جواب رد بر مراجعۀ (۸):
۱- طریقۀ کوتاه و اشتباه وی در استخراج احادیث.
۲- طعنه زدن به صحابه رضوانالله علیهم.
۳- گفتاری مفصّل بر دلایلی که میآورد، همراه با چند جملهای درمورد حدیث غدیر.
۴- روشن نمودن تناقضاتی که در گفتههای وی وجود دارد.
قبل از اینکه به بحث مفصّل دربارۀ دلایل مذکور بپردازم، دوست دارم به این نکته اشاره کنم که: روش تخریج احادیث از جانب موسوی، روشی کوتاه و اشتباه است. و این دالّ بر عدم شناخت و معرفت وی در نسبت دادن متون شرعی به مراکز و منابع اصلیشان است. و یا شاید عمداً دست به چنین کاری میزند تا بلکه موضع صحیح حدیث را بر شخص محقّق و کاوشگر ضایع گرداند و اسناد آن را از بین ببرد. همان امری که در اول کتاب به او یادآور شدم، وقتی که در رابطه با (زندگانی مؤلف) تعلیقاتی نوشتم. پس بهتر این است که محقق با انصاف و اهل علم به منابع اصلی توجه و رجوع داشته باشند، الاّ مگر وقتی که عذری موجه داشته باشند و در این حال نیز باید تصریح کنند و ذکر نمایند که دسترسی به منابع اصلی میسر نبوده است.
در قسمت سوم حدیثی را از پیامبر جنقل مینماید به این مضمون: «أهاب في الاهلين وصرخ في الغافلين ...»(أهاب= صدا کردن، و صَرَخَ = داد زدن، بانگ رسا و تند).
این حدیث دلالت بر نقص و عیب در وجود صحابه دارد، و نقل این روایت نیز بعینه دالّ بر نوع اعتقادات و مذهب شیعه در مورد صحابۀ کرام، که گویا تمام صحابهشجاهل و غافل بودهاند مگر علیّ بن ابیطالب و این گفتار وی در مورد صحابۀ پیامبر اسلام است، که هرگز یهود و نصاری چنین الفاظی را بر زبان نراندهاند. و هیچ امتی جرأت و جسارت چنین گفتاری را در مورد صحابۀ پیامبرش نداشته است.
و این گفتاری است که در نهایت منجر به عیب و نقص در شأن پیامبر جمیشود. ـ خواه این نیّت را داشته باشد یا نه ـ همانطور که برخی از ائمه فرمودهاند: آنها در مورد پیامبر جعیب و نقص روا داشتند، حتی طوری که گفته میشود، مرد بد یاران بدی دارد و مرد صالح و نیک دارای یاران و دوستان صالح و نیکو است.
و اکنون آغاز به بررسی احادیثی میکنیم که وی به عنوان شاهد میآورد و نگاهی گذرا بر احادیث، و اشاره نمودن به مواضع آنها از طریق صفحاتی که در آن قرار دارند، بعد از ذکر شمارۀ حاشیۀ خاص آنها.