بررسی سنت نبوی در نوشته های دشمنان اسلام و پاسخ به آنها - جلد دوم

فهرست کتاب

مبحث دوم: شبهه طعنه‏زنندگان درباره‌ی حدیث دیدن خداوند و پاسخ آن‌ها

مبحث دوم: شبهه طعنه‏زنندگان درباره‌ی حدیث دیدن خداوند و پاسخ آن‌ها

معتزله و سایر گروه‌های بدعت‌گزار از جهمیها، خوارج و رافضی‌ها و دیگران معتقد به نفی رویت خدا به وسیله‌ی دیدگان در روز قیامت می‌باشند. معتزلی‌ها این اجماع خود را نص قرار دادند، همانگونه که بسیاری از کتب فرق به آن اشاره کرده است. [۷۵۸]

قاضی عبدالجبار می‌گوید: «هیچ کس ادعا نمی‌کند که او خدا را می‌بیند به جز کسی که برای خداوند جسمی با صورت و شکل خاصی تصور کرده یا معتقد باشد که خداوند در جسمها حلول کرده است. [۷۵۹]»

این نظر نهایی آن‌ها در مورد نفی رؤیت نیست بلکه تصور کرده‌اند ممکن است که خداوند خود را ببیند زیرا، ممکن است که ذات او دیده شود، پس ذات او دیده نمی‌شود. [۷۶۰]

آیا دیگران او را می‌بینند؟ این محل اختلاف میان آن‌هاست. گروهی آن را جایز دانسته و گروهی منع کرده‌اند. [۷۶۱]

همانگونه که در مورد دیدن با قلبها اختلاف داشتند، ابوالهذیل و بیشتر معتزلیان گفته‌اند: خداوند را به وسیله‌ی قلبهای خود می‌بینیم، به این معنا که، ما خداوند را به وسیله‌ی قلب‌هایمان می‌شناسیم و گروهی آن را مُنکر شده‌اند. [۷۶۲]

و تأکید کرده‌اند که اثبات رؤیت خداوند با شنیدن یعنی به وسیله‌ی قرآن و حدیث امکان استدلال ندارد. زیرا استدلال به آن مستلزم آن است که خداوند عادل و حکیم است و معجزه را بر دروغگویان آشکار نمی‌سازد، و کسی که چنین اعتقادی ندارد، امکان استدلال به قرآن و حدیث در مورد هیچ چیزی را ندارد [۷۶۳]، رسول خدا جدر حدیث تأکید کرده است، که خداوند سبحان به وسیله‌ی دیدگان دیده می‌شود [۷۶۴]. و در قرآن رؤیت را ذکر نکرده است پس چگونه قابل قبول است که ادعا کند که خداوند خود را قابل دیدن وصف کرده است. [۷۶۵]

به همین جهت عمده‌ترین دلایل آن‌ها در نفی رویت عقل می‌باشد، هر چند از عقل با ادله روایی از کتاب و حدیث پیروی کرده‌اند، و آن‌ها را بنابر اصل اول خود یعنی توحیدکه بر نفی صفات استوار است، تأویل کرده‌اند، و تصور کرده‌اند، که احادیث رؤیت، با قرآن و حدیث، در تعارض می‌باشند.

قاضی عبدالجبار در تأویل حدیث رؤیت گفته است: «ما آن را به گونه‌ای می‌گیریم، که با دلایل عقلی موافق باشد». پس می‌گوئیم: «منظور از آن دیدن خداوند در روز قیامت خواهد بود، یعنی در روز قیامت خدای خود را می‌شناسید همانطور که ماه شب چهارده را می‌شناسید و می‌بینید، بر این اساس گفته‌اند: «در رؤیت او شک نکنید، آن را با شک همراه کرده است، اگر به معنای دیدن با چشم باشد، چنین چیزی جایز نیست، رؤیت به معنای علم است که قرآن با آن سخن گفته است، و در شعر هم آمده است. [۷۶۶]

زمخشری گفته است: «خدا را می‌بینید، همانگونه که ماه شب چهارده را می‌بینید» به این معنی که او را به روشنی خواهید شناخت، به روشنی ماه شب چهارده، آن هنگام که پر شده است. [۷۶۷]رؤیت را بر شناختن تأویل کرده است، در حالی که عبدالجبار آن را بر علم تأویل کرده است.

عبدالجبار درباره احادیث رؤیت می‌گوید: «آنچه که به آن استناد می‌کنند، احادیث روایت شده از پیامبر جمی‌باشد که بیشتر آن، تشبیه و جبر می‌باشد، باید اطمینان داشت که رسول خدا جآن را نگفته است، و اگر آن حضرت گفته باشد، درباره داستانی بوده، که راوی داستان، حکایت را حذف کرده، و خبر را آورده است. [۷۶۸]

یکی از گمراه شدگان، به تبعیت از معتزله گفته: حدیث رؤیت با قرآن، سنت و عقل، در تعارض می‌باشد و تأکید کرده‌اند که آن حدیث جعلی می‌باشد. [۷۶۹]

[۷۵۸] نگا: المغنی، ۴/ ۱۳۹، و مقالات الاسلامیین، ۱/ ۲۳۸، و الفرق بین الفرق، ص ۱۱۳ و الملل و النحل، ۱/ ۴۵ و الاباحه، ص ۱۴، و الانتصار، ۳۵، ۹۴ و الاعتصام از شاطبی، ۲/ ۵۷۰ و الانصاف از باقلانی، ص ۱۷۶، ۱۷۷. [۷۵۹] المغنی، ۴/ ۹۹، نگا: شرع الاصول، ص ۲۷۶. [۷۶۰] نگا: المغنی، ۴/ ۹۴-۹۵. [۷۶۱] الفرق بین الفرق، ص ۱۱۳ و نگا: اصول الدین، ص ۹۷ و صفحات بعد از آن. [۷۶۲] مقالات الاسلامیین، ۱/ ۲۳۸. [۷۶۳] نگا: شرح الاصول، ص ۲۶۲. [۷۶۴] المغنی، ۴/ ۱۳۷. [۷۶۵] همان منبع، ۴/ ۱۳۸. [۷۶۶] شرح الاصول، ص ۲۷۰. [۷۶۷] الکشاف، ۲/ ۹۲. [۷۶۸] شرح الاصول، ص ۲۶۸، نگا: آراء المعتزله الاصولیه دراسة و تقویماً، ص ۸۳، و المعتزله و اصولهم الخمسه، ص ۱۲۷. [۷۶۹] نگا: ابوهریره، از عبدالحسین شرف الدین، ص ۶۸ و صفحات بعد از آن، و اضواء علی السنه، ص ۲۳۱، و الاضواء القرآنیه، ۲/ ۲۹۹ف و دفع الشبهات عن الشیخ الغزالی، ص ۴۰-۴۲،۱۶۳،۲۱۹. والسنه و دورها فی الفقه الجدید، ص ۲۳۹، ودین السلطان، ص ۱۷۷، و صفحات بعد از آن.