آخرین فریاد مسجد شیخ فیض محمد مشهد

فهرست کتاب

خطاب به مسلمین عالم

خطاب به مسلمین عالم

ای اهل عالم بنگرید من خسته حیران آمدم
با صد هزاران درد دل از ملک ایران آمدم
از سرزمین مسلم و عطار و نیشابور آن
من از دیار رازی و هم ابن حیان آمدم
من قاصد درد و غمم از شهر مولانای روم
من یادگار محنت قزوین و تهران آمدم
فرزند ابن ماجه‌ام دارم سخن‌ها بی‌شمار
از سعدی و شیراز او با داغ حرمان آمدم
شمس الائمه در سرخس باشد فقیه شهر من
من یادگار کوچکی از آن بزرگان آمدم
آن جامی شیرین سخن باشد دلیل راه من
من بلبلی از باغ او هستم که نالان آمدم
خواندید توضیح الملل و از آن حکیم نامور
از نحل و شهرستان او من مرغ خوشخوان آمدم
از حافظ شیراز من مرغ بلند آواز من
آورده‌ام گنج سخن با آه سوزان آمدم
ای مومنان ای مومنان از آن همه نام آوران
تنها بماندم در جهان با چشم گریان آمدم
بعد از طلوع نور حق در کشور ایران زمین
شد میهن زیبای من در خاتم عالم نگین
ابناء این خاک و وطن در خلوت و در انجمن
دین را شدند دُرٍّ ثمن در بطن تاریخش ببین
صد بیهقی آمد پدید لقمان و بوبکر عتیق
یا چون ابوداود آن هرگز ندیده کس چنین
از حکمت رازی آن شد طب عالم جلوه‌گر
اندر لغت بوراغب و در اصفهان مسکن گزین
در معنی قرآن ما بیضاوی جانان ما
اندر حدیث مصطفی شد بوالولیدش نور دین
در کشور شعر و سخن شد گنجویش ممتحن
شیخ سجستانی به نام در کشور معنی ببین
از آن همه نیک اختران داغی بدل دارم نهان
با حسرت و آه و فغان نزد شمایان آمدم
رفتند چون از کشورم آن نامداران جهان
اشک ندامت میچکد هر لحظه‌ام از دیدگان
یاد آورم چون آن زمان که بود ما را خسروان
چون بوسعید و بوالوفاء فارابی و بیرونیان
آن گوهر بسطامیم آن بو الحسن خرقانیم
علامه تفتازانیم آن نیک مردان جهان
اندر ریاضی و نجوم خیام و موسی شد برون
علامه جوزجانی خواجوی از کرمانیان
عبدالغفور لاری و آن شرح شرح جامی‌اش
تا عالم هستی بجاست مثلش نیامد از کسان
فردوسی شعر آفرین هم احمد جامی یقین
بوبکر تایبادی همین علامه بیر جندیان
باشد غزالی در جهان بهر سعادت کیمیا
باور ندارید از سخن احیاء دینش را بخوان
تا روز محشر گرکنم شرح و بیان این سخن
پایان ندارد زین سبب مبهوت و حیران آمدم