فصل اول: معنی لغوی و اصطلاحی واژۀ دین و اسلام
خداوندأمیفرماید: ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ﴾[آل عمران: ۱٩].
یعنی: دین پسندیده و مرضی نزد خدا دین اسلام است.
۱- دین درلغت:
واژۀ دین به معناهای ذیل استعمال شده:
اطاعت و فرمانبرداری، جزا و پاداش.
۲- دین در اصطلاح علمی عبارت است:
از مجموعه قواعد، و قوانین، و آداب که انسان در سایهء آن میتواند به خدا نزدیک شود، و به سعادت دو جهان برسد، و از نظر اخلاقی و تربیتی در مسیر صحیح و درست گام بردارد.
چون در آیهء قبلی تفسیر دین باسلام شده، بناءً مناسب است که معنی اسلام را نیز دانسته شود:
۳- اسلام:
به معنی تسلیمشدن، یعنی یک مسلمان دعوی میکند که من مسلمان هستم معنایش این است که: در برابر قانون، دستورات خداأبه غیر چون چرا تسلیم هستم.
بناءً معنی ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ﴾ اینست که آئین حقیقی در پیشگاه خدا همانا تسلیمی در برابر فرمان و قانون خدا است، به خاطریکه تفسیر و توضیح دین در قرآن به قانون کرده شده است، چنانچه میفرماید:
﴿مَا كَانَ لِيَأۡخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ ٱلۡمَلِكِ﴾[يوسف: ٧۶].
قرآن کریم در رابطه به واقعهء یوسف÷میفرماید:
نبود یوسف تا بگیرد برادر خود را مطابق قانون ملک.
در واقع روح و جوهر دین در هر عصر و زمان چیزی جز تسلیمی در برابر آئین حق نبوده و نه خواهد بود.
منتهی: از آنجا که آئین پیامبر اسلام محمد جآخرین و برترین، بهترین، کاملترین، آئینهای آسمانی است، نام اسلام برآن انتخاب شده و گرنه اصول ادیان آسمانی همه یکی است، هرچند به تکامل جامعهء بشری خداوند ادیان کاملتری را برای انسانها فرستاده تا به مرحلهء نهائی تکامل که شریعت خاتم پیامبران است رسید.
۴- عدۀ از دانشمندان اسلام را به صلح و مسالمت توجیه نمودند، زیرا در زبان عربی سلام از اسلام أخذ شده، به معنی صلح و مسالمت است، و این خود بیانگر این است که اسلام از اول ظهورش مبلغ و مرویج صلح بوده است.
سالها قبل از این که اسلام به شبه جزیرۀ عرب طلوع کند، اعراب به قبایل مختلف تقسیم شده و نظام ملوکُ الطوایفی حاکم بود. و این قبایل دایم با یکدیگر در جنگ بودند، اما صلح در میان آنها جایگاهی نداشت.
اسلام برای قبایل عرب و جهان بشریت پیامآورصلح بود، از آن بعد مسلمانها وقتی یکدیگر خود را میدیدند، همان تحفۀ الهی و سنت والاگهر نبوی را به عنوان هدیۀ الهی (السلام علیکم) تقدیم میکردند که (إلاّ یومنا هذا) جریان دارد، و باید از جانب مقابل نیز جواب این تحفۀ اخلاقی و اسلامی را به عنوان احترام متقابل بشنود که سورۀ نسآء آیۀ: ۸۶، راجع به این موضوع هدایت مشخص دارد که منظورما اینجا بحث از آن نیست.
بناءً دعوت به صلح با فرهنگ مسلمین عجین و وسیله برای احترام تلقی میشد، حتی یهودیان خشین از این فرهنگ ناب متأثر شده و عمل میکردند که در روایت عایشهلذکر است.
اما نقش دین درزندگی انسانها را میتوان گفت که: نقش پولیس و قاضی نهایت صادق و معنوی را دارد که هر لحظه انسان متدین و مخلص را از رزایل و بدبختیها و انحرافات جلوگیری میکند.
زیرا وقتی که پیامآور صلح و وحدت جهانی محمد جقوانین خلافت اسلامی را در مدینه طرح و توشیح نمود که در روی زمین اولین قانون اجتماعی و نظام سیاسی و اساس خلافت اسلامی است.
در کتب سیرت مشهور به وثیقۀ مدینه است، (دکتور اکرم ضیاء العمری در (السیرة النبویة الصحیحة) با تفصیل و همۀ بنود آن را ذکر نموده، و دیگر مؤرخین نیز نویشتند).
در آن وثیقه بر مسؤلیت جمعی تأکید نموده و تمام مؤمنان را مسؤل تطبیق عدالت و تأمین امنیت در جامعۀ مدینه میدانست، این هدایت دارای اهمیت فراوانی است، زیرا که پیامبر جکدام قوۀ منظم را مانند قوۀ پولیس به میان نیاورد، تا قانونشکنان را تعقیب و مجازات نماید.
از آنجا که الله تعالی حکم کرده است که جنایتکاران باید مجازات گردند، بنابرآن وظیفۀ دینی و مذهبی تمام مسلمانان است که این حکم را تطبیق نمایند.
این امر به قوانین و قواعد اسلامی ضمانت اجرایی را فراهم نموده، و این امکان را از بین میبرد که مردمان قانونشکن، همان طوری که از قوانین بشری تخلف مینمایند، قوانین اسلامی را نیز ذیر پای نمایند.
ان شاء العزیز، بعضی از بنود وثیقۀ مدینه را در مبحث «اسلام دین تحمّل و بردباری» ذکر خواهیم نمود.
بناءً در جامعات غربزده و ادارات معصیتآلود، خصوص در جامعاتی که نقش دین ضعیف است و به ارزشهای دینی اهتمام نمیشود، ما شاهد همه انواع و اقسام بدبختیها هستیم.
مثل:
خودکشیها، انتشار فساد اخلاقی، انتشار امراض مهلک و کشنده و لاعلاج مانند وباء ایدز، سرطان، توهین و تحقیر بزرگسالان، خصوص بیحرمتی در برابر پدر و مادر و دیگر اقارب و محاسن سفیدان.