زندگی تبلیغاتی و علمی و عملی
در سال ۱۹۳۴م در دار العلوم موسوم به «ندوة العلماء» به عنوان مدرس انتخاب شد و در اثنای آن به تحقیقات دربارهی سایر علوم دینی به منظور افزایش و توسعهی فرهنگ و ادبیات عربی میپرداخت. شیخ ابوالحسن در سال ۱۹۳۹م در هند شروع به سفرهای دعوتگری خود کرد، سپس در سال ۱۹۴۳م برای علوم اسلامی مرکزی را تأسیس و بنا نهاد. و همچنین او از حجاز، مصر، مغرب، شام، ترکیا، امریکا، و برخی از کشوهای اروپائی و بیشتر پایتختهای اسلامی زیارت و دیدار به عمل آورد.
در سال ۱۹۴۸م به عنوان عضوی در مجلس انتظامی مجلس علمای هند انتخاب گردید و در سال ۱۹۶۱م به عنوان امین و مدیر کل آن منتخب شد؛ او در سال ۱۹۵۱م حرکت «رسالة الانسانیة» و پس از آن در سال ۱۹۵۹م مجمع اسلامی علمی را در لکنوی هند تأسیس و ایجاد کرد. ومجددا خواستار تأسیس و تشکیل «مؤسسهی رابطهی فرهنگ اسلامی جهانی» گردید. گفتنی است که چنین مؤسسهای به جهت ابداع و اکتشاف از جمله مهمترین مؤسساتی است که به تمدن و فرهنگ اسلامی اهتمام میورزد، و شیخ ابوالحسن در سال ۱۹۸۶م به عنوان رئیس آن برگزیده شد.
در سال ۱۳۷۷هـ به عنوان رئیس هیئت آموزش دینی در ولایت شمالی هند انتخاب شد. در سال ۱۳۸۰هـ به عنوان عضوی در مجلس مؤسسهی رابطهی جهان اسلامی در مکه انتخاب گردید، و همچنین به عنوان یکی از اعضای مجلس شورای عالی دانشگاه اسلامی مدینهی منوره منصوب شد. و همانطور با مجموعهای از علماء که مکلف به کارگزاری پایههای تعلیم و تربیت در دانشگاه اسلامی مدینهی منوره شده بودند، انتخاب گردید، و در سال ۱۳۸۰هـ به عنوان دبیر کل مجمع علماء انتخاب شد. باید گفت که شیخ در بخش عمدهای از سازمانها اعم از مجامع و مؤسسات تبلیغی و علمی در سطح جهانی به شکل مدیریت و یا عضویت در آنها فعالیت میکردو از جمله: «رابطهی جهان اسلامی» و «مجلس أعلای دعوت اسلامی» در قاهره، و ریاست مرکز أکسفورد تحقیقات اسلامی، رابطهی دانشگاهای اسلامی و کارمند مجمع زبان عربی هر کدام از شهرهای دمشق، قاهره و عمان بوده است. و به پاس فعالیت و کارهای ارزشمندش برندهی جائزهی جهانی ملک فیصل گردید، همانگونه که قبلا جایزهی سلطان برونای را به دست آورده بود.
در سال ۱۹۵۶م از سوی دانشگاه دمشق در حالی که مسافر بود به عنوان استاد مهمان از او دعوت به عمل آمد، و در آنجا سخنرانیهایی را تحت عنوان «مدرن و نوسازی» و «مصلحان و نوآوران» تقدیم نمود، که بعدا به کتاب بزرگش به نام «رجال الفکر والدعوة فی الاسلام» ضمیمه گردید. و در سال ۱۹۶۳م در دانشگاه اسلامی مدینهی منوره بنا به درخواست نائب رئیس آن دانشگاه عالیجناب استاد عبدالعزیز بن عبدالله بن باز سخنرانیهایی را تقدیم حضّار کرد، که به صورت کتابی در آمد و تحت عنوان «النبوة والانبیاء فی ضوء القرآن» به چاپ رسید.
و در سال ۱۹۶۸م مبنی بر دعوت وزیر معارف سعودی، از او جهت مشارکت در موضوع بررسی طرح و برنامهی دانشکدهی شریعت به ریاض عزیمت کرد، و در آنجا هم در دانشگاه و هم در مؤسسهی آموزش عالی معلمین چندین سخنرانی را تقدیم کرد که برخی از آنها به کتاب «نحو التربیة الاسلامیة الحرة فی الحکومات والبلاد الاسلامیة» ضمیمه شد.