سُورَةُ مَرۡيَمَ
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ كٓهيعٓصٓ ١ ذِكۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّكَ عَبۡدَهُۥ زَكَرِيَّآ ٢ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِيّٗا ٣ قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَلَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا ٤ وَإِنِّي خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِيَ مِن وَرَآءِي وَكَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا ٥ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنۡ ءَالِ يَعۡقُوبَۖ وَٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِيّٗا ٦ يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ يَحۡيَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِيّٗا ٧ قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَكَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا وَقَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡكِبَرِ عِتِيّٗا ٨ قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَقَدۡ خَلَقۡتُكَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَكُ شَيۡٔٗا ٩ قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّيٓ ءَايَةٗۖ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَيَالٖ سَوِيّٗا ١٠ فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُكۡرَةٗ وَعَشِيّٗا ١١
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
کهیعص. ﴿1﴾این است بیان بخشایش پروردگار تو بر بندۀ خود، زکریا. ﴿2﴾چون ندا کرد پروردگار خود را به دعاى پنهان. ﴿3﴾گفت: اى پروردگار من! هرآیینه سست شده است استخوان از بدن من و به رنگ آتش شعله زد سر من [از جهت سفیدى مویی] و نبودم در دعاى تو اى پروردگار من! بىبهره. ﴿4﴾و هرآیینه من میترسم از اقارب خود بعد از خود و هست زن من نازاى، پس عطا کن مرا از نزدیک خود وارثى. ﴿5﴾که میراث گیرد از من و میراث گیرد از اولاد یعقوب و بکن او را، اى پروردگار من! مرد پسندیده. ﴿6﴾گفتیم: اى زکریا! هرآیینه ما بشارت میدهیم تو را به طفلى که نام او یحیى است، پیدا نکردیم پیش از این هیچ همنام او را. ﴿7﴾گفت: اى پروردگار من! چگونه پیدا شود براى من طفلى و هست زن من نازاى و هرآیینه رسیدهام از سبب کلانسالى به نهایت ضعف. ﴿8﴾گفت: همچنین است وعده. گفت پروردگار تو: این کار بر من آسان است و هرآیینه آفریدم تو را پیش از این و نبودى چیزى. ﴿9﴾گفت: اى پروردگار من! معین کن براى من نشانهای. فرمود: نشانۀ تو آن است که سخن نتوانى گفتن با مردمان سه شبانهروز، در حالتى که صحیح المزاج باشى. ﴿10﴾پس بیرون آمد بر قوم خود از محراب عبادت، پس اشارت کرد به سوى ایشان که تسبیح گویید صبح و شام [779]. ﴿11﴾
﴿ يَٰيَحۡيَىٰ خُذِ ٱلۡكِتَٰبَ بِقُوَّةٖۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحُكۡمَ صَبِيّٗا ١٢ وَحَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَزَكَوٰةٗۖ وَكَانَ تَقِيّٗا ١٣ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَيۡهِ وَلَمۡ يَكُن جَبَّارًا عَصِيّٗا ١٤ وَسَلَٰمٌ عَلَيۡهِ يَوۡمَ وُلِدَ وَيَوۡمَ يَمُوتُ وَيَوۡمَ يُبۡعَثُ حَيّٗا ١٥ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا ١٦ فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا ١٧ قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا ١٨ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا ١٩ قَالَتۡ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَلَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞ وَلَمۡ أَكُ بَغِيّٗا ٢٠ قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞۖ وَلِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ وَرَحۡمَةٗ مِّنَّاۚ وَكَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِيّٗا ٢١ ۞فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَكَانٗا قَصِيّٗا ٢٢ فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ يَٰلَيۡتَنِي مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسۡيٗا مَّنسِيّٗا ٢٣ فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِي قَدۡ جَعَلَ رَبُّكِ تَحۡتَكِ سَرِيّٗا ٢٤ وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبٗا جَنِيّٗا ٢٥﴾
[گفتیم] اى یحیى! بگیر احکام کتاب را به استوارى و دادیمش دانایى در حال کودکى. ﴿12﴾و دادیمش شفقتى از نزدیک خود و طهارت نفس و بود پرهیزگار .﴿13﴾و نیکوکردار به پدر و مادر خود و نبود گردنکش گناهکار. ﴿14﴾و سلام باد بر وى روزی که متولد شود و روزی که بمیرد و روزی که بر انگیخته شود زنده گشته. ﴿15﴾و یاد کن در کتاب، مریم را، چون یکسو شد از کسان خود جایى به سمت بر آمدن آفتاب. ﴿16﴾پس گرفت این جانب از ایشان پرده، پس فرستادیم به سوى او روح خود را [780]، پس صورت گرفت براى مریم آدمى درست اندام شده. ﴿17﴾گفت: هرآیینه من مىپناهم به خدا از تو اگر پرهیزگار باشى. ﴿18﴾گفت: جز این نیست که من فرستادۀ پروردگار توام، تا عطاکنم تو را طفلى پاکیزه. ﴿19﴾گفت: چگونه پیدا شود براى من طفلى و دست نرسانیده است به من هیچ آدمى و هرگز نبودم زناکار؟!. ﴿20﴾گفت: وعده همچنین است. فرمود پروردگار تو که: این بر من آسان است و میخواهیم که کنیم این طفل را نشانهای براى مردمان و بخشایشى از جانب خود و هست این مقدّمۀ کارى مقرر کرده شده. ﴿21﴾پس به شکم بار گرفت آن طفل را، پس یک سو شد مریم به سبب آن حمل به جایى دور از مردم. ﴿22﴾پس آوردش دردِ زه به سوى تنۀ خرما. مریم گفت: اى کاش! مرده بودمى پیش از این و شدمى فراموشِ از خاطر رفته!. ﴿23﴾پس آواز داد او را[طفل یا جبریل، والله اعلم] از جانب پایین او که: اندوه مخور! هرآیینه پیدا کرده است پروردگار تو پایین تو جویى. ﴿24﴾و بجنبان به سویى خویش تنۀ خرما را تا بیفکند بر سر تو خرماى تازۀ بالفعل از درخت چیده. ﴿25﴾
﴿فَكُلِي وَٱشۡرَبِي وَقَرِّي عَيۡنٗاۖ فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِيٓ إِنِّي نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُكَلِّمَ ٱلۡيَوۡمَ إِنسِيّٗا ٢٦ فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥۖ قَالُواْ يَٰمَرۡيَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَيۡٔٗا فَرِيّٗا ٢٧ يَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَمَا كَانَتۡ أُمُّكِ بَغِيّٗا ٢٨ فَأَشَارَتۡ إِلَيۡهِۖ قَالُواْ كَيۡفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي ٱلۡمَهۡدِ صَبِيّٗا ٢٩ قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَجَعَلَنِي نَبِيّٗا ٣٠ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَأَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا ٣١ وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِي وَلَمۡ يَجۡعَلۡنِي جَبَّارٗا شَقِيّٗا ٣٢ وَٱلسَّلَٰمُ عَلَيَّ يَوۡمَ وُلِدتُّ وَيَوۡمَ أَمُوتُ وَيَوۡمَ أُبۡعَثُ حَيّٗا ٣٣ ذَٰلِكَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَۖ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِي فِيهِ يَمۡتَرُونَ ٣٤ مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٖۖ سُبۡحَٰنَهُۥٓۚ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٣٥ وَإِنَّ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ ٣٦ فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡۖ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ يَوۡمٍ عَظِيمٍ ٣٧ أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَأَبۡصِرۡ يَوۡمَ يَأۡتُونَنَاۖ لَٰكِنِ ٱلظَّٰلِمُونَ ٱلۡيَوۡمَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٣٨ ﴾
پس بخور و بیاشام و آسوده چشم شو. پس اگر ببینى از آدمیان کسى را، پس بگو: هرآیینه من نذر کردهام براى خدا روزه را، پس سخن نخواهم گرفت امروز با هیچ آدمى. ﴿26﴾پس آورد عیسى را پیش قوم خود برداشته. گفتند: اى مریم! هرآیینه آوردى چیزى زشت را. ﴿27﴾اى خواهر هارون، نبود پدر تو مرد بد و نبود مادر تو زنا کننده!. ﴿28﴾پس مریم اشارت کرد به طفل خود. گفتند: چگونه سخن گوییم با کسی که هست در گهواره در حال کودکى؟. ﴿29﴾گفت عیسى: من بندۀ خدایم، داده است مرا کتاب و ساخته است مرا پیغامبر. ﴿30﴾و ساخت مرا خداوند برکت هرجاکه باشم و حکم فرموده است مرا به نماز و زکات مادام که زنده باشم. ﴿31﴾و ساخت ما را نیکوکار به مادر خود و نکرده است مرا گردنکش بدبخت. ﴿32﴾و سلام بر من است روزی که متولد شدم و روزی که بمیرم و روزی که برانگیخته شوم زنده شده. ﴿33﴾این است قصّۀ عیسى، پسر مریم. مراد میدارم سخن راست راکه در وى مردمان اختلاف میکنند. ﴿34﴾نیست لایق خدا آنکه بگیرد هیچ فرزندى، پاکى او راست. چون سر انجام کند کاری را، جز این نیست که میگویدش: بشو! پس میشود. ﴿35﴾و گفت عیسى: هرآیینه خدا پروردگار من و پروردگار شما است، پس عبادت او کنید، این است راه راست. ﴿36﴾پس اختلاف کردند جماعتها در میان خویش، پس وای کافران را! از حاضر شدن روز بزرگ. ﴿37﴾چقدر شنوا باشند و چقدر بینا باشند روزی که بیایند پیش ما، لیکن این ستمکاران امروز در گمراهى ظاهرند. ﴿38﴾
﴿ وَأَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَهُمۡ فِي غَفۡلَةٖ وَهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ٣٩ إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَمَنۡ عَلَيۡهَا وَإِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ ٤٠ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا ٤١ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا يَسۡمَعُ وَلَا يُبۡصِرُ وَلَا يُغۡنِي عَنكَ شَيۡٔٗا ٤٢ يَٰٓأَبَتِ إِنِّي قَدۡ جَآءَنِي مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ يَأۡتِكَ فَٱتَّبِعۡنِيٓ أَهۡدِكَ صِرَٰطٗا سَوِيّٗا ٤٣ يَٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِيّٗا ٤٤ يَٰٓأَبَتِ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيۡطَٰنِ وَلِيّٗا ٤٥ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِي يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُۖ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّكَۖ وَٱهۡجُرۡنِي مَلِيّٗا ٤٦ قَالَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكَۖ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَكَ رَبِّيٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ بِي حَفِيّٗا ٤٧ وَأَعۡتَزِلُكُمۡ وَمَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدۡعُواْ رَبِّي عَسَىٰٓ أَلَّآ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبِّي شَقِيّٗا ٤٨ فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا ٤٩ وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا ٥٠ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مُوسَىٰٓۚ إِنَّهُۥ كَانَ مُخۡلَصٗا وَكَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا ٥١ ﴾
و بترسان ایشان را از روز پشیمانى، چون به انجام رسانیده شود کار و ایشان در غفلتند و ایشان ایمان نمىآرند. ﴿39﴾هرآیینه ما وارث شویم زمین را و هر کسى راکه بر زمین است و به سوى ما باز گردانیده شوند. ﴿40﴾و یاد کن در کتاب، ابراهیم را، هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿41﴾یاد کن چون گفت پدر خود را: اى پدر من! چرا عبادت میکنى چیزى راکه نمىشنود و نمىبیند و دفع نمیکند از تو چیزى؟. ﴿42﴾اى پدر من! هرآیینه آمده است پیش من از علم آنچه نیامده است پیش تو، پس پیروىِ من کن تا دلالت کنم تو را به راه راست. ﴿43﴾اى پدر من! عبادت مکن شیطان را، هرآیینه هست شیطان مر خدای را نافرمان. ﴿44﴾اى پدر من، میترسم از آنکه برسد به تو عقوبتى از خدا، پس باشى قرین شیطان. ﴿45﴾گفت: آیا روگردانى تو از معبودان من اى ابراهیم؟! اگر باز نایستى، البته سنگسار کنم تو را و ترک صحبت من کن مدت درازى. ﴿46﴾گفت: سلام علیک! آمرزش خواهم طلبید براى تو از پروردگار خویش، هرآیینه وى هست بر من مهربان. ﴿47﴾و کناره گیرم از شما و از آنچه مىپرستید بجز خدا و خواهم عبادت کرد پروردگار خود را، امید آن است که نباشم به سبب پرستش پروردگار خود، بدبخت. ﴿48﴾پس چون کناره گرفت از ایشان و از آنچه میپرستیدند، بجز خدا، عطاکردیم وى را اسحاق و یعقوب و هر یکى را پیغامبر ساختیم. ﴿49﴾و عطا کردیم به ایشان چیزها از بخشش خود و ساختیم براى ایشان ذکر جمیل به نهایت بزرگی. ﴿50﴾و یاد کن در کتاب، موسى را. هرآیینه وى بود خالص کرده شده و بود فرستاده، پیغامبرى. ﴿51﴾
﴿ وَنَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنِ وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا ٥٢ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِيّٗا ٥٣ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِسۡمَٰعِيلَۚ إِنَّهُۥ كَانَصَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَكَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا ٥٤ وَكَانَ يَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِوَٱلزَّكَوٰةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِيّٗا ٥٥ وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِدۡرِيسَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيّٗا ٥٦ وَرَفَعۡنَٰهُ مَكَانًا عَلِيًّا ٥٧ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ مِن ذُرِّيَّةِ ءَادَمَ وَمِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡرَٰٓءِيلَ وَمِمَّنۡ هَدَيۡنَا وَٱجۡتَبَيۡنَآۚ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَبُكِيّٗا۩ ٥٨ ۞فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِۖ فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا ٥٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ شَيۡٔٗا ٦٠ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِۚ إِنَّهُۥ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِيّٗا ٦١ لَّا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗاۖ وَلَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِيهَا بُكۡرَةٗ وَعَشِيّٗا ٦٢ تِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِي نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيّٗا ٦٣ وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّكَۖ لَهُۥ مَا بَيۡنَ أَيۡدِينَا وَمَا خَلۡفَنَا وَمَا بَيۡنَ ذَٰلِكَۚ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّٗا ٦٤ ﴾
و ندا کردیم او را از جانب راست کوه طور و نزدیک ساختیم او را رازگویان. ﴿52﴾و عطا کردیم او را از بخشش خود برادر او هارون، نبى ساخته. ﴿53﴾و یاد کن در کتاب، اسماعیل را، هرآیینه وى بود راست وعده و بود فرستاده پیغامبرى. ﴿54﴾و مىفرمود اهل خود را به نماز و زکات و بود نزدیک پروردگار خویش پسندیده. ﴿55﴾و یاد کن در کتاب، ادریس را. هرآیینه وى بود راست کردار پیغامبرى. ﴿56﴾و برداشتیم او را به مکانى بلند (یعنی بر آسمان) . ﴿57﴾این جماعت، آنانند که انعام کرد خدا بر ایشان از زمرۀ پیغامبران از فرزندان آدم و از نسل آنانکه برداشتیم با نوح و از ذریت ابراهیم و یعقوب و از جملۀ آنانکه راه راست نمودیم ایشان را و برگزیدیم. چون خوانده میشد بر ایشان آیات خدا، مىافتادند سجدهکنان و گریان. ﴿58﴾پس جانشین شد بعد از ایشان خلفى چند که ترک کردند نماز را و پیروى کردند خواهشها را، پس خواهند یافت جزاى گمراهى. ﴿59﴾لیکن هر که توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته به عمل آورد، پس این جماعت در آیند به بهشت و هیچ ستم کرده نشود بر ایشان. ﴿60﴾بوستانهاى همیشه ماندن که وعده داده است خدا بندگان خود را نادیده، هرآیینه هست وعدۀ او البته آینده. ﴿61﴾نشنوند آنجا هیچ سخن بیهوده، لیکن سلام شنوند و ایشان را بود روزى ایشان آنجا صبح و شام. ﴿62﴾این است آن بهشت که عطا کنیم از بندگان خویش آن راکه پرهیزگار بود. ﴿63﴾و فرشتگان گفتند که: ما فرود نمىآییم، الاّ به حکم پروردگار تو. او راست علم آنچه در پیش ما است [781]و آنچه عقب ما است [782]و آنچه در میان این است و نیست پروردگار تو فراموش کار. ﴿64﴾
﴿ رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا ٦٥ وَيَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَيًّا ٦٦ أَوَ لَا يَذۡكُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ يَكُ شَيۡٔٗا ٦٧ فَوَرَبِّكَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَٱلشَّيَٰطِينَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِيّٗا ٦٨ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِيّٗا ٦٩ ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِينَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِيّٗا ٧٠ وَإِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَاۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا ٧١ ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّنَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا ٧٢ وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ خَيۡرٞ مَّقَامٗا وَأَحۡسَنُ نَدِيّٗا ٧٣ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَرِءۡيٗا ٧٤ قُلۡ مَن كَانَ فِي ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّاۚ حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَإِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَأَضۡعَفُ جُندٗا ٧٥ وَيَزِيدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗىۗ وَٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَخَيۡرٞ مَّرَدًّا ٧٦ ﴾
اوست پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان اینهاست، پس عبادتِ او کن. و شکیبا باش بر عبادت وى. آیا میدانى او را همنامى (یعنی مانندی)؟. ﴿65﴾و میگوید آدمى (یعنی آدمی کافر): آیا چون بمیرم، بیرون آورده خواهم شد زنده شده؟!. ﴿66﴾آیا یاد نمىکند آدمى که ما آفریدیم او را پیش از این و نبود هیچ چیزى؟!. ﴿67﴾پس قسم پروردگار تو! که البته برانگیزیم این منکرانِ بعثت را با شیاطین، باز حاضر کنیم ایشان را حوالى دوزخ به زانو در افتاده. ﴿68﴾باز برکشیم از هر امّتى آن راکه از ایشان ُجرأت کنندهتر است بر خدا از روى نافرمانى. ﴿69﴾باز ما داناتریم به آنانکه سزاوارترند به در آمدن دوزخ ﴿70﴾و نیست از شما هیچکس مگر گذرنده بر آن. هست این وعده لازم بر پروردگار تو، مقرّر کرده شده. ﴿71﴾باز برهانیم متّقیان را و بگذاریم ظالمان را آنجا به زانو درافتاده. ﴿72﴾و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح آمده، گویند کافران مسلمانان را: کدام یک از این دو گروه بهتر است در مرتبه و نیکوتر است از روى مجلس؟ [783]. ﴿73﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقۀ مردمان را که بهتر بودند به اعتبار رختِ خانه و از روى نمودارى. ﴿74﴾بگو: هر که باشد در گمراهى، افزون میدهد او را خدا افزون دادنى. تا وقتى که ببینند آنچه ترسانیده شدند یا عقوبت را و یا قیامت را، پس خواهند دانست کدام یک بدترست در مرتبه و ناتوانتر است به اعتبار لشکر. ﴿75﴾و زیاده میدهد خدا راهیابان را هدایت و حسنات پایندۀ شایسته، بهترند نزدیک پروردگار تو از روى جزا و نیکوترند از جهت بازگشت. ﴿76﴾
﴿ أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي كَفَرَ بَِٔايَٰتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالٗا وَوَلَدًا ٧٧ أَطَّلَعَ ٱلۡغَيۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٧٨ كَلَّاۚ سَنَكۡتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا ٧٩ وَنَرِثُهُۥ مَا يَقُولُ وَيَأۡتِينَا فَرۡدٗا ٨٠ وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّيَكُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا ٨١ كَلَّاۚ سَيَكۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَيَكُونُونَ عَلَيۡهِمۡ ضِدًّا ٨٢ أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا ٨٣ فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا ٨٤ يَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِينَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا ٨٥ وَنَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا ٨٦ لَّا يَمۡلِكُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا ٨٧ وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا ٨٨ لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَيًۡٔا إِدّٗا ٨٩ تَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَتَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَتَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا ٩٠ أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا ٩١ وَمَا يَنۢبَغِي لِلرَّحۡمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ٩٢ إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا ٩٣ لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَعَدَّهُمۡ عَدّٗا ٩٤ وَكُلُّهُمۡ ءَاتِيهِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَرۡدًا ٩٥ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا ٩٦ فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا ٩٧ وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِكۡزَۢا ٩٨﴾
آیا دیدى آن راکه کافر شد به آیاتِ ما و گفت: البته داده شود مرا [784]مال و فرزند؟!. ﴿77﴾آیا مطلع شده است بر غیب یا گرفته است از نزدیک خدا عهدى. ﴿78﴾نه چنان بود. خواهیم نوشت آنچه میگوید و افزون دهیمش عقوبت افزون دادنى. ﴿79﴾و بازستانیم پس از وى آنچه میگوید و بیاید پیش ما تنها شده. ﴿80﴾و خدایان گرفتند بجز«الله» تا باشند ایشان را سبب عزّت. ﴿81﴾نه چنان بود. که منکر خواهند شد پرستش معبودان خود را و خواهند شد بر ایشان ستیزنده. ﴿82﴾آیا ندیدى که مىفرستیم شیاطین را بر کافران، مىجنبانیدند ایشان را جنبانیدنى؟. ﴿83﴾پس شتاب مکن بر ایشان. جز این نیست که مدت مىشماریم براى ایشان شمار کردنى. ﴿84﴾روزی که برانگیزیم متّقیان را به سوى رحمان، مهمان آمده. ﴿85﴾و روان کنیم گناهکاران را به سوى دوزخ، تشنه گشته. ﴿86﴾نتوانند شفاعت کردن، الاّ کسی که گرفته است از نزدیک خدا عهدى [785]. ﴿87﴾و گفتند: فرزند گرفته است خدا!. ﴿88﴾[فرمود ایشان را] هرآیینه آوردید چیزى زشتی. ﴿89﴾نزدیکند آسمانها که بشکافند از این سخن و بشگافد زمین و بیفتند کوهها پاره پاره شده. ﴿90﴾به سبب آنکه اثبات کردند خداى را فرزندى. ﴿91﴾و نسزد خداى راکه فرزند گیرد. ﴿92﴾نیست هیچ کسی از آنانکه در آسمانها و زمینند، مگر آیند پیش رحمن، بنده شده. ﴿93﴾هرآیینه به علم در گرفته است ایشان را و شمار کرده است ایشان را شمار کردنى. ﴿94﴾و هر یک از ایشان آینده است پیش وى روز قیامت، تنها شده. ﴿95﴾هرآیینه آنانکه ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند، پیدا خواهد کرد براى ایشان خدا، دوستى [786]. ﴿96﴾جز این نیست که آسان ساختیم قرآن را به زبان تو تا مژده دهى به آن متّقیان را و بترسانى به آن گروه ستیزندگان را. ﴿97﴾و بسیار هلاک کردیم پیش از ایشان طبقات مردم. آیا مىبینى هیچکس را از ایشان، یا مىشنوى از ایشان آوازى تنگی؟. ﴿98﴾
[779] مترجم گوید: القصه چون یحیی متولد شد و دو ساله گشت. [780] یعنی جبرئیل÷ را. [781] یعنی قیامت. [782] یعنی از ابتدای خلق آسمان و زمین. [783] یعنی به عزت دنیا مغرور شدند. [784] یعنی در قیامت. [785] یعنی مسلمان شده و وعدۀ ثواب را مستحق گشته.