شبه پانزدهم
گمان کردهاند سکوت علی بدین علت بوده که؛ رسول خدا ج به او سفارش کرده بعد از او فتنهای درست نکند و شمشیر نکشد.
جواب:
این افتراء و دروغ و حماقت و نادانی است که تنها از انسآنهای کودن و بدور از واقعیت و غافل از تاریخ مسر میزند! آخر چگونه ممکن است علی امام و سرپرست امت قرار گیرد در حالی که علیه دشمنان حق شمشیر نکشد؟ و اگر گمان آنها درست باشد، میبایست در جنگ صفین شمشیر نمیکشید و هزاران نفر از آنها را نمیکشت و مخالف وصیت و سفارش رسول اکرم عمل نمیکرد.
چگونه چنین سفارشی از رسول خدا جبه او میتواند امکان داشته باشد در حالی که گمان میکنند بعد از رسول خطرناکترین کفرها آشکار میشود و جهاد با آنها هم واجب باشد و علی حق شمشیر کشیدن ندارد!!
به کلام شیعه درمورد اهل بیت خیلی فکر کردم متوجه شدم اهل بیت با این توصیفات شیعه قومی هستند که هوا و هوس چشم آنها را کور کرده و توجه ای به نتیجه مقالات و سخنان فاسد خود نکردهاند!!
مثلاً قول آنها «عمر با شمشیر علی را مقهور کرد و فاطمه ترسید و از شدت ترس، پسری داشت به اسم محسن و سقط شد» با این افتراء ناهنجار و کودنی خواستهاند مردم را علیه عمر بشورانند و عمر را عیبدار و بد نام و نابود کنند، و توجه به سرانجام این بهتان ندارند که ذلت و ترس به علی و خاندان او و حتی بنی هاشم نسبت داده میشود اگر کسی مقدار کمی عقل داشته باشد، چنین عیب بزرگ و چنین اهانت و دشنام و ناسزای زشتی را به علی و خاندان پاکش نسبت نمیدهد.
در حالی که آنها مردانی شجاع و دلیر و جوانمردانی بیباک بودند و اگر ناموس آنها هتک میشد حاضر بودند پدر و فرزند خود را در راه حفظ آبرو و حثیثت خود فدا کنند. پس چگونه در مقابل این باطل ساکت ماندند در حالی که خداوند آنها را بر زبان پیامبرش به علت دوستی با او و رضایت هنگام مرگ رسول خدا از آنها، اهل بیت را از هر گونه رجس و ناپاکی دور گردانیده است همانگونه که دراول کتاب گفتیم.
و این شکست و ناپاکی شامل بندگانی میشود که خداوند آنها را گمراه کرده و شکست داد، و به زیان و نابودی بزرگی کشانیده و آنها را در آتش سوزان جهنم جای میدهد که بدترین جایگاه است. (ص ۷۲-۷۷)
مؤلف بعد از اینکه شبهات آنها را باطل میسازد به باب دوم (ص ۷۸) منتقل میشود و عنوان آن را