۲- چه چیزى روزه را باطل مىکند و سپس فقط قضاى روزه واجب مىگردد؟
کارهایى که روزه با آنها باطل مىشود و فقط قضاى روزه واجب مىگردد و نیازى به کفاره ندارد، بسیارند و به طور کامل و مشخص قابل شمارش نیستند. بنابراین در اینجا فقط به بیان ضوابط آن اکتفا مىکنم. سپس براى هر کدام از آنها مثالى مىزنم، به گونهاى که این کار براى فرد آگاه و اندیشمند و دوراندیش کفایت کند - إن شاء اللَّه -.
اول: خوردن چیزى که عادتاً خورده نمىشود، یعنى از چیزهایى باشد که بعد از ایجاد تغییرات در آن به عنوان غذا از آن استفاده مىشود، مانند خوردن برنج نپخته یا میوه کالى (از قبیل بِه) که عادتاً قبل از رسیدن خورده نمىشود، یا خوردن چیزى که به عنوان غذا مورد استفاده قرار نمىگیرد، مانند نوشیدن مایعاتى (از قبیل آبجو) که به عنوان نوشیدنى مصرف نمىشوند، یا استفاده از دارو از راه دهان، در چنین حالتهایى روزه باطل مىشود. فرو بردن چیزى به طور عمدى و با خواست و اختیار روزهدار به داخل بدن روزه را باطل مىکند و فقط قضاى روزه بر فرد واجب مىگردد، اما کفاره لازم نیست.
دوم: کوتاهى در نگهدارى روزه، مانند کسى که هنگام سحر، بخورد و بنوشد و یا با همسرش نزدیکى کند، به گمان این که هنوز فجر صادق طلوع نکرده است و بعد متوجه شود فجر صادق طلوع کرده است، یا هنگام غروب افطار کند، به گمان این که خورشید غروب کرده است، ولى بعد متوجه شود خورشید غروب نکرده است. در مواردى که گذشت و مواردى نظیر آن، فقط قضاى روزه واجب مىگردد، اما کفاره واجب نیست.
سوم: قضاى روزه در صورت شکسته شدن روزه به خاطر ارضاى ناقص غریزه جنسى، یعنى روزهدار عمداً کارى کند که بدون آمیزش، منى از او خارج شود، مانند استمنا با دست یا بوسیدن یا دست زدن به همسر، یا اینکه دو زن با هم، همآغوش شوند و منىاشان بیرون بیاید و ارضا شوند، یا با پیوسته نگاه کردن به همسر منى بیرون بیاید، در همه این موارد روزه باطل مىشود و فقط قضاى روزه واجب مىگردد.