اصل موضوع
نقش دین درجامعه در چهار فصل مورد بحث قرار میگیرد:
قبل از داخلشدن به اصل موضوع مناسب میدانم که نقش دین را با چند مثال واضح سازم.
دین در جامعهء انسان نقش اساسی دارد، بخاطریکه ازطرف خداوند برای سعادت و رستگاری انسانها فرستاده شده است، در واقع دین بخاطر راهنمایی انسانها ازطرف ذاتی آمده است که روح و جسم انسان را خلق کرده و ضروریات آیندهای انسان را نیز میداند.
مثال اول:
۱- هر شرکت و صنعتی که ماشین آلات و یا وسایل، وسایط را میسازد به کیفیت، حقیقت و ضروریات بعدی آن پرزه و ماشین همان شرکت و صنعت خوبتر میداند.
به همین خاطر هر شرکت مؤفق داخل مصنوعات خود کتلاک و کتابچهء راهنما دارد، معنی این کتلاک این است که مطابق هدایات مبتکر و سازندۀ آن باید عمل شود، و إلاَّ آن وسایل وسایط و پرزهجات خراب میشود.
حالا اگر شخص دیگر و یا صاحب شرکت دیگری دعوی کند و بگوید که:
اگرچه صنعت از آن شرکت است ولی دانشمندان ما خوبتر میدانند، مطابق هدایات وگفتار ما باید عمل شود.
به اتفاق همهء دانشمندان آن شرکت دومی نه صرف در خطا است بلکه دعوایش پوچ و بیمفهوم است.
۲- به یقین شرکت که انسانها از آن تولید شدند خلقت و صنعت الهی است، نه شرکت وکارخانههای مخلوق.
بناءً راهنمایی را که خالق آن صنعت همراهی انسانها فرستاده است همانا ادیان است در قدیم، قرآن و شریعت است در حال حاضر و تا روز قیامت ادامه دارد.
دلیل موضوع واضح و مبرهن است، بخاطرکه آدم÷اولین صنعت خدا در روی زمین موجود شد از همان وقت تا حال، بلکه تا قیام قیامت کتابچۀ راهنما و هدایت خداأیعنی دین و شریعت به طور تحریری و قسماً به طور شفاهی و زبانی موجود بوده و است که هیچ عاقل و دانشمند انکار کرده نمی تواند.
و آن عبارت از کتب، صحائف، قوانین و مقررات پیامبران الهی است.
چنانچه میفرماید:
﴿إِنَّ هَٰذَا لَفِي ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ ١٨ صُحُفِ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ ١٩﴾[الأعلی: ۱٩].
یعنی: «این دستورات در صحائف آسمانی پیشین آمده است صحائف ابراهیم و موسی علیهما السلام».
با توجه بر اینکه این راهنمائی انسانها را در همۀ زمان و مکان و افراد یکسان نبوده، بلکه به اعتبار اجمال و تفصیل، عصر و زمان، فهم و ادراک انسانها فرق میکند.
بناءً نقش دین و تعلیمات الهی در طول تاریخ بشر جوابگویِی ضروریات مبرم و اولیهای انسان را داشته و حالا نیز به طور اهم و اکمل خوبتر و بهتر دارد.
مثال دوم:
الف: یکی ازضروریات لازمی انسان رفع حوایج غریزۀ جنسی او است، که نتیجۀ خورد و نوش انسان است.
حالا میبینیم نقش دین در رفع نیازمندیهای این پدیده در زمانهای مختلف چه بوده است:
۱- در زمان اولین تولید انسانیت یعنی زمان آدم چون نفوس کم بود تحریم ازدواج صرف درهم بطن بود، چنانکه قرآن کریم در سورۀ مائده آیۀ: ۲٧ به این مسأله اشاره میکند.
۲- و حالا در شرائط فعلی و شریعت محمد جطوریست که ما و شما مسلمانها آشنائی داریم.
و درسورۀ نسآء آیۀ: ۲۲-۲۴ محرمات نکاح مفصل بیان شده که از جملۀ آن نکاح خواهر اعیانی، علاتی، اخیافی و رضاعی بطور قطعی و همیش حرام گردیده و نیز بقیه مُحّرمات نکاح به تفصیل بیان شده.
ب- رفع غریزۀ جنسی را دین اسلام صرف از طریق ازدواج شرعی اجازۀ میدهد و بس، نه از طریق لواطت، فحشا، استمنا، وَغیره به خاطریکه میفرماید:
﴿فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٧﴾[المؤمنون: ٧].
یعنی «متجاوز آن است که غیر طریق شرعی را اختیار کند».
ما میبینم که متجاوزین به مشکلاتهای لاینحل مواجه هستند نمونهء زندهای آن اِیدز وغیره امراض مهلک است.
اَعَاذنَا اللهُ واِیاَکُم مِنهَا وَجَمِیعَ المُسلِمِینَ، آمین