علما، صالحان و اندیشمندان

فهرست کتاب

شخصیت امام طبری:

شخصیت امام طبری:

فرغانی می‌گوید: «محمد بن جریر از جمله‌ی کسانی بود که با وجود آزار فراوانی که از جاهلان و حسودان و ملحدان می‌دید، در راه خدا از سرزنش کسی هراس نداشت.... اما علم و زهد وی در دنیا و قناعتش به مال اندکی که از پدرش برای او به ارث رسیده بود را کسی از اهل علم و دین انکار نمی‌کند. هنگامی که خاقانی به به وزارت رسید مال بسیاری برای او فرستاد اما او نپذیرفت، و به او پیشنهاد منصب قضاوت را داد اما باز از قبول آن ابا ورزید. پس یارانش او را سرزنش کردند و به او گفتند: با قبول آن اجر به دست خواهی آورد و سنت‌هایی را که فراموش شده‌اند زنده خواهی کرد، و همچنین امیدوار بودند که او ولایت مظالم (قضاوت) را بر عهده بگیرد، اما طبری آنان را از خود راند و با تندی سخنشان را پاسخ داد و گفت: من گمان می‌کردم که اگر به قبول آن رغبت نشان دهم شما من را از آن باز می‌دارید».

عبدالعزیز بن محمد می‌گوید: «او از دنیا رویگردان بود و آن و اهل آن را ترک گفته بود... او در قرائت قرآن به مانند قاری‌ای بود که جز قرائت چیزی نمی‌داند و به مانند محدثی بود که جز حدیث چیزی نمی‌داند و به مانند فقیهی بود که تنها فقه می‌داند و به مانند نحوی‌ای بود که تنها نحو می‌داند و به مانند حسابدانی بود که جز حساب چیزی نمی‌داند. وی همچنین نسبت به عبادات عالم بود و جامع علوم بود...».

علما تواضع و اخلاق والای او را مدح گفته‌اند. ابوبکر بن مجاهد می‌گوید: «به ما خبر رسید که او با مزنی دیدار کرد. پس نپرس که چگونه او بر مزنی [در بحث و علم] پیروز گردید و شافعی‌ها نیز در آنجا حاضر بودند و می‌شنیدند، اما طبری هرگز هیچ چیز از آنچه بین آنها گذشت را تعریف نمی‌کرد».

ابوبکر بن کامل می‌گوید: «از ابوجعفر طبری درباره‌ی مساله‌ای که در آن با مزنی مناظره کرده بود پرسیدم اما او آن را نگفت زیرا او بالاتر از این بود که نفس خود را بالا بدارد و پیروز شدن خود بر رقیبش را در مساله‌ای به یاد بیاورد؛ طبری مزنی را برتر از خود می‌دانست و بسیار ثنای او را می‌گفت و دینداری‌اش را ذکر می‌کرد».