پژوهشی پیرامون اصول و فروع شیعه دوازده امامی- جلد دوم

فهرست کتاب

در نقد و پاسخ سخنان بالا می‌گوییم:

در نقد و پاسخ سخنان بالا می‌گوییم:

به فرض پذیرش تمام آنچه گذشت، آیه کریمه به امامت هیچکس تصریح نمی‌کند، چون سرپرستی امور مسلمانان نیازمند تواناییهای ویژه‌ای است که باید در امام وجود داشته باشد تا توانایی رهبری امت و حمایت از مصالح ایشان به نحو احسن را دارا باشد، آیه به هیچ یک از این شروط و به طور کلی به خلافت اشاره‌ای نمی‌کند، تنها به پسران، زنان و نفس‌ها در زمینه جان‌فشانی برای اثبات صحت ادعا اشاره دارد و اینان نزدیک‌ترین مردم به پیامبر خدا بودند، و بدین ترتیب صحت ادعای پیامبر برای مخالفین ثابت و محرز می‌گردد چون او نزدیکترین خویشان خود را برای انجام مراسم مباهله با خود آورد. که تفاوت زیادی میان فداکاری و امامت وجود دارد، ممکن است در زمینه فداکاری زنان و کودکان را جلو انداخت ولی برای خلافت جلو انداخته نمی‌شوند.

اعتقاد به اینکه امام علی با پیامبر خدا مساوی است، افراطی است که امام علی هم آن را نمی‌پذیرد، و نباید هیچ مسلمانی هم چنین دیدگاهی داشته باشد، جایگاه پیامبر جدا از جایگاه کسی است که پیام او را سرلوحه زندگیش قرار داده و نور وی را بر گرفته است.

اگر بگوییم: این آیه بر برتر بودن امام علی دلالت دارد، چون امامت فرد غیر کامل حتی نزد برخی شیعه‌ها نیز همچون زیدی‌ها جایز است، نه شرع و نه عقل آن را رد نمی‌کند، چونکه ممکن است کسی که به طور کامل جامع همه شرایط نیست، در امور مربوط به خلافت و سرپرستی مصالح مسلمین دارای امتیاز و ویژگی باشد، و پیامبر خدا هم مفیدتر را سرپرست برتر قرار می‌داد.

ابن تیمیه، این گفته را که خداوند علی را با پیامبر مساوی کرده است، پی می‌گیرد و می‌گوید: این اعتقاد اشتباه است. بلکه این نیز مانند گفته دیگر خداند است که: ﴿لَّوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ ظَنَّ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بِأَنفُسِهِمۡ خَيۡرٗا[النور: ۱۲] چرا هنگامی که این تهمت را می‌شنیدید، نمی‌بایست مردان و زنان مومن نسبت به خود گمان نیک بودن را نیندیشید.) یا: ﴿فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ[البقرة: ۵۴] خود را بکشید. و یا ﴿وَلَا تُخۡرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ[البقرة: ۸۴] و همدیگر را از سرزمین و خانه‌ و کاشانه خویش بیرون نکنید.) مقصود از أنفس در آیات: برادران نسبی یا دینی [۴۴]است.

زمخشری می‌گوید: اگر بگویید: فراخوان پیامبر به مباهله تنها به منظور تشخیص دروغگو و راستگو بود، و آن چیزی است به دو کسی که همدیگر را دروغگو می‌پندارند، بستگی دارد، پس آوردن پسران و زنان با خود چه معنایی دارد؟ می‌گویم: این کار در دلالت بر اعتماد به خود و اطمینان به صداقتش، تاکید بیشتری دارد، چرا که به خود جرأت داد که عزیزان و پاره‌های تن خویش را در معرض خطر قرار دهد، و تنها به رفتن و قرار دادن خودش اکتفا نکرد. و همچنین بر یقین به دروغگویی مخالفش تاکید بیشتری دارد تا اینکه اگر مباهله انجام شد، دشمنش همراه دوستان و عزیزانش ریشه‌کن شوند. و به این دلیل پسران و زنان برای آن هدف انتخاب گشتند چون آن‌ها عزیزترین و نزدیک‌ترین افراد به دل انسانند، و چه بسا انسان جان خود را فدای آن‌ها می‌کند از این جاست که عرب‌ها زنان خود را به جنگ می‌بردند تا ایشان را از فرار کردن منع نمایند. و کسانی را که با جان خود از آن‌ها دفاع می‌کرد، پشتیبانان حقیقت می‌نامیدند. و نام آن‌ها را بر نام خود مقدم ساخت تا منزلت و جایگاه ایشان را گوش‌زد نماید و اعلام کند که آنان را بر خود مقدم می‌دارد و آماده است خود را فدای آن‌ها کند. دلیل این نیز هست - که هیچ دلیلی از این قوی‌تر وجود ندارد که یاران زیر عبا دارای فضل و امتیاز هستند [۴۵].

در پایان این مطلب می‌گوییم: هر اندازه آراء و نظرات متفاوت وجود داشته باشد آیه منزلت و امتیاز کسانی که برای حضور در مراسم مباهله برده شوند، دلالت می‌کند، ولی این ارتباطی به مسئله خلافت و جانشینی ندارد،

[۴۴] المنتقی ص ۱۷ [۴۵] تفسیر کشاف ۱/۴۳۴.