روزه سپر پارسایان

فهرست کتاب

۱۴- شب زنده‏دارى در رمضان (نماز تراويح).

۱۴- شب زنده‏دارى در رمضان (نماز تراويح).

تراویح جمع ترویحه به معنى یکبار استراحت کردن است، مانند تسلیمه که به معنى یکبار سلام دادن است. نماز جماعت شب‌هاى رمضان به خاطر این تراویح نامیده شده که در آغاز که براى خواندن آن نماز جمع شدند، در بین هر دو سلام (بعد از چهار رکعت) کمى استراحت مى‏کردند و این شیوه همچنان ادامه دارد. (فتح الباري۴/۲٩۴).

خداوند متعال در وصف بندگان مؤمنش مى‏فرماید: ﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ١٦[السجدة: ۱۶]. «پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى‏شود (و بپا مى‏خیزند و رو به درگاه خدا می‌آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مى‏خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم انفاق مى‏کنند».

پیامبرصفرمود: «من قام رمضان ايماناً واحتساباً غفرله ماتقدم من ذنبه».(متفق علیه، البخاری ۳٧. مسلم ٧۵٩).

«کسى که شب‌هاى رمضان از روى ایمان و یقین و طلب اجر از خدا قیام کند، تمام گناهان گذشته‏اش بخشیده مى‏شوند».

«ايماناً». یعنى اعتقاد و یقین داشتن به پاداش موعود خداوند. «احتساباً».یعنى فقط خواستار اجر و پاداش از خداوند بودن. (فتح الباری ۴/۲٩۶).س

همچنین فرمود: «صلاة اللّيل مثنى مثنى، فإذا خشى أحدكم الصبح صلّى ركعة واحدة توتر له ما قد صلّى».(متفق علیه، البخاری ٩٩۰. مسلم ٧۴٩).

«نماز شب دو رکعت دو رکعت خوانده مى‏شود. هرگاه یکى از شما از طلوع فجر صادق بیم داشت و شک کرد، یک رکعت بخواند تا به وسیله آن آنچه خوانده وتر بشوند».

روش پیامبرصاین بود که یارانش را به شب زنده‏دارى در رمضان و غیر رمضان تشویق مى‏کرد.

پیامبرصفرمود: «أفضل الصلاة بعد الفريضة صلاة الليل».(الترمذی ۴۳۸ ترمذى گوید: حدیث ابوهریره، حدیث حسن صحیح است).

«بهترین و ارزشمندترین نماز، بعد از نماز فرض، نماز شب است».

«پیامبرصدر ماه رمضان و غیر رمضان بیشتر از یازده رکعت نماز شب نمى‏خواند. چهار رکعت مى‏خواند و سلام مى‏داد،. از خوبى و طولانى بودن آن مپرس. سپس چهار رکعت مى‏خواند و سلام مى‏داد و از خوبى و طولانى بودن آن مپرس. سپس سه رکعت مى‏خواند».

عایشهلگوید: «گفتم: اى رسول خدا، آیا پیش از خواندن نماز وتر مى‏خوابى؟ جواب داد: اى عایشه، چشمانم مى‏خوابند اما قلبم نمى‏خوابد». (متفق علیه، البخاری ۱۱۴٧. مسلم ٧۳۸).

ویژگى نماز شب پیامبرصاین بود که قرائت قرآن را تا جایى طول مى‏داد که قیام کننده توانایى آن را داشت و در خودش نشاط و مداومت بر قیام لیل مى‏یافت. بهترین کار و عبادت در نزد او عبادتى بود که انجام‏دهنده آن بر آن مداومت داشته باشد.

سنت مطهر نیز بر آن صحه گذاشته است. (البخاری ۴۳، ۱۱۳۵. مسلم ۲۵۵، ٧۸۲، ٧۸۵).

مسایل مربوط به قیام اللیل و تراویح.

اول: چگونه پهلوها از رختخواب‏ها فاصله مى‏گیرند و دور مى‏شوند؟

منظور این است که فرد با این کار قیام اللیل انجام مى‏دهد و خوابش را به‏خاطر خدا ترک مى‏کند و به‏خاطر انجام ‏عبادت، خوابیدن ‏بر روى رختخواب نرم را در شب رها مى‏کند، یا اینکه آن نماز خواندن بین مغرب و عشا است، یا منتظر ماندن براى رسیدن وقت نماز عشا است، یا اینکه نمازگزار حریص است که نماز عشا و همچنین نماز صبح را با جماعت بخواند. (تفسیر ابن کثیر ص ۱۳۴۵).

دوم: چگونه دعاى نمازگزار در شب از ترس و امید است؟ ارتباط دعا با انفاق مال چیست که خداوند انفاق را به دنبال دعا بیان کرده است؟! مفهوم آن ترس از عذاب خداوند متعال و امید به بزرگى نعمت خداوند است، ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ پس بندگان خالص خدا بین انجام کارهایى که موجب نزدیکى به خدا مى‏شوند جمع مى‏کنند و آنها را با هم انجام مى‏دهند. همچون پرداخت زکات و کارهایى که با میل و خواسته خودشان براى به دست آوردن اجر و پاداش فراوان انجام مى‏دهند. همچون قیام‏اللیل و دعا کردن در آن، در حالى که در انجام این کار سرمشق آنان، سرور و مایه افتخار آنان در دنیا و آخرت، پیامبر خداصاست.

عبداللَّه بن رواحهس سروده است:

وَفينَا رَسولُ اللّه يتلو كتابه
إذا انشقّ مَعروفٌ مِنَ الصُّبْحِ سَاطِعُ
اَرَانَا الهُدَى بَعْدَ العَمَى فَقُلوبُنا
بِهِ مُوقنَاتٌ أنَّ مَا قَالَ وَاقِعُ
يَبيِتُ يجافِى جَنْبهُ عَنْ فِرَاشِهِ
اِذَا اسْتَثْقَلَتْ بِالْمشرِكينَ المَضَاجِعُ

«در میان ما پیامبر خداست که هنگام دمیدن بامداد کتاب او را تلاوت مى‏کند، هدایت و راهنمایى را بعد از کورى به ما نشان داد. پس دل‌هایمان یقین پیدا کردند که آنچه او مى‏گوید حقیقت دارد و به وقوع خواهد پیوست.

شب را در حالى سپرى مى‏کند که پهلوى او از رختخوابش فاصله مى‏گیرد، آن هنگام که خواب مشرکان بر رختخواب‌هایشان بر آنان سنگین شده است».

سوم: چرا خداوند پاداشى را که براى شب زنده‏داران در نظر گرفته پنهان کرده است؟ و معناى «قرة أعين»چیست؟

خداوند براى شب زنده‏داران پاداش فراوانى در بهشت جاویدان و لذت‌هایى که هیچ کس از چنان لذتى آگاهى نیافته است، مهیا و پنهان کرده، چون آنان عبادت و اعمالشان را پنهانى انجام مى‏دهند، خداوند هم پاداشى را که به آنان وعده داده پنهان کرده و صراحتاً بیان نکرده است، تا پاداشى موافق با کردار آنان باشد، چون پاداش از جنس عمل است. به همین خاطر خداوند نعمت و پاداشى براى آنان در نظر گرفته و آن را پوشیده نگه داشته که هیچ چشمى آن را ندیده و بزرگى و فراوانى آن بر دل هیچ‏کس خطور نکرده است.

پیامبرصفرمود: خداوند مى‏فرماید: «أعددت لعبادي الصالحين ما لا عين رَأَتْ، ولا أُذن سمعَتْ ولا خطر على قلب بشر».

«براى بندگان صالح‏ام پاداشى آماده کرده‏ام که هیچ چشمى آن را ندیده و هیچ گوشى وصف آن را نشنیده و (بزرگى و فراوانى آن) بر دل هیچ انسانى خطور نکرده است».

ابوهریره س گوید: اگر درباره نعمت بهشت اطلاعاتى مى‏خواهید، این آیه را بخوانید: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٧[السجدة: ۱٧]. (نگا: منبع سابق ص ۱۳۴۶ متفق علیه، البخاری ۴٧٧٩. مسلم ۲۸۲۴).

«پس هیچ کس نمى‏داند، (در برابر کارهایى که (مؤمنان) انجام مى‏دهند) چه چیزهاى شادى آفرین و مسرت‏بخشى براى ایشان پنهان شده است».

چهارم: آیا مفهوم فرمایش پیامبرصکه در وصف قیام اللیل فرمود: «مثنى مثنى» این است که لازم است بعد از خواندن دو رکعت، سلام داده شود؟

پاسخ: راوى حدیث - ابن عمر - آن را چنین شرح داده که پیامبرصبعد از خواندن دو رکعت سلام مى‏داد. (مسلم ٧۴٩).بنابراین راوى حدیث از مفهوم آن آگاه‏تر است و آنچه را هم که شرح داده، مفهومى است که به ذهن خطور مى‏کند، چون در مورد چهار رکعت گفته نمى‏شود که «مثنى» است.

با این حدیث استدلال مى‏شود که نماز قیام اللیل دو رکعت دو رکعت خوانده شود و بعد از دو رکعت با سلام دادن میان نماز فاصله ایجاد شود.

قول مختار در چگونگى نماز قیام اللیل دو رکعت دو رکعت خواندن آن است، همچنان که ظاهر حدیث بر آن دلالت مى‏کند و بعد از دو رکعت سلام دهد. چون پیامبرصبه سؤال کننده درباره چگونگى برگزار کردن نماز شب این‏گونه پاسخ داد که در هر دو رکعت سلام داده شود. همچنین احادیثى که درباره سلام دادن بین هر دو رکعت موجود هستند، از راه‏هاى گوناگون روایت شده و ثابت‏تراند.

اما روایت شده که پیامبرصهم بعد از خواندن چهار رکعت و هم بعد از خواندن دو رکعت، سلام داده است. بنابراین در دو رکعت سلام دادن ارشادى است براى آسان گرفتن بر امت و تخفیفى براى نمازگزاران است. چون بین هر دو رکعت سلام دادن، سبب مى‏شود که نمازگزار کمى استراحت کند و کارهاى مهمى که نیازمند آن‌هاست، انجام دهد. (فتح الباری ۲/۵۵۶).

پنجم: از آنجا که نماز تراویح از جنس قیام اللیل است، آن هم دو رکعت دو رکعت خوانده مى‏شود. اما نماز تراویح به چه شیوه‏اى برگزار بشود بهتر است، انفرادى یا با جماعت؟

پیامبرصدر نیمه یکى از شب‌ها از منزل خارج شد و به مسجد آمد و نماز خواند، مردانى هم که در مسجد بودند، پشت سر پیامبر به صف ایستادند و نماز خواندند. روز بعد کسانى که در مسجد بودند درباره نماز شب پیامبر به دیگران خبر دادند. شب بعد مردمان بیشترى جمع شدند و پشت سر پیامبر نماز خواندند. روز بعد خبر نماز شب پیامبر به گوش افراد زیادى رسید و مردمان بیشترى براى نماز شب جمع شدند. در شب چهارم بر اثر ازدحام جمعیت، مسجد پر از جمعیت شد و جایى براى سوزن انداختن نبود. پیامبرصاز منزلش خارج نشد تا نماز صبح و تنها براى نماز صبح به مسجد آمد. وقتى که نماز صبح را خواند رو به مردم کرد و شهادتین گفت، سپس فرمود: «دیشب آمدن شما به مسجد بر من پوشیده نبود و از آمدن شما خبر داشتم، اما من ترسیدم که اگر براى خواندن نماز شب بیرون بیایم، نماز شب بر شما فرض گردد و بعد شما از خواندن آن ناتوان شوید». (متفق علیه، البخاری ٩۲۴. مسلم ٧۶۱).

ابن شهاب گوید: پیامبر خداصهنگامى که وفات کرد، مردم نماز شب را به طور انفرادى و پراکنده مى‏خواندند. سپس در زمان خلافت ابوبکرس و آغاز خلافت عمرس بر آن شیوه عمل مى‏کردند. (البخارى، ۲۰۰٩. مسلم٧۵٩).

تا اینکه یکى از شب‌هاى رمضان عمرس به مسجد آمد. دید که مردم پراکنده و متفرقند. بعضى انفرادى نماز مى‏خوانند، بعضى به دیگرى اقتدا کرده‏اند. عمر گفت: نظر من این است که اگر همه این‌ها جمع بشوند و پشت سر یک امام نماز بخوانند، بهتر است. سپس در این کارش تصمیم جدى گرفت و همه را جمع کرد تا پشت سر ابى بن کعبس نماز شب را به شکل جماعت برگزار کنند. شبى دیگر که به مسجد آمد و دید مردم پشت سر یک امام نماز مى‏خوانند و همه هماهنگ هستند، گفت: چه بدعت خوبى است این کار، و گفت: اما کسانى که اول شب مى‏خوابند و نیمه‏هاى آخر شب بیدار مى‏شوند و نماز شب را مى‏خوانند بهتر است، چون مردم در آن زمان اول شب قیام اللیل انجام مى‏دادند. (البخاری ۲۰۱۰).

«أوزاع».یعنى جماعت‏هاى پراکنده، آوردن متفرقون در روایت تأکید لفظى است. (فتح الباری ۴/۲٩٧).

از نص‏هایى که بیان شد مى‏توان امور زیر را استنباط کرد:

درباره استنباط از دلایل اینجا با کمى تصرف نقل شده است.

پیامبرصنماز کسانى را که سه شب پشت سر او نماز شب را به شکل جماعت برگزار کردند، تأیید کرده است.

پیامبرصبعد از سه شب برگزارى نماز تراویح (شب) را به شکل جماعت ترک کرد، و دوست نداشت آنان همراه پیامبرصنماز تراویح را به شکل جماعت برگزار کنند، از ترس این که مبادا خداوند نماز تراویح را به شکل جماعت بر آنان فرض گرداند که در آن صورت برگزارى آن در قالب جماعت در مسجد شرط درست بودن آن مى‏شد و در نتیجه بعضى از افراد نمى‏توانستند آن را انجام دهند و پاداش قیام شب‌هاى رمضان را از دست مى‏دادند.

اما وقتى که پیامبرصوفات کرد، ترسى براى فرض شدن آن نبود. بنابراین عمرس با در نظر گرفتن برخى از مصالح، ترجیح داد مسلمانان پشت سر یک امام نماز تراویح را به شکل جماعت برگزار کنند. چنین امرى بسیار بهتر و زیباتر از پراکنده خواندن آن بود.

عمرس با در نظر گرفتن موارد زیر، جماعت در قیام اللیل را تعیین کرد:

- تمسک و چنگ زدن به روش و سیرت پیامبرصدر برگزارى نماز قیام اللیل همراه مردم در قالب جماعت.

- عمر فهمید که پیامبرصبه خاطر ترس از فرض شدن قیام اللیل به ‏شکل جماعت، خواندن آن را همراه با مردم ترک کرد. چون اگر در قالب جماعت بر آنان فرض مى‏شد آنان از برگزارى آن ناتوان مى‏شدند. پس به خاطر مهرورزى پیامبر نسبت به مسلمانان و ارفاق حال آنان، قیام را در قالب جماعت ترک کرد، نه به خاطر عدم فضیلت آن.

- عمرس بسیار حریص بود که از نفوذ اختلاف و تفرقه‏گرى به دل‌هاى مسلمانان جلوگیرى کند، چون در اختلاف و تفرقه، وحدت کلمه از بین مى‏رود، اما جمع شدن مردم پشت سر یک امام - به خصوص وقتى که امام قارى‏ترین آنان و داراى آوازى زیبا و دلنشین باشد که بر خشوع بیفزاید - براى بیشتر نمازگزاران بهتر و نشاط آورتر است.

خواننده گرامى، از آنچه بیان شد روشن مى‏شود که برگزارى نماز قیام در ماه رمضان در قالب جماعت بهتر است، همان گونه که عمرس آن را انجام داد و اصحاب پیامبرصهم آن را تأیید کردند و مسلمانان هم آن را پیوسته ادامه داده و مى‏دهند.

عمرس به مردم اعلام کرد که خواندن نماز شب در آخر شب بهتر است، و گفت: کسانى که در اول شب مى‏خوابند و نیمه آخر شب براى برگزارى نماز بیدار مى‏شوند، بهتر است - گرچه نماز در اول شب همراه با جماعت هم باشد - این گفتار عمر، تشویقى بود براى نمازگزاران که اگر نماز را در آخر شب بخوانند بهتر خواهد بود، این نظر استناد به فرموده پیامبرصاست که فرمود: «ينزل ربّنا تبارك وتعالى كلّ ليلة إلى السّماء الدنيا، حين يبقى ثلث الليل الآخر، يقول: من يدعوني فأستجيب له، من يسألني فأعطيه، من يستغفرني فاغفر له».(متفق علیه، البخاری ۱۱۴۵. مسلم ٧۵۸).

«پروردگار متعال، در یک سوم مانده از آخر هر شب، به سوى آسمان دنیا پایین مى‏آید و مى‏فرماید: چه کسى مرا مى‏خواند تا اجابتش کنم: چه کسى از من چیزى مى‏خواهد تا خواسته‏اش را برآورم؛ چه کسى از من طلب مغفرت مى‏کند تا او را ببخشم».

ششم: آیا تعداد رکعت‌هاى نماز تراویح مشخص و معین هستند که باید به آنها پایبند بود و تجاوز از آنها درست نیست، یا این که در این امر فراخى هست؟

عایشهلگوید: «پیامبرصدر ماه رمضان و ماه‌هاى دیگر، بیشتر از یازده رکعت نماز قیام نمى‏خواند». (تخریج آن گذشت).

عایشهلدر وصف نماز قیام پیامبرصگفت: «هفت، نه و یازده رکعت مى‏خواند، به جز دو رکعت نماز سنت صبح». (البخاری ۱۱۳٩).

همچنین گوید: «پیامبرصدر شب سیزده رکعت نماز مى‏خواند که یک رکعت وتر و دو رکعت نماز سنت صبح هم جزو آنها بودند». (متفق علیه، البخاری ۱۱۴۰. مسلم ٧۳۸).

امام ابن حجر؛ گفته است: روایات عایشهلبر اکثر اهل علم مشکل ایجاد کرده تا جایى که بعضى از آنان آنها را مضطرب دانسته‏اند. چون در چنین‏ مواردى اگر راوى حدیث یک ‏نفر باشد یا از انجام آن کار در یک زمان خبر داده شده باشد، ممکن است در روایت اضطراب باشد. اما روایت‌هایى که عایشه نقل کرده، هرکدام از آنها حمل بر اوقات متعدد و حالت‏هاى گوناگون است، برحسب نشاط و فراغتى که پیش ‏مى‏آمد. خداوند داناتر است.

آنچه از مطالب فوق براى من روشن شد، حکمت افزون نبودن نماز شب بر بیشتر از یازده رکعت، این است که نماز تهجد و وتر مختص به نماز شب هستند، همچنان که نمازهاى فرض روز، ظهر چهار رکعت، عصر چهار رکعت و مغرب سه رکعت مى‏باشند که مغرب وتر نمازهاى روز به شما مى‏آید. پس مناسب است که نماز شب هم همانند نماز روز یازده رکعت باشد.

اما اینکه در روایت اشاره شد، نماز شب سیزده رکعت است، به خاطر اینکه دو رکعت نماز صبح هم به آن ملحق شده است که در اصل جزو نماز شب به شمار نمى‏آید. (فتح الباری ۳/۲۶).

از این سخنان ارزشمند روشن مى‏شود که اکثر نمازهاى شب پیامبر که در شب رمضان و شب‌هاى دیگر مى‏خواند، یازده رکعت بودند. روایت بر حصر نماز شب در یازده رکعت دلالت مى‏کند و در این روایت اشاره‏اى به دو رکعت صبح نشده، اما در روایت‌هاى دوم و سوم به دو رکعت نماز صبح اشاره شده است. به این وسیله مى‏توان بین روایت‌ها جمع و توفیق ایجاد کرد. (فتح الباری ۳/۲۶).

پس روش برگزارى نماز تراویح و وقت آن مقید به نص است. اما تعداد رکعت‌هاى آن، با این که اغلب نماز پیامبر در شب یازده رکعت بود، فهم سلف و عملکردشان بیانگر آن است که در تعیین تعداد رکعت‌هاى نماز شب راه باز است و هیچ حدى براى بیشترین رکعات آن وجود ندارد، به دلیل فرموده پیامبرصکه به طور عموم بیان کرد: «صلاة الليل مثنى مثنى».(متفق علیه، البخاری ٩٩۰. مسلم ٧۴٩).

چکیده مطلب این که: منظور از قیام رمضان، نماز تراویح است، پس ‏به طور یقین با خواندن نماز تراویح، قیام شب رمضان نیز حاصل مى‏شود اما مفهومش این نیست که قیام رمضان فقط با خواندن نماز تراویح حاصل مى‏شود، یا اینکه در شب‌هاى رمضان نمى‏توان بیشتر از یازده رکعت نماز خواند. گاهى بعضى افراد در انجام سنت میانه‏روى مى‏کنند و به دو رکعت نماز قیام اکتفا مى‏کنند. این کار هم مشروع است و آن دو رکعت هم در جمع قیام گنجانده مى‏شود، همچنان که اگر بیشتر از یازده رکعت نماز قیام بخواند، بر آن هم نماز تراویح اطلاق مى‏شود. خداوند داناتر است.