آخرین فریاد مسجد شیخ فیض محمد مشهد

فهرست کتاب

فصل ۱۳: بر روستاهای اهل سنت چه می‌گذرد؟

فصل ۱۳: بر روستاهای اهل سنت چه می‌گذرد؟

حکومت برای اینکه بر مناطق روستائی و عشائری اهل سنت حضور و سلطه داشته باشد حیله‌های زیادی بکار برده است، باز هم اول با پول وارد میدان شدند تحت عنوان کمیته امداد امام خمینی، مبلغ سیصد تومان در ماه به پیرمردان و پیرزنان هر منطقه دادند تا به کلیه خصوصیات هر روستا پی ببرند، سپس شوراهای روستائی تشکیل شد که در هر روستا ۳ نفر بعنوان شورا زیر نظر باصطلاح جهاد سازندگی بوجود آمد این اعضاء شورا از میان مردم انتخاب می‌شد و اگر صلاحیت آنان را جهاد سازندگی تایید می‌کرد بعنوان اعضاء رسمی قرار می‌گرفتند برای هر شورائی یک نفر مسئول امور سیاسی قرار داده می‌شد و باید کلیه اتفاقات رستا را ثبت دفتر کند و آخر هر هفته به دفتر سیاسی جهاد تحویل دهد، این قدم اول بود.

بعد از شورا بسیج بوجود آمد که پایگاه‌های نظامی در که روستاها تشکیل شد زیر نظر سپاه پاسداران که این بار هم یک نفر بعنوان مسئول پایگاه قرار گرفت که باید هر هفته گزارش کامل اتفاقات روستا، گشت‌های شبانه را به اطلاعات سپاه تحویل دهد، در مرحله بعدی تشکیل گروه‌هایی بنام امر به معروف و نهی از منکر بوجود آوردند که هر چهار جریان تا کنون هم ادامه دارد، که هدف اصلی همه نفوذ در بین اهل سنت است تا همه حرکات مردم ما را زیر نظر داشته باشند و در هر هفته در مقر سپاه عوامل مذکور باید جلسه داشته باشند، تا قضایای روستاهای خویش را مطرح کنند، و بدینگونه بر اسرار و اتفاقات تمام مناطق و روستاهای اهل سنت سلطه و نظارت خویش را گسترده‌اند و حتی به اختلافات خانوادگی مردم که از زبان باصطلاح آمرین بمعروف مطلع شده‌اند دامن می‌زنند، لذا در تمام خانواده‌های اهل سنت نفاق و تفرقه حاکم شده، بیچاره‌گان روستائی و یک رنگ ما نمی‌دانند که از کجا ضربه می‌خورند؟