سُورَةُ القَمَرِ
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١ وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢ وَكَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَكُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ ٤ حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥ فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ ٦﴾
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
نزدیک آمد قیامت و بشکافت ماه [1104]. ﴿1﴾و اگر [کافران] ببینند نشانهای، اعراض کنند و گویند: سحری است قوى. ﴿2﴾و دروغ شمردند و پیروىِ خواهش خود کردند و هر چیز در وقت خود قرار گرفته است. ﴿3﴾و هرآیینه آمده است بدیشان از خبرها آنچه در آن پند است. ﴿4﴾و آمده است دانش تمام. پس فایده نمىدهد ترسانیدنها. ﴿5﴾پس اعراض کن از ایشان آن روزی که بخواند خواننده به سوى چیزى ناخوش، نیایش. ﴿6﴾
﴿ خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧ مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ ٨ ۞كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣ تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ ١٤ وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ١٥ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ١٦ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ١٧ كَذَّبَتۡ عَادٞ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ١٨ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩ تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ٢١ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٢٢ كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣ فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤ أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥ سَيَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡكَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦ إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧﴾
ظاهر شده باشد بر چشم ایشان، برآیند آن روز از قبور، گویا ایشان ملخ پراکندهاند. ﴿7﴾شتابکنان به سوى آن خواننده. گویند کافران: این روزیست دشوار. ﴿8﴾دروغ شمردند پیش از ایشان قوم نوح، پس دروغ داشتند بندۀ ما را و گفتند: دیوانه است و با او سخن درشت گفته. ﴿9﴾پس دعا کرد به جناب پروردگار خود که من مغلوب شدهام پس انتقام بکش. ﴿10﴾پس بگشادیم درهاى آسمان را به آب بسیار ریزنده. ﴿11﴾و روان کردم از زمین چشمهها، پس جمع شد آب از هر جانب بنابر کارى که مقدر شده بود [1105]. ﴿12﴾و سوار کردم نوح را بر کشتى خداوند تختهها و میخها. ﴿13﴾میرفت به حضور چشم ما به جهت انتقام براى کسی که باور نداشته بودند او را [1106]. ﴿14﴾و هرآیینه گذاشتیم این عقوبت را نشانهای پس آیا هیچ پندپذیرنده است؟. ﴿15﴾پس چگونه بود عقوبت من و ترسانیدنهاى من؟. ﴿16﴾و هرآیینه آسان کردیم قرآن را تا پند گیرند. پس آیا هیچ پند پذیرنده است؟. ﴿17﴾دروغ شمردند قوم عاد. پس چگونه بود عذاب من و ترسانیدنهاى من؟. ﴿18﴾هرآیینه ما فرستادیم بر ایشان باد تند را در روز شوم به غایت سخت. ﴿19﴾بر میکند مردمان را گویا ایشان تنههاى درخت خرمای از بیخ برکندهاند. ﴿20﴾پس چگونه بود عقوبت من و ترسانیدنهاى من؟. ﴿21﴾و هرآیینه آسان کرده قرآن را تا پند گیرند. پس آیا هیچ پندپذیرندهای است؟. ﴿22﴾دروغ شمردند قوم ثمود ترسانندگان را. ﴿23﴾پس گفتند: آیا یک آدمى را از قوم خویش پیروى کنیم؟ هرآیینه ما آنگاه در گمراهى و دیوانگى باشیم. ﴿24﴾آیا نازل کرده شد بر وى وحى از میان ما؟ [نى!] بلکه او دروغگویى خودپسند است. ﴿25﴾خواهند دانست فردا کیست دروغگوى خودپسند. ﴿26﴾هرآیینه خواهیم فرستاد ماده شتر را به جهت آزمایشى، ایشان را، پس اى صالح! منتظر ایشان باش و صبر پیش گیر. ﴿27﴾
﴿ وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡۖ كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨ فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٠ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٣٢ كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّيۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤ نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَن شَكَرَ ٣٥ وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦ وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَيۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٧ وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٩ وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٤٠ وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِيزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢ أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ ٤٣ أَمۡ يَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِيعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤ سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَيُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥ بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦ إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧ يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨ إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ كَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠ وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٥١ وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ ٥٢ وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣ إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤ فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥ ﴾
خبردار کن ایشان را که آب مقسوم است در میان ایشان، به هر یک حصّهای از آب حاضر شود ﴿28﴾پس آواز دادند یار خود را، پس دستدرازى کرد و مجروح ساخت ﴿29﴾پس چگونه بود عقوبت من و ترسانیدنهاى من؟ ﴿30﴾هرآیینه ما فرستادیم بر ایشان یک نعره، پس شدند مانند حظیرۀ [1107]در هم شکسته که حظیره سازند آن را بنا کرده باشد ﴿31﴾و هرآیینه آسان ساختیم قرآن را براى آنکه پند گیرند. پس آیا هیچ پند گیرنده هست؟. ﴿32﴾دروغى شمردند قوم لوط ترسانندگان را. ﴿33﴾هرآیینه ما فرستادیم بر ایشان باد سنگبار، مگر اهل خانۀ لوط که خلاص ساختیم ایشان را وقت سحر. ﴿34﴾به مهربانى از نزدیک خویش. همچنین جزا میدهیم هر که را که شکرگزارى کرد. ﴿35﴾و هرآیینه لوط ترسانیده بود ایشان را از عقوبت ما، پس مکابره کردند در آن ترسانیدنها. ﴿36﴾و هرآیینه سخن گفتند تا غفلت دهند لوط را از حفظ مهمانان او، پس محو کردیم چشم ایشان را. [پس گفتیم]: بچشید عذاب مرا و ترسانیدنهای مرا. ﴿37﴾و هرآیینه غارت کرد ایشان را یک پگاه عقوبتى جاىگیرنده. ﴿38﴾[پس گفتیم]: بچشید عذاب مرا و ترسانیدنهای مرا. ﴿39﴾و هرآیینه آسان ساختیم قرآن را براى آنکه پندگیرند. پس آیا هیچ پندگیرنده است؟. ﴿40﴾و هرآیینه آمدند خویشاوندان فرعون را ترسانندگان. ﴿41﴾دروغى شمردند نشانههاى ما را، همۀ آنها. پس در گرفتیم ایشان را مانند در گرفتن غالب قوى. ﴿42﴾آیا کافران شما [اى قریش] بهتراند از این جماعتها یا شما را حکم خلاصى است در کتابهاى پیشین؟. ﴿43﴾آیا میگویند: ما جماعتى انتقام کنندهایم؟. ﴿44﴾شکست داده خواهد شد این جماعت را و بگردانند ایشان پشت. ﴿45﴾بلکه قیامت وعدهگاه ایشان است و قیامت سختتر و تلختر است. ﴿46﴾هرآیینه گناهکاران در گمراهى و جهالتند. ﴿47﴾[یاد کن] روزی که کشیده شود ایشان را در دوزخ بر روى ایشان. [گوییم]: بچشید دست رسانیدن دوزخ را. ﴿48﴾هرآیینه ما هر چیز را پیدا کردیم به اندازۀ مقرّر. ﴿49﴾و نیست حکم ما مگر یک کلمه، مانند گردانیدن چشم [1108]. ﴿50﴾و هرآیینه هلاک ساختیم امثال شما را، پس آیا هیچ پندگیرندهای هست؟. ﴿51﴾و هر چیزى که کردهاند مکتوب است در نامۀ اعمال. ﴿52﴾و هر خُورد و بزرگ نوشته شده است [1109]. ﴿53﴾هرآیینه پرهیزگاران در بوستانها و چشمهها باشند. ﴿54﴾هرآیینه متقیان در مجلس راستى باشند نزدیک پادشاه توانا. ﴿55﴾
[1103] یعنی سنگباران کرد. [1104] اشارت است به آن قصه که کافران از حضرت پیغامبرجمعجزه طلب کردند. خدای تعالی ماه را دو قطعه ساخت، یکی بر کوه ابوقبیس و دیگر بر کوهی قیقعان، والله اعلمُ. [1105] یعنی هلاک قوم او. [1106] یعنی برای انتقام خصومت کنان. [1107] مترجم گوید: حظیره، احاطه است که از شاخهای خشک و خار برای گوسفند بنا کنند و آن به مرور زمان پایمال مواشی میگردد. خدای تعالی به آن پایمال شده تشبیه داد.