آخرین فریاد مسجد شیخ فیض محمد مشهد

فهرست کتاب

فصل ۸: تعدُد حوزه‌های علمیه اهل سنت و تفرقه

فصل ۸: تعدُد حوزه‌های علمیه اهل سنت و تفرقه

عده‌ای از طلبه‌های اهل سنت برای تحصیل علوم به پاکستان می‌رفتند.

اولاً: نزدیکترین و مناسب‌ترین محل برای‌شان پاکستان بود.

ثانیاً: چون فقیرترین طبقات اجتماع بدنبال تحصیل علوم دینی می‌رفتند این‌ها روی دلائل قانونی مثل عدم خدمت سربازی و یا فقر توان رفتن قانونی به پاکستان را نداشتند لذا غیر قانونی می‌رفتند، و بمجرد برگشتن دو مشکل سر راه آن‌ها بود:

۱- خروج غیر قانونی از مرز. ۲- خدمت سربازی. و بعضی را هم متهم می‌کردند به همکاری با فلان شخص عرب یا درس خواندن در فلان مدرسه‌ای که پولش را عرب‌ها می‌دهند و... بدین وسیله تحت هزار نوع اتهام قرار داشتند.

آن‌هائی که در مدارس مربوط به عرب‌ها درس خوانده بودند به اتهام وهابیت بمجرد آمدن از پاکستان اعدام شدند. مثل شهید قدرت الله جعفری که در جامعه ابوبکر صدیقسدر کراچی پاکستان درس خوانده بود. طبقه دیگری که در مدارس دیگر پاکستان درس خوانده بودند اگر حاضر به همکاری می‌شدند آزاد می‌شدند والا زندانی طویل المدت که هنوز هم گروهی زندانی هستند.

آن‌هائی هم که مدت زندانی آن‌ها تمام می‌شد بمجرد آزاد شدن مستقیما به خدمت سربازی فرستاده می‌شدند و آن‌هایی هم که از همه مشکلات می‌گذرند و با قول همکاری آزاد شده‌اند چون هم از طبقات فقیر هستند و هم در ابتداء زندگی، ازدواج و...بفکر تاسیس مدارس می‌افتند، این گونه مدارس را دولت تقویت می‌کرد مخصوصا با افکار متضادیکه بنیانگذاران این مدارس از سرزمین پاکستان سوغات آورده بودند: مثل «دیوبندی‌ها»، «مودودی‌ها»، «بریلوی‌ها» و....که کلیه این مدارس را در ابتدا تحت پوشش در آوردند و با کمک‌های ناچیزی مسئولین مدارس را خریدند. و انواع و اقسام مذاهب در جامعه بی‌سرپناه و بی‌رهبریت اهل سنت بوجود آمد، که هر یک از مسئولین این مدارس بعدها اهرم فشار بر اهل سنت و امضاء مسئولین آنجاها برای مسائل مختلف علیه اهل سنت مورد استفاده قرار گرفت، که در ادامه خواهیم دید چگونه حکومت به چنین هدف‌هائی رسید و بدینگونه تمرکز قدرت در اهل سنت را تقسیم نمودند و از بین بردند، این تعداد مدارس در خراسان بود، اما آنچه که در بلوچستان بوجود آمد بمراتب بیشتر بود، با این تفاوت که در بلوچستان الحمد لله رهبری سیاسی وجود داشت و اکثریت حوزه‌ها از نظر اعتقادی دیوبندی بودند گرچه از نظر سیاسی نقطه نظر مشترکی نداشته و ندارند و هیچکس از علماء بلوچستان در برابر شخصیت مولانا عبدالعزیز/و مولانا عبدالحمید حفظه الله جرأت اظهار عقائد نفاق افگانه حکومت را نداشتند و ندارند.