فصل سوم: تفاوت خالق و مخلوق
در این فصل تلاش میکنیم گوشهای از برتریهای الله بر مخلوقاتش را بیان کنیم و ثابت میکنیم که مخلوقات خدا هرچند محترم و والا مقام باشند ولی بنده و مخلوق خدایند و هیچ انسان یا موجودی در هر درجهای نمیتواند خدا شود و صفاتی را که فقط به الله اختصاص دارد نمیتوان به بندگان نسبت داد. آنچه مسلم است همان گونه که پیامبران به خاطر تقوا بر سایرین برتری دارند ودر قرآن آمده است و انسانهای دیگر در رفتار و کردار با آنها فاصله دارند همان طور پیامبران در ذات و صفات با الله بینهایت فاصله دارند و به واقع یکی دانستن، هم شأن پنداشتن و مقایسه آنها با الله غیر عقلانی است.
اما دلیل پرداختن به این موضوع در این فصل این است که متأسفانه عدهای سعی دارند فاصله بین الله با مخلوقاتش را بردارند و الله را تا حد مخلوقاتش تنزل داده مانند یهودیان که به کشتی گرفتن الله با یعقوب نبی و شکست الله از یعقوب÷معتقدند و یا افرادی که مخلوقات الله را به اندازه الله بزرگ شمرده در تکریم آنها غلو کرده و برای الله در بعضی صفات شریک آوردهاند که مسیحیان نمونهی بارز این گروه هستند و در قرآن غلو در دین توسط اهل کتاب نکوهش شده است.
﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ وَلَا تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡحَقَّ﴾[النساء: ۱۷۱].
«اى اهل کتاب، در دین خود غلوّ مکنید، و در باره خدا جز [سخن] درست مگویید».
﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ﴾[المائدة: ۷۷]. «بگو: اى اهل کتاب، در دین خود بناحق گزافهگویى نکنید».
مسلمانان نیز باید توجه داشته باشند که نه بیاحترامی آنها به بزرگان دین اسلام پذیرفته است و نه تقدیس خدا گونه پیامبرصو بزرگان دین.
با نگرش در نوع انسانها متوجه میشویم که پیامبران در بسیاری صفات و رفتارها با مردم عادی تفاوتی نداشتند زیرا مخلوق و بنده خدا بودند و ... ولی بین آنها که برترین مخلوقات الله بودند با خالقشان تفاوت از زمین تا آسمان است.
تفاوت الله با مخلوقاتش:
[برای درک بهتر تفاوت، بعضی ازتفاوت خالق با برترین مخلوق، محمدصبیان میشود].
۱- خداوند بر همه مخلوقات احاطه دارد و در یک زمان بر همه مکانها نظارت دارد و در همه جا حاضر است و مراقب همه است، ولی پیامبران و دیگر مخلوقات در یک زمان در دو مکان نمیتوانند باشند و مراقب دیگران، علی÷در این باره میفرماید: «پروردگارا تو در سفر همراه ما و در وطن نسبت به بازماندگان ما سرپرست و نگهبانی، و جمع میان این دو را هیچکس جز تو نتواند کرد». خطبهی ۴۶ نهج البلاغه، ترجمهی دشتی.
خداوند بهترین نگهبان است: ﴿فَٱللَّهُ خَيۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ﴾[یوسف: ۶۴]. «پس خدا بهترین نگهبان است، و اوست مهربانترین مهربانان».
و به پیامبرش میفرماید: تو بر بندگان من اختیار و سطیره نداری.
﴿فَذَكِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٞ ٢١ لَّسۡتَ عَلَيۡهِم بِمُصَيۡطِرٍ ٢٢﴾[الغاشیة: ۲۱-۲۲]. «پس تذکر ده که تو تنها تذکردهندهاى. بر آنان تسلّطى ندارى».
امام سجاد÷در نیایش ۲۱ صحیفه فرموده است که جز الله کسی قادر نیست پرورده و بنده خود را پناه دهد.
۲- مرگ و زندگی، مریضی و شفا به دست خداست و همه انسانها طعم مرگ را میچشند، ﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ﴾[آلعمران: ۱۸۵]. «هر جاندارى چشنده [طعم] مرگ است».
محمدصمتولد شده، میمیرد، وفات میکند، مریض میشود و شفا مییابد.
خدا ﴿ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُ﴾[البقرة: ۲۵۵]. است، ولی پیامبرصوفات میکند، ﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠﴾[الزمر: ۳۰]. «قطعاً تو خواهى مُرد، و آنان [نیز] خواهند مُرد».
علی÷در رابطه با آیهی: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ﴾«انا الله و انا الیه راجعون» میفرماید: «فریاد ما از خداییم، اقرار بندگی ماست و به سوی او باز میگردیم اعترافی است به نابودی خویش». حکمت۹۹ نهج البلاغه، ترجمهی دشتی.
۳- خداوند خالقی است که روزی رسان اوست، محمدصمخلوق و روزی خورندهی اوست.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ ثُمَّ رَزَقَكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡۖ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَفۡعَلُ مِن ذَٰلِكُم مِّن شَيۡءٖ﴾[الروم: ۴۰]. «خدا همان کسى است که شما را آفرید، سپس به شما روزى بخشید، آنگاه شما را مىمیراند و پس از آن زنده مىگرداند. آیا در میان شریکان شما کسى هست که کارى از این [قبیل] کند».
خداوند خلق میکند و سپس روزی میدهد، بعد میمیراند، سپس زنده میکند؛ آیا جز او کسی توانایی انجام آن را دارد.
﴿لَا نَسَۡٔلُكَ رِزۡقٗاۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُكَ﴾[طه: ۱۳۲].«ای پیامبر ما از تو روزی نمیطلبیم بلکه ما تو را روزی میدهیم».
امام علی÷نیز در خطبهی ۲۲۵ نهج البلاغه از اینکه از روزی خوران، روزی خواسته باشد به خدا پناه میبرد.
۴- خداوند از همه چیز آگاه است و بر همه احاطه دارد، ولی پیامبران این مقام را ندارند.
﴿يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَ﴾[البقرة: ۲۵۵].«آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مىداند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمىیابند».
الله از گذشته وحال و آینده باخبر است ولی بندگان بر چیزی آگاهی ندارند مگر آنچه را خدا بخواهد.
﴿يَوۡمَ يَجۡمَعُ ٱللَّهُ ٱلرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبۡتُمۡۖ قَالُواْ لَا عِلۡمَ لَنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ ١٠٩﴾[المائدة: ۱۰۹].«روزى را که خدا پیامبران را گرد مىآورد؛ پس مىفرماید: چه پاسخى به شما داده شد؟» مىگویند: ما را هیچ دانشى نیست. تویى که داناى رازهاى نهانى».
﴿تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَ﴾[المائدة: ۱۱۶].«آنچه در نفس من است تو مىدانى؛ و آنچه در ذات توست من نمىدانم».
«عیسی میفرماید: پروردگارا تو بر من احاطه داری و من بر تو احاطه ندارم».
پیامبر گرامی اسلامصعلیرغم اینکه کاملترین عقل انسانی بود ولی از زمان قیامت آگاه نبود.
﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي﴾[لأعراف: ۱۸۷].«از تو در باره قیامت مىپرسند [که] وقوع آن چه وقت است؟ بگو: «علم آن، تنها نزد پروردگار من است».
۵- عبادت مخصوص خداست و حق عبادت پیامبران را نداریم انبیاء را عبادت کنیم.
﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾[الفاتحة: ۵].«خدایا تنها تو را عبادت میکنم و تنها از تو یاری میجویم».
﴿أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ﴾[آلعمران: ۶۴].«که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد».
«آگاه باشید که غیر خدا را عبادت نکنید و کسی یا چیزی را همردیفش قرار ندهید و و بندگان دیگر خدا را ارباب و صاحب عقل خود قرار ندهید و عقل خود را تعطیل نکنید...».
۶- حب و دوستی خالق بر حب و دوست داشتن مخلوق برتری دارد و خدا را عاشقانه باید دوست داشت و دلیل ما بر دوستی و اطاعت پیامبران این است که خداوند امر کرده بعد از عبادت و اطاعت الله، پیامبران را اطاعت کنیم.
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ﴾[البقرة: ۱۶۵].«و گروهی از مردم همتایانی برای خدا قرار میدهند که آنان را مانند الله دوست دارند، درحالیکه مؤمنان عشق و دوستی برتر را به خدا اختصاص میدهند».
۷- عبادت مخصوص خداست و محمدصبنده خدا و باید آزمایش شده و خدا را عبادت کند و ...
﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨﴾[الجن: ۱۸]. «سجده و عبادت مخصوص خداست پس با خدا از کسی مخواهید و کسی را نخوانید».
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾[الذاریات: ۵۶].«هدف اصلی خلقت انس و جن عبادت خداست».
علی÷میفرماید: «ستایش خداوندی را سزاست که لباس عزت و بزرگی پوشید و آن دو را برای خود انتخاب، و از دیگر پدیدهها باز داشت ... و خداوند مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارند آزمایش میکند تا بد و خوب تمیز داده شود». خطبهی ۱۹۲ نهج البلاغه، ترجمهی دشتی.
۸- هدایت به دست خداست نه پیامبرص، ﴿إِنَّ عَلَيۡنَا لَلۡهُدَىٰ ١٢﴾[اللیل: ۱۲]. «بیتردید هدایت کردن بر عهده ماست».
﴿إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَن يُضِلُّۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ ٣٧﴾[النحل: ۳۷]. «هر چند بر هدایتشان حریص باشی [هدایت نمییابند]؛ زیرا خدا کسانی را که [به سبب تکبّر و عنادشان] گمراه میکند، هدایت نخواهد کرد، و برای آنان هیچ یاوری [که از گمراهی نجاتشان دهد] وجود ندارد».
۹- پیامبران و بزرگان هم مخلوقات و بندگانی مانند دیگرانند ...
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١٩٤﴾[الأعراف: ۱۹۴].«بىگمان کسانى را که به جاى خداوند [به نیایش] مىخوانید، بندگانى امثال شما هستند، پس آنان را بخوانید. اگر راستگویید، باید [پاسخ] شما را بدهند».
[همانا آنان که به غیر الله به خدایی میخوانید بندگانی مانند شما هستند پس اگر به آنها اطمینان دارید و به الله اعتماد ندارید حوائج تان را از آنها بخوانید تا روا کننند اگر راست میگویید؛ و به راستی غیر الله قادر به آن نیست و جز الله هیچکس نمیتواند خواستههای انسان را برطرف کند و حوائج او را روا کند].
و به راستی غیر خدا هیچ قدرتی ندارد تا شایستهی خدا بودن شود:
﴿أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ يَمۡشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَيۡدٖ يَبۡطِشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡيُنٞ يُبۡصِرُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَاۗ قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ ١٩٥﴾[الأعراف: ۱۹۵].«آیا آنها پاهایى دارند که با آن راه بروند، یا دستهایى دارند که با آن کارى انجام دهند، یا چشمهایى دارند که با آن بنگرند، یا گوشهایى دارند که با آن بشنوند؟ بگو: شریکان خود را بخوانید؛ سپس در باره من حیله به کار برید و مرا مهلت مدهید».
و همهی انسانها قبل از تولد ناآگاه متولد میشوند: ﴿وَٱللَّهُ أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا﴾[النحل: ۷۸].«و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید».
و سرآغاز خلقت انبیاء و امامان نیز از هم خوابی والدینشان و تلفیق نطفههای بدبو بوده است؛ امام سجاد÷در نیایش ۹ صحیفه در این باره میفرماید: پروردگارا جوهرهی آفرینش ما بر اساس ضعف و ناتوانی نژاد بشر است و خلقت ما را از نطفهی پست آغاز کردی، پس ما جز به نیروی تو حرکت و قدرتی نداریم.
۱۰- خداوند یگانه خالقی است که از نیستی هستی میدهد و جز او هیچکس این گونه نیست.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُ﴾[الحج: ۷۳].«بتهایی را که به جای الله میخوانید و از آنها در خواست میکنید حتی از خلق مگسی عاجزند و حتی اگر مگسی چیزی از آنها برباید نمیتوانند پس بگیرند».
﴿أَفَمَن يَخۡلُقُ كَمَن لَّا يَخۡلُقُ﴾[النحل: ۱۷].«آیا خالق و غیر خالق در یک رتبهاند».
﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ وَلَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَيَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا ٣﴾[الفرقان: ۳].«آنانی که به غیر الله به خدایی گرفتهاید چیزی خلق نمیکنند، بلکه خودشان خلق شدهاند و حتی مالک سود و زیانی که به آنها میرسد نیستند، و مرگ، زندگی و برانگیختن به اختیار آنها نیست».
۱۱- بخشیدن و عذاب کردن بندگان به دست خداست نه پیامبرصیا کسی دیگر، و قاضی محشر الله است نه غیر او.
﴿لَيۡسَ لَكَ مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٌ أَوۡ يَتُوبَ عَلَيۡهِمۡ أَوۡ يُعَذِّبَهُمۡ فَإِنَّهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١٢٨﴾[آلعمران: ۱۲۸].«زمام چیزی از امور در اختیار تو نیست، یا توبه آنان را [به شرط آنکه توبه کنند] میپذیرد یا عذابشان میکند؛ زیرا آنان ستمکارند».
﴿مَا عِندِي مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦٓۚ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ يَقُصُّ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰصِلِينَ﴾[الأنعام: ۵۷].«ای پیامبر، کافران را بگو عذابی را که دوست دارید نظاره کنید که اختیار آن با من نیست، همانا حکمی جز حکم الله نیست که به حقیقت راهنمایی میکند و او بهترین حکم فرمایان است».
﴿قُل لَّوۡ أَنَّ عِندِي مَا تَسۡتَعۡجِلُونَ بِهِۦ لَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡ﴾[الأنعام: ۵۸].
«بگو اگر اختیار عذابی که منتظرش هستید به دست من بود که کار بین من و شما خاتمه مییافت».
در مکتب اسلام نه املاک بهشت توسط بندگان فروخته میشود و نه دادگاه تفتیش عقاید جایگاهی دارد، برخلاف مسیحیت قرون وسطی، که سوء استفادهی دین فروشان از دین و ظلم به مردم توسط ایشان موجب بدبینی مسیحیان به دین گردید.
در مکتب اسلام حتی برترین انسان و رهبر مسلمانان حق عذاب یا بخشیدن انسانها راندارد، بنابراین وقتی پیامبر اسلام این حق را ندارد برای هیچ فردی در هر جایگاهی این اجازه داده نمیشود و این یعنی آزادی مسلمانان از بند بندگی غیر خدا.
امام سجاد در نیایش۲۰ صحیفه میفرماید: بخشیدن و نبخشیدن به دست خداست نه مخلوقاتش.
۱۲- پیامبران مورد بازخواست الله قرار میگیرند:
﴿فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِينَ أُرۡسِلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٦﴾[الأعراف: ۶].«(روز قیامت) از کسانی که پیامبران به سویشان فرستاده شده [درباره پذیرفتن و نپذیرفتن رسالت پیامبران]، و از شخص پیامبران [درباره تبلیغ دین] به طور یقین پرسش خواهیم کرد».
خداوند میتواند آنها را نیست و نابود کند،
﴿قُلۡ فَمَن يَمۡلِكُ مِنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔا إِنۡ أَرَادَ أَن يُهۡلِكَ ٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَأُمَّهُۥ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا﴾[المائدة: ۱۷].«بگو: اگر خدا بخواهد، مسیح و مادرش و تمام کسانی که در روی زمیناند، هلاک کند، چه کسی میتواند در برابر اراده و قدرت او بایستد؟».
گاهی دعا و درخواست پیامبران مستجاب نمیشود.
﴿ٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ أَوۡ لَا تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ إِن تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ سَبۡعِينَ مَرَّةٗ فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡ﴾[التوبة: ۸۰].«ای پیامبر استغفار تو برای منافقان سودی ندارد و اگر هفتاد بار برای آنان دعای خیر کنی پذیرفته نمیشود».
و بر اساس رهنمود امام سجاد در نیایش۱۲ صحیفه باید تنها از خدا ترسید و فقط از او طلب آمرزش کرد و بس.
۱۳- خزائن آسمان و زمین در دست خداست و آگاه غیب است ولی پیامبرص نه بر کل غیب آگاهی دارد و نه کلید خزائن الله در دستش است و حتی مالک سود و زیان فقط خداست.
﴿وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٥٩﴾[الأنعام: ۵۹].«و کلیدهای غیب فقط نزد اوست، و کسی آنها را جز او نمیداند. و به آنچه در خشکی و دریاست، آگاه است، و هیچ برگی نمیافتد مگر آنکه آن را میداند، و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و هیچتر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن [ثبت] است».
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ يَسۡلُكُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا ٢٧﴾[الجن: ۲۶-۲۷].«داناى نهان است، و کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند، جز پیامبرى را که از او خشنود باشد، که [در این صورت] براى او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت».
غیب را بر بندهای آشکار نمیکند مگر بر پیامبران، آن هم در چارچوب وحی و آنچه مربوط به هدایت انسانهاست.
﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ﴾[الأنعام: ۵۰].«بگو: به شما نمىگویم گنجینههاى خدا نزد من است؛ و غیب نیز نمىدانم؛ و به شما نمىگویم که من فرشتهام. جز آنچه را که به سوى من وحى مىشود پیروى نمىکنم».
﴿قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ كُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ لَٱسۡتَكۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَيۡرِ وَمَا مَسَّنِيَ ٱلسُّوٓءُ﴾[الأعراف: ۱۸۸].«ای پیامبر اعلام دار و بگو که مالک سود و ضرری حتی برای خود نیستم مگر آنچه خواست خدا باشد و بگو اگر غیب میدانستم بر خیر و نفع خویش میافزودم و هیچ گاه زیان و رنج نمیدیدم».
امام سجاد ؛نیز در نیایش ۲۱ صحیفه آورده است که جز به یاری خدا مالک سود و زیانی برای خود نیست زیرا ایشان نیز نیازمند و پناهنده به الله است.
۱۴- خداوند نسبت به همه چیز آگاه است ولی انبیاء همه چیز را نمیدانند.
﴿وَإِنۡ أَدۡرِي لَعَلَّهُۥ فِتۡنَةٞ لَّكُمۡ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ﴾[الأنبیاء: ۱۱۱].«و من نمیدانم شاید این آزمایشی برای شما و بهرهمندی اندکی [از نعمتها] تا مدتی معین است».
حضرت سلیمان÷هم چیزی را که هدهد میداند نمیداند، ﴿أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ﴾[النمل: ۲۲]. «پس گفت: [ای سلیمان] من به چیزی آگاهی یافتهام که تو به آن آگاهی نیافتهای».
به قول امام سجاد÷در اولین نیایش صحیفه، مخلوقات خداوند نمیتوانند از حدودی که الله برای شان معین نموده قدمی جلوتر یا عقبتر بردارند.
۱۵- خداوند پیامبرانش را آگاهی میدهد، تذکر میدهد، ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾[الزمر: ۶۵]. «بیتردید به تو و به کسانی که پیش از تو بودهاند، وحی شده است که اگر مشرک شوی، همه اعمالت تباه و بیاثر میشود و از زیانکاران خواهی بود».
به آنها امر میکند، ﴿وَٱتَّبِعۡ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ وَٱصۡبِرۡ حَتَّىٰ يَحۡكُمَ ٱللَّهُۚ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ ١٠٩﴾[یونس: ۱۰۹]. «و از آنچه به سویت وحی میشود، پیروی کن و [در برابر پیش آمدها و تکذیب منکران]شکیبا باش تا خدا [میان تو و مخالفانت] داوری کند؛ و او بهترین داوران است».
و پیامبران به درگاه الهی تضرع، توکل و گریه زاری دارند،
﴿إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَبُكِيّٗا﴾[مریم: ۵۸].«هنگامی که آیات [خدایِ] رحمان بر آنان خوانده میشد، سجده کنان و گریان به رو میافتادند».
﴿قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٢٣﴾[الأعراف: ۲۳].«گفتند: پروردگارا! ما بر خود ستم ورزیدیم، و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی مسلماً از زیانکاران خواهیم بود».
امام سجاد در نیایش ۱۶ صحیفه میفرماید: خدایا اگر آنقدر تو را سجده کنم که چشمانم از کاسه درآید و ... شایسته آن نیستم که حتی یکی از گناهانم را بیامرزی، در نیایش ۷ صحیفه نیز آمده است که پروردگارا در بلاها گرفتار گشتهام و قلبم لبریز غم واندوه است و تنها تو میتوانی غم آن را برطرف کنی.
۱۶- خداوند نسبت به بندگانش از همه مهربانتر است، و از لطف و رحمت اوست که انبیاء را برای بشریت فرستاد، و به راستی مهر و عطوفت الهی بیحد وحصر است.
۱۷- امام سجاد÷در نیایش ۱۳ صحیفه میفرماید: خدایا همگان با تو بینیاز میشوند و هیچکس از تو بینیاز نیست.
تفاوتهای فراوان بیانگر این است که فاصله خالق و مخلوق به حدی است که به انسان اجازه نمیدهد هیچ مخلوق را شبیه الله بنگاریم و اگر چنین باشیم مشرکیم.
با نگاهی مختصر به تفاوتها درک میکنیم که نباید پیامبرصو دیگر انسانها را هر چند آگاه باشند به خدایی رساند و پردهای از تقدیس خدا گونه به دور ایشان کشید و از احترام به آنها به پرستش شخصیت آنها پرداخت.﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤۡتِيَهُ ٱللَّهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَادٗا لِّي مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِن كُونُواْ رَبَّٰنِيِّۧنَ بِمَا كُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ وَبِمَا كُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ ٧٩﴾[آلعمران: ۷۹]. «هیچ انسانی را نسزد که خدا او را کتاب و حکمت و نبوّت دهد، سپس به مردم بگوید: به جای خدا بندگان من باشید بلکه [تکلیف الهی و انسانی او اقتضا میکند به مردم بگوید:] به خاطر آنکه کتاب خدا را تعلیم میدادید، و به سبب آنکه آن را میخواندید، دانشمندانِ الهی مسلک باشید».
علی÷در این باره میفرماید: «خدایا گواهی میدهم آنان که تو را با چیزی از آفریدههای تو مساوی شمارند از تو روی بر تافتهاند و آن که از تو روی گردان شود بر اساس آیات محکم قرآن و گواهی براهین روشن تو، کافر است». خطبهی ۹۱ نهج البلاغه، ترجمهی محمد دشتی.
عوام مسلمانان عموماً در تقدیس پیامبرصو پیامبران و بزرگان، زیاده روی میکنند و در بعضی مواقع افراط آنها اشتباه است و بر عکس اینان گروهی تحصیل کرده از اندیشمندان مسلمان متأسفانه پیامبرصرا تا حد یک انسان معمولی پایین آورده و سنت ایشان را قبول ندارند، اینان با اعتقاد کامل به قرآن و عقل و بعضی هم تنها عقل، سنت رسول اللهصرا متحجرانه و قدیمی میدانند و پیامبران در نظر ایشان یک پیام رسان معمولی شبیه ضبط صوت میباشد و پیامبران در دیدگاه آنها ارادهای از خود ندارند.
آنها به این نکته توجه ندارند که انبیاء در درجه اول در سایه بندگی به پیامبری رسیدند و علاوه بر بندگی کامل، انسانهایی صادق، باهوش و با استعداد نیز بودند و سنت ایشان مانند قرآن واجب است اطاعت شود، همچنین بیتوجهاند به اینکه هیچ انسانی دیگر نمیتواند به اوج بندگی مانند پیامبر برسد و پیامبر به اراده خود شایستگی برای نبوت پیدا کرد و مجبور و در بند نبود.
بی توجهی به شخصیت پیامبرصو نادیده گرفتن ایشان، نادیده گرفتن یک انسان آگاه، عالم، مدبر، نبی و پیامبر و متصل به وحی است و تنها مسیر درست، عبادت خدا و احترام به پیامبرصاست.
پیامبرصهر چند که همه غیب را نمیداند، زمان قیامت را نمیداند و بسیاری از چیزهای دیگر را نیز نمیداند ولی به غیب و در زمینه خداشناسی از ما آگاهتر است و ما میتوانیم از ایشان بهره گیریم.
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا ٢٦ إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ فَإِنَّهُۥ يَسۡلُكُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ رَصَدٗا ٢٧﴾[الجن: ۲۶-۲۷].«داناى نهان است، و کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند، جز پیامبرى را که از او خشنود باشد، که [در این صورت] براى او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت».
ستایش از آن خداوندی که در نیاز به غیر خود را به روی ما بسته است.
«امام سجاد نیایش۱ صحیفهی سجادیه»