کارها و فعالیتهای استاد جبرین
نخست اینکه در ابتدای سال (۱۳۸۰هـ) به دستور پادشاه عربستان سعودی و توصیهی استاد شیخ محمد بن ابراهیم و ریاست شیخ عبدالعزیز شثری همراه دعوتگران به مدت چهار ماه راهی مرزهای شمالی شد، و از مزر کویت در امتداد مرز عراق و اردن و شمال و جنوب عربستان و بسیاری دیگر از مناطق شروع به دعوت و تعلیم و توزیع و نشر کتابچههای مفید در زمینهی عقیده و ارکان اسلام کردند، زیرا اکثریت بادیهنشینان در جهل عمیق میزیستند، و از اسلام جز نام آن، و نماز و روزه و ...را نمیدانستند، و در انواع وسایل شرک گرفتار بودند، و این هیئت اعزامی در راه تعلیم و آموزش مردم تلاشهای فراوانی مبذول داشتند، و خداوند تعداد زیادی از کسانی را که خداوند خواست به ایشان خیر برساند از آنها بهرهور ساخت.
سپس (استاد جبرین) در شعبان سال (۱۳۸۱- ۱۳۹۵هـ ق) در (دانشسرای امام دعوت) به عنوان مدرس انتخاب شد، و به تدریس دروس مختلفی همچون حدیث، فقه، توحید، تفسیر، مصطلح، نحو، تاریخ و کتابهای نکات و یادداشت بر احادیث (عمدة الأحکام) با ذکر موضوع و معنای مختصر و شرح الفاظ غریب، و ذکر فوائد و نکات پرداخت. همچنین روی ذکر فوائد و نکات قابل توجه، و روی درسهای فقه و توحید و مصطلح حدیث یادداشت میداد که تاکنون هم بسیاری از آنمطالب نزد طلاب یا در دانشسراهای علمی محفوظ است، سپس در سال (۱۳۸۵هـ) به دانشکدهی شرعی ریاض منتقل شد و تدریس رشتهی توحید پایهی اول کتاب (التدمیریة) و کتابهایی که روی آنها تعلیقه نوشته شده مانند فهرست عنوان بحثها را برعهده گرفت، همچنین اول (شرح عقیدة طحاویة) را تدریس میکرد، سپس در سال(۱۴۰۲هـ) به ریاست پژوهشهای علمی و فتوا و دعوت و ارشاد برگشت به نام عضو افتاء و سرپرستی شفاهی و تلفنی و نوشتن روی برخی فتواهای شرعی و قسمت مسائل فرضی و تحقیق بر فتاوای هیئت دائمی که برای نشر در مجله مناسب بود، و تا کنون هم منتشر میشود، و دورهی خدمت او در دارالافتاء پایان یافت. اما در مورد کارهای دیگرش باید گفت در ماه شوال سال (۱۳۸۹هـ ق) به امامت مسجد آل حماد ریاض منصوب شد تا آنکه که آن مسجد و کل محلهی آن در سال (۱۳۹۷) منهدم و تخریب شد، و بعد از دو سال به عنوان خطیب احتیاطی برای زمان ضرورت برگزیده شد که تا کنون هم در بسیاری از مسجد جامعها در وقت عدم حضور خطیب یا قبل از انتخاب خطیب دائم خطبه میخواند، که گاهی در برخی از آن مساجد برای مدت چند ماه کارش را ادامه میدهد، و در برخی از مناسبتها هم عهدهدار اقامهی نماز عید میشود. همچنین به عنوان تبرع و بدون مزد در برخی مساجد تدریس میکند، که در سال (۱۳۸۷هـ) از تدریس (فرائض) به افرادی اندک شروع کرد، سپس درسهای توحید و اصول ثلاثه، و کشف شبهات و عقیده واسطیه و امثال آن را در مسجد آلحماد را ادامه داد و تعداد زیادی (سال ۱۳۸۹ هـ) به آن افزود، و آن حلقههای درس از سوی اغلب دانشدوستان که از جنوب مملکت عربی جهت یادگیری راهی آنجا میشدند مورد استقبال شدید قرار میگرفتند. این درسها بعد از نماز صبح در مدت یک تا دو ساعت، و بعد از نماز ظهر هم به همانصورت، و غالباً بعد از نماز عصر و مغرب تا عشاء برپا بودند، و این کار تا زمان انهدام مسجد به همین روال ادامه یافت، سپس در سال (۱۳۹۸هـ) استاد بزرگوار عبدالعزیز بن عبدالله بنباز علاقمند شد که در زمان عدم حضور خود شیخ جبرین بعنوان امام مسجد جامع بزرگ برای اقامهی نمازهای پنجگانه حضور یابد، بنابراین جز وقت انجام نماز جمعه برای همه نمازها حاضر بود، لذا درسها به مسجد جامع بزرگ انتقال یافت که بعد از آن به جامع امام ترکی بن عبدالله: معروف شد، و در حالت حضور استاد بن باز ایشان خود نماز مغرب و عشاء را خود اقامه میکرد، و در آن فاصله و در بقیه اوقات تدریس میکرد، و بعد از عصر و بعد از عصر و مغرب و صبح غالبا در مسجد حمادی درس میداد، تا اینکه در سال (۱۳۹۸هـ) تعدادی از جوانان با شوق و علاقه از او درخواست کردند که بعد از نماز عشاء در منزل یک درس عقیده به ایشان بدهد، او هم درخواستشان را اجابت کرد، و از کتاب عقیدهی استاد ابن سعدی شروع کرد که در مقدمهی آن کتاب (القول السدید) چاپ شده، سپس تعداد دانشآموزان افزایش یافت، و از نقاط دور هم آمدند، و تا کنون هم کلاسها دایر هستند، و در سال (۱۴۰۲هـ) کلاس درس به منزل کنونی ایشان در (سویدی) منتقل شد، و در هر هفته دو بار درس میداد، و در این مدت نظم (سلّم الوصول) و شرح آن (معارج القبول) در دو جلد و رسالهی (الشفاعة) وادعی، و نظم (الرحبیة) در علم مواریث، و (منار السبیل) شرح (الدلیل) ابن ضویان را -الحمد لله- تا آخر تدریس کرد است، و وقتی که در منزل جا تنگ شد و تعداد افراد افزایش یافتند؛ درس را به مسجد مجاور خانهی استاد منتقل کردند که معروف به مسجد (برغش) بود، و درسهای هفتگی بعد از نماز صبح و مغرب برگزار میشد، یعنی بعد از تخریب مسجد بزرگ در سال (۱۴۰۸هـ)، و در این مدت بسیاری از متون مرجع را تدریس کرد، مانند (صحیح بخاری و مسلم) و (شرح طحاویة)، و (شرح الواسطیة) ابن سلمان و ابن رشید، و قسمتی از (زاد المعاد)، و تمام (بلوغ المرام) و (زاد المستنقع) و بعضی از (سنن ابی داود و ترمذی و موطأ) امام مالک، و (ریاض الصالحین)، و برخی از (نیل الأوطار) شرح (منتقی الأخبار) و برخی از (سنن الدارمی) و (ترتیب مسند طیالسی) و شرح کامل (منتقی الأخبار) ابن البرکات، و کتاب (الدین الخالص) صدیق حسن خان)، و در علم مصطلح الحدیث متن (نخبة الفکر) و متن (البیقونیه)، و در نحو متن (الآجرومیه) و برخی از (الفیه ابن مالک)، و در علم اصول فقه متن (الورقات) و دیگر متون و شروح زیاد دیگر.
و در سال (۱۳۸۲هـ) تعدادی از خیرین مدرسه ساز مدرسهای به نام (دار العلم) تأسیس کردند، و تعداد زیادی از علم پژوهان بزرگ و کوچک بدان روی آوردند، و استاد مورد بحث ما تدریس و آموزش مواد درس دینی را بر حسب سطح علمی خود برعهده گرفت، مانند حدیث و توحید و فقه، و جوانان جلساتی هفتانه در آن برگزار میکردند که در شبهای جمعه تا دو ساعت بعد از نماز عشاء ادامه میدادند، و برخی سخنرانیها در آن جلسه ایراد میشد، و به سؤالات دینی و اجتماعی پاسخ داده میشد، در آن حاضر میشدند. در سال (۱۳۹۸هـ) یک کلاس هفتگی دایر کرد که جمع زیادی در آن شرکت میکردند، و تا آن سال ادامه داشت که به نزدیکترین مسجد اطراف منتقل شد، و هنوز هم ادامه دارد، و تدریس صحیحین را کامل کردند، و از سنن ترمذی شروع کردند، و استاد (شیخ ابراهیم بن عبدالله بن غیث) در ابتدای کار خواندن کتاب را بر عهده داشت، و از همان ابتدا شیخ (دکتر محمد بن ناصر سحیبانی) آن را ترک کرد تا اینکه به دانشگاه اسلامی مدینه انتقال یافت، سپس شیخ دکتر فهد سلمه جانشین او شد که در دانشکدهی ملک فهد مشغول تدریس شود، به این صورت که متن را میخواند، سپس مقصود نویسنده را شرح میداد و بطور عام دلالت حدیث را بیان میکرد.
در سال (۱۴۰۳هـ) برخی از جوانان از سُکان محلهی علیا با علاقه درخواست درسی در عقیده در طول هفته کردند. ابتدا کلاس برای مدت چند ماه درس در مسجدی متوسط در محله برگزار میشد، سپس برای مدتی طولانی کلاس را به مسجد ملوحی، و بعد از آن به مسجد ملک عبدالعزیز، و از آنجا به مسجد جامع ملک خالد انتقال داد، و در این مدت متن کتاب (لمعة الإعتقاد) و (العقیدة الواسطیه) و (کتاب التوحید) و متن (التدمیریة) را کامل کردند، و بخشی از (بلوغ المراد) و شرح (عمدة الفقه) ربخش عبادات و بعضی از (الروض المربع) با خواندن و شرح و توضیح تمام کردند، و در سال (۱۴۰۹هـ) جمعی از برادران با علاقه درخواست کردند که در مسجد سلیمان راجحی در محلهی (الربوة) هر هفته درسی در قرائت و شرح برایشان دایر کند، زیرا آن مسجد مشهور بود و چند محلهی گشترده آن را احاطه کرده بودند، و جمعیتی زیاد از دوستداران علم و دانش بدان روی میآوردند، بنابراین درخواست ایشان را لبیک گفت، و شرح (عقیدة الطحاویه) را شروع کرد و تا آخر آن را ادامه داد. همچنین در حدیث (عمدة الأحکام) قرائت و خواندن آن را هم کامل کرد، سپس کتاب (السنة) خلال، و بعد از آن کتاب (السنة) عبدالله بن احمد، و غالباً امام مسجد (صالح بن سلیمان الهبدان) یا مؤذن مسجد متن درس را میخواند، و با پاسخ دادن به سؤالات قبلی حاضران در نزدیک قامت گفتن برای نماز درس را خاتمه میداد. پیوسته بر تعداد شرکتکنندگان در این درس افزوده میشد، بطوری که گاهی بیش از پانصد نفر بودند، و جز در روزهای امتحانات متوقف نمیشد، سپس بعد از پایان امتحانات دوباره از سر گرفته میشد.
در سال (۱۴۰۹هـ) استاد بزرگوار ابن باز/از او خواهش کرد که درسی را در مسجد بازار خضار در عتیقه دایر کند، چون جمعی زیادی نمازگذار داشت، بنابراین (شیخ جبرین) هم درخواستش را اجابت کرد، و در طول هفته یک بار در آنجا کلاس برگزار میکرد، امّا از آنجا که مردم در بازار مشغول معامله بودند، شرکتکننده کم بودند، و این کلاس با درس فقه و توحید ادامه یافت، همانگونه که در این سالها اغلب هفتهها در مساجد نقاط دور ریاض به ایراد سخنرانی و موعظه میپرداخت که مسلمانان زیادی در آنجا هستند، ولی درس نمیداد، بلکه در سخنرانیهای مربوط به عبادات و معاملات و دیگر مسائل مورد نیاز مردم بحث میکرد، و غالباً جمعیت انبوهی آماده شرکت در آن جلسات بودند، همچنین در انجمنهای مسجد جامع بزرگ معروف به جامع امام ترکی شرکت میکرد که بیش از بیست سال بود دایر بود؛ شرکت میکرد که غالباً شیخ ابن باز/توضیحات میداد، و اکنون استاد عبدالعزیز آل الشیخ حاشیه و تعلیقه میگذارد.
علاوه بر آنچه ذکر شد ایشان کار و فعالیتهای دیگری هم داشته است، از جمله در سال (۱۴۰۸هـ) دانشسرای قضایی تابع دانشگاه اسلامی امام محمّد بن سعود بود، چون درس فقه سال اول آنجا به او واگذار شد که آن را سیاست شرعی میگویند، و مربوط به معاملات و احکام و تبادل است، و در هفته دو بار درس میداد، و در آخر سال هم سؤالات امتحانی را طرح، و بعداً همچون عادت همه آنها را تصحیح میکرد، سپس سال بعد همراه با آن درس؛ درس سال دوم دانشسرا هم تدرس میکرد که موضوع آن احوال شخصی بود، و در هفته سه سهم داشت، و روش تدریس هم بدینصورت بود که چند جمله را از کتاب مورد نظر انتخاب میکرد، و اختلافات موجود بر سر آن مسائل را همراه با دلیل هر کدام از طرفها و ترجیح و توجیه بیان میکرد. و در سال بعد فقط سیاست شرعی را تدریس کرد، سپس از تدریس باز ایستاد.
همچنین استاد (جبرین) بعد از انتقال از دانشگاه تا دورهی انتقال به ریاست پژوهشهای علمی بر رسالههای فوق لیسانس و دکترا نظارت میکردکه از سوی دانشجویان دانشگاه مذکور ارائه میشد؛ همانگونه که بحث آن گذشت، و هرگز از دانشگاه فاصله نگرفت، و هر سال بر سه تا چهار رساله نظارت میکرد، و دانشجویان را بر حسب آگاهی خود به منابع و مراجع راهنمایی میکرد، و هر ماه آن قسمت از بحث و پژوهشی را که تقدیم میشد بررسی، و نقص و اشتباهات ایشان را بیان میکرد، و تقریباً هر هفته با آنها جلسه داشت، و کار و موانع موجود را به دانشگاه گزارش میداد، و در پایان نظر خویش را در رابطه با میزان صلاحیت رساله برای تقدیم کردن مینوشت، و در جلسهی بررسی و ارزیابی و مناظره شرکت میکرد، همانگونه که در مورد بعضی از رسائل قبلی دانشگاه بعنوان عضویت در دانشگاه اظهار نظر میکرد، و ملاحظات خویش را بیان میکرد و مانند روال همیشه در موقع ارزیابی رساله حاضر میشد.
یکی دیگر از فعالیتهای استاد (جبرین) دعوت دینی در داخل کشور بود با ایراد سخنرانی و برپایی جلسات پرسش و پاسخ در مدت هر ماه یا دو ماه یک بار، علاوه بر آنکه به نقاط نزدیک ریاض سفر میکرد و در دانشسراها و مراکز فعالیتهای تابستانی و مساجد جامع با مردم و اهالی دیدار میکرد، و پیرامون مشکلات منطقه و راهکارهای رفعمعضل به بحث و رایزنی میپرداخت، و گاهی سفرهایش به نقاط دور افتاده و بازدید از نهادهای حکومتی جهت مناصحه و ارشاد و تشویق و ترغیب و دلگرمی برای ادامه فعالیت مثبت و... یک هفته یا بیشتر به طول میانجامید، و گاهی هم دیدارش رسمی بود و از طرف مرکز یا اداره دعوت داخل مدت سفر تعیین میشد.
یکی دیگر از فعالیتهای ایشان مشارکت در اطلاعرسانی و هوشیاری دادن و یادآوری منافع و دستآوردهای حج و عمره و توضیح اهداف این عبادت به حجاج بیت الله، و پاسخ به سؤالات در طول یک ماه کامل بود که در آن زمانی بود که تابع دانشگاه بود، ولی زمانی که به ریاست دانشگاه ملحق شد به علّت ضرورت ماندن او در دفتر کار چنین فعالیتی برایش مشکل و ناممکن بود. و در سالهای اخیر همراه برخی از علمای بزرگ داخلی که از ریاض جمع میشدند حج میکرد و هر روز به سؤالات پاسخ میداد، و یک یا دو بار به ایراد سخن و توجیهات میپرداخت، و با بعضی از مشاهیر دیگر در موسم حج دیدار و گفتگو میکرد که با آن کار خوشحال میشدند.