پژوهشی پیرامون اصول و فروع شیعه دوازده امامی- جلد دوم

فهرست کتاب

شبهه سیزدهم

شبهه سیزدهم

دوباره گمان برده‌اند نصی که بر خلافت علی دلالت می‌کند، کلام رسول خدا به علی است که خطاب به علی می‌فرماید: «تو برادر و مأمور و خلیفه و قاضی دین من هستی». و همچنین: «تو بزرگ مسلمانان، امام متقین و قائد تا بناکان (در روز قیامت) هستی» و همچنین: «به علی با لقب امیر مردم سلام کنید.»

جواب:

در گذشته مفصلاً در فصل پنجم بحث کردیم و گفتیم این حدیث باطل است و ساختگی می‌باشد. و لعنت خدا بر دروغگویان باد.

هیچکدام از ائمه حدیث نگفته‌اند، که این حدیث حتی به درجه آحاد ضعیف هم رسیده بلکه همه بر دروغ بودن آن اتفاق دارند اگر این جاهلان و دروغگویان بر خدا و رسول خدا و امامان و چراغان آسمان هدایت شب‌های تار، گمان کرده‌اند که حدیث صحیح است، به آن‌ها می‌گویم. این عادتاً ممکن نیست چون چگونه تنها شما این حدیث را صحیح می‌دانید در حالی که هرگز به عالم حدیث بودن، و همچنین تخصص در آن متصف نبوده اید.

اما متخصصان و ماهران حدیث و آن‌ها که همه زندگی خود را در گشت و گذار و بحث و بررسی و آموختن و یاد گرفتن آن علم صرف کرده‌اند و تمام تلاش و کوشش آن‌ها در جمع‌آوری احادیث بوده و به نواحی دور دست سفر می‌کرده‌اند تا از کسی که به گمان آن‌ها حدیثی دارد، یاد بگیرند، و تمام احادیث را بررسی و صحیح و ضعیف را از هم جدا کرده‌اند و احادیث را در نهایت فراگیری و بررسی تدوین کرده‌اند، آیا همه این‌ها حدیث را نمی‌دانند و تنها چند بی‌سواد دانسته‌اند؟!

حتی احادیث موضوع که جمع‌آوری شده به صدها هزار می‌رسد با این وجود می‌دانند که چرا حدیث وضع شده و علت وضع آن‌ها و دروغ بستن بر زبان پیامبر را می‌دانند، خداوند جزای خیر و پاداش نیکو به آن‌ها عطا فرماید چون اگر آن‌ها نمی‌بودند باطلان و دروغگویان مفسد بر دین غلبه می‌کردند و مشخصه‌های دین را تغییر می‌دادند و حق را با دروغ‌ها قاطی می‌کردند و به گونه‌ای که از هم جدا نمی‌شدند، گمراه می‌شدند و دیگران را گمراه می‌کردند.

اما خداوند دین را برای رسول خدا از گمراهی و تحریف حفظ کرده، و از بزرگان دین طائفه و گروهی را می‌پروراند که مدام بر حق بودند مخالفان به آن‌ها ضرری نمی‌رساندند و توجه به دروغ باطلان و جاهلان نداشتند و در این راستا رسول خدا می‌فرماید: «شما را بر راهی واضح و روشن رها کردم شب و روزش مثل هم هستند، تنها نابود شده گمراه می‌شود.»

شگفت اینکه وقتی ما با احادیث صحیح مانند «بدان دو نفر که بعد از من می‌آیند اقتداء کنید» و احادیث دیگر که در فصل سوم همه را ذکر کردیم، علیه آن جاهلان بر خلافت ابوبکر استدلال می‌کنیم، می‌گویند: این خبر واحد است. و ما را در بحث که تعیین خلیفه بی‌نیاز نمی‌کند.

اما وقتی خودشان استدلال می‌کنند با احادیث عادی مانند «أنت مني» و «من کنت مولا» و احادیث موضوع و ساختگی که به درجه پایین‌ترین حدیث هم نمی‌رسد استدلال می‌کنند.

به این تناقض آشکار و جهل نامشروع آن‌ها فکر کن، اما به علت افراط در جهل و عناد و انحراف از دین هر روایت موافق مذهب فاسد آن‌ها باشد، گمان می‌کنند متواتر است هرچند اهل حدیث بر دروغ بودن روایات اتفاق داشته باشند، و هر حدیثی مخالف مذهب آن‌ها باشد آن را آحاد می‌دانند هرچند اهل حدیث بر صحت و تواتر آن اتفاق داشته باشند!! لعنت خدا بر جاهلان و احمقان باد.