دکتر مانع جهنی
دکتر مانع بن حماد بن محمّد جهنی در سال (۱۳۶۳هـ) در «بلی» بین (عیص و علا) دیده به جهان گشود. او از قبیلهی جهینه است که زادگاهشان در فاصلهی مدینهی منوره و ینبع قرار دارد. وی در چهار سالگی همراه پدرش به اردن سفر کرد و تا سال (۱۳۷۷هـ) در همان جا که پدرش برای معالجه رفته بود، باقی ماند، و در خلال آن مدت که در منطقهی (الموجب) اردن بود، وارد مدرسه شد و بعد از بازگشت به عربستان سعودی در مدسهی ثقیف دورهی ابتدائی را به اتمام رسانید، و دوران (راهنمایی و دبیرستان) را هم در (طائف) طی کرد.
دکتر جهنی در شهر طائف ازدواج کرد، سپس به شهر ریاض منتقل شد و به دانشگاه ملک سعود ملحق گردید، و موفق به دریافت مدرک (بکالوریوس) زبان انگلیسی شد و برای تکمیل تحصیلات و دریافت فوق لیسانس و دکترا در دانشگاه (اندیانا) راهی ایالات متحده آمریکا شد.
مانع جهنی از چوپانی در بیابان اردن، زندگی در عیص و طائف و شهر نشین شدن در ریاض برای تحصیل در دانشگاه (اندیا) در وسط ایالات متحده به آمریکا تغییر مکان داد.
در آمریکا فعالیّت خود را برای جمعآوری دانشجویان در یک مکان آغاز کرد، سپس آنجا را اجاره نمود، و بعد از آن، تا ایجاد مرکز اسلامی در (بلومنجتون) پیش رفت، و آنجا به مرکزی برای دعوت اسلامی دانشجویان مسلمان تبدیل گشت.
جهنی نُه سال عمر خود را در آمریکا سپری کرد، و در آنجا شعلهای از نشاط و پویایی و فعالیت در میان تجمع دانشجویان و تلاش و فعالیت برای نشر اسلام بود، سپس در تأسیس بسیاری از مساجد و مراکز اسلامی در سطح ایالات متحدهی آمریکا سهیم بود، زیرا (انجمن جوانان مسلمان عرب) بعنوان شاخهای از (اتحادیهی دانشجویان مسلمان) در آمریکا و کانادا تشکیل شد، و (مانع جهنی) به ریاست آن اتحادیه برگزیده شد، و دانشجویان اطرافش را گرفتند، و او را استاد و رهبر خود قرار دادند، همانگونه که در مورد خود میگوید: «علی رغم علم و دانش اندکی که در عربستان از اساتیدم عبدالرئوف حقاری و عبدالله بن جبرین یادگرفته بودم ناگهان دیدم استاد یا مفتی سرزمین آمریکا شدهام».
استاد جهنی در محیط دانشجویان مسلمان خصوصاً عربها، و بالاخص آنها که از عربستان سعودی به آنجا سفر رفته بودند از نشاط و فعالیت چشمگیری برخوردار بود، و در تنظیم درس و سخنرانی و خطبههای جمعه، و همایش و جشنوارهها و ملاقاتها و ایجاد احساس عزت به دین و ارزشهای اخلاقی و جلوگیری از ذوب شدن در محیط اطراف سهم بالایی ایفا کرد، و به آنها یاد میداد که، بدون اینکه هویّت و شخصیّت خود را ازدست دهند، یا نسبت به ارزشهای غیر قابل تغییر کوتاهی ورزند، برای استفاده از پیشرفت علم و تکنولوژی غرب فرصت را غنیمت شمارند.