علت ختم نبوت
سلسلهی انبیاء از حضرت آدم÷شروع شود و مانند یک پدر مهربان دست کودک بشریت را گرفت تا آنجا که کودک به بلوغ رسید، آن گاه خداوند میراثهای آسمانی را تمام و کمال به دست بشریت سپرد و به بشر گفت: من نعمتم را بر تو تمام کردم و راه را از چاه به تو نشان دادم از این به بعد باید خودت به تنهایی ادامه مسیر دهی. اتمام نعمت الهی مصادف بود با دوران پیامبری محمد مصطفیصکه خاتم پیامبران و آخرینشان بود و با وفات ایشان مسئولیت پاسداری از دین بر دوش بشریت غیر متصل به وحی واگذار شد.
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾[المائدة: ۳].«امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم».
دین خدا چه در دورانی که پیامبر و معصومی بر کره زمین زنده بود و چه در زمانی که پیامبری زنده بر کره زمین نبود، یک دین بود و آن اسلام بود ولی نه اسلام کامل، و هنوز اسلام کامل و تکمیل نشده بود و همین عدم تکمیل دین در دورههای متفاوت باعث تولد شرایع متفاوت میشد، برای همین است که روزه سکوت در نزد قوم عیسی متداول است و حال آن که مسلمان چیزی به اسم روزه سکوت ندارد، حتی روش نماز خواندن و نیایش نیز کاملتر شد به طوری که پیامبر اسلامص سالها به سوی بیت المقدس نماز خواند و ...
تا بلاخره در دوره آخرین پیامبر بسیاری از مواردی که برای کمال دین لازم بود بر بشریت نازل و دین در اوج به دست بشر بالغ سپرده شد.
با نگاهی گذرا به دوران پیامبران متوجه میشویم در دورههایی چند پیامبر همزمان برای راهنمایی مردم مبعوث میشدند، عیسی ÷، زکریا ÷، یحیی÷در یک دوره، موسی ÷، شعیب÷و هارون÷ در یک دوره، ابراهیم÷و لوط÷همزمان، و ... در دورهای نیز خبری از پیامبران نبود و مردم مأمور بودند در عین انتظار برای آمدن پیامبر جدید، از دستورات پیامبران قبلی اطاعت کنند. به طور مثال فاصله زمانی پیامبر گرامی اسلام تا پیامبر قبل از ایشان فراوان است و به درستی معلوم نیست. ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ عَلَىٰ فَتۡرَةٖ مِّنَ ٱلرُّسُلِ﴾[المائدة: ۱۹]. «ای اهل کتاب، در زمانی که خبری از آمدن پیامبران نبود، پیامبری به سوی شما آمد».
در این فاصله تا آمدن آخرین پیامبر، مردم از رهنمودهای ابراهیم÷موسی÷عیسی÷و ... بهره میجستند هر چند که فراوان از راه آنها منحرف گشته بودند.
نکته: در دوره پیامبران علیرغم فراوانی انبیاء در بعضی زمانها هیچ انسان معصوم و متصل به وحی در روی زمین پیدا نمیشد، بنابراین در این زمانها _ دوره آمدن پیامبران _ گاهی پیش میآمد که هیچ انسان زندهی واجب اطاعه بر کره زمین نبود ولی دین خدا همیشه در جریان بود.
پیامبر اسلامصبه عنوان آخرین پیامبر زمانی مبعوث شدند که مدت زیادی شاید حدود پنج قرن از آمدن پیامبری خبری نبود، امام علی÷در این باره میفرماید: «خدا او [پیامبر ص]را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پیامبران فاصله زیادی داشت و مردم از نیکوکاری فاصله گرفته، و امتها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند.» خطبهی۹۴نهج البلاغه، ترجمهی دشتی.
و با بعثت ایشان دوره پیامبری به کمال و پایان خود رسید.
نکته جالب در رابطه با آخرین پیامبر این است که ایشان قبل از انتخاب در غار حراء نمیدانست روزی پیامبر میشود و به اوکتاب میدهند.
﴿وَمَا كُنتَ تَرۡجُوٓاْ أَن يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبُ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ﴾[القصص: ۸۶].«و تو امیدوار نبودى که بر تو کتاب القا شود، بلکه این رحمتى از پروردگار تو بود».
﴿مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَا﴾[الشوری: ۵۲].«تو نمىدانستى کتاب چیست و نه ایمان [کدام است؟] ولى آن را نورى گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مىنماییم».
سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که از کجا باید دانست پیامبرصآخرین پیامبر خداست؟
در قرآن در سورهی احزاب، آیه ی۴۰ به وضوح آمده است که پیامبر اسلام صآخرین پیامبر خداست.
«خاتم النبیین»، در سنت و کلام رسولصنیز به این اشاره شده است، امام علی÷در این باره میفرماید: «با وفات پیامبرصرشته پیامبری و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی گسست در حالی که با وفات پیامبران دیگر قطع نمیشود». خطبهی۲۳۵نهج البلاغه، ترجمهی محمد دشتی.
عقل نیز با کامل شدن دین، انسان را به ختم نبوت رهنمون میکند.
اما دلایل ختم نبوت:
۱- با بعثت پیامبر اسلامص، شاهکار خلقت بشریت و بهترین انسان مخلوق وارد وادی راهنمایی انسانها گشت، بشری که نه چون او خلق شده و نه خلق خواهد شد، بنابراین با رسالت ایشان شایسته و زیباست که خدا سلسله پیامبری را نیز به کمال رساند و تکمیل دین به دست برترین بشر باشد. انسانی که نمونه کامل اخلاق است، ﴿وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَ﴾[آلعمران: ۱۵۹]. «ای محمد، اگر تند خو و سنگدل بودی مردم از پیرامونت پراکنده میشدند».
﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤﴾[القلم: ۴].«ای پیامبر تو به اخلاق نیکو آراسته شدهای».
۲- کاملترین کتاب و راهنما و برنامه زندگی بشری که بنابر وعدهی خداوند از هر گونه تحریف مصون خواهد ماند، در این دوره نازل گشت و آیهی ۹ سورهی حجر ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩﴾[الحجر: ۹]. به ما اطمینان میدهد که میتوانیم.
بدون نگرانی از تحریفات وارد شده به این کتاب مراجعه کرد و با آمدن این برنامه دیگر نیازی به تجدید وحی نیست، و عقل انسان با در دست داشتن این برنامه موظف بود راه خود را بدون حضور پیامبران پیدا کند، راهی که توسط برنامه الهی مشخص و روشن است.
﴿إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَإِمَّا كَفُورًا ٣﴾[الإنسان: ۳].«ما راه درست را به شما نشان دادیم، پس به اختیار شماست که به راهاید یا بیراهه روید».
۳- احکام الهی با آمدن قرآن و سنت رسول اللهص تکمیل شد و دینی کاملتر از اسلام نخواهد آمد.
۴- با وجود موارد ذکر شده، صلاحیت انسانها و رشد و بلوغ فکری انسانها نیز یکی از عوامل ختم نبوت بود و عقل انسان در این زمان توانایی رهبری جامعه را با در دست داشتن قرآن و سنت به دست آورد و اجتهاد نیز به عنوان راه گشایش آنچه در قرآن و سنت نیامده به عقل واگذار شد، البته در اجتهاد باید قرآن و سنت ملاک قرار گیرد.
انسانهایی که هزار و چهارصد سال پیش به پیامبرصایمان آوردند هر چند از لحاظ پیشرفت علمی به مرز انسانهای امروزی نمیرسیدند ولی در رابطه با رعایت حریم اخلاقی و حقوق بشری، انسانهای کامل و نمونه بودند تا جایی که به عنوان الگو، شاهد و گواه انسانهای دیگر در همان دوره و دورههای بعدی به شمار میرفتند. ﴿هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ وَفِي هَٰذَا لِيَكُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيۡكُمۡ وَتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ﴾[الحج: ۷۸]. «او بود که قبلاً شما را مسلمان نامید، و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید».
و چون کتاب، دین، احکام الهی و پیامبر برگزیده و عقل انسان همزمان کامل شدند، انسان صلاحیت لازم برای حفظ دستورات الهی را به دست آورد و پیامبرصنیز در مدینه، مدینهای فاضله ساخت تا مردم از آن الگو بگیرند، ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ﴾[آلعمران: ۱۱۰]. «شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شدهاید: به کار پسندیده فرمان مىدهید، و از کار ناپسند بازمىدارید، و به خدا ایمان دارید».
و چون جامعه انسانی کامل نیز به همه بشریت عرضه شد نبوت ختم گردید، ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾[البقرة: ۱۴۳]. «و بدینگونه شما را امتى میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید؛ و پیامبر بر شما گواه باشد».
با آغاز رهبری عقل و عدم نیاز به تجدید وحی و نبوت دورهای جدید در حیات بشریت آغاز گردید.
دورهای که هر چند به وحی و تجدید نبوت نیاز نیست ولی به دین و رهنمودهای آن نیاز بیشتری است و عقل در سایه قرآن و سنت میتواند راهگشا باشد و اگر دین را از زندگی بشریت کنار گذاریم در دوران حکومت عقل به بن بست میرسیم.
بنابراین تا ابد خدا هست و نمیتوان خدا را در زندگی نادیده گرفت، دین خدا تا رستاخیز اسلام است و تغییر و تبدیلی در آن رخ نمیدهد، ولی نبوت، وحی و اتصال به علم بالا برای راهنمایی انسانها تکرار نخواهد شد و این یعنی ختم نبوت و کمال انسانیت.