فصل ۱
الحمد لله رب العالـمين، ولا عدوان إلا على الظالـمين، والصلاة والسلام على قائد الـمسلمين الذي بعث ليكون رحمة للعالـمين، سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين، آمين يا رب العالـمين. أما بعد:
مطالبی که در حضور شما قرار دارد، نامه نیست بلکه قاصد درد و الم ملتی بیست میلیونی است که از صحفه هستی در حال محو شدن و نابود گشتن است و هیچ کسی متاسفانه در عالم اسلام صدایش را نمیشنوند، قاصد گریههای در حلقوم خاموش شدهای است که جز خداوند رازدان کسی قدر و اندازه آن را نمیداند فریاد من از سرزمین امام مسلم امام ابن ماجه، امام غزالی، علامه شهرستانی مولانا عبدالرحمن جامی، ابونصر فارابی، ابوریحان بیرونی، شمس الائمه سرخسی، احمد جامی، زین الدین ابوبکر تایبادی، ابو الوفای بوژگانی، حافظ و سعدی شیرازی، عطار و خیام نیشابوری، و شمس تبریزی و... هزاران فیلسوف، محدث، مورخ، شاعر، ادیب، و منجم است که اکنون همفکران مذهبی آنان در سیاهترین دوران، بدتر از قرون وسطی در حال فنا شدن هستند، من از سرزمین ایران با شما سخن میگویم، سرزمینی که حکومتش با عربدههای اسلام خواهی گوش عالم را کر نموده است و حکومتهای اسلامی را متهم به چنین و چنان میکند:
از برون طعنه زند بر با یزید
از دورنش ننگ میدارد یزید
من از سرزمینی با شما سخن میگویم، که حکومتش آتش جنگ و نفاق را در عالم اسلام شعلهور نموده، و خود همانند اصحاب الاخدود نظارهاگر آتشی هستند که افروختهاند، و از سوختن مؤمنین لذت میبرند، من از ملتی با شما سخن میگویم که گرچه به تعداد بیست میلیون نفرند، اما همچون گوسفندانی بیشبان، گرفتار چنگ و دندان حکومت گرگ صفت و درندهای شدهاند که با بیرحمی تمام آنها را قلع و قمع میکند، هیچ ملجا و مأوایی در عالم اسباب ندارند، زیرا تمام بزرگان دینیشان اعدام، تبعید، زندانی و آواره شدند که در ادامه مطلب توضیح خواهم داد.
لذا از شما برادران و خوهران مسلمان و همه امت اسلامی میخواهم که این مطالب را بدقت مورد بررسی قرار دهید.