اولاً: معنی اهل بیت را مشخص می کنیم
در معجم وسیط ذیل ماده اهل آمده «أهَلَ. أَهلاً وأُهُولاً: ازدواج کرد» أَهَلَ المکانُ أُهُولاً: عُمِر بأَهله: جایگاه یا سرزمین با مردمانش سرسبز (آباد) شد.
اهل: نزدیکان، قبیله و زن
اهل الدار و نحوها: ساکنان خانه.
در معجم الفاط قرآن کریم در ذیل ماده اهل آمده = معنی اهل با مضاف الیه مشخص میشود.
اهل الرجل: زن و قبیله و نزدیکان مرد. اهل الدار: ساکنان خانه.
اهل الکتاب، و اهل الانجیل، و اهل القریه و اهل مدینه،... یعنی کسانی که کتاب، و یا انجیل، یا روستا، و یا شهر آنها را گرد هم جمع کرده است.
پس به آیه کریمهای که کلمه اهل در آن ذکر شده اشاره میکند (معجم).
امام بخاری با سند خودش از انس روایت میکند «پیامبر بر نان و گوشت با زینب بنت جحش ازدواج کرد» کسی را برای دعوت مردم فرستاد... پیامبر بر حجره عائشه رفتند و فرمودند: سلام و رحمت خدا بر شما باد ای اهل بیت، عائشه فرمود: علیک السلام و رحمه الله: اهلت را چگونه یافتی؟ فرمود: خدا در آنها برکت اندازد.... رسول به همه حجرههای زنانش سر زدند.
آنچه را به عائشه گفت به آنها هم میگفت و آنها هم مثل عائشه جواب میدادند.
بخاری - کتاب تفسیر - باب: ﴿لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتَ ٱلنَّبِيِّ﴾[الأحزاب: ۵۳].
میبینیم اهل بیت رسول ج زنان یعنی امهات المومنین و بچهها و نزدیکانش هستند مانند علی و ابن عباس و پدرش جعفر و دیگران، اهل سنت و جماعت ارزش بسیاری برای اهل بیت قائل هستند، و آنها را در جایگاه خودشان قرار میدهند احادیث صحیح آنها را قبول میکنند و کتابهای ما شاهد این موضوع هستند. مثلاً احادیث فضائل آنها در سنت و احادیث روایت شده از اهل بیت قابل توجه هستند.
رسول خدا کسی را به علمی مخصوص نکرده که دیگران را از آن محروم گرداند، بلکه به صحابه و اهل بیت و مخصوصاً به زنانش یاد میدادند.
همه صحابه کرام - اهل بیت، مهاجرین و انصار مساوی هستند - بهترین امت اسلامی هستند که برای مردم فرستاده شدهاند خداوند در بسیاری از آیات، واضح و محکم برای آنها شهادت داده و همه میدانیم که شهادت خداوند کافی است.
رسول خدا شاهد آنهاست چه قدر شهادت کسی که از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و مبلغ و مبین کلام خدا باشد بزرگ است.
از آن اصحاب بزرگوار ج کتاب پروردگار که هیچ گونه باطلی از هیچ جهت و نظری متوجه آن نمیشود و سنت رسول پاکمان و بیانات و احکام متعلق به آنها به ما رسیده است و نعمت خداوند بر ما تمام شده.
بدین سبب قول ابی زرعه رازی مشهور شد که میگوید:
«اگر کسی را دیدی از ارزش صحابه میکاهد بدان که زندیق است، چون قرآن حق و پیامبر و پیام او حقاند، و تمام این حقائق را صحابه به ما رساندهاند - کسی بخواهد آنها را عیب دار کند در حقیقت؛ خواستار ابطال کتاب و سنت است، و عیب تنها شایسته اوست و به زندیق و گمراه حکم کردن سزاوار و مطابق اوست.
این موقف جمهور اهل سنت در مقابل یاران رسول خدا ج یعنی خیرالقرون است حال موقف عبدالحسین و گروهش چیست؟
موقف آنها به نسبت غیر اهل بیت موقفی است که ابو زرعه حکم آن را بیان کرد. بلکه موقف آنها همانطور که در مراجعات عبدالحسین به دست میآوریم موقفی است عجیب، مقدس و متواتر که از شدت هول آن کودکان نوزاد پیر و فرسوده میشوند؛ غیر از طعن، تفسیق، حتی تکفیر و نفاق را در این موقف شوم نمییابیم.
اینها برای چه کسانی؟! برای بهترین کسانی که در صفحه روزگار در بین بشر پس از پیامبران پیدا شدهاند.
مفصلاً این موضوع در جای خود در این کتاب میآید.
نسبت به اهل بیت رسول خدا چه موقفی دارد؟ امهات المومنین، آنهایی که مصداق اولی اهل بیت هستند، عائشه دختر ابوبکرس کسی که جایگاهش نزد رسول الله بر همه گان روشن است منزلت بلند و آنچه برای صحابه جبران میکرد و...
با این همه دختر خیرالبشر پس از پیامبران است چنانچه متواتر از علی و دیگران نقل شد.
این گروه معتقداند؛ او اولین کسی است که خلافت را غضب کرد.
موقف عائشه به نسبت علی نزد آنها معروف است هرچند ناقص نقل شده است.
از آنچه رسول خدا به عائشه یاد داد چیزی نمیگیرند.
بلکه نعوذ بالله او را کافر میدانند چون در جنگ ضد علی شرکت کرد. در گذشته عقیده آنها در باره امامت بیان شد که مخالفت با امام چه جرمی دارد.
به علت موقف آنها نسبت به عمر فاروقس، ام مومنین حفصه هم از طعن آنها سالم نماند.
در آیه ۱۰ سوره تحریم خداوند میفرماید:
﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖۖ كَانَتَا تَحۡتَ عَبۡدَيۡنِ مِنۡ عِبَادِنَا صَٰلِحَيۡنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمۡ يُغۡنِيَا عَنۡهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَقِيلَ ٱدۡخُلَا ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ١٠﴾[التحريم: ۱۰]
«خدا براى کسانى که کفر ورزیدهاند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [که] هردو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شوید».
طعن آنها را در تفاسیر میبینیم؛ یکی از علماء آنها، بلکه سرشناسترینشان آقای مجلسی میگوید: «بر انسآنهای ناقد و بینا و هوشیار و با تجربه در این آیات پوشیده نیست، که این آیات به کفر و نفاق عائشه و حفصه اشاره میکند. نه تنها اشاره بلکه با صراحت هم آن را ابلاغ میکند. بحار الانوار ج - ۲۲ ص ۳۲
همچنین به امهات المومنین: ام حبیبه و صفیه و سودهش هم حمله کردهاند.
می بینیم اختلاف بین الشیعه و السنه در کتاب «امة مقارنه في التفسير واصوله، ص ۲۵۵» و کتاب «مقدسه عبدالحسین» از این هم بیشتر است، چون آنها به امهات المومنین اکتفاء نمیکنند و در این جا این پروند بسته نمیشود بلکه به غیر آنها از اهل بیت هم حمله کردند. مانند عبداللهبن عباس مجتهد و ترجمان قرآن و پدرش؛ عموی رسول خدا ج!