداى راست خداوندِ عرش از آنچه صفت میکنند. ﴿22﴾پرسیده نمىشود از آنچه میکند و ایشان پرسیده میشوند. ﴿23﴾آیا معبودان گرفتهاند بجز خدا؟ بگو بیارید دلیل خود را. این است کتاب آنانکه با منند و این است کتاب آنانکه پیش از من بودند. بلکه اکثر ایشان نمىدانند حق را پس ایشان روگردانند. ﴿24﴾
﴿ وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۚ بَلۡ عِبَادٞ مُّكۡرَمُونَ ٢٦ لَا يَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَهُم بِأَمۡرِهِۦ يَعۡمَلُونَ ٢٧ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا يَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ وَهُم مِّنۡ خَشۡيَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ ٢٨ ۞وَمَن يَقُلۡ مِنۡهُمۡ إِنِّيٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ فَذَٰلِكَ نَجۡزِيهِ جَهَنَّمَۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٩ أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ كَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّۚ أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ ٣٠ وَجَعَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمۡ وَجَعَلۡنَا فِيهَا فِجَاجٗا سُبُلٗا لَّعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ ٣١ وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗاۖ وَهُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ ٣٢ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ ٣٣ وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَۖ أَفَإِيْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ ٣٤ كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۗ وَنَبۡلُوكُم بِٱلشَّرِّ وَٱلۡخَيۡرِ فِتۡنَةٗۖ وَإِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ ٣٥ ﴾
و نفرستادیم پیش از تو هیچ پیغمبرى الاّ وحى میفرستادیم به سوى او که نیست هیچ معبود بر حقّ، غیر من، پس پرستشِ من کنید. ﴿25﴾و گفتند فرزند گرفته است خدا، پاکى او راست. بلکه [آنانکه در حق ایشان این زعم دارند] بندگان گرامىاند. ﴿26﴾پیشدستى نمیکنند بر خدا به هیچ سخن و ایشان به فرمان وى کار میکنند. ﴿27﴾میداند آنچه در پیش روى ایشان است و آنچه پسِ پشت ایشان است و شفاعت نمىکنند، الاّ براى کسی که خدا خوشنود شده است و ایشان از ترس خدا مضطربانند. ﴿28﴾و هر که بگوید از ایشان که: من خدایم بجز اللّه، پس سزا دهیم او را دوزخ. همچنین سزا میدهیم ستمکاران را. ﴿29﴾آیا ندیدند کافران که آسمانها و زمین بسته بودند پس وا کردیم اینها را [807]و پیدا کردیم از آب هر چیز زنده را. آیا ایمان نمىآرند؟. ﴿30﴾و پیدا کردیم در زمین کوهها از براى احتراز از آنکه بجنباند ایشان را و پیداکردیم در آنجا گشاده راهها تا بُوَد که ایشان راه یابند. ﴿31﴾و ساختیم آسمان را سقفى نگاه داشته شده و ایشان از نشانههاى آسمان روگردانند. ﴿32﴾و اوست آن که آفرید شب و روز را و آفتاب و ماه را. هر یکى از ستارها در آسمانى شنا میکنند. ﴿33﴾و ندادیم هیچ آدمى را پیش از تو همیشه بودن. آیا اگر تو بمیرى ایشان همیشه باشندگانند؟. ﴿34﴾هر شخصى چشندۀ مرگ است. و مبتلا مىکنیم شما را به سختى و آسودگى به طریق امتحان و به سوى ما بازگردانیده شوید. ﴿35﴾
﴿وَإِذَا رَءَاكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي يَذۡكُرُ ءَالِهَتَكُمۡ وَهُم بِذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ هُمۡ كَٰفِرُونَ ٣٦ خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ مِنۡ عَجَلٖۚ سَأُوْرِيكُمۡ ءَايَٰتِي فَلَا تَسۡتَعۡجِلُونِ ٣٧ وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٣٨ لَوۡ يَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمۡ وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ ٣٩ بَلۡ تَأۡتِيهِم بَغۡتَةٗ فَتَبۡهَتُهُمۡ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ ٤٠ وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ ٤١ قُلۡ مَن يَكۡلَؤُكُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ مِنَ ٱلرَّحۡمَٰنِۚ بَلۡ هُمۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِم مُّعۡرِضُونَ ٤٢ أَمۡ لَهُمۡ ءَالِهَةٞ تَمۡنَعُهُم مِّن دُونِنَاۚ لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَ أَنفُسِهِمۡ وَلَا هُم مِّنَّا يُصۡحَبُونَ ٤٣ بَلۡ مَتَّعۡنَا هَٰٓؤُلَآءِ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ طَالَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۗ أَفَلَا يَرَوۡنَ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَآۚ أَفَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٤٤ ﴾
و چون ببینند تو را کافران نمىگیرند تو را مگر به تمسخر. [میگویند]: آیا این شخص یاد مىکند (یعنى به اهانت) معبودانِ شما را؟ و ایشان یاد خدا را منکرند. ﴿36﴾آفریده شد انسان از شتابى [808]. خواهیم نمود شما را نشانههای خویش، پس شتاب طلب مکنید از من. ﴿37﴾و میگویند: کى خواهد بود این وعده اگر راستگو هستید؟. ﴿38﴾اگر بدانند کافران صورت حال، آن وقت که باز نتوانند داشت از روى خویش آتش را و نه از پشت خویش و نه ایشان نصرت داده شوند، چنین نگفتندی. ﴿39﴾بلکه بیاید به ایشان قیامت، ناگهان، پس حیران گرداند ایشان را، پس نتوانند دفع کردنِ آن و نه ایشان مهلت داده شوند. ﴿40﴾و هرآیینه تمسخر کرده شده به پیغامبران پیش از تو، پس در گرفت به آنانکه تمسخر کردند از ایشان، آنچه به آن استهزا میکردند. ﴿41﴾بگو: که نگاهبانى میکند شما را به شب و روز از عقوبت خدا؟ بلکه ایشان از یاد پروردگار خویش روگردانند. ﴿42﴾آیا ایشان را معبودانند [غیر ما] که نگاه میدارند ایشان را از مصایب؟ نمىتوانند نصرت دادن خویش را و نه ایشان از عقوبت ما به جمعیت خود محفوظ مانند. ﴿43﴾بلکه بهرهمند ساختهایم ایشان را و پدران ایشان را تا وقتکه دراز شد بر ایشان مدّت عمر. آیا نمىبینند که ما در گرفت مىکنیم زمین [دار الحرب] را، میکاهیم آن را از جوانب آن. آیا ایشان غلبه کنندگانند؟ [809]. ﴿44﴾
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أُنذِرُكُم بِٱلۡوَحۡيِۚ وَلَا يَسۡمَعُ ٱلصُّمُّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا مَا يُنذَرُونَ ٤٥ وَلَئِن مَّسَّتۡهُمۡ نَفۡحَةٞ مِّنۡ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٤٦ وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ ٤٧وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ٱلۡفُرۡقَانَ وَضِيَآءٗ وَذِكۡرٗا لِّلۡمُتَّقِينَ ٤٨ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ وَهُم مِّنَ ٱلسَّاعَةِ مُشۡفِقُونَ ٤٩ وَهَٰذَا ذِكۡرٞ مُّبَارَكٌ أَنزَلۡنَٰهُۚ أَفَأَنتُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ ٥٠ ۞وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَآ إِبۡرَٰهِيمَ رُشۡدَهُۥ مِن قَبۡلُ وَكُنَّا بِهِۦ عَٰلِمِينَ ٥١ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَا هَٰذِهِ ٱلتَّمَاثِيلُ ٱلَّتِيٓ أَنتُمۡ لَهَا عَٰكِفُونَ ٥٢ قَالُواْ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا لَهَا عَٰبِدِينَ ٥٣ قَالَ لَقَدۡ كُنتُمۡ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُمۡ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٥٤ قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا بِٱلۡحَقِّ أَمۡ أَنتَ مِنَ ٱللَّٰعِبِينَ ٥٥ قَالَ بَل رَّبُّكُمۡ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا۠ عَلَىٰ ذَٰلِكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٥٦ وَتَٱللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصۡنَٰمَكُم بَعۡدَ أَن تُوَلُّواْ مُدۡبِرِينَ ٥٧ ﴾
بگو: جز این نیست که میترسانم شما را [به مضمون] به وحى. و نمىشنوند کران آواز خواندن را، چون ترسانیده میشوند. ﴿45﴾و اگر رسد به ایشان اندکى از عقوبت پروردگار ت، هرآیینه گویند: اى واى ما را! هرآیینه ما بودیم ستمکار .﴿46﴾و در میان نهیم ترازوى عدل را روز قیامت، پس ستم کرده نشود بر هیچ کس هیچ شیءِ. و اگر باشد عمل، هم سنگ دانۀ سپندان، حاضر کنیم آن را و حساب کننده بسایم. ﴿47﴾و هرآیینه دادیم موسى و هارون را کتاب فیصله کننده و روشنى و پندى پرهیزکاران را. ﴿48﴾آنانکه مىترسند از پروردگار خویش غایبانه و ایشان از قیامت ترسندگانند. ﴿49﴾و این قرآن پندى هست با برکت، فروفرستادیم آن را. آیا شما به آن منکرید؟. ﴿50﴾و هرآیینه دادیم ابراهیم را راهیابىِ او پیش از این و بودیم به احوالِ او دانا. ﴿51﴾چون گفت پدر خود را و قوم خود را: چیست این صورتها که شما بر آن مجاورت دارید؟. ﴿52﴾گفتند: یافتیم پدرانِ خود را آنها را پرستنده! . ﴿53﴾گفت: هرآیینه بودید شما و پدرانِ شما در گمراهىای ظاهر. ﴿54﴾گفتند: آیا آوردى به ما سخن راست را یا تو از بازى کنندگانى؟. ﴿55﴾گفت: بلکه پروردگار شما، خداوند آسمانها و زمین است، آنکه آفرید اینها را و من بر این سخن از گواهانم. ﴿56﴾و قسم به خدا! که البته بدسگالى کنم بتانِ شما را بعد از آنکه روبگردانید پشت داده. ﴿57﴾
﴿فَجَعَلَهُمۡ جُذَٰذًا إِلَّا كَبِيرٗا لَّهُمۡ لَعَلَّهُمۡ إِلَيۡهِ يَرۡجِعُونَ ٥٨ قَالُواْ مَن فَعَلَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَآ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥٩ قَالُواْ سَمِعۡنَا فَتٗى يَذۡكُرُهُمۡ يُقَالُ لَهُۥٓ إِبۡرَٰهِيمُ ٦٠ قَالُواْ فَأۡتُواْ بِهِۦ عَلَىٰٓ أَعۡيُنِ ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡهَدُونَ ٦١ قَالُوٓاْ ءَأَنتَ فَعَلۡتَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَا يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ ٦٢ قَالَ بَلۡ فَعَلَهُۥ كَبِيرُهُمۡ هَٰذَا فَسَۡٔلُوهُمۡ إِن كَانُواْ يَنطِقُونَ ٦٣ فَرَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ فَقَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ أَنتُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٦٤ ثُمَّ نُكِسُواْ عَلَىٰ رُءُوسِهِمۡ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا هَٰٓؤُلَآءِ يَنطِقُونَ ٦٥قَالَ أَفَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمۡ شَيۡٔٗا وَلَا يَضُرُّكُمۡ ٦٦ أُفّٖ لَّكُمۡ وَلِمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٧ قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَكُمۡ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ ٦٨ قُلۡنَا يَٰنَارُ كُونِي بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ ٦٩ وَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَخۡسَرِينَ ٧٠ وَنَجَّيۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا لِلۡعَٰلَمِينَ ٧١ وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ نَافِلَةٗۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا صَٰلِحِينَ ٧٢ ﴾
پس ساخت آنها را ریزه ریزه مگر بت بزرگ را از ایشان. تا بود که به سوى او ایشان بازگردند. ﴿58﴾گفتند: که کرده است این کار به خدایانِ ما؟ هرآیینه وى از ستمکاران است [به جماعت] . ﴿59﴾گفتند: شنیدیم از جوانى که ذکر بتان میکرد (یعنى عیب میکرد)، گفته میشود او را ابراهیم. ﴿60﴾گفتند: بیارید او را به حضور چشم مردمان تا بود که ایشان گواهى دهند. ﴿61﴾گفتند: آیا تو کردى این کار به خدایان ما اى ابراهیم؟!. ﴿62﴾گفت: بلکه کرده است آن را این بت بزرگ ایشان! پس سؤال کنید از بتان اگر سخن میگویند. ﴿63﴾پس رجوع کردند به خویشتن، پس گفتند با یکدیگر هرآیینه شمایید ستمکار. ﴿64﴾پس نگونسار شدند بر سر خویش [و این کنایت است از ملزم شدن]، هرآیینه تو میدانى که ایشان سخن نمیگویند. ﴿65﴾گفت: آیا عبادت میکنید بجز خدا چیزی راکه هیچ نفع نمىرساند به شما و زیان نکند شما را؟. ﴿66﴾ناخوشى است به شما و به آنچه میپرستید بجز خدا. آیا نمىفهمید؟. ﴿67﴾با یکدیگر گفتند: که بسوزانید او را و نصرت دهید خدایان خود را اگر کنندهاید [810]. ﴿68﴾گفتیم: اى آتش! سرد شو و سلامتی باش بر ابراهیم. ﴿69﴾و خواستند به او فریب کردن، پس ساختیم ایشان را زیانکارتر. ﴿70﴾و برهانیدیم ابراهیم را و لوط را به سوى زمینى که برکت نهادیم در آن عالَمها را [811]. ﴿71﴾و عطا کردیم او را اسحق و عطا کردیم یعقوب که نبیرۀ ابراهیم بود و هر یکى را ساختیم نیکوکار. ﴿72﴾
﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَإِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءَ ٱلزَّكَوٰةِۖ وَكَانُواْ لَنَا عَٰبِدِينَ ٧٣ وَلُوطًا ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَعِلۡمٗا وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِي كَانَت تَّعۡمَلُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَٰسِقِينَ ٧٤ وَأَدۡخَلۡنَٰهُ فِي رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٧٥ وَنُوحًا إِذۡ نَادَىٰ مِن قَبۡلُ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ ٧٦ وَنَصَرۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٧٧ وَدَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ إِذۡ يَحۡكُمَانِ فِي ٱلۡحَرۡثِ إِذۡ نَفَشَتۡ فِيهِ غَنَمُ ٱلۡقَوۡمِ وَكُنَّا لِحُكۡمِهِمۡ شَٰهِدِينَ ٧٨ فَفَهَّمۡنَٰهَا سُلَيۡمَٰنَۚ وَكُلًّا ءَاتَيۡنَا حُكۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَسَخَّرۡنَا مَعَ دَاوُۥدَ ٱلۡجِبَالَ يُسَبِّحۡنَ وَٱلطَّيۡرَۚ وَكُنَّا فَٰعِلِينَ ٧٩وَعَلَّمۡنَٰهُ صَنۡعَةَ لَبُوسٖ لَّكُمۡ لِتُحۡصِنَكُم مِّنۢ بَأۡسِكُمۡۖ فَهَلۡ أَنتُمۡ شَٰكِرُونَ ٨٠ وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ عَاصِفَةٗ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦٓ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَاۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيۡءٍ عَٰلِمِينَ ٨١﴾
و پیشوا گردانیدیم ایشان را، راه مىنمودند به فرمان ما و وحى فرستادیم به سوى ایشان کردنِ نیکوییها و برپا داشتن نماز و دادن زکات و بودند ما را عبادت کنندگان. ﴿73﴾و لوط را دادیم حکمت و علم و برهانیدیم او را از دیهى که میکرد کارهایى ناپاک. هرآیینه ایشان بودند قوم بد گنهکار. ﴿74﴾و درآوردیم او را به رحمت خویش. هرآیینه وى بود از شایسته کاران. ﴿75﴾و یاد کن نوح را چون نداکرد پیش از این، پس قبول کردیم دعاى او را. پس خلاص کردیم او را و کسانِ او را از اندوه بزرگ. ﴿76﴾و نصرت دادیم او را بر قومی که دروغ شمردند آیاتِ ما را. هرآیینه ایشان بودند گروهى بد، پس غرق کردیم ایشان را همه یکجا. ﴿77﴾و یاد کن داود و سلیمان را چون حکم کردند در باب زراعت، چون به وقت شب چرا کرد در آن گوسفندان گروهى و بودیم بر حکم ایشان حاضر [812]. ﴿78﴾پس فهمانیدیم طریق فیصل کردن خصومت، سلیمان را و هر یکى را داده بودیم حکمت و دانش و مُسَخَّر گردانیدیم با داود کوهها راکه با او تسبیح میکردند و مرغان را نیز مُسَخَّر ساختیم و ما بودیم کننده. ﴿79﴾و بیاموختیم او را ساختن لباسى برای شماکه نگاه دارد شما را از ضرر کارزار شما [813]پس آیا هستید شکر کننده؟. ﴿80﴾و مُسَخَّر ساختیم براى سلیمان بادِ تند و زنده، میرفت به فرمان وى به سوى زمین که برکت نهادیم در آن (یعنى شام) و بودیم به هر چیز دانا. ﴿81﴾
﴿وَمِنَ ٱلشَّيَٰطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُۥ وَيَعۡمَلُونَ عَمَلٗا دُونَ ذَٰلِكَۖ وَكُنَّا لَهُمۡ حَٰفِظِينَ ٨٢ ۞وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَكَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِينَ ٨٤ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِدۡرِيسَ وَذَا ٱلۡكِفۡلِۖ كُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰبِرِينَ ٨٥ وَأَدۡخَلۡنَٰهُمۡ فِي رَحۡمَتِنَآۖ إِنَّهُم مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٨٦ وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَيۡهِ فَنَادَىٰ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَكَذَٰلِكَ نُۨجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٨٨ وَزَكَرِيَّآ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ رَبِّ لَا تَذَرۡنِي فَرۡدٗا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٨٩ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ يَحۡيَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠ ﴾
و مُسَخَّر ساختیم از دیوان جماعتی راکه غواصى میکردند براى وى و میکردند کارى غیر آن. نیز بودیم ایشان را نگاه دارنده. ﴿82﴾و یاد کن ایوب را چون نداکرد به جناب پروردگار خویش به آنکه مرا رسیده است رنج و تو مهربانترین مهربانى. ﴿83﴾پس قبول کردیم دعاى او را، پس دور ساختیم آنچه با وى بود از رنج و عطا کردیم او را فرزندانِ او. و مانند ایشان همراه ایشان به سبب مهربانى از نزدیک خویش و تا پندى بود عبادت کنندگان را. ﴿84﴾و یاد کن اسمعیل و ادریس را و ذوالکفل را. هر یکى از صبر کنندگان بود. ﴿85﴾و درآوردیم ایشان را در رحمت خود. هرآیینه ایشان از نیکوکاران بودند. ﴿86﴾و یاد کن ذو النون را چون رفت خشم خورده [814]، پس گمان کرد که تنگ نگیریم بر وى [815]، پس ندا کرد در تاریکیها به آنکه: هیچ معبود به حق نیست غیر تو، پاکی توراست. هرآیینه من بودم از ستمکاران. ﴿87﴾پس قبول کردیم دعاى او را و نجات دادیمش از غم و همچنین نجات میدهیم مسلمانان را. ﴿88﴾و یادکن زکریا را چون ندا کرد به جناب پروردگار خود: اى پروردگار من! مگذار مرا تنها و تو بهترین وارثانى. ﴿89﴾پس قبول کردیم دعای او را و بخشیدم او را یحیى و نیکو ساختیم براى او زن او را. هرآیینه این پیغامبران شتابى میکردند در در نیکیها و مىخواندند ما را به توقع و خوف و بودند برای ما نیازمند. ﴿90﴾
﴿وَٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلۡنَٰهَا وَٱبۡنَهَآ ءَايَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ٩١ إِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَأَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُونِ ٩٢ وَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡۖ كُلٌّ إِلَيۡنَا رَٰجِعُونَ ٩٣ فَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا كُفۡرَانَ لِسَعۡيِهِۦ وَإِنَّا لَهُۥ كَٰتِبُونَ ٩٤ وَحَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآ أَنَّهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ ٩٥ حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ يَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٖ يَنسِلُونَ ٩٦ وَٱقۡتَرَبَ ٱلۡوَعۡدُ ٱلۡحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَٰخِصَةٌ أَبۡصَٰرُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَٰوَيۡلَنَا قَدۡ كُنَّا فِي غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا بَلۡ كُنَّا ظَٰلِمِينَ ٩٧ إِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ ٩٨ لَوۡ كَانَ هَٰٓؤُلَآءِ ءَالِهَةٗ مَّا وَرَدُوهَاۖ وَكُلّٞ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٩٩ لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَهُمۡ فِيهَا لَا يَسۡمَعُونَ ١٠٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ ١٠١ ﴾
و یاد کن زنى راکه به عفت نگه داشت شرمگاه خود را، پس دمیدیم در آن روح خود را و ساختیم او را و پسرِ او را نشانهای براى عالمها. ﴿91﴾گفتیم: هرآیینه این است ملّت شما ملّت یکتا، و من پروردگار شمایم. پس عبادتِ من کنید [816]. ﴿92﴾و متفرق شدند امّتها در کار خود [817]در میان خویش. هر یک به سوى ما رجوع کنندگانند. ﴿93﴾پس هر که بکند از جنس کارهاى شایسته و او مؤمن باشد، پس ناقبولى نبود سعى او را. و هرآیینه براى او مىنویسیم. ﴿94﴾و محال است بر هر دیهى که هلاک کردیم او را آنکه بازگردند (یعنى به دنیا) . ﴿95﴾تا وقتى که گشاده شود قید یأجوج و مأجوج و ایشان از هر بلندى بشتابند. ﴿96﴾و نزدیک برسد وعدۀ راست. پس ناگهان حال این است، بالا دوخته شود چشم کافران. گویند: وای بر ما! هرآیینه در غفلت بودیم از این حال، بلکه بودیم ستمکار. ﴿97﴾هرآیینه شما و آنچه مىپرستید بجز خدا (یعنى بتان) آتش انگیز دوزخ باشید. شما بر وى حاضر شوید. ﴿98﴾اگر مىبودند اینها خدایان، حاضر نمىگشتند بر دوزخ. و همۀ ایشان آنجا جاویدان باشند. ﴿99﴾ایشان را آنجا ناله باشد و ایشان آنجا هیچ نشنوند. ﴿100﴾هرآیینه آنانکه سابقاً مقرر شد براى ایشان از جانب ما نیکویى، این جماعت از دوزخ دور کرده شوند. ﴿101﴾
﴿لَا يَسۡمَعُونَ حَسِيسَهَاۖ وَهُمۡ فِي مَا ٱشۡتَهَتۡ أَنفُسُهُمۡ خَٰلِدُونَ ١٠٢ لَا يَحۡزُنُهُمُ ٱلۡفَزَعُ ٱلۡأَكۡبَرُ وَتَتَلَقَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ هَٰذَا يَوۡمُكُمُ ٱلَّذِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ ١٠٣ يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَآءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِۚ كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَيۡنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ ١٠٤وَلَقَدۡ كَتَبۡنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّكۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّٰلِحُونَ ١٠٥ إِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَٰغٗا لِّقَوۡمٍ عَٰبِدِينَ ١٠٦ وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧ قُلۡ إِنَّمَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٨ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ ءَاذَنتُكُمۡ عَلَىٰ سَوَآءٖۖ وَإِنۡ أَدۡرِيٓ أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٞ مَّا تُوعَدُونَ ١٠٩ إِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَيَعۡلَمُ مَا تَكۡتُمُونَ ١١٠ وَإِنۡ أَدۡرِي لَعَلَّهُۥ فِتۡنَةٞ لَّكُمۡ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ ١١١ قَٰلَ رَبِّ ٱحۡكُم بِٱلۡحَقِّۗ وَرَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ ١١٢﴾
نشنوند آواز دوزخ را و ایشان در آنچه خواهد نفس ایشان، جاویدانند. ﴿102﴾اندوهگین نسازد ایشان را آن ترس بزرگ و پیش آیند ایشان را فرشتگان. گویند: این است آن روز که شما را وعده داده مىشد. ﴿103﴾روزی که پیچیم آسمان را مانند پیچیدن طومار وقت نوشتن، نامهها را. چنانکه آغازیدیم اوّل آفرینش را، دیگر باره کنیم آفرینش. وعدۀ لازم بر ما. هرآیینه ما کنندهایم. ﴿104﴾و هرآیینه نوشتیم در زبور بعد از تورات که زمین، وارث آن شوند بندگانِ شایستۀ ما [818]. ﴿105﴾هرآیینه در آنچه گفته شد، کفایت است گروه عابدان را. ﴿106﴾و نفرستادیم تو را مگر از روى مهربانى بر عالمها. ﴿107﴾بگو جز این نیست که وحى فرستاده میشود به سوى من که معبود شما خدای یکتا است. پس آیا گردن نهنده هستید؟. ﴿108﴾پس اگر اعراض کنند، پس بگو: خبردار ساختم شما را بر وجهى که همه برابر باشید. و نمیدانم که نزدیک است یا دور است، آنچه وعده داده میشوید. ﴿109﴾هرآیینه خدا میداند آشکار را از سخن و میداند آنچه پنهان میکنید. ﴿110﴾و نمىدانم شاید تأخیر موعود، ابتلا باشد شما را و بهرهمندى باشد تا مدتى. ﴿111﴾پیغامبر گفت: اى پروردگار من! حکم کن به راستى. و پروردگار ما بخشاینده است، از وى مدد طلب کرده میشود بر آنچه بیان مىکنید. ﴿112﴾
[800] مترجم گوید: مراد از نشانۀ عقوبت عام میداشتند مثل قوم نوح و صرصر قوم هود، والله اعلم. [801] یعنی به غمخوارگی قوم احوال شما پرسند. [802] یعنی زن و فرزند. [803] یعنی مجرد میبودند و این مناقصه لطیفه است. حاصل آنکه در رسل، این استبعاد جاری نیست که چرا آدمی رسول باشد بلکه آن را در تنزیه از زن و فرزند میتوان تقریر کرد که اگر خدا را زن و فرزند میبودند، مجرد و واجبالوجود، جامع اوصاف کمال میبودند، والله اعلم. [804] یعنی ملأ اعلی. [805] یعنی از ذهب و فضه. [806] مراد ازین کلام، ردست بر عبادت اصنام. [807] مترجم گوید: واکردن آسمانها، نازل کردن مَطَر است و واکردن زمین، رویانیدن گیاه از وی. [808] این کنایت است از غلبۀ استعجال بر آدمی، والله اعلم. [809] یعنی به اسلام اسلم و غفار پیش از هجرت. [810] القصه در آتش انداختند. [811] یعنی سرزمین شام. [812] یعنی گوسفندانِ قومی در زراعت قومی دیگر به وقب شب درآمدند و چرا کردن. علیه السلام، حکم کرد به دادن گوسفندانِ، عوض زراعت. سلیمان حکم کرد این قوم را به اصلاح زراعت و آن قوم را به انتفاع از شیر غنم تا وقتی که زراعت به حال خود رسد. حکم سلیمان اصوب بود، الله اعلم. [813] یعنی ساختن زره. [814] یعنی بر قوم خود به غیر اذن الهی، الله اعلم. [815] القصه حوت او را به حلق درکشید. [816] یعنی اصل دین، واحد است و اختلاف، در فروع میباشد. [817] یعنی در اصل دین. [818] یعنی در آخر زمان پیغامبری مبعوث شود و امت او بر هر زمین غالب شود، والله اعلم.