علامه نابغه... حافظ حکمی
استاد علامه، حافظ بن احمد بن علی بن احمد بن علی حکمی، که به عشیرت حَکم بن سعد از قبیله مذحج منتسب هستند. استاد حافظ در سال (۱۳۴۲هـ) در روستای «السلام» از توابع شهر «مضایا» واقع در جنوب شرقی شهر «جازان» دیده به جهان گشود، سپس همراه پدرش به روستای «جاضع» تابع شهر «صامطه» معروف نقل مکان کرد.
حافظ حکمی در کنار پدر و مادرش پرورش یافت، و طبق عادت جامعهی آن وقت گوسفند میچرانید. او نمونهی زیرکی و حفظ سریع بود، در همان اوان کودکی که چوپان بود و از سن دوازده سالگی تجاوز نکرده بود، قرآن را حفظ کرد، چون شیخ عبدالله قرعاوی/به نزد او و برادرش محمد بن احمد در آن روستا رفت و آمد داشت و به آنها درس میداد؛ زیرا پدرشان حاضر نبود آنها را به مدرسه بفرستد. حافظ از هوش سرشار و درایت فراوان بهرهمند بود و هر درسی به او میدادند به سرعت میفهمید، ایشان تا سال (۱۳۶۰هـ) که پدرش از دنیا رفت به همان حال باقی ماند، و بعد از آن تصمیم گرفت یکسره وقت خود را صرف تحصیل کند، و همراه و ملازم همیشگی استادش (عبدالله قرعاوی) باشد، بنابراین در درسهایش موفق بود و از شعر و نثر بهرهی فراوانی کسب کرد، همانگونه که استادش گفت:
«در آن وقت در تحصیل و تألیف و تعلیم و اداره امور نظیری برای حافظ حکمی یافت نمیشد..»
حافظ با دختری ازدواج کرد و از او صاحب چند فرزند صالح شد که بعداً در پی تحصیل علم بر آمدند، و در سال (۱۳۶۲هـ) شیخ عبدالله قرعاوی از شاگردش خواست کتابی را با نظم و شعر در موضوع توحید تألیف کند که شامل عقیدهی سلف صالح باشد، هدف او امتحان و آزمودن شاگردش بود، لذا کتاب خود را به نام «أرجوزة سلم الوصول إلى علم الأصول» تألیف کرد. همچنین در موضوع فقه و اصول فقه، توحید و سیرهی نبوی، مصطلح الحدیث، فرائض و غیره با شعر و نثر کتاب مینوشت، که تألیفات چاپ شده و غیر چاپ شده او بیش از پانزده کتاب به شرح ذیل است:
۱- سلّم الوصول، (۲۷۰) بیت شعر است در بیان عقیدهی سلف صالح که در سن نوزده سالگی آن را سروده است.
۲- معارج القبول بشرح سلّم الوصول: شرح وسیعی است برای کتاب سابق که بسیاری از نصوص شرعی (قرآن و حدیث) و سخنان زیادی از علما را در رابطه با موضوع آن منظومه از ایمان و توحید در شرح آن یادآور شده، و این کتاب دو جلد است.
۳- «أعلام السنة المنشورة لاعتقاد الطائفة الناجیة المنصورة» و آن کتابی است در بیان توحید به روش سؤال و پاسخ.
۴- «الجوهرة الفریدة فی تحقیق العقیدة» آن هم منظومهای است در علم توحید که برای تمسک و چنگ زدن به قرآن و سنت و پرهیز از بدعت و اهل آن دعوت میکند، و به پایبندی به توبه و شروط آن و پرهیز از مجله و نشریههایی که مردم را بسوی رزایل اخلاق و عادات فاسد و بیبند و باری فرا میخوانند، تشویق مینماید.
۵- «اللؤلؤ المکنون فی أحوال الأسانید و المتون» و آن کتابی است منظوم در بیان مصطلح حدیث در (۳۴۰) بیت، که یکی از نزدیکان استاد حکمی به شرح آن پرداخته، و نیز شیخ عبدالکریم خضیر در دوره دهم علمی دانشگاه شیخ الاسلام ابن تیمیه - ریاض اقدام به شرح آن کرد که کامل نشده و به یاری خدا در دورهی یازدهم علمی همان دانشگاه تکمیل خواهد شد.
۶- «لامیة المنسوخ» و آن منظومهای است که آخر همه ابیات آن حرف لام است و آن را در مورد احکام نسخ نوشته است.
۷- «دلیل أرباب الفلاح لتحقیق فن الاصطلاح» آن را هم در مورد مصطلح حدیث نوشته، با یک مقدمه در تعریف موضوع آغاز شده، سپس به ذکر نوعها و بابهای آن پرداخته است، بعد در ضمن مطالب کتاب آداب و روش طلب و تحصیل حدیث نبوی را به صورت سؤال و جواب بیان کرده است.
۸- «السبل السویة لفقه السنن المرویة»: این کتاب هم در حدود (۲۵۰۰) بیت شعر است، در مورد فقه بر حسب ترتیب بابهای فقه نزد فقهاء.
۹- «وسیلة الحصول إلى مهمات الأصول» این کتاب هم منظومهای است در (۶۴۰) بیت در موضوع اصول فقه.
۱۰- «نیل السؤل من تاریخ الأمم وسیرة الرسولص» این کتاب نیز منظومهای است با (۹۵۰) بیت شعر در مورد سیره و تاریخ.
۱۱- «النور الفائض من شمس الوحی فی علم فرائض» رسالهای با نثر در بیان علم فرائض و تقسیم ارث.
۱۲- «المنظومة المیمیة فی الوصایا والآداب العلمیة» این رساله نصایحی مفید است برای طلاب علم به صورت شعر در بیش از (۲۶۰) بیت، از جمله یک بیت آن چنین است:
یا طالب العلم لا تبغی به بدلاً
فقد ظفرت ورب اللوح والقلم
یعنی: ای طالب علم چیزی را با علم عوض مکن، سوگند به پروردگار لوح و قلم، به هدف عالیای ظفر یافتهاید.
۱۳- «شرح الورقات» ابوالمعالی جوینی در موضوع اصول فقه.
۱۴- «مفتاح دار السلام» دربارهی معنای شهادتین.
این کتابها بسیار با ارزش هستند و برای بیان اهمیتشان باید گفت که برخی از آنها را بر علامه شیخ محمّد بن ابراهیم آل شیخ/(مفتی وقت سعودیه) عرضه نمودند، بسیار مورد پسند او بودند و از حکومت درخواست کرد که چاپ و توزیع شوند تا خاص و عام مردم به طور یکسان از آنها استفاده کنند، زیرا حاوی فوائد و نصایحی هستند که برای عموم مردم در امور دین و دنیا مفید و قابل استفاده هستند، و همه را به تمسک به کتاب الله و سنت رسول امینص، و پیروی از سلف صالح و ائمه و علمای نامی مسلمین فرا میخواند.
حافظ حکمی با وجود مشغلت زیاد به تدریس و مراقبت از دیگر مدارس، آثار فوق الذکر را تألیف کرد، زیرا در سال (۱۳۶۳هـ) به مدیر مدرسه سلفیه شهر «صامطه» منصوب شد و علاوه بر آن بر مدارس روستاهای مجاور نظارت میکرد...و در (۱۳۷۳هـ) وزارت معارف سعودی، مدرسهای را در «جازان» افتتاح نمود و حافظ به عنوان نخستین مدیر آن تعیین شد.
سپس دانشسرای علمی وابسته به اداره عام دانشگاه و دانشسراهای علمی «صامطه» در سال (۱۳۷۴هـ) افتتاح شد، و این بار هم مدیریت به او واگذار شد و به خوبی از عهدهی مسئولیت کارش برآمد.
و آخرین مسئولیت که بدان مشغول شد، مدیریت دانشسرای علمی صامطه بود.
حافظ حکمی/از لحاظ ورع، عفت، تقوا، پرهیزگاری، قوت ایمان و پایبندی شدید، و بیان حق در سطح والایی قرار داشت، امر به معروف میکرد و خود هم انجام میداد، از منکر و بدی نهی میکرد و خود هم از آن دور بود، در راه رضای خدا لوم و سرزنش هیچ سرزنش کنندهای بر او تأثیر گذار نبود. در مجالس او همیشه سخن از درس و بحث و تحصیل علم بود، سخنانش برای همنشین و شنونده ملالآور نبود. بیشتر اوقات به اضافهی تدریس و بحث ومذاکره؛ مشغول تلاوت قرآن و مطالعه کتابهای علمی بود.
از آثار علمی مرحوم حکمی به خوبی معلوم است که کتابها و تألیفات علمای سلف صالح اهل سنت؛ در علوم اسلامی، از تفسیر و حدیث و فقه و اصول تأثیر چشمگیری بر روش و منهج علمی او داشته است، ولی در عقیده به شدت از شیخ الاسلام ابن تیمیه/و شاگردش ابن القیم/تأثیر گرفته است، و از مؤلفات ایشان زیاد استفاده کرده و از آنها چیزهایی برگرفته، علاوه بر استفاده همه جانبه از منابع تاریخ، ادب، لغت، نحو و بیان که در عصرهای مختلف اسلام تألیف شدهاند.
یکی از شعرهای حافظ حکمی چنین است:
یا طالب العلم لا تبغی به بدلاً
فقد ظفرت ورب اللوح والقلم
وقدس العلم واعرف قدر حرمته
فی القول والفعل والآادب فالتزمِ
واجهد بعزم قوی لا انثناء له
لو یعلم المرء قدر العلم لم ینمِ
والنیة اجعل لوجه الله خالصة
إن البناء بدون الأصل لم یقمِ
«ای طالب علم! چیزی را با علم و دانش عوض مکن، سوگند به پروردگار لوح و قلم، به هدف عالیای ظفر یافتهاید.
علم را گرامی بدار، و با کردار و گفتار قدر و احترامش را بدان، و به ادب پایبند باش.
و با عزم و جزم قاطع برای شکوفایی و رشد آن تلاش کن، اگر انسان قدر دانش را بداند وقتش را صرف خوابیدن نمیکند.
نیت و هدف خود را برای خدا خالص گردان، زیرا ساختمان بدون اساس پایدار نمیماند».
حافظ حکمی در سال (۱۳۷۷هـ) بعد از انجام رکن حج خانهی خدا در هیجدهم ذیالحجه در سن سی و پنج سالگی در مکه مکرمه جان به جان آفرین تقدیم کرد و دار فانی را وداع گفت، او در همان شهر مبارک دفن گردید، رحمت خدا بر او باد و در بهشت برین او را مقیم گرداند، آمین.
وفات ایشان تأثیر شدیدی بر قلب دوستان و شاگردانش گذاشت، زیرا رادمردی را از دست دادند که به جای چند مرد بود، و همتای او را در منطقه نمیشناختند. بسیاری از دوستان و شاگردانش در سوگ او مرثیههای زیبایی سرودند.
رحمت بینهایت خدا بر روان پاکش باد، و جایش فردوس اعلاء باد، راهش پر طرفدار، و علم و دانش او موجب نفع و سود عام باشد، آمین.