مبحث اول: روشهای دشمنان اهل سنت، در ایراد به منابع حدیثی
از جمله ابزارهای دشمنان سنت – دشمنان اسلام - ایراد به حجیت سنت مطهر در کتابهای حدیثی است، روشهای آنها در این مورد فراوان و تکراری میباشد و همانطور که به طور عام عدالت اصحاب را نپذیرفتند، و بصورت خاص عدالت خلفای راشدین را مورد ایراد قرار دادند، به ابوهریره که بیشترین احادیث را روایت کرده است، و همچنین عدالت پیشوایان مسلمانان از فقها، محدثین، و شخصیتهای برجسته آنها را مورد انتقاد و ایراد قرار دادهاند. مانند ابن شهاب زهری که مشهورترین راوی و بیشترین حدیث را در میان تابعین نقل کرده است. [۵۷۸]همینطور به چهار امام اهل سنت که حافظان اسلام و دین بودهاند، ایراد وارد کردهاند. زیرا اطمینان و ثقه نداشتن به آنها، به طریق اولی دیگران را از اعتبار و اطمینان میاندازد. اینجا هم همان روش را برای ایراد گرفتن به کتابهای حدیثی اهل سنت مطرح کردهاند:
۱- گاهی تیرهای سمی خود را به سوی کتب اهل سنت بصورت عام از روی تمسخر و عیبگیری نشانه میگیرند.
اسماعیل منصور میگوید: «همه مردم دنیا باید بفهمند، و از حقیقت کتابهای حدیثی آگاه شوند، که آنها اقوال و گفتارهایی ظنی و از روی گمان میباشند، آنها را منسوب به راویانی میکنند که آنها هم به نوبه خود آن را به رسول خدا جنسبت میدهند، که حتماً سخن پیامبر جنمیباشد. [۵۷۹]آنها کتابهای حدیثی را به کتابهای زرد [۵۸۰]، کرهای دیندار [۵۸۱]، و زباله [۵۸۲]، وصف کردهاند.
۲- گاهی هم کتابهای ششگانه اصول، و کتب سنن و مسانید، و فرهنگها و تصنیفات را مورد ایراد و طعنه قرار دادهاند به این دلیل که در آن کتابهای حدیثی، حدیثهای صحیح، حسن، و ضعیف و منکر و متروک و... وجود دارد. [۵۸۳]
اینگونه کلام و حکم را بصورت مطلق میآورند، تا خواننده را در ابهام قرار دهند، که چگونه چنین مطالبی در کتابهای حدیث وجود دارد. و ائمه حدیث آنها را تمییز و تشخیص ندادهاند.
گاهی هم صحیحترین کتابهای حدیثی را مورد شک قرار میدهند، و بسوی آن هجوم میآورند، تا آن را از پای در آورند، از پای در آوردن آن کتابها و مخدوش کردن نظر مردم در مورد آن کتابها، اعتماد و اطمینان به صحت سایر کتب اهل سنت را از باب اولی از بین میبرد، و بر این نظر اصرار و فریاد میزنند.
عبدالجواد یاسین گفته است: «چون در صحیحین بخاری و مسلم احادیثی را آوردهاند، که در کتابهای دیگراهل سنت پیدا نمیشود، بهمین دلیل میخواهیم روی روایات آنها متمرکز شویم، تا این امر محقق شود» [۵۸۴].
محمود ابوریه هنگامی که از مسند احمد صحبت میکرد، میگفت: «به نظر ما رسید که درباره مسند احمد، که مشهورترین کتاب حدیثی میباشد صحبت کنیم، تا حقیقت آن را برای مسلمانها بیان کنیم، و مقام و رتبه آن را میان سایر کتابهای حدیثی مقایسه نمائیم، تا سایر کتابهای حدیثی و اعتبار آنها، براساس مسند احمد، قیاس شود. و بحث در مورد آن ما را از بحث در مورد سایر کتب بینیاز کند. [۵۸۵]
در اینجا آنچه که برای ما مهم است، روشهای گذشته آنها در ایراد گرفتن به کتابهای حدیثی میباشد که همیشه نسبت به ایراد و مشکوک کردن آن حرص میخورند، خصوصاً نسبت به درستترین کتابها بعد از قرآن، که همان صحاح بخاری و مسلم میباشد. انتقادهای و ایرادهای آنها، از دو روش خارج نیست:
نخست: برای اثبات نادرستی آن به احادیثی استناد میکنند که در فکر بیمار آنها با قرآن و عقل و علم مخالف میباشد، یا به سیره رسول اکرم ایراد میگیرند، و یا به حدیثی که مانند آن در تورات و انجیل آمده موافق میباشد، که در تصور باطل آنها از اسرائیلیات است [۵۸۶]و روشهای دیگری که برای صحت حدیث بکار گرفتند و بطلان نظرات آنها در صفحات قبلی آورده شده است. [۵۸۷]در باب سوم نمونههایی از این احادیث را آورده و به آنها پاسخ داده میشود.
دوم: استدلال کردن به استدراک ائمه مذاهب، نسبت به صحیح بخاری و مسلم مبنی بر اینکه دلیلی بر عدم درستی آن میباشد.
گلدزیهر میگوید: این نادرست است که اعتقاد داشته باشیم، جایگاه این دو کتاب و احادیث آنها بدور از شک میباشند و نتیجه یک تحقیق علمی باشد. دلیل این دو کتاب بر یک مبنای ملی (اسناد) بر میگردد، که ارتباطی با دقت و توجهی که برای نصوص بکار رفته ندارد، و این اساس اجماع امت میباشد. اگر مردم آن را بپذیرند، آن را به بالاترین درجه اعتبار میرساند، و با وجود اینکه، اجازه نقد این دو کتاب داده نشده، و ناشایست اعلام شده است، و با وجود تقدیر عمومی برای صحیحین در میان مسلمانان، دارقطنی (ت ۳۸۰ ه(کتابی بنام «الاستدراکات و التتبع» تألیف نموده که درباره صد حدیث مشترک میان دو صحیح میباشد. [۵۸۸]
این استدراکها (رفع توهم و خطا از گفتار پیشین) از چند امام بر صحیحین، باعث شد تا گلدزیهر و دیگران به آن متمسک شوند و صحیحین و جایگاه آنها را مورد نقد و ایراد قرار دهند، در حالی که هیچ دلیلی ندارند، و در مبحث دوم به آن خواهیم پرداخت.
[۵۷۸] نگا: دفاع دکتر سباعی از آن در کتاب السنة و مکانتها، ص ۲۰۶-۲۲۶. [۵۷۹] تبصیر الامة بحقیقة السنة ص ۴۳۲-۶۵۸. [۵۸۰] نگا: دراسات محمدیه از گلدزیهر، ترجمه استاد صدیق بشیر به نقل از مجله کلیة الدعوة از لیبی، شماره ۱۰ ص ۵۶۷، و المسلم المعاصی، از احمد صبحی منصور ص ۲۹، و کتاب الصلاة فی القرآن از ایشان ص ۶۳، و نگا: انذار من السماء از نیازی عز الدین ص ۶۷۷. [۵۸۱] آن را احمد صبحی منصور گفته نگا: مجله آفاق عربیه شماره ربیع الآخر سال ۱۴۱۸ ه. [۵۸۲] این مطلب را از او در جمعی در خانه ابن خلدون شنیدم در درسهای ارشاد یافته (خداوند، هر چند مستحق آن است را او ببخشاید). [۵۸۳] نگا: اضواء علی السنة از محمود ابوریه ص ۳۱۷-۳۳۰. [۵۸۴] السلطة فی الاسلام ص ۲۹۲، و نگا: دین السلطان ص ۱۰۳-۱۱۳. [۵۸۵] اضواء علی السنه ص ۳۲۳، نگا: پاسخ آن در کتاب حافظ ابن حجر (در کلام درست در دفاع از مسند). [۵۸۶] اضواء علی السنه ص ۲۹۹-۳۱۶، نگا: الاضواء القرآنیه فی اکتح الاحادیث الاسرائیلیه و تظهیر البخاری منها از دعای صالح ابوبکر، ۲/ ۱۳۲ و فجر الاسلام ۲۱۸ و ضحی الاسلام، ۱/ ۳۴۰، ۲/ ۱۲۲، ۱۳۰، ۱۳۲، و دفع الشبهات عن الشیخ الغزالی از احمد حجازی سقا ص ۲۴، ۳۱، و البیان بالقرآن ۱/ ۱۰ و بعد از آن. و الصلاة فی القرآن ص ۶۳، و لماذا القرآن ص ۸۰-۱۵۴ و القرآن و الحدیث و الاسلام ص ۴۰ و تبصیر الامة بحقیقة السنة ص ۱۲۴، ۱۲۷، ۲۴۷، ۴۳۲، ۶۵۸، و السنة و دورها فی الفقه الجدید ص ۲۸-۲۳۷ و السلطة فی الاسلام، ۲۹۲-۳۴۸، و الاسلام بدون حجاب ص ۲۵، ۳۰ و تأملات فقی الحدیث عند السنة و الشیعة، ص ۲۲۴-۲۲۵ و اهل السنة شعب الله المختار، ص ۲۳ و صفحات بعد از آن، و دفاع عن الرسول ضد الفقها و المحدثین ص ۳۴-۳۲۶ و جوار و مناقشه کتاب عائشه ام المؤمنین از هشام ابن قطیط ص ۱۷ در حاشیه صفحه، به کتابهای شیعه هم مراجعه کرده مانند دین السلطان از نیازی عز الدین که این از بزرگترین کتابهایی است که به این روش به صحیحین ایراد وارد کرده است، نزدیک هزار صفحه میباشد، نگا: انذار من السماء ص ۶۹۶، ۷۱۳. [۵۸۷] اگر خواستی نگا: ۱/ ۲۲۰-۲۶۱، ۲/ ۴۰-۵۷. [۵۸۸] دراسات محمدیه ص ۲۳۶ به نقل از ضوابط الروایة عند المحدثین ص ۳۹۲ و جمال بنا هم آن را در السنه و دورها فی الفقه الجدید ص ۲۵، ۱۳۱، ۱۵۹ گفته است و همچنین توسط کسانی دیگر قبلاً آورده شده است.