مبحث دوم: پاسخ به تصور دشمنان حدیث مبنی بر استدراک (برطرف ساختن توهم و خطا از گفتار پیشین) ائمه بر صحیحین، دلیل نادرستی آن میباشد
همانا صحیحین بخاری و مسلم هرگز مسأله قطعی را که مورد انتقاد قرار نگرفته باشد، نمیپذیرفتهاند، و آنچه که اتفاق افتاده است عکس این میباشد، چون ائمه حدیث هر دوی آنها، هم متن و هم سند را مورد بررسی قرار دادهاند. و آنها را بر دقیقترین معیارهای انتقادی درست، که صاحب دو صحیح در کتابهای خود قرار دادهاند، همراه و هماهنگ کردهاند. ائمه ما با این شرط به همه احادیث نگاه کردهاند، که آیا آن حدیث امانتداری نموده و شروط صحیحین را در خود نگهداشته است یا نه؟
در نتیجه اگر میبینیم که عدهای از حافظان حدیث، احادیث متوهم و خطا را از صحیحین بخاری و مسلم، که شرطی از شرطهای خود را بر آن قرار ندادهاند،آوردهاند، و نظر بخاری و مسلم در مورد درستی آن احادیث، بر نظر آنهایی که آن نوع احادیث را استخراج کردهاند، غلبه نمیکند. آنها در مورد این احادیث، از جهت سندها، و متنهایش، صحبت کردهاند. استدراک آنها و حرف زدنشان در مورد این احادیث، آن احادیث را تا حد حدیث، وضع شده و ضعیف، که غیر ممکن میباشد پایین نیاورده است، بلکه منظور آنها این بود که نوعی کوتاهی از روشی که شیخین برآن بودهاند، مشاهده شده است، و با آنچه که شیخین صحیحترین صحیحها را قرار میدادند، تفاوت دارد. [۵۸۹]
گفته حافظ عقیلی بر این موضوع دلالت دارد: هنگامی که بخاری کتاب خود را نوشت، آن را بر ابن مدینی، و احمد ابن حنبل، و یحیی بن معین ارائه کرد، او را تحسین کردند، و صحت آن را مورد تأیید قرار دادند، بجز چهار حدیث. عقیلی گفته سخن در این باره از خود بخاری است، که درست میباشد. [۵۹۰]
امام نووی گفته است: «عدهای، توهماتی را که در احادیث بخاری و مسلم بوده در آوردهاند، و آن را از شروط بخاری و مسلم خالی دیدهاند، به درجه پایینتری از آنها تنزل دادهاند، امام دارقطنی در بیان این مسایل، کتاب خود را بنام «الاستدراکات و التتبع» نوشته و در مورد دویست حدیثی میباشد، که در آن دو کتاب ذکر شده است. ابی مسعود دمشقی هم بر حدیثهای بخاری و مسلم استدراکی دارد ابی غسانی در کتاب خود، «تقیید المهمل فی جزء العلل منه» استدراک خود را بر بیشتر راویان آن دو محدث بعمل آورده است، پاسخ همه یا قسمتی از این مطالب داده شده است. [۵۹۱]
امام نووی در شرحی که بر صحیح مسلم نوشته، آنچه را که درباره مسلم آوردهاند نپذیرفته و رد کرده است، بعد از او حافظ ابن حجر، انتقادهایی که بر بخاری شده است را به صورت جدی و مفصل، پیگیری کرده است، و بصورت جدیتر در مقدمه خود در کتاب «هدی الساری» که مقدمه فتح الباری میباشد به آن پرداخته است.
علما در مورد آن (صحیح بخاری) گفتهاند: که اگر صحیح بخاری به آب طلا نوشته شود، باز هم حق آن ادا نشده است، این جمله پاسخی است به ایرادهایی که به صحیح بخاری شده است، و در آن مجموعهای از فصلهای مهم است که به تدریس درست، مدرس آن درس و شرح حال آنها، و مناسبتها، و دیگر مباحث مهمی که به حدیث صحیح متصل است، میپردازد. ابن حجر بهنگام نوشتن کتاب خود، حدوداً چهار سال مکث کرد. و سپس بوسیله کتابش، تمام کسانی که قصد آموزش صحیح بخاری را داشتند، آموزش و ارشاد نمود، و صحیح بخاری و جایگاه آن را در میان کتب حدیثی، در رأس همه قرار داد. امام ابن حجر در مقدمه خود (هدی الساری) فقط از امام بخاری دفاع نکرده است بلکه از هر دو صحیح بصورت اجمال دفاع نموده است. و گفته است: بصورت مختصر در پاسخ میگوئیم: شکی نیست که بخاری و مسلم بر هم عصرهای خود، و همچنین ائمه این علم، در زمینه شناختن صحیح و معلل، مقدم بودهاند، زیرا آن دو امام حدیث، در اینکه علی بن مدینی، چون همنشینان او داناتر بودهاند و بخاری هم از او اخذ حدیث کرده است. اختلافی با هم نداشتهاند، بخاری در این زمینه میگوید: «خود را نزد هیچ کس بجز استادم علی بن مدینی کوچک نشمردم، وقتی این سخن به علی بن مدینی رسید، گفت: سخن او را رها کنید زیرا او مانند خود را ندیده است». محمد ابن یحیی زهلی، داناترین فرد، در زمان خود، در زمینه حدیث بود، که آن دو شیخ از او استفاده کردهاند، فربری از بخاری آورده که گفته: «در صحیح خود هیچ حدیثی وارد نکردم مگر اینکه به درستی آن یقین داشتم، و خدا را شاهد میدیدم».
مکی بن عبدالله گفته است: شنیدم که مسلم بن حجاج میگفت: این کتاب خود را بر علی ابن زرعه رازی نشان دادم، کل اشارهای که کرده این بوده، آن حدیث بیمار است، سپس فهمیدم که شیخین فقط احادیثی را آوردهاند که هیچ گونه علتی و بیماری نداشته باشد، یا اینکه بیماری و علتی دارد ولی مؤثر نیست، اگر انتقاد کسانی که به آنها انتقاد کردهاند را موجه جلوه دهیم، سخن آن منتقدان با صحیحین در تعارض میباشد. و بخاطر مقدم بودن صحیحین بر سایرین، که شکی در آن نیست، بصورت کلی اعتراضهای وارده به آنها را دفع میکنند. [۵۹۲]
سپس حافظ ابن حجر، انتقادهای آنها را بر شمرده و بصورت جدی و مفصل به آنها پاسخ داده است، [۵۹۳]و آشکار ساخته که پاسخهای داده شده به اکثر انتقادها، قوی و محکم میباشند. و اندکی از انتقادها به سختی پاسخ داده شدهاند. [۵۹۴]
دکتر ابوشهبه گفته است: «شاید در احادیثی که پاسخ دادن به آن مشکل بوده، حق با نقدکننده با انصاف باشد، مثلاً در مورد حدیث شریک بن ابی نمر از انس درباره اسراء است که حدیثی طولانی میباشد، که در آن حدیث شریک، با یاران انس در اسناد و متن و تقدیم و تأخیر و انکار زیاد اختلاف داشتهاند و بیشترین اوهام در این سخن شریک میباشد که گفته: «اسراء قبل از وحی پیامبر جبوده است». [۵۹۵]خطابی، ابن حزم، عبدالحق و قاضی عیاض، و نووی و دیگران، آن را رد کرده و نپذیرفتهاند، و گفتهاند اشتباهی از طرف شریک بوده است، در حالی که شریک به دروغ متهم نشده است، بلکه گفتهاند که او اشتباه کرده است. [۵۹۶]
آنچه از بخاری در مورد اسراء آورده شده باعث شده، که انتقادها به آن بیاثر شود [۵۹۷]، که بخاری با این کار ما را از قسمت پوشیدهای آگاه میکند، که از آدمهای عاقل، تیزبین پوشیده نمیماند، در مورد غلطهایی که در روایت شریک وجود دارد، در صحیح بخاری بسیاری از اشارات و تلمیحهای زیبا درباره آن آورده شده است. [۵۹۸]
دکتر رفعت فوزی در حالی که از احادیث اسراء، و معراج، در برابر ایرادها و نقدهای ارائه بر آن دفاع میکرده، میگوید: «آنچه که در نقد این روایت مورد استفاده قرار میگیرد، نقد علمی سازندهای است که برای روشن شدن حقیقت حرص میخورد، و به جایگاه بخاری و کتابش اعتباری قایل نمیشود، همینطور معلوم میشود. که منتقدان ما در قدیم و حال، (همانطور که عدهای بیخبر تصور کردهاند) از نقد متن حدیث و جستجو در آن، و عرضه آن بر قرآن و سنت صحیح غفلت نکردهاند، و احادیث جعلی و موضوع را نفی و بیرون کردهاند. [۵۹۹]
[۵۸۹] نگا: الضوء اللامع المبین عن مناهج المحدثین از استاد دکتر احمد محرم ۲/ ۲۲۲. [۵۹۰] هدی الساری ص ۹-۵۱۴. [۵۹۱] نگا: صحیح مسلم (شرح نووی) و به مقدمه آن که توسط شارح نوشته شده است، که احادیث مستدرک را میان بخاری و مسلم جدا کرده است ۱/ ۴۹. [۵۹۲] هدی الساری ص ۳۶۴-۳۶۵. [۵۹۳] همان ص ۲۶۶،۳۶۴،۴۰۲ – نگا: تدریب الراوی ۱/ ۱۳۵-۱۴۰. [۵۹۴] نگا: هدی الساری ص ۳۶۶-۴۰۲. [۵۹۵] نگا: صحیح بخاری (شرح فتح الباری) در کتاب توحید، در باب فرموده خداوند (و کلم الله موسی تکلیما) ۱۳/ ۴۸۶ شماره ۷۵۱ مسلم هم در صحیح خود به آن اشاره کرده است (شرح نووی) در کتاب الایمان باب اسراء رسول خدا به آسمانها و واجب شدن نماز ۴۸۸۵/ ۱ شماره ۱۶۲. [۵۹۶] نگا: دفاعیه ابن حجر از او در فتح الباری ۱۳/ ۴۹۴ شما ۷۵۱۷ و نگا: شرح حال او در تقریب التهذیب ۱/ ۴۱۸، شماره ۲۷۹۶ و الثقات از عجلی ص ۲۱۷، شماره ۶۶۳، و الثقات از ابن حبان ۴/ ۳۶۰ و الکاشف ۱/ ۴۸۵، شماره ۲۲۷۷ و معرفة الرواة المتکلم فهم بما لا یوجب الرد للذهبی ص ۱۱۶، شماره ۱۵۵. [۵۹۷] حدیث را بخاری (شرح فتح الباری) در چند جا آورده در صحیح خود از جمله کتاب آغاز خلقت، در باب یاد ملائکه، ۶/ ۳۴۸، ۳۴۹، شماره ۳۲۰۷ و در کتاب مناقب الانصار، در باب معراج ۷/ ۲۴۱، ۲۴۲ شماره ۳۸۸۷. [۵۹۸] اعلام المحدثین ص ۱۴۰، ۱۴۱، نگا: رحاب السند الکتب الصحاح السنة ص ۷۱ نگا: فتح الباری ۱۳/ ۴۸۸، ۴۸۹، شماره ۷۵۱۷ نگا: دفاع دکتر رفعت فوزی در کتاب خود احادیث الاسراء و المعراج و دراسات توثیقیه و پاسخ او، به سید صالح ابوبکر، و دیگرانی که تلاش کردند همه سنت را انکار کنند، در طی حملهای که به احادیث اسراء و معراج نمودند، نگا: الابهاج فی احادیث المعراج از امام ابن دحیه، تحقیق دکتر رفعت فوزی. نگا: الاسراء و المعراج از دکتر ابو شهبه. [۵۹۹] احادیث الاسراء و المعراج دراسة توثیقیة از دکتر رفعت فوزی ص ۹۱-۹۳ با اندکی تصرف.