علما، صالحان و اندیشمندان

فهرست کتاب

تلاش‌های اصلاحی شاه ولی الله:

تلاش‌های اصلاحی شاه ولی الله:

شاه ولی الله زمانی دیده به جهان گشود که وضعیت هند روز به روز بدتر می‌شد و حاکمان آن رو به ضعف می‌نهادند و بدعت‌ها و خرافات، عقل و خرد مردم را به بازی گرفته بود و انگلیسی‌ها پس از محکم کردن جای پای خود در هند، زمام امور را به دست گرفته بودند، وی تصمیم گرفت حق را به زبان آورده و حاکمان را نصیحت کند و مردم را به سوی راه اصلاح رهنمون سازد. او به تالیف و تدریس اکتفا نکرد تا مردم را حیران و سرگردان و بدون راهنما رها کند.

شاه ولی الله به سوی تصوف سنی دعوت نمود که اساس آن بر اعتقاد و عمل به کتاب و سنت استوار است و جمهور صحابه و تابعین بر آن روش بودند و اقدام به پاک کردن تصوف از شوائب و ناخالصی‌هایی نمود که از فلسفه‌های غیر اسلامی به آن وارد شده بود.

او همچنین به باز نمودن باب اجتهاد و عدم تقلید از فقهای چهارگانه فرا خواند و این سخن امام ابوحنیفه را به مردم یادآوری کرد که: «برای کسی که دلیل من را نمی‌داند شایسته نیست که به قول من فتوا دهد» و همچنین این سخن امام مالک که: «کسی نیست مگر آنکه سخنش مورد قبول و رد قرار می‌گیرد مگر رسول خداص» و همینطور سخنان امام شافعی و امام احمد بن حنبل در این مورد.

تلاش‌های اصلاح‌طلبانه‌ی شاه ولی الله در شاگردانش به ویژه فرزندش «شاه عبدالعزیز» تاثیر گذاشت. او نیز به مانند پدرش در حدیث و فقه نابغه بود و پس از پدرش تلاش‌های او را ادامه داد و در برابر انگلیسی‌ها ایستاد و این سخن مشهور خود را بر زبان راند که: «وجود حاکم مسلمان بی آنکه نفوذی داشته باشد قابل تصور نیست مگر آنکه وجود خورشید بدون نور قابل تصور باشد!» او همچنین صاحب فتوای مشهوری است که هند را «دار الحرب» به حساب آورده و از مسلمانان خواست پس از آنکه امام مسلمانان قدرتی ندارد و احکامش به اجرا در نمی‌آید و انگلیسی‌ها همه کاره شده‌اند و خود کارمندان را استخدام می‌کنند و خود حقوق آن‌ها را می‌دهند و بر قضاوت و اجرای احکام نظارت می‌کنند، به جهاد برخیزند.

تلاش‌ها و دعوت اصلاحی شیخ تاثیر عمیقی به جای گذاشت به طوری که علمای پس از وی جهاد علیه انگلیسی‌ها را فرماندهی کردند و برای رهایی مسلمانان از چنگ انگلیسی‌ها و همنیطور سیک‌هایی که مورد حمایت آنان بودند، نبرهای فراوانی را به راه انداختند که از بارزترین این شخصیت‌ها می‌توان «احمد عرفان شهید» (سید احمد شهید) را نام برد که از عبدالعزیز دهلوی و برادر وی «عبدالقادر دهلوی» که هر دو فرزند و شاگرد شاه ولی الله بودند، علم آموخته بود.