آخرین فریاد مسجد شیخ فیض محمد مشهد

فهرست کتاب

فصل ۱۱: مجلس شورای به اصطلاح اسلامی و اهل سنت

فصل ۱۱: مجلس شورای به اصطلاح اسلامی و اهل سنت

پس از پیروزی انقلاب در ایران از مسائل جالب و شنیدنی مسئله مجلس شورای اسلامی بود، در مناطقی‌که اهل سنت در آن اکثریت قاطع داشتند جز یک مورد در شهر خواف که شخصی بنام صلاح الدین بیانی از اهل سنت وارد مجلس شد، دیگر در خراسان هرگز نماینده‌ای از اهل سنت به مجلس نرفت، مثلا در تربت جام در اولین انتخابات مجلس نماینده اهل سنت در تربت جام دکتر ابراهیم جامی الاحمدی بود برای کاندید، از شیعه‌ها شخصی بود بنام علی اکبر دهقان پس از پایان رای‌گیری دکتر ابراهیم برنده شد با وجودیکه بسیاری از صندوق‌های اخذ رای از مناطق اهل سنت هرگز شمارش نشد باز هم با بهانه‌تراشی، آراء بسیاری از مناطق اهل سنت را باطل اعلان کردند باز هم دهقان بعنوان نماینده تربت جام به مجلس رفت که در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی کشته شد، بجای اینکه پس از او دکتر جامی به مجلس برود عزت الله دهقان که شیعه‌ای حجتی و از ترک‌های لرستان است به مجلس فرستاده شد. این شخص قبلا رئیس آموزش و پرورش در تربت جام بود، شخص مذکور بخاطر اعتقادات ضد سنی‌اش بارها و بارها خواهران دانش آموز ما در خیابان‌ها علیه او تظاهرات کردند اما هیچکس نه تنها صدایشان را نشنید بلکه اکثر معلم‌هایشان اخراج شدند مسئول تظاهرات که از خواهران انجمن توحیدی جوانان اهل سنت بود بازداشت شد، و پس از یک هفته که آزاد شد نمی‌دانم بر او چه گذشته بود که چند روز بعد سکته کرد و وفات نمود. همین دهقان بود که در صالح آباد تربت جام در روز افتتاح مدرسه تعلیم القرآن مولوی محی الدین بدون دعوت قبلی از مجلس شوری آمد و در انظار علماء زیادی از تمام مناطق اهل سنت شروع کرد به سخنرانی و ضمن کوبیدن معتقدات اهل سنت و علمای اهل سنت شروع کرد به دشنام دادن حکومت‌های اهل سنت. و عین همین عبارات را درباره عربستان سعودی و پاکستان و مصر بکار برد: جیش التیمیه خبیث عربستان و حکام مزدور وهابی آن، پاکستان را کثافتشان و ضیاء‌الحق را ظلام الباطل خواند و از حکومت‌های مصر تحت عنوان فراعنه مصر نام برد، که پس از پایان سخنرانی او مولوی نظر محمد دیده گاه سخنرانی کرد و درباه مقام و شخصیت علماء مورد حمله دهقان سخن گفت که درمیان سخنرانی او دهقان از جایش بلند شد، گفت: سنی‌های ما وهابی نیستند شما چرا تبلیغ وهابیت می‌کنید مولوی نظر محمد هم بلافاصله گفت: سنی‌های ما وهابی هستند به تو ربطی ندارد. جارو جنجال بلند شد و از آن روز مسئله‌ای بنام وهابیت را برایمان تراشیدند و این بهانه بدست حکومت ایران در منطقه افتاد که هریک از علماء را که می‌خواستند سرکوب کنند بنام وهابیت زندانی و شکنجه و تبعید می‌کردند، البته همانطور که قبلا گفتم با امضای عده‌ای از فرومایگان و خود فروختگان که مولوی محی الدین اولین قربانی این توطئه بود، و این اتفاق درسال ۱۳۶۲ در شهرستان صالح آباد که یکی از شهرهای مرزی در شمال شرقی استان خراسان قرار دارد اتفاق افتاد. در هر صورت، چنین اشخاصی را از مناطق اهل سنت بنام نماینده اهل سنت بمجلس فرستادند که از خواف هم در دور دوم شخصی بنام نجفی، و در دور سوم شخصی بنام حبیبی که یکی از آخوندهای متعصب است به مجلس. فرستاده شد گرچه کاندیدهای شیعه دیگری هم بودند که بخدا قسم هرگز صندوق‌های آرا شمارش نشد و هر که را خواستند بمجلس فرستادند.