روزه سپر پارسایان

فهرست کتاب

۱۶- زكات يا صدقه فطر.

۱۶- زكات يا صدقه فطر.

خداوند در پایان ماه رمضان بر روزه‏داران منت نهاده، چون انجام کارى را که وسیله پاک گرداندن و کامل کننده نعمتش به ایشان است، بر آنان مقرر کرده است. با انجام آن روزه و شب زنده‏دارى آنان را قبول مى‏کند و لغزش‌ها و بیهوده‏گویی‌ها و دشنام‏هایى را که با عبادتشان در آمیخته است، از بین مى‏برد و نیازمندانشان را در روز گرفتن جایزه (عید فطر) از گدایى کردن بى‏نیاز مى‏کند. با انجام این کار، مسلمانان دوشادوش همدیگر حرکت مى‏کنند و همدیگر را دوست مى‏دارند و ثروتمندان و نیازمندانشان با هم یک دل مى‏شوند و براى خشنودى خدا حرکت مى‏کنند.

خداوند با این صدقه سرور و خوشحالى را در دل روزه‏داران مى‏اندازد، بدین گونه که خشنودى‏اش را از آنان در این ماه بزرگ میسر مى‏گرداند. این صدقه همان زکات فطر است. گرچه مقدار آن کم است اما نشانه‏اى بر عظمت قانون‏گذارى اسلامى و کمال آن است.

زکات فطر به خاطر آن به این اسم نامیده شده که با افطار کردن در پایان رمضان، واجب مى‏گردد. (فتح الباری ۳/۴۳۰).

پیامبرصزکات فطر را در سال دوم هجرى - سالى که روزه رمضان فرض شد- بر مسلمانان فرض کرد. زکات فطر بر تمامى مسلمانان مرد یا زن، کوچک یا بزرگ، آزاد یا برده، مقیم یا مسافر، در حالى که در شب و روز عید بیشتر از غذاى خود و کسانى که نفقه آنان بر او واجب است داشته باشند، فرض است.

زکات فطر با دریافتن غروب آخرین روز رمضان (شب عید فطر) واجب مى‏شود. مسلمانان از جانب خود و از جانب کسانى که نفقه آنان (از مسلمانان) بر عهده‏شان واجب است (مانند: زن، فرزند نیازمند، خدمتکار و والدین نیازمند) زکات فطر مى‏دهند.

مقدار آن معادل یک صاع (در حدود دو کیلو و هفتصد گرم) از غذاى معمولى شهرى که در آن زندگى مى‏کند، مى‏باشد؛ چون نیازمندان در روز عید به چنین غذایى علاقمند و منتظر دریافت آن هستند.

الصاع - براى مذکر و مؤنث به کار مى‏رود - پیمانه‏اى است به اندازه چهار مد، هر مد یک مشت است - مشت شخص متوسط - . پس یک صاع از گندم خوب و نظیر آن از حبوباتى که در حالت اختیارى خورده مى‏شوند، داده شود. هر مد معادل ۶٧۵ گرم است. پس هر صاع تقریباً دو کیلو و هفتصد گرم (۲٧۰۰) است.

اگر مسلمان بیشتر از آن هم زکات فطر بدهد، براى او صدقه به شمار مى‏آید و به او پاداش فزونترى داده مى‏شود. (الفقه الإسلامي وأدلته.وهبه الزحیلی ۱/۱۴۲).

پیامبرصچهار نوع از غذاها را براى دادن زکات نام برده است: خرما، جو (سَلْت که نوعى جو است، جزو آن به شمار مى‏آید، کشک و کشمش.

(سُلْتْ گونه‏اى جو است. در روایت ابوداود و نسائى (فتح‏البارى، ۳/۴۳۱) آمده که سُلْت را مى‏توان به عنوان صدقه فطر داد). («اقط» کشک، ازهرى گوید: از ماستى درست مى‏شود که کره‏اش را نگرفته باشند. ماست در کیسه ریخته مى‏شود و آبش مى‏رود تا سفت شود. المصباح، للفیومی).

پیامبرصزمان پرداخت آن را مشخص کرده است. انسان مسلمان باید بعد از طلوع فجر صادق (بعد از نماز صبح) در روز عید و پیش از رفتن مردم براى نماز عید زکات فطر را پرداخت کند. این وقت براى دادن زکات مستحب و پسندیده است. (چون روز عید است و مستمندان با دریافت آن در این روز در شادى و سرور با دیگران شریک مى‏شوند)، اما پرداخت زکات فطر در طول ماه رمضان و پیش انداختن آن، یک یا دو روز یا بیشتر مانده به عید فطر، جایز است، ولى به تأخیر انداختن آن از نماز عید مکروه است، مگر کسى که عذر داشته باشد، مانند غایب بودن مستمند و نظیر آنها. تأخیر پرداخت زکات فطر به خاطر آن مکروه است که در تأخیر آن هدفى که از دادن زکات - که خوشحال کردن مستمند و بى‏نیاز گرداندن او از گدایى کردن در روز عید است - از بین مى‏رود.

خواننده گرامى، این برخى از مطالبى بود درباره احکام مربوط به ‏زکات فطر که شریعت اسلامى آن را به مسلمانان هدیه کرده و بخشیده ‏است. آن را به طور خلاصه - بخاطر اینکه مى‏خواستم سخن کوتاه گویم - بیان کردم و اینک ادله آن را به ترتیب بیان مى‏کنم و با بیان این ‏ادله، مباحث این فصل را که پایان کتاب است، به پایان مى‏برم. از خداوند منان مى‏خواهم که با فهم آن و عمل کردن به آن، به من و شما سود برساند.

۱- «فرض رسول اللّهصزكاة الفطر طهرة للصّيام من اللّغو والرَّفث وطعمة للمساكين».(أبوداود ۱۶۰٩، ابن ماجه ۱۸۲٧، الحاکم ۱/۴۰٩، و به شرط بخارى آن را صحیح دانسته است. ذهبى آن را تأیید کرده و آلبانى در الارواء (۳/۳۳۲) حدیث را حسن دانسته است).

«رسول خداصزکات فطر را فرض کرد تا وسیله‏اى باشد براى پاک شدن روزه از کارهاى بیهوده و دشنام (که با روزه آمیخته‏اند) و غذایى باشد براى مستمندان».

۲- «فرض رسول اللَّهصزكاة الفطر، صاعاً من تمر أو صاعاً من شعير، على العبد والحرّ والذكر والأنثى والصغير والكبير، من المسلمين وأمر بها أن تؤدّى قبل خروج الناس إلى الصّلاة.»(متفق علیه، البخاری ۱۵۰۳. مسلم ٩۸۴).

«رسول خداصزکات فطر را چنین فرض کرد. یک صاع (دو کیلو و هفتصد گرم) از خرما یا یک صاع از جو، بر هر فرد مسلمان آزاد و برده از مرد و زن، کوچک و بزرگ، و دستور داد که قبل از رفتن مردم براى نماز (عید فطر) پرداخت شود».

۳- ابوسعید خدرىس گوید: ما یک صاع خوراکى یا یک صاع جو، یا یک صاع خرما، یا یک صاع کشک یا یک صاع کشمش، به عنوان زکات فطر مى‏دادیم. (متفق علیه، البخاری ۱۵۰۶. مسلم ٩۸۵).