علت شرک مشركان و دلایل آنها بر شرک
مشرکان میدانستند که بتها و مجسمههای چوبی و سنگی قادر به دفاع از خود نیستند و نمیتوانند از خود دفع خطر کننند و برای همین است وقتی ابراهیم با شکستن بتها و گذاشتن تبر بر دوش بت بزرگ، میگوید بت بزرگ بتها را شکسته آنها بیدرنگ پاسخ میدهند که بت توانایی انجام این کار را ندارد. و چون ابراهیم میگوید از خود بتها بپرسید چه کسی آنها را شکسته است مشرکان جواب میدهند:
﴿لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا هَٰٓؤُلَآءِ يَنطِقُونَ﴾[الأنبیاء: ۶۵].«تو میدانی که بتها سخن نمیگویند».
و چون در مقابل استدلالات ابراهیم شکست میخوردند تصمیم به آتش زدن او میگیرند. اما چرا آنها با وجود که میدانند این بتهای سنگی و چوبی توان انجام کاری را ندارند سر تعظیم و تسلیم در مقابل آنها خم میکنند؟
مشرکان بتها را نماد انسانهای صالح و برگزیده میدانستند و معتقد بودند انسانهای صالح چون برگزیدهی خدایند ساختن بت و مجسمه و تمثال آنها ثواب دارد و چون انسانهای د یگر گنا هکارند و معتقد بودند انسان گناهکار نمیتواند به خدا نزدیک شود با خضوع و خشنودی در برابر این مجسمه و بتها، انتظار داشتند کوتاهی آنها در زمینههای دیگر نادیده گرفته شده خدا از آنها راضی شود و معتقد بودند با تعظیم بتها در رحمت الهی به روی آنها گشوده میشود.
اما بت پرستی را میتوان از منظر دیگر نیز بررسی کرد:
علاوه بر پندار اشتباه بت پرستی کنیم تا محبوب خدا شویم، عدم رؤیت خداوند در دنیا یکی دیگر از دلایل رجوع مردم به بت پرستی میباشد، زیرا مردم دوست دارند در مقابل حقیقت برتر سجده و کرنش کنند و اظهار نیاز نمایند یعنی روح پرستش و پرستیدن خدا در نهاد هر انسانی وجود دارد ولی متأسفانه این فطرت پاک در بین بسیاری از انسانها از مسیر اصلی خود منحرف شده است و انسانها بتها را آن حقیقت پنداشتند زیرا بت هم با چشم دیده میشود و هم اعتقاد به آن به اندیشه احتیاجی ندارد و بت پرستان با لمس و بوسیدن بتها سعی میکنند نیازهای فطری خود را که عبارتست از رابطهی محبت بین خدا و بنده ارضاء نمایند و به راستی پرستش بتی که با چشم دیده میشود راحتتر از الله است که چشم سر ما نمیتواند آن را ببیند.
علت پرستش بتها توسط مشرکان از نگاه قرآن
۱- بیخردی مشرکان، زیرا بدون هبچ دلیل محکمی بتها را میپرستیدند و این نتیجه تعطیلی عقل است.
﴿لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ﴾[الأعراف: ۱۷۹].«[چرا که] دلهایى دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمىکنند، و چشمانى دارند که با آنها نمىبینند، و گوشهایى دارند که با آنها نمىشنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند».
﴿إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلۡبُكۡمُ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ ٢٢﴾[الأنفال: ۲۲].«قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانىاند که نمىاندیشند».
﴿وَمَن يَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ لَا بُرۡهَٰنَ لَهُۥ بِهِۦ﴾[المؤمنون: ۱۱۷].«و هرکس با خدا معبود دیگرى بخواند، براى آن برهانى نخواهد داشت».
﴿أَمۡ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٗا فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِمَا كَانُواْ بِهِۦ يُشۡرِكُونَ ٣٥﴾[الروم: ۳۵].«یا [مگر] حجّتى بر آنان نازل کردهایم که آن [حجّت] در باره آنچه با [خدا] شریک مىگردانیدهاند سخن مىگوید».
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ﴾[لقمان: ۲۰].«و برخى از مردم در باره خدا بى[آنکه] دانش و رهنمود و کتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمىخیزند».
۲- اعتماد به پندارها، ﴿وَمَا يَتَّبِعُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَكَآءَۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ﴾[یونس: ۶۶]. «و کسانى که غیر از خدا شریکانى را مىخوانند، [از آنها] پیروى نمىکنند. اینان جز از گمان پیروى نمىکنند و جز گمان نمىبرند».
مشرکان پندارها، تخمینها و دروغهایشان را پیروی کرده و حتی گستاخانه شرکشان را به خدا نسبت میدهند، ﴿وَقَالُواْ لَوۡ شَآءَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَا عَبَدۡنَٰهُمۗ مَّا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ ٢٠﴾[الزخرف: ۲۰]. «مىگویند: «اگر [خداى] رحمان مىخواست، آنها را نمىپرستیدیم» آنان به این [دعوى] دانشى ندارند [و] جز حدس نمىزنند».
۳- تقلید از پدران و تعصب بر دین آنها، مشرکان نمیتوانستند قبول کنند پدرانشان گمراه بودند در نتیجه به دین پدران خود احترام گذاشته، آن را برای خود انتخاب میکردند، ﴿قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ ٧٤﴾[الشعراء: ۷۴]. «گفتند: نه، بلکه پدران خود را یافتیم که چنین مىکردند».
۴- برای عزت دنیوی، سران شرک در سایه بت پرستی مردم توانسته بودند برای خود عزت، اعتبار، ثروت و مقام و ... کسب کنند، برای همین حاضر نبودند به راحتی بتها را رها کنند.﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّيَكُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا ٨١﴾[مریم: ۸۱].«و به جاى خدا، معبودانى اختیار کردند تا براى آنان [مایه] عزّت باشد».
۵- تحکیم دوستی دنیوی، بین بت پرستها در سایه پرستش بتها، هدف و عقیدهای واحد به وجود آمده بود و بتها موجب تحکیم دوستی آنها بود، ﴿وَقَالَ إِنَّمَا ٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا مَّوَدَّةَ بَيۡنِكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾[العنکبوت: ۲۵]. «و [ابراهیم] گفت: «جز خدا، فقط بتهایى را اختیار کردهاید که آن هم براى دوستى میان شما در زندگى دنیاست».
۶- عدم شناخت الله، مشرکان خدا را آن گونه که شایسته و نیکوست نشناختند،
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ﴾[الزمر: ۶۷].«و خدا را آنچنان که باید به بزرگى نشناختهاند، و حال آنکه روز قیامت زمین یکسره در قبضه [قدرت] اوست، و آسمانها در پیچیده به دست اوست».
شاید آنها واقعاً ایمان نداشتند خدا در یک لحظه صدای همهی آنها را میشنود و بر همهی آنها نظارت دارد و ...
۷- بد گمانی به خدا، زمانی که انسان، خدا را ظالم تصور کند برای در امان ماندن از ظلم این خدا به بزرگان و بتها رجوع میکند.
﴿وَذَٰلِكُمۡ ظَنُّكُمُ ٱلَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمۡ أَرۡدَىٰكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣﴾[فصلت: ۲۳].«و همین بود گمانتان که در باره پروردگارتان بردید؛ شما را هلاک کرد و از زیانکاران شدید».
۸- طلب کمک از بتها، ﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يُنصَرُونَ ٧٤﴾[یس: ۷۴]. «و غیر از خدا[ى یگانه] خدایانى به پرستش گرفتند، تا مگر یارى شوند».
مشرکان به امید اینکه بتها آنها را کمک ویاری میکنند به پرستش آنها روی آوردند، به طور مثال ابوسفیان، هبل بت بزرگ مکیان را در جنگ احد به همراه سپاه آورد و پیروزی در این جنگ که نصیب مشرکان شده بود مدیون عنایات هبل میدانست.
۹- اصلیترین دلیل پرستش بتها این بود که مشرکان آنها را وسیله نزدیکی به خدا و واسطه بین خود و خدا میدانستند، ﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾[الزمر: ۳]. «آنان که به جای خدا سرپرستان و معبودانی برگزیدهاند [و میگویند:] ما آنان را جز برای اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک کنند، نمیپرستیم».