۳- اهمیت مشوره در اسلام:
موضوع مشوره در اسلام با اهمیت خاصی تلقی شده، پیامبر جقطع نظر از وحی آسمانی فکر رسا و نیرومندی که داشت نیازی به مشوره نداشت، ولی به خاطر اینکه از یک سو مسلمانان را به اهمیت مشوره متوجه سازد تا آن را جزء برنامههای اساسی زندگی خود قرار دهند، و از سوی دیگر، نیروی فکر و اندیشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومی مسلمانان که به مشوره نیاز داشت جلسهء مشورتی تشکیل میداد، خصوصاً برای رأی افراد صاحب نظر ارزش خاصی قایل بود.
تا آنجا که از رأی خود برای احترام آنها صرف نظر مینمود چنانچه نمونهء آن در غزوهء احد مشاهده گردید.
اصولاً آنهای که کارهای مهم خود را با مشوره اهل خُبره و تجربه و صلاحاندیشی یکدیگر انجام میدهند و دانشمدان آنها به مشوره مینشینند، کمتر شکار لغزش میشوند.
نمونۀ بارز و مسلّم آن دورۀ خُلفای راشدینشاست که در خلافت عمر فاروقسهمهء کُبار صحابه اهل شوری بودند.
به عکس افراد مستبد و خود رأی که خود را بینیاز از افکار دیگران میدانند، هرچند از نظر فکری فوق العاده باشند غالباً گرفتار اشتباهات خطرناک میشوند.
اما پیآمد اشتباهات افراد خود رأی نه صرف به خودشان محدود میماند بلکه شخصیت را در تودهء مردم میکشد و افکار را متوقف میسازد، و استعدادهای آماده را نابود میکند، و به این ترتیب بزرگترین سرمایهءهای انسانی یک ملت از دست میرود.
به علاوه کسانی که در اجراء کارهای خود با دیگران مشوره میکنند، اگر مواجه با پیروزی شوند کمتر مورد حسد واقع میگردند، زیرا که دیگران پیروزی وی را از خود میدانند و معمولاً انسان نسبت به کاری که خودش انجام داده حسد نمیورزد و اگر احیاناً مواجه با شکست گردند زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زیرا کسی به نتیجهء کار خودش نه صرف اعتراض نمیکند، بلکه دلسوزی و غمخوری نیز میکند.