سفرهای طبری در راه کسب علم:
وی در آغاز بیست سالگی آغاز به سفر به سرزمینهای دور دست نمود. در آغاز به دارالسلام یعنی «بغداد» که پایتخت سرزمینهای اسلامی در آن دوران بود وارد شد. او قصد داشت از حضور امام بزرگ اهل سنت «احمد بن حنبل» بهره ببرد اما پیش از وارد شدن به بغداد، این امام بزرگوار چشم از دنیا فرو بسته بود.
وی مدتی در بغداد ماند و از شیوخ آن شهر بهره برد. سپس به بصره رفت و از شیوخ بزرگی که تا آن روزگار در قید حیات بودند بهره برد و بعد از آن به کوفه سفر کرد.
او سپس باری دیگر به بغداد بازگشت و در آن شهر به نوشتن پرداخت و فقه آموخت و به علوم قرآن مشغول گردید. او پس از مدتی اقامت در بغداد به سوی مصر به راه افتاد. در راه مصر از علمای سرزمینهایی که در راه وی قرار داشت بهره برد تا آنکه در سال ۲۵۳هجری به «فسطاط» در مصر رسید.
هنوز در فسطاط باقی ماندهای از علمای بزرگی بودند که طبری توانست از آنان علم بزرگانی چون امام مالک و امام شافعی و امام ابن وهب و دیگران را به دست آورد. او سپس به شام رفت و باری دیگر به مصر بازگشت.
پس از این سفر طولانی به بغداد بازگشت و باز به نوشتن پرداخت و سپس به طبرستان بازگشت. این بازگشت اول او به طبرستان است. او بار دیگر به بغداد بازگشت و در محلهی «قنطرة البردان» در بغداد ساکن گردید.
محمد بن جریر طبری که دیگر نامی شناخته شده و مشهور در جهان اسلام بود در بغداد به تدریس و تالیف مشغول شد. نام وی بسیاری از طالبان علم را به بغداد میکشاند. سفرهای طبری و کسب علم وی از علمای بزرگ دوران باعث شد وی دارای وسعت علمی شود که در دوران او کم نظیر بود.
وی علم شافعی را از «ربیع بن سلیمان» در مصر و «حسن بن محمد زعفرانی» در بغداد فرا گرفت، و علم مالک را از «یونس بن عبدالأعلی» و محمد و عبدالرحمن و سعد، فرزندان عبدالحکم و پسر برادر وهب فرا گرفت. او فقه اهل عراق را از «ابو مقاتل» در ری فرا گرفت.
او همچنین سندهای عالی را در مصر و شام و عراق و کوفه و بصره و ری به دست آورد و بدین ترتیب در همهی علوم از جمله علم قرآن و حدیث و فقه و نحو و شعر و لغت متبحر و ماهر گردید.
دربارهی او گفتهاند:
ابن جریر طبری از علمای ربانی بزرگی بود که علاوه بر وسعت علمی و تواضع و حفظ قوی و نبوغ همچنین دارای صفات بزرگی چون زهد و عفت و ورع بود.
خطیب بغدادی دربارهی او میگوید: «وی از ائمهی علما بود که برای معرفت و فضلی که داشت به سخن او حکم میشد و به رای او رجوع میشد و چنان از علوم مختلف در وی جمع شده بود که در هیچ یک از هم عصرانش جمع نشده بود و حافظ قرآن و آگاه نسبت به قرائات و دارای شناخت نسبت به معانی، و فقیه در احکام قرآن، و نسبت به سنت و طرق آن و صحیح و ضعیف و ناسخ و منسوخ آن آگاه بود...».
ابوحامد اسفرایینی میگوید: «اگر شخصی برای به دست آوردن کتاب تفسیر محمد بن جریر به چین سفر کند کار زیادی نکرده است».
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «... اما تفاسیری که در دست مردم است صحیحترین آنها (تفسیر محمد بن جریر طبری) است. زیرا او سخنان سلف را با اسناد ثابت ذکر میکند و در آن بدعتی وجود ندارد و از متهمان مانند (مقاتل بن بکیر) و (کلبی) نقل نمیکند».
حافظ جلال الدین سیوطی دربارهی تفسیر طبری میگوید: «... و کتاب او از جلیلترن کتابها و بزرگترین آنهاست... زیرا او به شرح سخنان و ترجیح آنها بر یکدیگر و اعراب و استنباط میپردازد و این کتاب به این سبب بر دیگر کتابها برتری دارد».
ابواسحاق شیرازی در کتاب «طبقات الفقهاء» او را جزو مجتهدان ذکر کرده است.
ذهبی دربارهی او میگوید: «... وی از تک افراد دوران در علم و نبوغ و فراوانی تصنیف بود که کم به مانند او دیده میشود. وی ثقه و صادق و حافظ و از سران تفسیر و امامان فقه و اجماع و اختلاف فقها و علامهای در تاریخ و آگاه به قرائات و لغت و دیگر علوم بود».