فصل ششم: انحرافات تحمیلی در اسلام
هرکس اهل تحقیق و مطالعه باشد و قرآن و سنت پیامبرصرا تا حدودی بشناسد و تاریخ و دورههای متعددی که بر مسلمانان گذشته، بررسی اجمالی کند درخواهد یافت در بسیاری موارد اسلام راستین به دلایل متفاوت نادیده گرفته شده بدعتها و انحرافات بین مسلمانان رایج وعقاید و اعمال خرافی و انحرافی به نام اسلام ترویج شده است.
عوامل انحرافات؟
۱- حکومتها: یکی از دلایل انحرافات، حکومتهایی بوده که درطول زمان برمسلمین حکومت کرده و مسبب بسیاری از انحرافات بودهاند. حکومتها آن دسته از احکام و قوانین اسلامی که به نفع آنها نیست را گاهی نادیده گرفته، قوانینی جایگزین آنها کردهاند. با بررسی دو حکومت امویان و عباسیان که البته از مقتدرترین حکومتهای اسلامی بودهاند متوجه میشویم که آنها علیرغم اینکه فاصله زمانی زیادی از مدینه فاضلهی پیامبرصنداشتند بعضی از احکام اسلام را تغییر دادند، پس وای به حال حکومتهایی که به هیچ قانونی پایبند نبودند.
یکی از انحرافات حکومت امویان تبدیل دموکراسی اسلامی به حکومتی استبدادی وراثتی بود که ملاک انتخاب خلیفهی جامعهی اسلامی برتری علمی و سیاسی و تقوا جای خود به عامل بیارزش خون و نژاد داد تا جایی که یزید خلیفه میشود، سه جنایت میآفریند در حالی که حسین بن علی÷نواده رسول اللهص، عبدالله بن عباسسصحابه رسول اللهش، عبدالله بن زبیرس، عبدالله بن عمرسوبزرگانی لایقتر به خلافت بودند و انتخاب یزید فقط تعصب بیجا بود.
یکی دیگر از انحرافات حکومتی تفسیر به رأی آیهی:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ﴾[النساء: ۵۹].«اى کسانى که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛» است که مسلمین را مجبور میکردند گاهی حکومتهای ظالم را، به خاطر اینکه حکومتها خود را اولی الامر میدانستند، تحمل کنند در حالی که در ادامه همین آیه آمده است: ﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾[النساء: ۵۹]. یعنی در صورت ظلم حکومت باید به احکام اسلام برگشت، و حال آن که اسلام به مظلوم اجازه اعتراض داده است و مسلمان نباید در مقابل ظلم سکوت کند، ﴿لَّا يُحِبُّ ٱللَّهُ ٱلۡجَهۡرَ بِٱلسُّوٓءِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ﴾[النساء: ۱۴۸]. «خداوند بد زبانی و دشنام و سخن زشت را نمیپسندد مگر از جانب مظلوم».
میبینیم که قرآن به مظلوم اجازه داده فریاد آورد تا آبروی ظلم را بریزد هر چند ظالم حاکم یا خلیفهی مردم باشد.
در ضمن باید به ضرب المثل مردم بر دین پادشاهان خود میباشند توجه داشت، زیرا اگر پادشاهی عملی خلاف اسلام انجام دهد مردم برای خوشایند پادشاه آن را میپذیرند و حتی بعضی رنگ و بوی دینی به این انحراف میزنند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که حکومتها با استفاده از مثلث زر و زور و تزویر بسیاری از قوانین الهی را یا نادیده گرفتند و یا تفسیر به رأی کردند:
دردا که دوای درد پنهانی ما
افسوس که چارهی پریشانی ما
در دست کسانی است که پنداشتهاند
آبادی خویش را به ویرانی ما
۲- یکی دیگر از عوامل انحرافات کوتاهی علماء در آموزش مردم میباشد، همچنین باید توجه داشت که نسبت علماء به مردم در جوامع اسلامی اندک است وبسیاری ازمطالب به خاطر مصلحت اندیشیها بیان نمیشود.
۳- عدم آگاهی مردم از قرآن و سنت: به علت دوری از این دو مصدر و تکیه بر بعضی از رفتارهای اشتباه عدهای از مسلمانان کم اطلاع از قوانین اسلام، اسلام دین خرافی جلوه کرده است، و این باعث شده بسیاری از شیادان با سوء استفاده از ناآگاهی مسلمانان و تغییر احکام اسلام، مسلمانان را فریب د هند.
۴- هجوم تفکرات انحرافی از ادیان و فرق گوناگون: همزمان با نا آگاهی مردم، تفکرات گوناگونی از مسیحیت تحریف شده، یهودیت منحرف، بت پرستی و ... بر بدنه اسلام هجوم آرده و در بین مسلمانان شایع شدند که این تفکرات به مرور زمان بر اسلام صدماتی وحشت ناک وارد کرد و عدهای تلاش کردند اسلام را با این تفکرات بیامیزند.
نتیجه: حکومتهای فاسد علماء را کشتند یا به زندانها افکندند و یا خریدند تا مسلمانان از اسلام دور شوند و تفکرات انحرافی در بین مسلمانان فراوان شود و با دور شدن مسلمانان از اسلام طوق اسارت و خواری بر گردن بسیاری از آنان افتاد و شاهد رکود هفت قرنی مسلمانان در عرصههای علمی و صنعتی و حتی اجتماعی و فرهنگی بودیم که مسلمانان در این قرن و هزارهی جدید با تلاش افرادی چون علامه اقبال لاهوری، امام شهید حسن البنا، ... در قرن پیش، امید است از خواب غفلت بیدار شوند و دوباره بر تارک دنیا بدرخشند و جهل مسلمانان در سایهی تعالیم اسلام به دانش مبدل شود.