مکانت علمی وی:
وی دریایی در علم و فهم و اتقان و نقد رجال و تالیف بود. در راه طلب علم در خراسان و حجاز و مصر و عراق و جزیرة العرب و شام و مناطق دور جهان اسلام به سفر پرداخت و سپس در مصر سکنی گزید. حافظان حدیث به وی روی آوردند تا جایی که در این فن همانندی نیافت.
«ابو بشر دولابی» و «ابوجعفر طحاوی» و «ابو علی نیشابوری» و مردم بسیاری از وی حدیث روایت نمودهاند.
«حافظ ابن طاهر» میگوید: از «سعد بن علی زنجانی» دربارهی شخصی سوال کردم پس وی او را ثقه (مورد اطمینان در روایت حدیث) دانست. من گفتم نسائی وی را ضعیف دانسته است. او گفت: فرزندم، ابوعبدالرحمن (یعنی نسائی) در مورد رجال حدیث شرایطی قائل است که از شرط بخاری و مسلم نیز سختتر است. من گفتم: راست گفتی زیرا او گروهی از رجال بخاری و مسلم را ضعیف دانسته است.
«حاکم نیشابوری» میگوید: سخن نسائی در فقه حدیث بسیار است و هر که در سنن وی نظر بیاندازد از حسن کلام وی در حیرت میماند. «مجد الدین ابن اثیر» در آغاز کتاب خود «جامع الأصول» میگوید: وی شافعی بود و بر مذهب شافعی عمل میکرد و انسانی اهل ورع بود. گفته شده که وی به نزد «حارث بن مسکین» آمد و لباسی پوشیده بود که حارث از وی ترسید و گمان برد وی جاسوس سلطان است و برای همین از حضور وی در جلسهی درسش جلوگیری کرد. نسائی پشت در مینشست و از وی حدیث را میشنید و برای همین است که در روایتهایی که از حارث کرده است نمیگوید «حارث به ما چنین روایت کرد» بلکه میگفت: «حارث چنین گفت در حالی که من میشنیدم».
باز حاکم میگوید: شنیدم دارقطنی میگفت: «ابوعبدالرحمن [نسائی] بر همهی کسانی که در این علم (یعنی علم حدیث) در عصر وی یاد میشوند مقدم است».