روزه سپر پارسایان

فهرست کتاب

شرط‌هاى درست بودن اعتکاف.

شرط‌هاى درست بودن اعتکاف.

از تعریف اصطلاحى اعتکاف روشن شد که براى درست بودن اعتکاف پنج شرط لازم است: ۱- مسلمان بودن، ۲- عاقل بودن، ۳- نیت اعتکاف کردن، ۴-پاکیزگى (از حیض و جنابت)، ۵- اعتکاف نشستن در مسجد.

پرسش: آیا گرفتن روزه براى درست بودن اعتکاف شرط است؟

پاسخ: خداوند مى‏فرماید: ﴿ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِۚ وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِۗ[البقرة: ۱۸٧].

«سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالى که در مساجد به اعتکاف پرداخته‏اید، با زنان آمیزش نکنید».

عمرس از پیامبرصپرسید: «در جاهلیت نذر کرده‏ام که یک شب در مسجد الحرام اعتکاف بنشینم، پیامبر فرمود: «به نذرت وفا کن».

در روایتى از مسلم «يوماً». به جاى «ليلة». روایت شده است. درباره توجیه آن. (فتح الباری ۴/۳۲۲).

کسى که به این دو نص نگاه کند، در ظاهر آنها تعارض مى‏بیند، چون آیه اعتکاف نشستن را به دنبال گرفتن روزه بیان مى‏کند (نه اعتکاف بدون روزه)، اما حدیث به اعتکاف نشستن در شب اشاره مى‏کند، در حالى که شب زمان گرفتن روزه نیست. پس چگونه در شب اعتکاف مى‏نشیند؟

در حقیقت هیچ اختلافى میان دو نص فوق وجود ندارد. مفهوم آیه این نیست که اعتکاف باید حتماً با روزه همراه باشد. اگر چنین بود روزه بدون اعتکاف هم درست نبود، در حالى که کسى از اهل علم این را نگفته است. نظر ارجح در این زمینه این است که روزه‏دارى براى درست بودن اعتکاف شرط نیست، گرچه اغلب اعتکاف نشستن پیامبرصهمراه با روزه بود. اما پیامبر یک بار ده روز در ماه شوال اعتکاف نشست. و عمر یک شب اعتکاف نشست، همان طور که بخارى به آن تصریح کرده است که: «فاعتكف ليلة». (البخاری ۲۰۴۲).

این حدیث بیان مى‏کند که عمرس چیزى بر نذرش - که اعتکاف یک شب بود - نیفزوده است. پس براى اعتکاف نشستن، روزه شرط نیست، همچنان که زمان معین و مشخصى براى آن شرط نیست. (فتح الباری ۴/۳۲۲).

آیا اعتکاف باید با روزه‏دارى باشد یا بدون روزه‏دارى، به تفصیل در کتاب‌هاى احکام بیان شده است. بنابر مذهب ابوحنیفه و مالک و روایتى از احمد، اعتکاف بدون روزه درست نیست. اما بنابر مذهب شافعیه، اعتکاف بدون روزه درست است.

پرسش: آیا براى اعتکاف نشستن کمترین و بیشترین زمان تعیین شده است؟

پاسخ: قول مختار در این‏باره این است که کمترین زمان اعتکاف یک شب یا یک روز است، چون معناى اعتکاف، پایبندى به چیزى و نگهداشتن خود بر آن است. اما آنچه کمتر از یک روز یا یک شب باشد، به خاطر کوتاه بودن مدت و مشخص نبودن زمان معین آن، بعید است که اعتکاف نامیده شود.

پس لازم است اعتکاف کننده مدتى را در مسجد بماند، به گونه‏اى که اعتکاف نامیده شود. در حدیثى که پیامبرصبه عمرس فرمود به نذرش وفا کند یک شب یا یک روز اعتکاف بنشیند، اما حدى براى بیشترین زمان اعتکاف تعیین نشده است، ولى اغلب اعتکاف پیامبرصدر دهه آخر رمضان بود. همچنین ده روز در شوال اعتکاف نشست.

«در سالى که وفات کرد، بیست روز اعتکاف نشست». (البخاری ۲۰۴۴).

سبب آن این بود که آن حضرت مى‏دانست عمرش به پایان رسیده است و خواست اعمال نیک بیشترى انجام دهد، تا با این کار براى امتش بیان کند که تلاش در انجام کار نیک وقتى که عمرشان به سر رسید، مستحب است. به خاطر اینکه خداوند را در بهترین حالشان ملاقات کنند. یا گفته شده سبب آن این بود که جبریل در هر رمضانى یک بار قرآن را به او عرضه و با او مدارسه مى‏کرد، اما در سالى که وفات کرد دوبار قرآن را به او عرضه و با او مدارسه کرد. بنابراین او هم دو برابر سال‌هاى گذشته اعتکاف نشست. همچنین گفته شده سبب آن این بود که پیامبر یکى از سال‌ها به خاطر رفتن به مسافرت (جهاد) نتوانسته بود اعتکاف بنشیند. این اعتکاف را به جاى آن انجام داد، چون عادت و شیوه آن حضرت بود که هرگاه کارى انجام مى‏داد بر آن پایبند بود. چون در آن سال نتوانست اعتکاف بنشیند، در سال آینده (همان سالى که وفات کرد) بیست روز اعتکاف نشست. (فتح الباری ۴/۳۳۴).

حال طولانى بودن اعتکاف آن حضرت به هر دلیلى که بود، بیانگر این است که افزودن بر کارهاى خیر مشروع است.

اما اگر مسلمانى بیشتر از آن حد اعتکاف بنشیند (و در طول سال آن را بارها انجام دهد و بر آن پایبند باشد) این کار منجر مى‏شود که آن مسلمان از خانواده و رسیدگى به خواسته‏هاى آنان غافل شود و نیازهاى آنان را ضایع کند، یا کار و تلاش براى امرار معاش را ترک کند و در نتیجه سربار دیگران شود و دیگران بر او انفاق کنند و این کار درستى نیست.

بنابراین گرچه حدى براى بیشترین زمان اعتکاف تعیین نشده است، اما بهتر است بیشتر از آن حدى نباشد که در سنت وارد شده است. به خصوص اگر بیشتر از آن حد باشد، گمان این مى‏رود که فرد در تلاش براى امرار معاشش کوتاهى مى‏کند و مى‏خواهد سربار دیگران بشود. خداوند داناتر است. (گرفته شده از متن جواب علامه ابن جبرین. رک: حوار الاعتکاف، ص ۱۱).

آنچه بر اعتکاف کننده حرام است و اعتکاف او را باطل یا قطع مى‏کند: خداوند مى‏فرماید: ﴿وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِۗ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَقۡرَبُوهَاۗ[البقرة: ۱۸٧].

«و در حالى که در مساجد به اعتکاف پرداخته‏اید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهاى الهى است؛ پس به آن نزدیک نشوید».

نزدیکى با زن بر اعتکاف کننده، مادامى که در مسجد نشسته، حرام است. همچنین اگر از مسجد خارج شود و براى برآوردن نیازش - که از آن ناگزیر است - به خانه برود، درست نیست که در خانه بیشتر بماند، جز به اندازه‏اى که نیازش بر طرف شود و قضاى حاجت کند و یا غذا بخورد و زود به مسجد بازگردد.

همچنان که پوشیده نیست امروزه راه برآوردن آن نیازمندى‏ها و نظیر آنها براى معتکف در مسجد، میسر و فراهم شده است.

درست نیست که در حال اعتکاف همسرش را ببوسد و او را به آغوش بکشد، و درست نیست به چیزى غیر از اعتکافش مشغول شود.

شخص اعتکاف کننده نمى‏تواند از بیمار عیادت کند، اما در حال حرکت در مسیرش مى‏تواند جویاى حال بیمار شود. (تفسیر ابن کثیر ص ۱۶).

عایشهلگوید: «پیامبرصهرگاه در مسجد اعتکاف مى‏نشست، سرش را - در حالى که در مسجد بود - به سوى منزل من دراز مى‏کرد و من سرش را شانه مى‏کردم. هرگاه به اعتکاف مى‏نشست، جز براى قضاى حاجت از مسجد بیرون نمى‏رفت و به خانه نمى‏آمد». (البخاری ۲۰۲٩. مسلم ۲٩٧).

خلاصه و چکیده مطلب این که همبستر شدن با همسر بر اعتکاف کننده حرام است و با این کار اعتکافش باطل مى‏شود. همچنین خارج شدن از مسجد، جز براى قضاى حاجت، حرام است. اگر عمداً این کار را انجام دهد پیاپى بودن اعتکافش قطع مى‏شود و باید دوباره اعتکافش را آغاز کند. اما بیرون آوردن بعضى از اعضاى بدن به خارج از مسجد، مانند بیرون آوردن سر براى شانه کردن و شستن، اشکالى ندارد، همچنین درست است تا در مسجد براى انجام کار و برطرف کردن‏ نیازش بیرون بیاید و یا همسرش براى دیدن او به محل اعتکافش برود.

در صحیح بخارى و مسلم عملکرد پیامبرصو همسرش صفیهلروایت شده است. (البخاری ۲۰۳۵. مسلم ۲۱٧۵).