فصل ۳: اهل سنت و پیروزی انقلاب اسلامی
با توجه به مسائل فوق زمانیکه در ایران انقلاب بوجود آمد اهل سنت دو دسته بودند:
۱- طبقه تحصیل کرده با سوادیکه در سراسر ایران پراکنده بودند، این طبقه حامی انقلاب بودند که از بزرگان این تفکر علامه شهید احمد مفتی زاده بود و در تمام مناطق اهل سنت پراکنده بودند.
۲- طبقه دوم عامه مردم و بعضی از علماء حوزهای بودند که کلا مخالف انقلاب بودند این مخالفت یا بخاطر نفرت از شیعه و یا بخاطر ایمان به اولی امر بودن شاه بود (و این طبقه آنچنان از حقائق درون ایران بیخبر بودند که حتی ماهها پس از فرار شاه و هم در روز ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ در خیابانها بنفع شاه تظاهرات دادند) در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انقلاب به پیروزی رسید و وضعیت دگرگون شد. طبقه با سواد در درون دستگاهها استخدام شدند مخصوصاً در کمیتههای انقلاب، و طبقه دوم اعم از علماء شیعه و سنی شرمنده از شاه دوستی از ترس از خانهها بیرون نمیشدند، که در همان اوائل انقلاب تعدادی از علما و بزرگان را زندانی نمودند، مثلا در تربت جام که یکی از شهرهای شمال شرقی خراسان است و همه با نام این شهر آشنا هستند- بخاطر داشتن دانشمندانی چون مولانا عبدالرحمن جامی و علامه شهرستانی و....- عدهای از افراد اهل سنت زندانی شدند.
این بازداشتها با اعتراض شدید مردم رو برو شد و در تربت جام و مشهد مدت یک هفته عده زیادی جمع شدند و اعتصاب غذا کردند. حکومت بعضی را با تعهد عدم فعالیت سیاسی، آزاد کرد اما اکثر مردمی که جزء طرفداران شاه به حساب آمده بودند عده زیادی از آنها اعدام شدند.
به همین منوال تمام کسانیکه احتمال خطر از سوی آنها داشتند را نابود کردند. علماء اهل سنت هم از ترس خفقان حاکم نمیتوانستند چیزی بگویند، به همین ترتیب کشتار و بیرحمی ادامه داشت و تا کنون ادامه دارد که در ادامه به بیان آنها خواهیم پرداخت. اما طبقه با سواد ما که حامی انقلاب بودند و در ابتدا باستخدام در کمیتههای انقلاب در آمده بودند هنوز یکماه نگذشته بود که تبعیضات و فشارهای مذهبی آنان را وادار به کنارهگیری نمود.