٧- روزه فرض.
درست نیست که انسان مؤمن از احکام روزه فرض ناآگاه باشد؛ چون کسى که پایبند به گرفتن روزه فرض نباشد گنهکار مىشود. در مطالب گذشته بیان شد که چگونگى اداى روزه فرض بر دو قسم است. اینک به تفصیل آن مىپردازیم:
۱- روزهاى که واجب است به طور پیاپى و بدون انقطاع گرفته شود و آن عبارت است از:
- روزه ماه رمضان، خداوند مىفرماید: ﴿فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُۖ﴾[البقرة: ۱۸۵].
«پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد».
روشن است که روزهاى ماه پیوسته و پیاپى هستند. بنابراین روزه گرفتن آن هم ضرورتاً پیاپى خواهد بود.
- روزه برخى از کفارهها و آنها عبارتند از:
الف- کفاره، قتل خطا، خداوند مىفرماید: ﴿فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ شَهۡرَيۡنِ مُتَتَابِعَيۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمٗا﴾[النساء: ٩۲].
«و آن کس که دسترسى (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مىگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حکیم است».
ب- کفاره ظهار، خداوند مىفرماید: ﴿فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ شَهۡرَيۡنِ مُتَتَابِعَيۡنِ مِن قَبۡلِ أَن يَتَمَآسَّاۖ﴾[المجادلة: ۴].
«و کسی که توانائی (آزاد کردن بردهای) نداشته باشد دو ماه پیاپی قبل از آمیزش روزه بگیرد».
ج- کفاره کسى که عمداً در ماه رمضان (در حال روزه) با زنش نزدیکى کند، لازم است دو ماه پیاپى روزه بگیرد.
ابوهریرهس گوید: «ما نزد پیامبرصنشسته بودیم. ناگهان مردى آمد و گفت: اى رسول خدا، هلاک شدم. پیامبرصفرمود: چه بلایى سرت آمده؟ گفت: در حال روزه (در رمضان) با همسرم نزدیکى کردم. پیامبرصفرمود: آیا مىتوانى بردهاى آزاد کنى؟ گفت: نه. فرمود: آیا مىتوانى دو ماه پیاپى روزه بگیرى؟ گفت: نه. فرمود: آیا مىتوانى به شصت مسکین طعام بدهى؟ گفت: نه. پیامبرصمدتى درنگ کرد. در این اثنا یک زنبیل (العرق) پر از خرما براى پیامبر آوردند. پیامبرصفرمود: سؤال کننده کجاست؟ گفت: من اینجا هستم. فرمود: این زنبیل خرما را بگیر و به عنوان کفاره به نیازمندان بده. آن مرد گفت: آن را به چه کسانى بدهم که از من نیازمندتر باشند؟ در شهر مدینه کسى از ما نیازمندتر نیست. پیامبرصلبخندى زد و فرمود: این خرما را به بچههایت بده». (متفق علیه، البخاری ۱٩۳۶. مسلم ۱۱۱۱).
العَرَق: زنبیلى است که از لیف خرما بافته مىشود. ظرفیت حدود پانزده صاع را دارد. هر صاعى چهار مد و هر مد چهار مشت است، یعنى هر مد در حدود ۶٧۵ گرم است. پس هر صاعى ۲٧۰۰ گرم است. در این زنبیل در حدود چهل و نیم کیلوگرم بود.
د- همچنین پیاپى گرفتن روزه براى کسى که نذر کرده یا سوگند یاد کرده که چند روز پیاپى روزه بگیرد، شرط است، مانند کسى که نذر کند ده روز اول ماه رجب روزه بگیرد، یا همه ماه شعبان را روزه بگیرد و نظیر اینها. بنابراین بر آن فرد واجب است که به خاطر تعیین وقت روزه، آن را پیاپى بگیرد؛ چون اگر ده روز پیاپى روزه نگیرد دیگر بر ده روزِ پیاپى صدق نمىکند. همچنین اگر یک ماه پیاپى روزه نگیرد، دیگر بر روزه پیاپى یک ماه (شعبان) صدق نمىکند.
۲- روزهاى که در گرفتن آن پیاپى بودن واجب نیست، بلکه به طور جداگانه انجام دادن آن کافى است.
روزههاى واجبى که روزهدار اختیار دارد پراکنده یا پیاپى بگیرد، عبارتند از:
- قضاى روزه رمضان، اگر مسلمانى در ماه رمضان به خاطر وجود عذر بیمارى یا مسافرت روزهاش را بخورد، باید هرچه زودتر، براى انجام فرض (قضاى روزه) اقدام کند. در ضمن سنت است که پیاپى قضاى روزه را بگیرد، اما این پیاپى بودن در گرفتن قضاى روزه رمضان، شرط واجب نیست. خداوند مىفرماید: ﴿فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَۚ﴾[البقرة: ۱۸۴].
«پس چند روز دیگرى را روزه بگیرند».
خداوند قضاى روزه رمضان را (که چند روز قضا شده) با صیغه جمع «ایام» و نکره و با تنوین بیان کرده است. بنابراین عمومیت پیدا مىکند تا شامل هر روزى غیر از ایام رمضان باشد. اما روزهایى که روزه گرفتن در آنها حرام است - بیان آنها گذشت - از آن مستثنا شدهاند. همچنین خداوند در اینجا روزه را به طور مطلق و بدون تعیین پیاپى بودن، بیان کرده است. با توجه به مطالب فوق، پیاپى بودن قضاى روزه رمضان، واجب نیست.
- روزهاى که در حج بجاى عدم استطاعت حج گزار به ذبح قربانى، بر او واجب مىگردد.
کسى که در ماههاى حج، نخست براى انجام عمره احرام ببندد و اعمال عمره را انجام دهد، تا بعد از پایان یافتن اعمال عمره از احرام بیرون بیاید، سپس در همان سال از مکه براى انجام مناسک حج احرام ببندد، چنین فردى متمتع و چنین حجى، حج تمتع نامیده مىشود. خداوند بر چنین حاجى هدى (قربانى) را واجب کرده است به سبب این که او با انجام اعمال عمره قبل از احرام بستن براى حج، از چیزهایى بهره جسته و لذت برده است (مدت زیادى در احرام نبوده که برایش مشکلساز باشد.
هدى عبارت است از حیوانى که حج گزار یا عمره کننده آن را به عنوان قربانى، همراه خود به مکه مىبرد و گوشت آن هم در حرم مکه بین نیازمندان آن تقسیم مىشود. این هدى عبارت است از (البدنة)شتر یا گاو- البدنه، شتر یا گاوى است که در مکه قربانى مىشود. به خاطر این به این اسم نامیده شده که آن را براى بردن به مکه و سر بریدن در آنجا مىپروراندند و چاق مىکردند. جمع آن بُدْن است. خداوند مىفرماید: ﴿وَٱلۡبُدۡنَ جَعَلۡنَٰهَا لَكُم مِّن شَعَٰٓئِرِ ٱللَّهِ لَكُمۡ فِيهَا خَيۡرٞۖ﴾[الحج: ۳۶].
«و شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار دادیم؛ در آنها براى شما خیر و برکت است».
یا گوسفند. اما اگر کسى نتواند با خود هدى ببرد و یا به طور کلى نتواند قربانى کند، واجب است ده روز کامل از ماه ذوالحجه روزه بگیرد. بهتر این است که سه روز از آن در ایام حج قبل از عید قربان (دهم ذوالحجه) باشد، اما روز عرفه (نهم ذوالحجه) روزه نگیرد، ولى اگر فرصت پیدا نکند که سه روز قبل از عید قربان روزه بگیرد، مىتواند در ایام تشریق (یازدهم، دوازدهم، سیزدهم ذوالحجه) روزه بگیرد و هفت روز باقى مانده را بعد از انجام مناسک حج و بازگشت به وطنش روزه مىگیرد. خداوند مىفرماید: ﴿فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلۡعُمۡرَةِ إِلَى ٱلۡحَجِّ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِۚ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖ فِي ٱلۡحَجِّ وَسَبۡعَةٍ إِذَا رَجَعۡتُمۡۗ تِلۡكَ عَشَرَةٞ كَامِلَةٞۗ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمۡ يَكُنۡ أَهۡلُهُۥ حَاضِرِي ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾[البقرة: ۱٩۶].
«و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانى براى او میسر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفتروز هنگامى که باز مىگردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این براى کسى است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد ( اهل مکه و اطراف آن نباشد). و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سختکیفر است!».
- سه روز روزه گرفتن به جاى فدیه تراشیدن یا کوتاه کردن موى سر در حج و عمره.
فدیه دهنده در اینجا در انجام یکى از سه کار مخیر است: ۱- سه روز روزه گرفتن، اگرچه پیاپى هم نباشند، ۲- صدقه دادن به شش مسکین، ۳- قربانى کردن گوسفند یا حیوانى بزرگتر از آن.
هرگاه محرم بیمار باشد و نیازمند تراشیدن یا کوتاه کردن موى سر باشد، موى سرش را مىتراشد و یا کوتاه مىکند. با انجام این کار یکى از فدیههاى سهگانه فوق بر او واجب مىگردد. این فرد با تراشیدن سر در حج یا عمره به تحلل اول دست مىیابد. این کار او قبل از فرا رسیدن زمان سر بریدن قربانى است. زمان قربانى براى حجکننده روز عید و براى کسى که عمره انجام مىدهد بعد از پایان مراسم عمره است.
البته این زمانى است که حجگزار یا عمرهکننده در بیرون از حرم محاصره نشود، یعنى دشمن او را از رسیدن به حرم منع نکند. اگر حجگزار یا عمرهکننده محاصره شود و نتواند به حرم داخل شود، محل سر بریدن قربانى او همان جایى است که در آن محاصره شده است.
فایده: کسى که موى سرش را بدون عذر بتراشد یا کوتاه کند، او به دادن کفاره از مریض سزاوارتر است. همچنین مُحرمى که غیر از تراشیدن موى سر از چیزهاى دیگرى، همچون به کار بردن بوى خوش یا روغنزدن مو و بدن با عذر یا بدون عذر، استفاده کند براى دادن کفاره سزاوارتر است.