احکام صلح و امان در جنگ
مسئله ۱۶٩٩: اگر رهبر مسلمین صلاح دید که با کفار یا با عدهای از آنان صلح نماید و دراین صلح نفع مسلمین در نظر بود جائز است. خداوند متعال در قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلامجمیفرماید: ﴿وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ﴾[الأنفال: ۶۱] یعنی: «اگر کفار مایل شدند که صلح نمایند پس با آنان صلح نمای و خود را به خدا بسپار». و در احادیث شریفه وارد است که پیغمبر اکرمجسال حدیبیه (محلی است نزدیک مکه) با کفار مکه صلح نمودند که آخر آن صلح به نفع مسلمین واقع شد.
مسئله ۱٧۰۰: اگر رهبر مسلمین با کفار صلح نمود و بعد از مدتی مصلحت به نقض صلح بود با اعلام به آنان نقض صلح را ابلاغ نماید، و میتواند دستور جنگ را صادر کند.
مسئله ۱٧۰۱: اگر کفار پس از صلح شروع به خیانت کردند رهبر مسلمین بدون ابلاغ به کفار میتواند دستور جنگ بدهد.
مسئله ۱٧۰۲: اگر صلح با کفار به شرطی که مبلغی از طرف کفار به مسلمین پرداخت شود، انجام گرفت مانعی ندارد، و در صورتی که مسلمین به خاک کفار نفوذ نکرده باشند این مبلغ حکم جزیه را دارد، و اگر کفار را در محاصره قرار داده این حکم غنائم جنگی را دارد.
مسئله ۱٧۰۳: اگر لشکر اسلام در محاصره کفار قرار گرفت و کفار در مقابل صلح پولی مطالبه میکردند، و در غیر اصلاح جان سر بازان اسلام در مخاطره بود صلح با پرداخت پول به آنان جائز است.
مسئله ۱٧۰۴: فروش تجهیزات جنگی به کفار به هیچ عنوان جائز نیست، و همچنین آنچه که باعث تقویت اقتصاد آنان گردد مثل فروش گوسفند و گاو و پارچه و آهن آلات.
ولی دستورات شریع اسلام پارچه به اندازه پوشش و گندم و خوردنیها را از این قانون استثنا نموده است. چنانچه روایت شده است که: پیغمبر اکرم جبه ثمامه سدستور دادند که خوردنیها را به اهل مکه بفروشد با اینکه آنها دشمن پیغمبر و مسلمین بودند.
مسئله ۱٧۰۵: هریک از مسلمین میتواند کافری را با عدهای از کفار یا شهری را از کفار امان بدهد، و این امان باعث حفاظت جان و مال کفار میگردد، مگر اینکه از این امان سوء استفاده گردد که دولت اسلامی میتواند آن را مؤثر نداند و رد نماید.
مسئله ۱٧۰۶: اسیر و تاجری که به دولت کفر رفت و آمد دارد نمیتوانند به کفار امان بدهند.