آداب زفاف

فهرست کتاب

محال بودن اجماع صحیح مخالف با حدیث صحیح، بدون وجود ناسخ صحیح

محال بودن اجماع صحیح مخالف با حدیث صحیح، بدون وجود ناسخ صحیح

ثانیاً : اگر به طور کامل اثبات اجماع هم ممکن هم باشد، ادعای آن در خصوص این مسئله صحیح نیست. زیرا مخالف با سنت صحیح بوده و مخالفت با سنت صحیح، تصور این نوع اجماع را هم غیر ممکن می‌سازد. همچنین این امر،مستلزم اجماع امت بر گمراهی و ضلالت است که این مسئله محال و ناممکن میباشد، زیرا رسول اکرم جفرموده‌اند: «لَا تَجْتَمِعَ أُمَّتِي عَلَى الضَّلالَةِ». «امتم بر گمراهی اجماع نمی‌کند». و مانند این نوع اجماع حتی در ذهن و خیال هم نمی‌گنجد چه رسد به عالم خارج و حقیقت.

ابو محمد ابن حزم /در «أصول الأحکام» [۱۱۶]می‌فرماید: بعضی از یاران ما جایز دانسته‌اند که حدیث صحیح پیامبر جرا بنا بر اجماعی که برخلاف آن صورت گرفته را رد نمود. و گفته‌اند که این دلیلی بر منسوخ بودن آن حدیث است. این سخن بنابر دو دلیلِ واضح، خطایی فاحش و اشتباهی یقینی است: اول اینکه هرگز اجماعی بر خلاف حدیث صحیح منعقد نگردیده است و هرکس ادعای چنین اجماعی را دارد،آن را برای ما ذکر نماید. به خدا قسم تا به ابد چنین اجماعی شکل نخواهد گرفت. دوم اینکه خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩[الحجر: ٩]

یعنی: همانا ما قرآن ( و وحی) را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان و محافظ آن هستیم.

و این مطلب برای هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان دارد یقینی است که آنچه که خداوند عزوجل محافظت آن را به عهده گرفته، هرگز ضایع ( یا تحریف) نخواهد شد و در این مورد هیچ مسلمانی شک ندارد.

و دیگر اینکه گفتار رسول اکرم جتماما وحی است. زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤[النجم : ٣، ٤]. «او از روی خواهشات صحبت نمی‌کند؛ هرآنچه می‌گوید پیامی است که به وی وحی شده است». وحی به اجماع تمام امت ذکر می‌باشد و ذکر با نص قرآن محافظت شده است. پس صدرصد گفتار پیامبرجبا محافظتِ خداوند عزوجل محفوظ مانده و تمام آن به ما رسیده است. و اگر همانطور باشد که این گوینده ادعا می‌کند که بر ترک این حدیث اجماع شده و یا چنانکه ذکر شد، این حدیث منسوخ شده، پس ناسخِ آن که بر وجودش اتفاق نموده‌اند ضایع شده و موجود نیست. این تکذیب نمودن خداوندِ عزوجل را در اینکه او محافظ تمام ذکر است، در بر دارد. اگر این گفته چنین باشد که می‌گوید، در این صورت بیشتر آنچه که پیامبر جاز طرف الله عزوجل رسانده است ساقط و باطل می‌گردد. رسول الله جاین نظریه را در این گفته‌ی خویش "اللهم هل بلغت" در حجه الوداع، رد نمودند.

سپس ابن حزم در ادامه بحث می‌گوید: ما منکر این نیستیم که حدیث صحیح و آیه صحیحی که تلاوت گردیده، با حدیث صحیح یا آیه دیگری منسوخ می‌گردد، این نوع نسخ بالاتفاق ثابت است، بلکه نمونه‌های آن هم نزدمان موجود است.

ولی آنچه ما می‌گوییم این است که باید ناسخ آن دو نیز با الفاظ و نص به طور کامل به ما رسیده باشد. تمام اینها ضروری است ولی آنچه ما را از پذیرش این اجماع باز می‌دارد، این است که آنچه منسوخ می‌دانند، محفوظ و منقول بوده و به مارسیده است ولی آنچه را که ناسخ می‌دانند وجودی ندارد و لفظش به ما نرسیده است. پس این ادعا نزد ما باطل بوده و برای پیدا نمودن آن، تا ابد هیچ راهی در دین وجود ندارد. زیرا این شئ معدوم است که پیدایش آن نزد ما نیز در زمره محالات قرار گرفته است. خداوندا توفیق رسیدن به حق در دست توست.

[۱۱۶]ـ أصول الأحکام ابن حزم، ۲/۷۱-۷۲.