احکام غنائم جنگی و تقسیم آنها
مسئله ۱٧۰٧: وقتی لشکر اسلام کشور یا شهری را از کفار گرفته و از لوث وجود آنان پاک نمود، رهبر مسلمین مخیر است که آن شهر را بین مسلمین تقسیم کند یا اهل آن شهر آنجا مستقر باشند و بر افراد جزیه و بر اراضی خراج تعیین گردد.
مسئله ۱٧۰۸: رهبر کشور اسلامی درباره اسیران جنگی مخیر است که آنها را به قتل برساند و یا آنها را غلام و کنیز نماید، و یا آنها را با اسیران مسلمان که در اسارت کفار هستند مبادله نماید.
مسئله ۱٧۰٩: وقتی که لشکر اسلام قصد مراجعت نمودند و با آنها اسلحه یا اسب و گاو و گوسفند بود که نقل آنان به کشور غیر ممکن بنظر میرسید، تمام اسلحهها و گاو و گوسفند و غیره را معدوم کنند و بسوزانند، نه آنها را ترک نمایند که کفار مورد استفاده قرار دهند.
مسئله ۱٧۱۰: غنائم جنگی تا به کشور اسلامی نرسد در کشور کفر تقسیم نگردد.
مسئله ۱٧۱۱: هرکس به هر عنوان در جنگ با کفار نقش داشته از غنائم سهم میبرد.
مسئله ۱٧۱۲: اگر عدهای از مسلمانان قبل از اینکه لشکر اسلام از دار کفر خارج شوند به کمک مسلمین آمدند آنها نیز در غنائم جنگی شریک میشوند.
مسئله ۱٧۱۳: اگر عدهای برای تجارت به محل جنگ آمدهاند در غنائم شریک نیستند مگر در جنگ هم نقش داشتهاند.
مسئله ۱٧۱۴: فروختن غنائم قبل از تقسیم در کشور کفر جائز نیست.
مسئله ۱٧۱۵: اگر از سربازان اسلام در کشور کفر مردند از غنائم جنگی سهمی ندارند که به ورثه داده شود، ولی اگر پس از خارج شدن از کشور کفر مرد سهمش به ورثه منتقل میشود.
مسئله ۱٧۱۶: لشکر اسلام در کشور کفر میتوانند از خوردنیها و نفت و بنزین و هر گونه سلاحی که توانستند از هر جا بدست آورند استفاده نمایند.
مسئله ۱٧۱٧: در کشور کفر هرکس از کفار در حالت جنگ اسلام بیاورد خود او و مال و ثروتی که در دست دارد در امان و حفاظت میشوند، اگر مسلمین پیروز شدند زنهای این شخص و اولاد بزرگش و پولهائی که در دست و بانک کفار دارد جزء غنائم جنگی است.
مسئله ۱٧۱۸: وقتی که سربازان اسلام از کشور کفر خارج شدند استفاده از غنائم جنگی قبل از تقسیم جائز نیست، حتی اگر اثاثیه یا اسلحهای داشتند باید به فرمانده تحویل دهند.
مسئله ۱٧۱٩: تقسیم غنائم جنگی پس از اینکه یک پنجم آن برای یتیمها و مساکین و ابن سبیل (کسانی که در شهر خود ثروت دارند ولی در مسافرتند و پولهای آنان مفقود یا تمام شده) تعیین گردد و به حساب مخصوص سپرده شود انجام میگیرد.
مسئله ۱٧۲۰: زن و کودک و دیوانه و ذمی و غلام از غنائم جنگی سهمی معین ندارند، ولی رهبر مسلمین آنچه مصلحت بداند میتواند به آنها بدهد.
مسئله ۱٧۲۱: به سادات فقیر از یک پنجم غنائم باید داده شود، ولی سادات غنی سهمی ندارند.
مسئله ۱٧۲۲: اگر یک یا دو نفر به کشور کفر داخل شدند و چیزی را غارت نمودند جزء غنائم جنگی حساب نمیشود که یک پنجم از آنها گرفته شود، ولی اگر عدهای بسیار این کار را کردند یک پنجم از آنها گرفته شود.
مسئله ۱٧۲۳: فرماندهان لشکر اسلام میتوانند سربازان را به هر نوع تشویق و ترغیب به جنگ بنمایند، و حتی وعدههای کمک بیشتر به آنها بدهند تا تحریض [۱۴]گردند، چنانچه خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ عَلَى ٱلۡقِتَالِۚ﴾[الأنفال: ۶۵] یعنی: «ای پیغمبر، مؤمنین را به جنگ با کفار برانگیز».
مسئله ۱٧۲۴: فرماندهان لشکر میتوانند اعلام نمایند که هرکس کافری را کشت سلب آن کافر حق قاتل است. و سلب عبارت است از لباسها و سلاح و مرکب مقتول.
[۱۴] تحریض به معنی تشویق و برانگیختن است.