ب- آيه مباهله:
﴿فَمَنۡ حَآجَّكَ فِيهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ فَقُلۡ تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَأَبۡنَآءَكُمۡ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمۡ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمۡ ثُمَّ نَبۡتَهِلۡ فَنَجۡعَل لَّعۡنَتَ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰذِبِينَ٦١﴾[آل عمران: ۶۱].
هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده است با تو به ستیز پرداختند. بدیشان بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم و شما هم فرزندان خود را آماده سازید، سپس دست دعا به سوی خدا بر میداریم و نفرین خدا را برای دروغگویان تمنا مینماییم.
ج- ﴿وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا٣٣﴾[الأحزاب: ۳۳]
و در خانههای خود بمانید و همچون جاهلیت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمایید. خداوند قطعاً میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملاً پاک سازد.
میگویند: مراد از اهل بیت در اینجا: علی، فاطمه، حسن و حسین است، و این آیه بر معصوم بودنشان - که امامت همواره با عصمت خواهد بود - دلالت میکند.
د- ﴿۞وَإِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ رَبُّهُۥ بِكَلِمَٰتٖ فَأَتَمَّهُنَّۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامٗاۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِيۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهۡدِي ٱلظَّٰلِمِينَ١٢٤﴾[البقرة: ۱۲۴]
و آن گاه را که خدای ابراهیم او را با سخنانی بیازمود و او آنها را به تمام و کمال و به بهترین وجه انجام داد. گفت: من تو را پیشوای مردم خواهم کرد. گفت: آیا از دودمان من؟ گفت: پیمان من به ستمکاران نمیرسد.
میگویند: این آیه امامت هر ستمکاری را از درجه اعتبار ساقط کرده است. لذا به برگزیدگان نسل ابراهیم واگذار شد. و هرکه غیر خدا را یک لحظه هم عبادت کند، ستمکار محسوب میگردد. علی آن کسی است که هیچ گاه بتی را پرستش نکرده است. ولی خلفای دیگر ستمکارانند و شایستگی احراز مقام خلافت را ندارند.
معنی سخنان گذشته این است که: قرآن کریم - به گمان ایشان - در بیش از یک مورد اشاره کرده که تنها علی استحقاق امامت دارد نه دیگران. و لذا عقیده دارند: خداوند پیامبرش را دستور داد که علی را نام ببرد و او را به عنوان امام مردم بعد از خود تعیین کند، پیامبر میدانست که این امر در آینده بر مردم گران میآید، و آن را حمل بر عنایت و محبت پیامبر برای عموزاده و دامادش میکنند. زیرا واضح است که مردم آن دوران و تا کنون نیز در ایمان و یقیین به پاکی و دوری پیامبر از تمایلات و غرضورزی یکسان نیستند. ولی خداوند سبحان او را در انجام آن مهلت نداد و به او وحی کرد که:
﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٦٧﴾[المائدة: ۶۷]
ای فرستاده! هر آنچه از سوی پروردگات بر تو نازل شده است برسان و اگر چنین نکنی، رسالت خدا را نرساندهای و خداوند تو را از مردمان محفوظ میدارد. خداوند گروه کافران را هدایت نمینماید.
پس از این تهدید سخت، چارهای جز فرمانبرداری نداشت، هنگام بازداشت (از حج خداحافظی) در (غدیر خم) شروع به ایراد سخنرانی برای مردم - که بیشترشان میشنیدند - کرد و فرمود: مگر من نسبت به مومنان شایستهتر از خودشان نیستم؟ گفتند: بار الها بله، پس گفت: هرکه من دوست او هستم این علی نیز دوست اوست، تا آخر سخنانش. سپس در مکآنهای متعدد دیگری هم این مطلب را اشارهوار و صراحتاً نیز تکرار مینمود تا مسئولیت خویش را به پایان برد [۳۱]..
پیش از آنکه پیامبر خدا، غدیر را ترک کند و مردم پراکنده شوند این آیه نازل گشت: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ...﴾[المائدة: ۳] امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم.
پیامبر اکرم جفرمود: الله اکبر بر کامل کردن دین، تمام نمودن نعمت، خوشنودی خدا از رسالتم و سرپرستی مسلمانان پس از من از آنِ علی خواهد بود. سپس مردم و پیشاپیش آنها ابوبکر و عمر شروع به تبریک و تهنیت گفتن به علی نمودند [۳۲]. خبر در مناطق مختلف پیچید و به حارث ابن نعمان فهری نیز رسید، سوار شترش شد و خدمت پیامبر آمد تا به (ابطح) رسید از شتر پیاده شد و به زانو خواباندش و گفت: ای محمد! از جانب خدا به ما دستور دادی که به یکتایی خدا و رسالت خودت ایمان آوریم، پذیرفتیم، دستور دادی نمازهای پنجگانه را به جای آوردیم، از تو قبول کردیم و همچنین مرا به دادن زکات، گرفتن روزه رمضان و انجام مراسم حج امر نمودی و همه را پذیرفتیم سپس به این مقدارم بسنده نکردی تا بازوهای پسر عمویت را بلند نمودی و بر ما برترش دادی و گفتید: هرکه من دوستش باشم، علی نیز دوست اوست، آیا این از خودت است یا از طرف خداوند به شما ابلاغ شده؟ پیامبر فرمود: سوگند به کسی که جز او الهی نیست این دستور از طرف خدا به من ابلاغ شده است. حارث در حالیکه به طرف شترش باز گشت، میگفت: خدایا اگر آنچه محمد میگوید حق است، از آسمان سنگ را بر سرمان فرو ریز یا عذاب دردناکی را برایمان بفرست. به شترش نرسیده بود که خداوند سنگی را به سوی او پرتاپ کرد، به مویش خورد و از مقعدش خارج گشت و بکشتش. خداوند این آیه را فرود آورد: ﴿سَأَلَ سَآئِلُۢ بِعَذَابٖ وَاقِعٖ١﴾[المعارج: ۱] ابتدای سوره معارج: خواستاری درخواست عذابی کرد که به وقوع میپیوندد.
آیات هفتگانه فوق اساس استدلالات قرآنیشان در این زمینه میباشد، لذا بایستی دیدگاهشان را ارائه و به طور مفصل به بررسی آن بپردازیم.
[۳۱] اصل الشیعه و اصولها ص ۱۳۴ و در آن جمله: یا ایها و اللهم نعم آمده است. [۳۲] الغدیر ۱/۱۱