سُورَةُ الفَتۡحِ
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا ١ لِّيَغۡفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكَ وَيَهۡدِيَكَ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ٢ وَيَنصُرَكَ ٱللَّهُ نَصۡرًا عَزِيزًا ٣ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لِيَزۡدَادُوٓاْ إِيمَٰنٗا مَّعَ إِيمَٰنِهِمۡۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا ٤ لِّيُدۡخِلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عِندَ ٱللَّهِ فَوۡزًا عَظِيمٗا ٥ وَيُعَذِّبَ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ وَٱلۡمُشۡرِكَٰتِ ٱلظَّآنِّينَ بِٱللَّهِ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِۚ عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۖ وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ وَلَعَنَهُمۡ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرٗا ٦ وَلِلَّهِ جُنُودُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ٧ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا ٨ لِّتُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُۚ وَتُسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا ٩
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
هرآیینه ما حکم کردیم براى تو به فتح ظاهر [1062]. ﴿1﴾عاقبت فتح آن است که بیامرزد تو را خدا، آنچه که سابق گذشت از گناه تو و آنچه پس ماند و تمام کند نعمت خود را بر تو و بنماید تو را راه راست. ﴿2﴾و تا نصرت دهد تو را خدا به نصرت قوى. ﴿3﴾اوست آن که فرود آورده اطمینان را بر دل مسلمانان تا زیاده شود ایمان ایشان با ایمان سابق ایشان و خداى راست لشکر آسمانها و زمین و هست خدا دانا با حکمت. ﴿4﴾عاقبت نزول سکینه آن است که در آرد مردان مسلمانان را و زنان مسلمانان را به بوستانها میرود زیر آن جویها جاویدان آنجا و زایل کند از ایشان جرمهاى ایشان را و هست این مقدمه، نزدیک خدا فیروزى بزرگ. ﴿5﴾تا عذاب کند مردان منافق را و زنان منافق را و مردان شرک آرنده را و زنان شرک آرنده را که گمان کنندهاند بر خدا گمان بد. بر ایشان باد مصیبت بد و به خشم آمد خدا بر ایشان و لعنت کرد ایشان را و آماده ساخت براى ایشان دوزخ را و بدجایی است دوزخ. ﴿6﴾و خداى راست لشکر آسمانها و زمین و هست خدا غالب با حکمت. ﴿7﴾هرآیینه ما فرستادیم تو را اظهار حق کننده و بشارت دهنده و ترساننده. ﴿8﴾تا ایمان آرید اى مسلمانان به خدا و و به رسول او و تا نصرت دهید دین خدا را و بزرگى اعتقاد کنید او را و به پاکى یاد کنید او را بامداد و پگاه. ﴿9﴾
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ يَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَيۡدِيهِمۡۚ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِمَا عَٰهَدَ عَلَيۡهُ ٱللَّهَ فَسَيُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا ١٠ إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ يَدُ ٱللَّهِ فَوۡقَ أَي سَيَقُولُ لَكَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ شَغَلَتۡنَآ أَمۡوَٰلُنَا وَأَهۡلُونَا فَٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَاۚ يَقُولُونَ بِأَلۡسِنَتِهِم مَّا لَيۡسَ فِي قُلُوبِهِمۡۚ قُلۡ فَمَن يَمۡلِكُ لَكُم مِّنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔا إِنۡ أَرَادَ بِكُمۡ ضَرًّا أَوۡ أَرَادَ بِكُمۡ نَفۡعَۢاۚ بَلۡ كَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرَۢا ١١ بَلۡ ظَنَنتُمۡ أَن لَّن يَنقَلِبَ ٱلرَّسُولُ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِلَىٰٓ أَهۡلِيهِمۡ أَبَدٗا وَزُيِّنَ ذَٰلِكَ فِي قُلُوبِكُمۡ وَظَنَنتُمۡ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِ وَكُنتُمۡ قَوۡمَۢا بُورٗا ١٢ وَمَن لَّمۡ يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ فَإِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَعِيرٗا ١٣ وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ يَغۡفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَآءُۚ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ١٤ سَيَقُولُ ٱلۡمُخَلَّفُونَ إِذَا ٱنطَلَقۡتُمۡ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأۡخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعۡكُمۡۖ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُواْ كَلَٰمَ ٱللَّهِۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَٰلِكُمۡ قَالَ ٱللَّهُ مِن قَبۡلُۖ فَسَيَقُولُونَ بَلۡ تَحۡسُدُونَنَاۚ بَلۡ كَانُواْ لَا يَفۡقَهُونَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٥ ﴾
هرآیینه آنانکه بیعت میکنند با تو جز این نیست که بیعت میکنند با خدا. دست خدا است بالاى دست ایشان، پس هر که عهد بشکند پس جز این نیست که مىشکند به ضرر نفس خود و هر که تمام کند آنچه بر آن با خدا عهد کرده است، خواهد داد او را مزد بزرگ. ﴿10﴾خواهند گفت با تو پس گذاشتگان از اعراب: [1063]مشغول کرد ما را اموال ما و فرزندان ما، پس طلب آمرزش کن براى ما میگویند به زبان خود آنچه نیست در دل ایشان بگو: که مىتواند براى شما از خدا چیزى اگر خواهد زیان رسانیدن به شما یا خواهد در حق شما سود دادن؟ بلکه هست خدا به آنچه میکنید خبردار. ﴿11﴾[نی!] بلکه ظن کردید که بازنخواهد گشت پیغامبر و مسلمانان به سوى اهل خانۀ خویش هرگز و آراسته شد این ظن در دل شما و ظن کردید ظن بد و گشتید قومى هلاک شده. ﴿12﴾و هر که ایمان نیاورد به خدا و پیغامبر او پس هرآیینه ما آماده کردیم براى این کافران آتش را. ﴿13﴾و خدای راست پادشاهى آسمانها و زمین مىآمرزد هر که را خواهد و عذاب میکند هر که را خواهد و هست خدا آمرزگار مهربان. ﴿14﴾خواهند گفت با تو پس گذاشتگان وقتى که روانه شوید به سوى غنیمتها [1064]تا به دست آرید آن را: بگذارید ما را تا از پى شما رویم میخواهند که مخالفت کنند وعدۀ خدا را. بگو: پیروى ما نخواهید کرد همچنین فرموده است خدا پیش از این پس خواهند گفت: [نى]، بلکه حسد میکنید با ما بلکه همیشه فهم نمیکردند مگر اندکى. ﴿15﴾
﴿ قُل لِّلۡمُخَلَّفِينَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ سَتُدۡعَوۡنَ إِلَىٰ قَوۡمٍ أُوْلِي بَأۡسٖ شَدِيدٖ تُقَٰتِلُونَهُمۡ أَوۡ يُسۡلِمُونَۖ فَإِن تُطِيعُواْ يُؤۡتِكُمُ ٱللَّهُ أَجۡرًا حَسَنٗاۖ وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ كَمَا تَوَلَّيۡتُم مِّن قَبۡلُ يُعَذِّبۡكُمۡ عَذَابًا أَلِيمٗا ١٦ لَّيۡسَ عَلَى ٱلۡأَعۡمَىٰ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡأَعۡرَجِ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرِيضِ حَرَجٞۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ يُدۡخِلۡهُ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَمَن يَتَوَلَّ يُعَذِّبۡهُ عَذَابًا أَلِيمٗا ١٧ ۞لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا ١٨ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةٗ يَأۡخُذُونَهَاۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٩ وَعَدَكُمُ ٱللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةٗ تَأۡخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمۡ هَٰذِهِۦ وَكَفَّ أَيۡدِيَ ٱلنَّاسِ عَنكُمۡ وَلِتَكُونَ ءَايَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَيَهۡدِيَكُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ٢٠ وَأُخۡرَىٰ لَمۡ تَقۡدِرُواْ عَلَيۡهَا قَدۡ أَحَاطَ ٱللَّهُ بِهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٗا ٢١ وَلَوۡ قَٰتَلَكُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوَلَّوُاْ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا ٢٢ سُنَّةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا ٢٣ ﴾
بگو: [یا محمد] پس گذاشتگان را از اعراب که شما خوانده خواهید شد به سوى کارزار قومى، خداوند کارزار سخت [1065]که جنگ کنید با ایشان یا آنکه مسلمان شوند. پس اگر فرمانبردارى کنید بدهد خدا شما را مزد نیک و اگر روى گردان شوید چنانکه روى گردان شده بودید پیش از این عقوبت کند شما را به عقوبت در دهنده. ﴿16﴾نیست بر نابینا گناهى و نه بر لنگ گناهى و نه بر بیمار گناهى [1066]و هر که فرمان برد خدا و رسول او را در آردش به بوستانها میرود زیر آن جویها و هر که روى گردان شود عقوبت کند آن را به عقوبت درد دهنده. ﴿17﴾هرآیینه خوشنود شد خدا از مسلمانان وقتى که بیعت میکردند با تو زیر درخت، پس دانست آنچه در دل ایشان است پس فرود آورد اطمینان دل بر ایشان و ثواب داد ایشان را فتحى نزدیک. ﴿18﴾و غنیمتهاى بسیار که به دست آرند آن را [1067]و هست خدا غالب با حکمت. ﴿19﴾وعده داده است شما را خدا غنیمتهاى بسیار که به دست آرید آنها را، پس زود عطا کرد این غنیمت [1068] و بازداشت دست مردمان را از شما [1069]و تا باشد این مقدمه نشانهای مسلمانان را و تا بنماید خدا شما را راهِ راست [1070]. ﴿20﴾و وعده داد خدا غنیمتهاى دیگر نیز که هنوز دست نیافتهاید بر آن، دانسته است خداى آن را و هست خدا بر همه چیز توانا [1071]. ﴿21﴾و اگر جنگ میکردند با شما کافران البته به سوى شما میگردانیدند پشت را باز نمىیافتند کارسازى و نه نصرت دهندهای. ﴿22﴾[مانند] آیین خدا که گذشته است پیش از این و نخواهى یافت آیین خدا را تبدیلى. ﴿23﴾
﴿ وَهُوَ ٱلَّذِي كَفَّ أَيۡدِيَهُمۡ عَنكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ عَنۡهُم بِبَطۡنِ مَكَّةَ مِنۢ بَعۡدِ أَنۡ أَظۡفَرَكُمۡ عَلَيۡهِمۡۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرًا ٢٤ هُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّوكُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَٱلۡهَدۡيَ مَعۡكُوفًا أَن يَبۡلُغَ مَحِلَّهُۥۚ وَلَوۡلَا رِجَالٞ مُّؤۡمِنُونَ وَنِسَآءٞ مُّؤۡمِنَٰتٞ لَّمۡ تَعۡلَمُوهُمۡ أَن تَطَُٔوهُمۡ فَتُصِيبَكُم مِّنۡهُم مَّعَرَّةُۢ بِغَيۡرِ عِلۡمٖۖ لِّيُدۡخِلَ ٱللَّهُ فِي رَحۡمَتِهِۦ مَن يَشَآءُۚ لَوۡ تَزَيَّلُواْ لَعَذَّبۡنَا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡهُمۡ عَذَابًا أَلِيمًا ٢٥ إِذۡ جَعَلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَأَلۡزَمَهُمۡ كَلِمَةَ ٱلتَّقۡوَىٰ وَكَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَاۚ وَكَانَ ٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا ٢٦ لَّقَدۡ صَدَقَ ٱللَّهُ رَسُولَهُ ٱلرُّءۡيَا بِٱلۡحَقِّۖ لَتَدۡخُلُنَّ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمۡ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَۖ فَعَلِمَ مَا لَمۡ تَعۡلَمُواْ فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَٰلِكَ فَتۡحٗا قَرِيبًا ٢٧ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدٗا ٢٨ مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا ٢٩﴾
و اوست آن که بازداشت دست کافران را از شما و دست شما را از کافران در میان مکه، بعد از آنکه فیروزمند ساخت شما را بر ایشان و هست خدا به آنچه میکنید بینا [1072]. ﴿24﴾این کفار قریش، آنانند که کافر شدند و بازداشتند شما را از مسجد حرام و بازداشتند قربانى را موقوف داشته از آنکه برسد به جاى خود و اگر نبودى مردمان مسلمانان و زنان مسلمانان که نمیدانید ایشان را، اگر نبودى خوف آنکه پى کنید سر ایشان را، پس برسد به شما گناهى به غیر دانست [1073]. فتح را مؤخر کرد خدا تا درآرد هر که را خواهد بر رحمت خود اگر هم جدا مىبودند این هر دو فریق البته عقوبت مىکردیم کافران را عقوبت درد دهنده. ﴿25﴾آنگاه که مصمّم کردند کافران در دل خویش غیرت را از جنس غیرت جاهلیت، پس فرود آورد خدا اطمینان خود را بر پیغامبر خود و بر مسلمانان و ثابت کرد بر ایشان سخن پرهیزگارى و بودند سزاوار به آن و اهل آن و هست خدا به هر چیز دانا [1074]. ﴿26﴾هرآیینه راست نمود خدا پیغامبر خود را خواب مطابق واقع [به این مضمون] که البته داخل خواهید شد به مسجد حرام اگر خدا خواسته است، ایمن شده تراشیده موى سر خود را به مقراض گرفته ترسان نشده، پس دانست آنچه ندانستید شما، پس میسّر کرد پیش از این فتحى نزدیک را . ﴿27﴾اوست آنکه فرستاد پیغامبر خود را به هدایت و دین راست تا غالب کندش بر ادیان همه آن و بس است خدا اظهار کننده حق. ﴿28﴾محمد پیغامبر خدا است و آنانکه همراه اویند سختاند بر کافران مهربانند در میان خود. مىبینى ایشان را رکوع کننده و سجده نماینده، مىطلبند فضل را از خدا و خوشنودى را. نشانۀ صلاح ایشان در روى ایشان است از اثر سجده. آنچه مذکور میشود داستان ایشان است در تورات و داستان ایشان است در انجیل. ایشان مانند زراعتى هستند که بر آورد گیاه سبزه خود را، پس قوى کرد آن را، پس ستبر شد پس باستاد خود بر ساقهاى خود. به شگفت مىآرد زراعت کنندگان را [1075]، تا که در خشم آرد به سبب دیدن ایشان کافران را وعده داده است خدا آنان را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردند از ایشان، آمرزش و مزد بزرگ. ﴿29﴾
[1062] مترجم گوید: آن حضرتجبه خواب دیدند، گویا آن حضرت با اصحاب در مکه داخل شدند و با اطمینانِ خاطر به حلق و قصر مشغولاند، پس آن سال به قصد عمره متوجه کعبه شدند وچون به حدیبیه رسیدند، کفار قریش از وصول به کعبه مانع آمدند و بعد تشویش بیسار با کفار صلح کرده بغیر از وصول به کعبه بازگشتند. خدای تعالی آن عمل را از ایشان قبول فرمود، از آن بیعت که در اثنای تشویش به جهت تأکید عزم به آن حضرتجکرده بودند، راضی شده به ثواب آن عمل، فتوح بسیار نصیب ایشان گردانید، به تخصیص فتح خیبر که بعد ازین سفر بلاتراخی واقع شده غنایم خیبر را مخصوص به حاضران بیعت گردانید و غیر ایشان را از آن غزوه منع نمود و مضمون رؤیا سال آینده به ظهور رسید. پس در بابِ وعدۀ فتوح و رد شبهۀ منافقان به سبب تعویق مضمون رؤیا و بیان حکمت تعویق و تهدید متخلفان از سفر حدیبیه و بیان خشنودی خود به اهلِ بیعت، این سوره نازل فرمود، والله اعلم. [1063] یعنی آنان که در سفر حدیبیه موافقت نکردند، والله اعلم. [1064] یعنی غنیمتهای خیبر. [1065] یعنی فارس وروم و این معنی در زمان حضرت ابوبکر و حضرت عمربمتحقق شد، والله اعلم. [1066] یعنی در تخلف از مثل این سفر، والله اعلم. [1067] یعنی غنایم خیبر و غیره. [1068] یعنی غنایم خیبر. [1069] یعنی در حدیبیه. [1070] یعنی کفار قریش جمع شدند که آن حضرتجرا تشویشی رسانند. خدای تعالی دست ایشان را از قتال بازداشت وقضیه به صلح انجامید. [1071] یعنی غنایم فارس و روم. [1072] تعریض است به آن قصّه که بعد انعقاد صلح، هفتاد تن از اوباش قریش خواستند که بیخبر بر صحابه هجوم آرند. صحابه همه را اسیر کرده پیش ان حضرتجآوردند، آن حضرت عفو فرمود. ظاهر نزدیک بنده، ضعیف است و صحیح آن است که این آیت بشارت است به فتح مکه و آوردن لفظ ماضی از جهت تحقیق وقوع بشارت است، والله اعلم. [1073] یعنی تصدیق رؤیا بالفعل متحقق شدی و فتح عاجلاً میسر گشتی، والله اعلم. [1074] یعنی جماعتی از مسلمانان این صلح راکاره بودند. آخر الامر خدای تعالی اطمینان را به دل ایشان انداخت تا به مرضیِّ آن حضرتجرضا دادند، والله اعلم.