انحراف در عقیده
هنوز بیش از سه دهه از وفات پیامبرصنگذشته بود که عدهای ادعای خدایی امام علی÷را کردند آنها که سادگی، وقار، مهربانی و خصوصیات عالی اخلاقی و زندگی معمولی علی ÷، در حالی که خلیفه و رهبر جامعه اسلامی نیز بود، مشاهده کردند، به شگفت آمده، گفتند امکان ندارد بندهای اینگونه باشد، بنابراین، علی خداست وخدا، علی.
علی اللهیها معتقد بودند که خدا در علی÷حلول کرده است وعلی خداوندی است که به شکل بشر به زمین پا گذاشته است.
علی÷به مبارزه با آنها پرداخت و حتی عدهای از آنها را کشت.
شبیه این انحراف را در بین صوفیه مشاهده میکنیم، آنها که اعتقاد به وحدت الوجود داشتند و دم از یکی شدن انسان و خدا زدند. یا آنها که از شریعت و تعالیم رسولص تجاوز کردند وخود را آگاهتر از رسولصدر تعالیم اسلام دانستند وخرافات را به نام اسلام و بدعتها را به نام سنت، برای کسب درآمد و شهرت در بین مردم رواج دادند، یا آنها که مانند مسیحیان انبیاء و اولیاء الهی را بیش از حد تکریم کرده تا جایی که گمان میرود انبیاء شبه خدایند یا در بعضی صفات با خدا شریکاند، صفاتی که فقط مخصوص خداست.
عدهای نیز اصالت را به طبیعت داده و از نقش خداوند جهان چشم پشی کرده و از اعتقاد به الله سرباز میزنند. و تقدیر را در سرنوشت انسان بیتاثیر میدانند. در صورتی که انسان باید تلاش کند و نتیجه را به الله وا گذارد.