فرهیختگان تاریخ معاصر

فهرست کتاب

زندگی دعوتگری

زندگی دعوتگری

استاد احمد دیدات آنچه را از این کتاب آموخته بود در روبرو شدن و برخورد با مسیحیان به کار بست، او با مسیحیان قرار گذاشت که هر روز در منازلشان با یکی از آن‌ها دیدار و گفتگو کند و مسیحیان هم بعد از بازگشت از کلیسا با وی مصاحبه می‌کردند، سپس استاد به شهر دیربان نقل مکان کرده و با جماعت دیگری از مبشران مسیحی روبرو شد و مناظرا ت متعددی با آنان انجام داد.

استاد احمد دیدات در سال ۱۹۴۹ برای کار کردن و به‌ دست آوردن ثروتی، جهت نفقه خانواده‌اش و صرف دعوت اسلامی به پاکستان مسافرت کرد، در خلال مدتی که به پاکستان مهاجرت نمود در یک کارخانه بافندگی مشغول به‌ کار شد، و به‌ مدت سه سال در آنجا ماند؛ سپس لازم بود که به جنوب آفریقا باز گردد، در غیر این صورت حق اقامت در آن کشور را از دست می‌داد، زیرا او از متولدین جنوب آفریقا نبود.

هنگامی که‌ به دیربان بازگشت، به عنوان رئیس همان کارخانه بافندگی که قبل از سفرش در آن کار می‌کرد، منصوب شد و تا سال ۱۹۵۶ در آنجا ماند و خود را برای دعوت اسلامی آماده‌ می‌کرد.

استاد، به‌ فضل و بخشش پروردگار، در دهه‌ی پنجم آن قرن، در شهر دیربان تلاش‌های جدید دیگری را ادامه داد؛ ایشان در قبل از ظهر روزهای یکشنبه سخنرانی‌های دعوتگرانه خود را ارائه‌ می‌داد که حدود دویست تا سیصد نفر در آن شرکت می‌کردند و هر روز به تعداد مخاطبان و شنوندگان افزوده می‌شد.

بعد از آنکه در طی چند ماه، در این زمینه تجربه کافی و وافی را کسب کرد، یک فرد انگلیسی زبان به نام «فیر فاکس» که به اسلام متدین شده و علاقه و آمادگی را برای خواندن درسی نزد استاد نشان می‌داد، از وی در خواست کرد که «المقارنة بین الدیانات المختلفة» را به وی آموزش دهد، و نام این درس را «فصل کتاب مقدس» گذاشت .. Bible Class .

«فیر فاکس» می‌گفت: می‌خواهد بداند که چگونه کتاب مقدس را در دعوت به اسلام به کار گیرد، و در بین آن دویست تا سیصد نفری که در سخنرانی روز یکشنبه شرکت می‌کردند، فیر فاکس حدود پانزده تا بیست نفر را در بین آنان -که از استعداد سرشاری برخوردار بوده و توانایی فهم بیشتری از دین داشتند- انتخاب کرد، تا بعد از جلسات باقی بمانند و بر علوم و معارف دینی‌شان بیفزایند.

درس‌های استاد فرهیخته و ارجمند «فیر فاکس» چندها هفته و یا به مدت دو ماه ادامه داشت، اما متأسفانه زیاد طول نکشید که سید «فیر فاکس» ناپدید گشت و حاصل کار و تلاشش بی‌نتیجه ماند، و ناامیدی و ناکامی بر پیشانی شاگردانش نقش بست.

سه هفته بعد از ناپدید گشتن «فیرفاکس»، احمد دیدات در روز یکشنبه به شاگردان وی دستور داد که جای خالی شده استاد گم گشته‌شان را پر کنند و درس‌هایشان را از جایی‌که نزد استادشان خوانده‌اند - به بعد- ادامه دهند، زیرا آنان خود را برای آگاهی و شناخت بیشتر در این عرصه آماده می‌کردند، و حضور در درس‌های استاد فیرفاکس تنها جهت بالا بردن روحیه معنوی‌شان صورت می‌گرفت.

احمد دیدات به مدت سه سال، تمامی روزهای یکشنبه با آنان صحبت می‌کرد و این مدت را به دوره‌ای بسیار طلایی که از آن چیزهای بسیاری را فرا گرفت، توصیف می‌کرد.

بزرگترین عاملی که وی را در تعلیم و تربیت دیگران تشویق می‌کرد، همین حدیث گهربار نبی اکرم اسلام بود که می‌فرماید: «بَلِّغُوا عَنِّی ولو آیَة».

«از طرف من به مردم ابلاغ کنید، اگر چه یک آیه باشد». پس بر ما هم واجب است که رسالت الهی را در حد توان تبلیغ کنیم، اگرچه‌ تنها آیه‌ای هم باشد.

استاد احمد دیدات بخاطر جرأت و شجاعتی که داشت به عنوان مدافعی برای اسلام و پاسخگویی به اباطیل و خرافاتی که دشمنان اسلام از جمله نصاری که‌ از زمان رسول اللهصتا به‌ حال به‌ نشر آن پرداخته‌اند، شناخته شده بود. نتیجه کار و تلاش ایشان این بود که چندها هزار نفر از پیروان دین مسیح از گوشه و کناره‌های جهان به اسلام گرویده و بعضی از آن‌ها به داعیان بزرگی برای اسلام تبدیل شدند.

استاد در سال ۱۹۵۹ از ادامه کار و فعالیت روزانه خود دست کشید، تا در صورت ممکن تمامی وقت و زندگی خود را صرف مناظرات ثمر بخش، سخنرانی‌هایی روشمند و تشکیل دادن جلسات دینی نماید. ایشان در تلاش بی‌وقفه‌اش برای ادای این کار بزرگ، به کشورهای زیادی سفر کرد، و جهت پرورش دعوتگرانی کوشا، دانشگاه «السلام» را تأسیس کرد که‌ به‌ عنوان مرکزی دولتی برای دعوت اسلامی در شهر دیربان در جنوب آفریقا قرار گرفت.