قرآن برای همه

فهرست کتاب

۱۲- قرآن امام هر مسلمان و پرچم هدایت است

۱۲- قرآن امام هر مسلمان و پرچم هدایت است

در کلمات و خطبات رسول خداصو سایر أئمه÷در فصل سابق ذکر شد که قرآن برای همه حتّی برای رسول خداصو أئمۀ هدی÷امام و مقتدا و هدایت است. اکنون در اینجا نیز دلائل و کلماتی ذکر می‌شود:

در قرآن سورۀ هود آیۀ ۱۷ تورات و قرآن را امام نامیده و فرموده:

﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًۚ[هود: ۱۷].

«آیا آنکه بر دلیل روشنی از پروردگارش باشد (یعنی قرآنی به او نازل شده باشد) و با اضافه در پیروی قرآن شاهدی از خود داشته باشد و از پیش کتاب موسی یعنی تورات امام و رحمت بود».

خدا در اینجا تورات را امام و رحمت‌خوانده جائیکه تورات امام و رحمت باشد، به طریق أولی قرآن امام و رحمت است. خدایتعالی مکرّر به رسول خود فرموده:

﴿ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ[الأنعام: ۱۰۶].

و در احزاب آیۀ ۲ فرموده:

﴿وَٱتَّبِعۡ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۚ[الأحزاب: ۲].

و در اعراف آیۀ ۲۰۳ فرمود:

﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَتَّبِعُ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ مِن رَّبِّيۚ[الأعراف: ۲۰۳].

«بگو فقط من از آنچه از طرف پروردگارم بمن وحی می‌شود پیروی می‌کنم».

و در سورۀ زخرف آیۀ ۴۳ فرموده:

﴿فَٱسۡتَمۡسِكۡ بِٱلَّذِيٓ أُوحِيَ إِلَيۡكَۖ[الزخرف: ۴۳].

«چنگ بزن به آنچه به تو وحی می‌شود».

پس چون به رسول خداصواجب شده پیرو قرآن باشد یقیناً به حکم آیۀ:

﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ[الأحزاب: ۲۱].

بر تمام امامان÷و سایر افراد أمّت واجب است پیرو قرآن باشند. به اضافه حقّ تعالی در سورۀ اعراف بر عموم مسلمین واجب فرموده پیروی قرآن را و در آیۀ ۳ فرموده:

﴿ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ[الأاعراف: ۳].

«پیروی کنید آنچه را به سوی شما از پروردگارتان نازل شده».

اگرچه در فصول سابق از کلمات علی÷و سایر ائمّه÷بسیار نقل کردیم که صریحاً فرموده‌اند قرآن إمام و مقتدای همه می‌باشد، اکنون می‌گوئیم حضرت علی÷در صحیفۀ علویه در دعای بعد تسلیم الصّلاه عرض می‌کند: «أن رسولك محمداصنبیي وأن الدین الذي شرعت له دیني وأن الکتاب الذي أنزل إلیه إمامي»، یعنی: «خدایا من شهادت می‌دهم که پیغمبرت محمّدصپیغمبر من است و محققا آن دینی که برای او تشریع کردی دین من است و محقّقا آن کتابی که به او نازل نمودی إمام من است»، و باضافه در نهج‌البلاغه در خطبۀ ۱۸۰ و سایر خطب خود فرمودند که؛ قرآن حجّت الله علی خلقه و قرآن را برای تمام خلق حجّت دانسته، و خود او از این حجّت پیروی کرده، و در وسائل الشّیعه باب سوّم از أبواب القراءة روایت کرده از آنحضرت که فرمود: «ألا أخبرکم بالفقیه حقا من لم یترك القرآن رغبة عنه إلی غیره». یعنی «آیا خبردهم شما را به فقیه حقیقی، آن است که قرآن را رها نکند در حالیکه از آن اعراض کند و به غیر قرآن توجّه نماید».

پس چنانکه ذکر شد آنحضرت÷قرآن را هم إمام و هم حجّت می‌داند، و خود متدّین به قرآن و احکام و آیات آن بوده، چگونه عدّه‌ای از عوام خود را پیرو علی÷دانسته و از قرآن بی‌خبر و بلکه به آن توهین می‌کنند، و می‌گویند قرآن کافی نیست، آن وقت همان عوام چون بخواهند اثبات امامت آنحضرت کنند به قرآن چنگ می‌زنند، آیاتی را به میل خود تأویل بامامت می‌کنند در صورتیکه تأویل قرآن برای غیر خدا جائز نیست چنانچه در بحث تأویل خواهد آمد. حال بایدگفت دوست ادّعائی علی÷که از قرآن بی‌خبر و برخلاف آیات آن رفتار و عقائدی دارد قطعاً دشمن علی÷است. و اگر پیغمبری از طرف خدا کتابی آورد و در آن کتاب ذکر شده باشد که در این کتاب هر چیزی بیان شده و برای رسالت من و تکالیف أمّتم کافی است، سپس بعد از هزار سال عده‌ای بیایند و بگویند این کتاب برای أمّتش کافی نیست، آیا می‌توان آنان را پیرو او شمرد؟

لا والله، چگونه درصدر اسلام که هیچ کتابی نبود جز قرآن، قرآن را امام و حجبت خدا و برای خود کافی می‌دانستند، و به همین جهت ترقّی نموده و بر تمام جهان آن روز مسلّط شدند، ولی پس از آنکه هزار کتاب دینی پیدا شد مسلمین روز بروز در انحطاط و پستی و ذلّت خرافات فرو می‌روند. آیا می‌توان علّتی پیدا کرد جز دوری از قرآن؟ پس مسلمین اگر بخواهند ترقّی نموده و به عزّت اوّلیّه برسند، باید تماماً مراجعه به متن قرآن نمایند و إلّا روز بروز جهل و پراکندگی و بیچارگی ایشان افزون خواهد شد. آیا کلمات رسول خداصکه در فصل سابق فرمود: «من جعله أمامه قاده إلی الجنة»، و خطبات دیگر برای بیداری مردم ما کافی نیست؟ آیا به خطبۀ ۱۴۵ و ۱۹۸ که حضرت أمیر÷صریحاً می‌فرماید: قرآن إمام هدایت است نباید اعتنا کرد؟ خدا در سورۀ اعراف آیۀ ۱۷۰ فرموده:

﴿وَٱلَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِٱلۡكِتَٰبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ ١٧٠[الأعراف: ۱۷۰].

«آنانکه بکتاب إلهی تمسّک جویند و نماز را به پاداشته‌اند، به تحقیق ما ضایع نمی‌گذاریم أجر اصلاح کنندگان را».

طبق این آیه باید مسلمین به کتاب إلهی تمسّک جویند تا امور دین و دنیایشان تنظیم شود، باید همه قرآن را امام خود بدانند و آیات آن را بفهمند و خود را به آن مجهّز سازند تا نجات یابند، و مانند بعضی از افراد که اصلاح را از دیگران خواسته و به اصلاح خود نپرداخته‌اند نباشند، زیرا اگر امام و مصلحی بیاید مردم را به پیروی همین قرآن دعوت خواهد کرد، و برخود او نیز واجب است از همین قرآن پیروی کند، در اینجا روایتی از حضرت عسکری÷وارد شده در مقدمۀ اول تفسیر صافی که فرمود: قال رسول اللهص: «إن هذا القرآن هو النور المبین، والحبل المتین، والعروة الوثقی، والدرجة العلیا، والشفاء الأشفی، والفضیلة الکبری، والسعادة العظمی، من استضاء به نوره الله، ومن عقد به أموره عصمه الله، ومن تمسك به أنقذه الله، ومن لم یفارق أحکامه رفعه الله، ومن استشفی به شفاه الله، ومن آثر علی ماسواه هداه الله، ومن طلب الهدی في غیره أضله الله، ومن جعله شعاره ودثاره أسعده الله ومن جعله امامه الذي یقتدي به ومعوله الذي ینتهی إلیه أداه الله إلی جنات النعیم». یعنی: «رسول خداصفرمود: محقّقاً این قرآن همان نور روشن، و ریسمان متقن و طناب محکم، و درجۀ بالا، و شفاء بهتر، و فضیلت بزرگتر، و سعادت عظیم‌تر است، کسیکه به نور او استفاده کند خدا او را حفظ کند، و کسیکه به آن چنگ زند خدا نجاتش دهد، آنکه از احکام او جدا نگردد خدا او را با بالا برد، و آنکه از آن شفاجوید خدایش شفا دهد، و آنکه قرآنرا بر غیر قرآن ترجیح دهد خدا او را هدایت کند، و هرکس هدایت را در غیر آن جوید خدا به گمراهیش واگذارد، و کسیکه قرآن را ظاهر و باطن خود قرار دهد خدا او را نیک بخت کند، و کسیکه آن را إمام و پیشوای خود کند که مقتدا و مرجع او باشد خدا او را به سوی بهشت‌های نعمت خود بکشاند». وحضرت أمیر÷در خطبۀ ۹۸ نهج‌البلاغه فرموده: «ونشهد أن لا إله غیره، وأن محمد عبده ورسوله، أرسله بأمره صادعا، وبذکره ناطقا فأدی أمینا، ومضی رشیدا، وخلف فینا رایة الحق، من تقدمها مرق، ومن تخلف عنها زهق، ومن لزمها لحق». یعنی: «ما گواهیم که برآوردندۀ حاجتی غیر خدا نیست، و محمّدصبندۀ او و رسول او است، او را به أمر خود فرستاد تا آشکار کند و به یاد او نطق کند، پس وظیفۀ خود را به امانت انجام داد، و در حال کمال رفت، و گذاشت در میان ما پرچم حقّ (قرآن) را، هرکس بر قرآن تقدّم جوید از دین خارج شده، و هرکس از آن عقب مانده هلاک شده، و هرکس لازم آن باشد به مقصد رسد».

و کتاب وسائل الشیعه باب ۲۷ قرائة القرآن روایت کرده از امام رضا÷که: «کان کلامه کله وجوابه وتمثله إنتزاعات من القرآن»، یعنی: عادت حضرت رضا÷چنین بود که سخن او و جواب او و استشهاد او در مطالب، جملاتی از قرآن بود.

با این همه کلمات ایشان باز اگر مردم از خواب غفلت و جهل بیدار نشوند دیگر کسی جز خودشان مسئول نخواهد بود.