آداب زفاف

فهرست کتاب

حرمت نزدیکی با زن در دوران حیض

حرمت نزدیکی با زن در دوران حیض

بر شوهر حرام است که در دوران حیض با زنش مقاربت یا نزدیکی نماید، زیرا خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: ﴿وَيَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِۖ قُلۡ هُوَ أَذٗى فَٱعۡتَزِلُواْ ٱلنِّسَآءَ فِي ٱلۡمَحِيضِ وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطۡهُرۡنَۖ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ ٢٢٢[البقرة: ٢٢٢].

یعنی: «از تو درباره نزدیکی در دوران حیض می‌پرسند بگو زیان و ضرر است. پس در حالت قاعدگی از زنان کناره گیری نمائید و با آنها نزدیکی نکنید تا اینکه پاک گردند و چون پاک شدند از راهی که خدا به شما فرمان داده‌است با آنان نزدیکی نمائید. بی‌گمان خداوند توبه‌کاران و پاکان را دوست می‌دارد».

و در این باره احادیث متعددی آمده است:

۱- پیامبرجفرموده‌اند: «کسی که با زنش در ایام قاعدگی و یا از راه عقب نزدیکی کند و یا اینکه نزد کاهن و جادوگر رفته و آن را تایید نماید، همانا بر آنچه که بر محمد نازل شده کفر ورزیده است» [۲۷].

۲- از انس بن مالک سروایت است که یهودیان چون ایام قاعدگی و عادت ماهیانه زنانشان فرا می‌رسید همسرانشان را از خانه بیرون کرده و با آنها در یک خانه، نه غذا خورده و نه چیزی می‌نوشیدند. در اینباره از رسول الله جپرسیده شد. خداوند آیه‌ی ﴿وَيَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِ-تا به آخر- را نازل نمود. سپس رسول الله جفرمودند: «در ایام قاعدگی و عادت ماهیانه با زنان در یک خانه باشید و هر کاری را بجز جماع انجام دهید». یهودیان گفتند: این مرد «محمد ج» قصد مخالفت با تمام کارهای ما را دارد. اسیدبن حضیر و عبادبن بشر بنزد پیامبر جآمدند و گفتند: ای رسول خدا، یهودیان چنین و چنان می‌گویند. آیا ما با زنان ما در ایام قاعدگی نزدیکی نکنیم؟ چهره رسول‌اللهجآنقدر متغیر شد که آن دو فکر کردند که رسول الله جبر آنها ناراحت شده است. آن دو از نزد رسول الله بیرون شده رفتند، در همین هنگام مقداری شیر بعنوان هدیه برای رسول الله فرستاده شد. رسول الله جفردی را بدنبالشان فرستاد و آن دو آمدند. رسول اللهجاز آن شیر به آنها داد تا بنوشند، آنها فهمیدند که رسول الله جاز آنها ناراحت نشده است [۲۸].

[۲۷]ـ این حدیث صحیح بوده و اصحاب سنن و دیگر محدثین آنرا روایت نموده‌اند چنانکه قبلاً تخریجش گذشت. [۲۸]ـ این حدیث را مسلم و ابوعوانه در کتب صحاحشان روایت نمودند و ابوداوود در شماره ۲۵۰ از صحیح‌اش روایت نموده که این الفاظ از اوست.