۲- سفر به سرزمین مصر:
سفر ذهبی به مصر یکی از بارزترین سفرهای زودهنگام او بود. بر اساس تتبع و پیگیری دکتر بشار عواد معروف، محقق برجسته کتابهای ذهبی، آغاز این سفر در دوره زمانی میان رجب و ذی قعده سال ۶۹۵ هجری بوده است. وی سفر خود را از فلسطین آغاز کرد. ذهبی در ترجمه شیخه خود ام محمد، سیده بنت موسی بن عثمان مارانی مصری (متوفای ۶۹۵ ﻫ ق) میگوید: «برای دیدار ایشان [به سوی مصر] سفر کردم اما ایشان در حالی که هنوز در فلسطین بودم در ماه رجب سال ۶۹۵ دیده از جهان فرو بستند. در حالی به مصر وارد شدم که گمان میکردم ایشان هنوز در قید حیاتند اما هنگام ورود به مصر دانستم که ده روز پیش وفات کردهاند... وی در روز جمعه ششم رجب که من در وادی فحمة بودم درگذشته بودند».
وی در آغاز از شیخ خود جمال الدین ابوالعباس، احمد بن محمد بن عبدالله حلبی معروف به ابن الظاهری (۶۲۶-۶۹۶ﻫ) حدیث شنید.
طبیعی بود که امام ذهبی در ذی القعده همان سال به دمشق باز گردد زیرا به پدرش قول داده بود و برای وی سوگند یاد کرده بود که بیش از چهار ماه در سفر نماند و ترسید که اگر تاخیر کند مرتکب نافرمانی پدر شود.
ایشان در مصر از شیوخ بسیاری از جمله مُسنِد آن زمان، ابوالمعالی، احمد بن اسحاق بن محمد ابرقوهی (متوفای ۷۰۱ ﻫ) و شیخ الاسلام، مجتهدِ قاضی، تقی الدین ابوالفتح، محمد بن علی معروف به ابن دقیق العید قشیری (متوفای ۷۰۲ ﻫ) و علامه شرف الدین، عبدالمؤمن بن خلف دمیاطی (متوفای ۷۰۵ ﻫ) و دیگران حدیث شنید.
در اثنای سفر به مصر، به اسکندریه نیز سفر کرد و از حضور مُسنِدترین شیوخ قرائت در اسکندریه، امام شرف الدین، ابوالحسین، یحیی بن احمد بن عبدالعزیز بن صواف جذامی اسکندرانی (۶۰۹-۷۰۵ﻫ) بهره برد اما به سبب پیری و ضعف شنواییِ او نتوانست مدت زیادی نزد وی بماند و به نزد امام مقری، صدرالدین، ابوالقاسم، عبدالرحمن بن عبدالحلیم بن عمران دکالی، معروف به سحنون (۶۱۰-۶۹۵ﻫ) رفت که پیر بود و بینایی خود را از دست داده بود. ذهبی نزد وی قرائت وَرْش و حفص را در مدت یازده روز به پایان رساند.
وی در اسکندریه از گروهی از علمای بارز آن حدیث شنید از جمله: تاج الدین، ابوالحسن، علی بن احمد بن عبدالمحسن هاشمی حسینی واسطی غَرّافی اسکندرانی (۶۲۸-۷۰۴ﻫ) شیخ دارالحدیث نبیهیه در اسکندریه. این سفر کوتاه بود و ذهبی برای آنکه بتواند مدت بیشتری را بر شیوخ آن سرزمین بخواند خود را خسته میکرد، برای مثال تنها در شش روز همه سیره ابن هشام را بر شیخ خود ابوالمعالی ابرقوهی خواند [۸۸].
[۸۸] ب مقدمه تاریخ اسلام ذهبی، تحقیق و تعلیق: دکتر بشار عواد معروف، صفحه ۳۲-۳۶.